eitaa logo
جنبش فرهنگی رحیل
509 دنبال‌کننده
4.3هزار عکس
856 ویدیو
19 فایل
📲ارتباط بامدیر: @n_moradiyan کانال سروش : https://splus.ir/jonbeshrahil کانال روبیکا: https://rubika.ir/jonbeshrahil پیج اینستاگرام: https://www.instagram.com/jonbeshrahil/ واحد خانواده جنبش رحیل : https://eitaa.com/rahil_roshd
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔸آقای مداح و هیئتی اسم امام حسین علیه السلام رو با تعریف خودت میگی یا با تعریف اهلبیت ...!؟؟ 🎙سخنران : حجت الاسلام محمود ریاضت 《بَیْنَ‏ الْأَحْبَاب تَکامُل الْآدَاب》 آداب‌ در بین‌ عاشقان‌ تکمیل‌‌میشه | @jonbeshrahil
: «بايد توجّه تو به آباد كردن زمين بيش از توجّه به گرفتن ماليات باشد؛ زيرا ماليات جز در نتيجه آبادانى فراهم نمى‌آيد». «وَليَكُن نَظَرُك في عِمارَةِ الأرضِ أبلَغَ مِن نَظَرِكَ في استِجلابِ الخَراجِ لأِنَّ ذلِكَ لايُدرَكُ إلاّ بِالعِمارَةِ». 📚 نهج البلاغه نامه ٥٣ | @jonbeshrahil
🏴 مراسم عزاداری شب شهادت امام جواد علیه السلام یادبود 🌹 شهید محمد رضا نظافت🌹 🎙سخنران: 🔹 حجت الاسلام محمد جواد نظافت 🎤 بانوای : 🔹کربلایی محمد جواد سلطانی 🕣زمان : پنجشنبه ۱۷ خرداد ماه ۱۴۰۳ _ ساعت ۲۰:۳۰ 📍مکان : مشهد مقدس - خواجه ربیع _ بلوار بهمن - بین بهمن ۲۲و۲۴ - مسجد مهدیه (عج) ◾️لطفا با خانواده مشرف شوید . ◾️همچنین از کلیه عزاداران گرامی تقاضا می شود ، با وضو در مجلس حضور یابید . | @jonbeshrahil
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔸محور عالم صحن گوهر‌شادش، مَحرم رازه پنجره فولادش ... 🔹هر سلامی رو سه بار جواب میده، دست و دلبازه شبیه اجدادش ... 🎤 کربلایی سید حسین حسینی 🏳مراسم شب ولادت امام رضا علیه السلام [ @jonbeshrahil ]
🔹شهید محمد رضا نظافت : تواضع، تقید و صفای «محمدرضا» در جبهه آنچنان دیگران را تحت تأثیر قرار می­ داد که بسیاری از همرزمانش برای حل مشکلات خود به او مراجعه می­ کردند. او علاوه بر فرماندهی «گردان تخریب»، سنگ صبور یاران بود. احساس مسئولیت در مورد تربیت معنوی نیروهای تحت امرش او را وا می‌داشت که از برنامه‌­های عقیدتی، هر چه بیشتر در جهت سازندگی روحی بچه‌ها استفاده کند. «محمدرضا» عقیده داشت نیروی تخریب حرف اول را در عملیات می‌زند و وقتی می­ تواند به خوبی وظیفه خود را انجام دهد که از جهت معنوی پختگی لازم را پیدا کرده باشد. در مدت حضورش در جبهه 3 مرتبه مجروح شد اما هر بار با حال مجروحیت دوباره به منطقه برگشت. او هر چه به شهادت نزدیک­تر می‌­شد، خود ساخته‌تر می‌شد. او در آخرین دفعاتی که به مشهد آمده بود، روی تشک نمی­ خوابید، بسیار کم می­ خورد، روزها روزه می‌‌گرفت و شبها را تا صبح به عبادت می‌پرداخت. در آخرین مرخصی سعی کرد هر چیزی که ذره‌­ای علاقه او را جلب می­ کرد از دل بیرون کند، تمامی عکس‌هایی را که گرفته بود، نامه‌هایی را که در مدت مبارزه در «لبنان» برای همسرش فرستاده بود، از بین برد و وقتی سؤال همسرش را شنید، در پاسخ گفت: «اگر قرار است شهادت نصیبم شود، می­ خواهم خالص خداوند را ملاقات کنم». | @jonbeshrahil
🟡 تربیت چه می‌کند! ✍️ دو خاطره متفاوت از گم شدن مداد سیاه در مدرسه 🔻مرد اول می‌گفت: 🔹چهارم ابتدایی بودم. در مدرسه مداد سیاهم را گم کردم. وقتی به مادرم گفتم، سخت مرا تنبیه کرد و به من گفت بی‌مسئولیت و بی‌حواس هستم. 🔸آن‌قدر تنبیه مادرم برایم سخت بود که تصمیم گرفتم دیگر هیچ‌وقت دست خالی به خانه برنگردم و مداد‌های دوستانم را بردارم. 🔹روز بعد نقشه‌ام را عملی کردم. هر روز یکی‌دو مداد کش می‌رفتم تا اینکه تا آخر سال از تمامی دوستانم مداد برداشته بودم. 🔸ابتدای کار خیلی با ترس این کار را انجام می‌دادم، ولی کم‌کم بر ترسم غلبه کردم و از نقشه‌های زیادی استفاده کردم تا جایی که مداد‌ها را از دوستانم می‌دزدیدم و به خودشان می‌فروختم. 🔹بعد از مدتی این کار برایم عادی شد. تصمیم گرفتم کار‌های بزرگ‌تر انجام دهم و کارم را تا کل مدرسه و دفتر مدیر مدرسه گسترش دادم. 🔸خلاصه آن سال برایم تمرین عملی دزدی حرفه‌ای بود تا اینکه حالا تبدیل به یک سارق حرفه‌ای شدم! 🔻خاطره دوم: 🔹دوم دبستان بودم. روزی از مدرسه آمدم و به مادرم گفتم: مداد سیاهم را گم کردم. 🔸مادرم گفت: خب چه کار کردی بدون مداد؟ 🔹گفتم: از دوستم مداد گرفتم. 🔸مادرم گفت: خوبه. دوستت ازت چیزی نخواست؟ خوراکی یا چیزی؟ 🔹گفتم: نه. چیزی از من نخواست. 🔸مادرم گفت: پس او با این کار سعی کرده به دیگری نیکی کند، ببین چقدر زیرک است. پس تو چرا به دیگران نیکی نکنی؟ 🔹گفتم: چگونه نیکی کنم؟ 🔸مادرم گفت: دو مداد می‌خریم، یکی برای خودت و دیگری برای کسی که ممکن است مدادش گم شود. آن مداد را به کسی که مدادش گم می‌شود، می‌دهی و بعد از پایان درس پس می‌گیری. 🔹خیلی شادمان شدم و بعد از عملی‌کردن پیشنهاد مادرم، احساس رضایت خوبی داشتم. آن‌قدر که در کیفم مداد‌های اضافی بیشتری می‌گذاشتم تا به نفرات بیشتری کمک کنم. 🔸با این کار، هم درسم خیلی بهتر از قبل شده بود و هم علاقه‌ام به مدرسه چند برابر شده بود. ستاره کلاس شده بودم. به گونه‌ای که همه مرا صاحب مداد‌های ذخیره می‌شناختند و همیشه از من کمک می‌گرفتند. 🔹حالا که بزرگ شده‌ام و از نظر علمی در سطح عالی قرار گرفته‌ام و تشکیل خانواده داده‌ام، صاحب بزرگ‌ترین جمعیت خیریه شهر هستم. 💖 واحد خانواده جنبش فرهنگی تربیتی رحیل (رشد) 👇 @rahil_roshd 💖 جنبش فرهنگی تربیتی رحیل👇 @jonbeshrahil