دور تا دور نشسته بودیم. نقشه اون وسط پهن بود. حسین گفت: "تا یادم نرفته اینو بگم، اون جا که رفته بودیم برای عملیات، یه تیکه زمین بود. گندم کاشته بودن. یه مقدار از گندمها از بین رفته. بگید بچهها ببینن چه قدر از بین رفته، پولشو به صاحبش بدین."
#شهید_حسین_خرازی
#شهدایی
🆔 @jomlax
در سراب خانه و در فکر دیداری که نیست
میدوم تند و هراسان پای دیواری که نیست
#اولدوز_منصور
🆔 @jomlax
⭕️گردان پشت میدون مین زمینگیر شده بود.
چند نفر بلند شدن که معبر رو باز کنن.
۱۴ سال بیشتر نداشت! چند قدم که به سمت میدون مین دوید، ایستاد و برگشت سمت ما!
گفتیم حتما ترسیده! ترس هم داشت.
وقتی رسید به ما، پوتینهاش رو در آورد و گفت:
"اینارو تازه امروز از گردان گرفتم، حیفه! بیتالماله"
پا برهنه رفت...
🔻کاش برخی از دولتمردان و مسئولین، حفظ بیتالمال را از این ۱۴ سالهها یاد میگرفتند...
#خاطرات_شهدا
#شهدایی
🆔 @jomlax
دبستان رفته میداند چه یاربهاست با طفلان
چو در اخبار میگویند برف احتمالی را
#محمد_سهرابی
🆔 @jomlax
پشت پرچین دلم هی مینشیند در کمین
آخرش عشقش زمینم را چپاول میکند
#ناهید_رضاپوریان
🆔 @jomlax
من که خواهم سوخت،حرفی نیست،اما کدخدا
تیر سیمانی نخواهد شد عصای روستا
#کاظم_بهمنی
🆔 @jomlax
دلش میخواست بره قم يا نجف درس طلبگی بخونه.
حتی توی خونه صداش میکردن "آشيخ احمد!"
ولی نرفت. میگفت "کار بابا تو مغازه زياده."
#حاج_احمد_متوسلیان
#شهدایی
🆔 @jomlax
عطر موهایت قرار از شهر می گیرد بگو
دلربودنرا کدامعطار یادتدادهاست؟
#سجاد_سامانی
🆔 @jomlax
دکتر الهی قمشه ای
#سخنبزرگان
🆔️ @jomlax