eitaa logo
⸤جُملــکس" شعر" تم " پروفایل" والپیپر " ⸣ ⸤🇵🇸
22.8هزار دنبال‌کننده
78.1هزار عکس
9هزار ویدیو
248 فایل
⸤﷽⸣ • - جنابِـ‌سعدی‌مۍفرمان‌؛ بَرخیز‌کھـــ‌شعر‌ِمن‹طُ›‌را‌میخواهَد💛˘˘! - خَط‌خطۍ‌های‌ِیک‌پریشان🌸( .. . .. تَبلیغات‌ِپُربازدھ🌿↓' https://eitaa.com/joinchat/1735000081Ce431fec0ab . انتقاد پیشنهاد↓' eitaa.com/niai73 . • ارسال مطالب : @Admin_mas
مشاهده در ایتا
دانلود
پادشاهی در خواب دید تمام دندان هایش افتادند! دنبال تعبیر کنندگان خواب فرستاد.. اولی گفت : تعبیرش این است که مرگ تمام خویشاوندانت را به چشم خواهی دید ، پادشاه ناراحت شد و دستور داد او را بکشند.. دومی گفت : تعبیرش این است که عمر پادشاه از تمام خویشاوندانش طولانی تر خواهد بود... پادشاه خوشحال شد و به او جایزه داد هر دو یک مطلب یکسان را بیان کردند اما با دو جمله بندی متفاوت.. نوع بیان یک مطلب ، میتواند نظر طرف مقابل را تغییر دهد . در صحبت کردن لطفا بقیه را با رک_بودن خودمان اذیت نکنیم 🆔️ @jomlax
کاش مشعلی کودکی ام را به قطارها نشان میداد... #عاشقانه 🆔️ @jomlax
"دلتنگی" مثل آتش زیر خاکستر است! گاهی فکر می کنی تمام شده... " اما یک دفعه" همه ات را آتش میزند...!!! #عاشقانه 🆔️ @jomlax
اگر میخواهی شخصیت واقعی یک انسان را بشناسی به حرفهایی که دیگران درباره او می زنند توجه نکن!✋ ببین که او درباره دیگران چطور صحبت می کند. 🆔️ @jomlax
#جانم_حسین❤️ این دختران من که بیابان ندیده اند ... در‌ عمر خویش خار مغیلان ندیده اند ... #شب_سوم #یا_رقیه 🆔️ @jomlax
خوشا به حال آنکه عیب خودش.... #تلنگر #حکیمانه 🆔️ @jomlax
یک روز گذشت و دل من تاب ندارد/ بی تو شب من خفته و مهتاب ندارد/ دنیا چوقفس تنگ ونفس تنگ ودلم تنگ/ این چشم به امید تو و خواب ندارد/ 🆔️ @jomlax
بدونِ شب بخیر که نمی شود خوابید ! یکی باید باشد ، یکی که "باید" باشد ! یکی که سهمِ خودت باشد ! ! #شبتونـ_آروم 🆔️ @jomlax
تا به کی باشی و من پی به حضورت نبرم آروزی منی ای کاش به گورت نبرم... #عاشقانه #شاعرانه 🆔️ @jomlax
🕊 پیچیده بوی یاس و اقاقی و نسترن فصل گلاب گیری گل های فاطمه ست.. #شاعرانه #عاشقانه 🆔️ @jomlax
صَبرم از پای درآمد، تـو مَرا دست بگیـر ... ! 😭😍 #عاشقانه #شاعرانه 🆔️ @jomlax
در آمده است شیخ حسن بصری برای عبادت به صحرا رفت ، برای کمی استراحت نزد چوپانی نشست و از او قدری شیر خواست اندکی بعد ، گله چوپان خواست از کوه پایین رود که چوپان ندایی داد و بلافاصله گله به جای خود برگشت . شیخ حسن وقتی این صحنه را دید ، حالش دگرگون شد و رنگ رخسارش پرید و صیحه ای زد و غش کرد. وقتی به هوش آمد ، چوپان علت حالش را از او پرسید . شیخ گفت گوسفندان تو عقل ندارند اما آنها میدانند که تو خیرشان را می خواهی با شنیدن صدای تو ، سریع اطاعت کردند و از راه بیراهه برگشتند من که انسانم و عاقل حرف و امر_خالق خود را که به نفع من فرموده است ، گوش نمی دهم . کاش به اندازه این گوسفندان ، من از خدای مهربان خود می ترسیدم و امر و نهی او را گوش می دادم 🆔️ @jomlax