💠 «إنّ الناقدَ بصيرٌ»!
🔹 روزی آقای بروجردی در اواخر عمر شريفشان با افسوس اظهار کرده بود که من دارم با دست خالی از این دنیا میروم و کاری نکردهام. زمانی که کشف حجاب شد، من تصميم گرفتم قیام کنم و حتی برای شهادت آماده بودم، ولی اطرافیان مانع شدند و مرا اغوا کردند که وجودتان برای اسلام ضروریتر است و من از این فیض محروم شدم.
🔹 آقای شریعتمداری خطـاب بـه آقای بروجردی عرض کرد که من اگر جای شـمـا بـودم، هیچ نگرانی نداشتم و سپس شروع کرد حدود ده دقیقه خدمات ایشان را برشمرد. آقای بروجردی فرمود: اگر ناقدین اعمـال مـثـل شـماها بودند، مسألهای نبـود، ولی چه باید کرد که «إنّ الناقدَ بصيـرٌ»(۱).
🔹 آقای گلپایگانی از آقای بروجردی پرسید: شما روایت «مداد العلماء أفضل من دماء الشهداء»(۲) را معتبر میدانید؟ ایشان فرمود: بله، معتبر است. آقای گلپایگانی عرض کرد: اگر هيچ يک از خدمات علمی و عملی شما را در نظر نگیریم، همین دستور شما بر جمعآوری احادیث فقهی اهل بیت علیهم السلام برای استنباط احکام، بیتردید یکی از مصادیق واضح این حدیث است. آقای بروجردی وقتی این را شنید، فرمود: بله، من تنها امیدم به همین است.
1⃣ الإختصاص ، ص ۳۴۱
2⃣ عـن أبي عبداللـه الـصـادق علیه السلام: «اذا كان يوم القيامة جمع الله عزوجل الناس في صعيد واحد و وضعت الموازيـن فـتـوزن دماء الشهداء مع مداد العلماء، فيرجح مـداد العلماء على دماء الشهداء» (كتاب من لا يحضره الفقیه، ج ۴، ص ۳۹۹، ح ۵۸۵۳)
📚 جرعهای از دریا ؛ ج ۴ ص ۵۴۵
#آیتاللهحاجآقاحسینبروجردی
جرعهای از دریا | عضو شوید👇
@joreeiaazdarya
💠 احترام به آیةالله بروجردی
🔹 شیخ علی اکبر به قدس و تقوا خیلی معروف بود. ایشان در مشهد ساکن بود و در مسجد گوهرشاد نماز میخواند. شاید بتوان گفت که نماز وی از نظر عظمت و کثرت جمعیّت در ایران اوّل بود. تا آخر شبستان پر از جمعیّت میشد. چنین جمعیّتی در هیچ جای دیگر نبود.
🔸 ایشان از نظر سنّی از آقای بروجرودی خیلی بزرگتر بود و بر ایشان در طبقه مقدّم بود. وقتی آقای بروجرودی به مشهد مشرّف میشود حاج شیخ علی اکبر - که عمده بود و نماز وی مهم بود ـ جای نماز جماعت خود را به آقای بروجردی واگذار میکند.
🔹 همه ائمّه جماعات مسجد گوهرشاد - به جز يک نفر ـ نمازهایشان را تعطیل میکنند. تمام مدتی که آقای بروجردی در مشهد بود، آقای حاج میرزا احمد کفایی - که شخص اوّل مشهد از نظر ریاست و رئیس روحانیّون آنجا بود ـ و آقای حاج شیخ على اکبر - که شخص اوّل مشهد از نظر وجهه مردمی و تقوا بود ـ در یمین و يسار آقای بروجردی به ایشان اقتدا میکردند و ملازم نماز وی بودند.
🔸 وقتی حاج شیخ علی اکبر به عتبات و نجف میرود، آقای سیّد ابوالحسن اصفهانی که مرجع کلّ شیعه بود، جای نمازش را به حاج شیخ علی اکبر تفویض میکند و ایشان به جای سیّد ابوالحسن اصفهانی نماز میخواند.
🔹 خیلیها از حاج شیخ علی اکبر نقل کردهاند که گفته بود: در همان وقت صدایی شنیدم که: «عَظَّمْتَ وَلَدى عَظَّمتُكَ»؛ یعنی برای اینکه در مشهد آقای بروجردی را تعظیم کردی، ما هم در نجف تو را تعظیم کردیم.
📚 جرعهای از دریا ؛ ج ۱ ص ۵۶۲
#آیتاللهحاجآقاحسینبروجردی
#سیدابوالحسناصفهانی
#شیخعلیاکبرنهاوندی
جرعهای از دریا | عضو شوید👇
@joreeiaazdarya
💠 مورد قبول آیةالله اصفهانی
🔹 آقای بروجردی به تمام معنا مورد قبول آقای آسیّد ابوالحسن بود، در علم و تقوا و عقل و درایت.
🔹 موقعی که آقای بروجردی در بروجرد بود، آقای آسیّد ابوالحسن به ایشان ارجاع احتیاط کرده بود، ولی وقتی آقای بروجردی به قم تشریف آورد، آقای آسیّد ابوالحسن دست نگه داشت و دیگر به آقای بروجردی ارجاع احتیاط نکرد، با همان استدلال که اگر حوزه قم تقويت شود، حوزه نجف شکست میخورد.
📚 جرعهای از دریا ؛ ج ۳ ص ۴۹۳
#آیتاللهحاجآقاحسینبروجردی
#سیدابوالحسناصفهانی
جرعهای از دریا | عضو شوید👇
@joreeiaazdarya
💠 ملکات انبیاء
🔹 از آقای میرزا هاشم آملی شنیدم آسیّد ابوالحسن بعضی از ملکات انبیاء را داشت.
🔹 یکی از ویژگیهای ایشان این بود که هیچکس حق نداشت نامههایی را که اشخاص به او مینوشتند، بخواند. ایشان همه آنها را پاره میکرد تا کسی مطّلع نشود. اگر کسی در نامه اظهار حاجت میکرد یا توهینی به ایشان مینوشت، همه را از بین میبرد تا به دست کسی نیفتد، حتی پسرها و نزدیکترین بستگانش هم حق نداشتند این نامهها را بخوانند.
🔹 از دیگر ویژگیهای مسلّم آسیّد ابوالحسـن ایـن بـود کـه در قضای حـوايـج مـردم خیلی ساعی بود.
📚 جرعهای از دریا ؛ ج ۲ ص ۵۳۵
#سیدابوالحسناصفهانی
#حاجمیرزاهاشمآملی
جرعهای از دریا | عضو شوید👇
@joreeiaazdarya
💠 ایشان آقا هستند
🔹 سؤال: برخی گفتهاند که وقتی مرحوم نائینی و اصفهانی در سال ۱۳۴۲ به قم آمدند، آقای حاج شیخ استقبال نکرد. این مطلب صحیح است؟
🔸 جواب: این خلاف واقع و بلکه برعکس است. آقای حاج شیخ خیلی خوب آقایان را تکریم کرده بود.
🔸 آقای آسید جواد شبیری - از بنی اعمام - از شیخ الاسلام ابهری نقل میکرد: زمانی که آقای آسیّد ابوالحسن در قم بود، شخصی میخواست پولی به آقای آسیّد ابوالحسن بدهد، منتهی چون مقلد آقای حاج شیخ بود، به من گفت: برویم و از آقای حاج شیخ اجازه بگیریم.
🔸 با هم خدمت آقای حاج شیخ رفتیم. من عرض کردم: این آقا اجازه میخواهد که این پول را به آقای آسیّد ابوالحسن بدهد. آقای حاج شیخ فرمود: این چه حرفی است که برای دادن این وجوه به آقای آسیّد ابوالحسن از من استجازه میکنید، ایشان آقا هستند و ما نوکر هستیم!
📚 جرعهای از دریا ؛ ج ۳ ص ۴۰۸
#حاجشیخعبدالکریمحائری
#میرزامحمدحسیننائینی
#سیدابوالحسناصفهانی
جرعهای از دریا | عضو شوید👇
@joreeiaazdarya
💠 تسلّط بر فقه
🔹 آسیّد عبدالهادی شیرازی حدود هفت سال با مرحوم آسیّد ابوالحسن اصفهانی در تعلیقه بر «نجاة العباد» همکاری کرد و گفته بود: اگر چه در موارد متعدّدی نظر ایشان را برگرداندم ولی من از ایشان بسیار استفاده کردم و قبل از اینکه در این جلسه شرکت کنم، نمیدانستم مرحوم آسیّد ابوالحسن اینطور بر فقه مسلّط است.
🔹 یکی از اخوان مرعشی نقل میکرد که مرحوم اصفهانی به مناسبتی اظهار کرده بوده که آقای آسیّد عبدالهادی شاگرد من بوده. از آقای اخوان که داماد مرحوم شیرازی بود در این باره پرسیدم گفت: آن مرحوم میگفت: من در هفت سالی که با ایشان در تعلیقه «نجاة العباد» همکاری داشتم، بسیار استفاده کردم و خود را شاگرد حساب میکرد.
🔹 از آقای واعظزاده خراسانی شنیدم که میگفت با پدرم خدمت آقای اصفهانی رفتیم، آقای آسیّد عبدالهادی آنجا بود. بعد از رفتن او آقای اصفهانی فرمود: این شخص ملّا است.
📚 جرعهای از دریا ؛ ج ۲ ص ۵۳۵
#سیدابوالحسناصفهانی
#سیدعبدالهادیشیرازی
جرعهای از دریا | عضو شوید👇
@joreeiaazdarya
💠 تدقیق در قواعد
معروف است که مرحوم آقای نائینی بیشتر درباره قواعد کلّی به بحث و تدقیق میپرداختند. از این رو مرحوم آسیّد ابوالحسن اصفهانی در فهم روایات و جزئیات احکام بر ایشان تقدّم داشت و ایشان در قواعد و کلیات مباحث فقهی بر مرحوم اصفهانی مقدّم بود.
📚 جرعهای از دریا ؛ ج ۴ ص ۴۹۳
#سیدابوالحسناصفهانی
#میرزامحمدحسیننائینی
جرعهای از دریا | عضو شوید👇
@joreeiaazdarya
💠 مذاق امام فهمی
🔹 حدس میزنم آقای آسید ابوالحسن از نظر فهم روایت بر آقای نائینی مقدم باشد. گویا خود آسید ابوالحسن هم همین عقیده را داشته است.
🔹 آقای حاج فقیهی به تناسب قضیهای از آسید ابوالحسن نقل میکرد که ایشان میگفته: «اجتهاد، مذاق امام فهمی است». ایشان در این جهت خودش را مقدم میدانسته و ظاهراً مقدم هم بوده است.
🔹 آسید محمود شاهرودی شاگرد مرحوم نائینی بود و به آسید ابوالحسن اتصال نداشت. از آقای آسید محمد شاهرودی، فرزند آسید محمود شاهرودی، پرسیدم: پدر شما راجع به آسید ابوالحسن و آقای نائینی چه میگفت؟ گفت: پدرم میگفت: از نظر قواعد آقای نائینی، مقدم است و از نظر فهم روایات، آقای آسید ابوالحسن.
🔹 آسيد ابوالحسن اجتهاد را «مذاق امام فهمی» میدانست و در فهم روایات، ذهن عرفی مستقیمی داشت و از این جهت بر آقای نائینی مقدّم بود. بسیاری از بحثهای رایج، لفّاظی است و از فطریات اوّلیه یا متّخذ از روایات نیست. ملاک در فقاهت، توجه به فطریات و فهم درست روایات است و آسید ابوالحسن در این جهت مقدّم بود.
📚 جرعهای از دریا ؛ ج ۲ ص ۴۸۵
#سیدابوالحسناصفهانی
#میرزامحمدحسیننائینی
جرعهای از دریا | عضو شوید👇
@joreeiaazdarya
💠 اجتهاد و فهم مذاق امام
🔹 مرحوم حاج فقیهی نقل میکرد: درباره يک مسأله قضایی به یکی از علما مراجعه شد و ایشان در این مسأله حکمی کرد. حاج فقیهی و سیّد علی خلخالی شاگرد آن عالِم بودند. حاج فقیهی میگفت: تا مرحوم آقای آسیّد ابوالحسن امضا نمیکرد، قابل اجرا نبود؛ چون ایشان رئیس على الإطلاق بود.
🔹 میگفت: من و آسیّد علی خلخالی - شوهر همشیره حاج فقیهی و از ارباب حلّ و عقد نجف و شاگرد مشترک آن عالِم و آسیّد ابوالحسن که در دستگاه آقای آسیّد ابوالحسن خیلی ذینفوذ بود ـ نزد آسیّد ابوالحسن رفتیم تا ایشان این حکم را امضا کند.
🔹 مرحوم آسیّد علی خلخالی دارای بیان سحّاری بود. شروع کرد به بیان مطلب برای آسیّد ابوالحسن و ایشان هم ساکت بود و گوش میکرد. تا رسید به اینجا که «ایشان مجتهد است و حکم کرده است و اگر شما تنفيذ نفرمایید، حکم مجتهد زمین میماند».
🔹 اینجا آسیّد ابوالحسن سکوت را شکست و گفت: «او مجتهد است؟ این چرت و پرتها اجتهاد است؟!» حاج فقیهی میگفت که تصوّر ما از آن عالِم با تصوّر آسیّد ابوالحسـن كـاملاً متفاوت بود. مدّتی بر جلسه سکوت حاکم شد سپس آسیّد ابوالحسن رو به من کرد و فرمود: «میدانید اجتهاد چی است؟ اجتهاد، مذاق امام فهمی است! این چیزها اجتهاد نیست».
📚 جرعهای از دریا ؛ ج ۱ ص ۵۶۱
#سیدابوالحسناصفهانی
جرعهای از دریا | عضو شوید👇
@joreeiaazdarya
💠 محور بحث
آقای اراکی از حاج مصطفی عراقی نقل میکرد که در نجف، من و آقای آسیّد ابوالحسن و آقاضیاء هم جلسه بودیم و با هم گعده میکردیم. حاج آقا مصطفی میگفت: من محور بحث آقاضیاء بودم یعنی من طرح بحث میکردم، آقا ضیاء قال و قولی میکرد، ولی آسیّد ابوالحسن خیلی متین بود. حاج آقا مصطفی خودش را محور بحث میدانست.
📚 جرعهای از دریا ؛ ج ۲ ص ۵۴۹
#آقاضیاءالدینعراقی
#سیدابوالحسناصفهانی
جرعهای از دریا | عضو شوید👇
@joreeiaazdarya
💠 عائلهی من
آسیّد ابوالحسن میگفت: این طلبهها همه عائلهی من هستند. لذا ایشان مخارج طلّاب را قرض میکرد، سپس با وجوه ادای دین میکرد.
📚 جرعهای از دریا ؛ ج ۲ ص ۵۳۸
#سیدابوالحسناصفهانی
جرعهای از دریا | عضو شوید👇
@joreeiaazdarya
💠 وجه عدم تشرّف به حجّ
🔹 آقای آسیّد ابوالحسن اصلا به حجّ مشرف نشد. شنیدم درباره علّتش میفرموده: اگر مشرف شوم، باید بتوانم قبور أئمّه بقیع (علیهم السلام) را احیا کنم و اگر نتوانم این کار را انجام دهم، ضربهی بزرگی به تشیّع است، چون میگویند: مرجع عامّ شیعه آمد و نتوانست کاری بکند.
📚 جرعهای از دریا ؛ ج ۳ ص ۴۴۴
#سیدابوالحسناصفهانی
جرعهای از دریا | عضو شوید👇
@joreeiaazdarya
💠 حجّ نیابی به جای مرحوم اصفهانی
🔹 آقای حاج آقا مرتضی حائری بعد از وفات آقای آسیّد ابوالحسن ایشان را در خواب دید و متوجّه شد که لازم است از طرف وی حجّ به جا آورده شود. لذا مبلغی پرداخت و شخصی را به نیابت از آقای آسیّد ابوالحسن به حجّ فرستاد.
📚 جرعهای از دریا ؛ ج ۳ ص ۴۴۴
#سیدابوالحسناصفهانی
#آیتاللهحاجشیخمرتضیحائرییزدی
جرعهای از دریا | عضو شوید👇
@joreeiaazdarya
💠 وسيلة النجاة
🔹 مرحوم آیةالله آقای سیّد ابوالحسن اصفهانی در نگارش «وسیلة النجاة» در مواردی که «عروه» مطالبی دارد، همان مطلب را اخذ کرده و به صورت کاملتر و پختهتر و خلاصهتر تحریر کرده و علاوه بر آن، ابواب زیادی را اضافه کرده است.
📚 جرعهای از دریا ؛ ج ۳ ص ۴۴۲
#سیدمحمدکاظمطباطبایییزدی
#سیدابوالحسناصفهانی
جرعهای از دریا | عضو شوید👇
@joreeiaazdarya
💠 اهتمام به روضه حضرت زهرا (س)
🔹 مرحوم آقای حاج شیخ هیچ مجلس روضه ای در منزل نداشت، غیر از ایام فاطمیه دوم که در مدرسه فیضیه اقامه میشد. همین روش را نیز آقای حاج آقا مرتضی ادامه داد.
📚 جرعهای از دریا ؛ ج۳ ص ۴۰۸
#حاجشیخعبدالکریمحائری
جرعهای از دریا | عضو شوید👇
@joreeiaazdarya
◼بخشی از سرودۀ مرحوم آیتالله العظمی شیخ محمدحسین کاشف الغطاء(اعلی الله مقامه) در مصائب آل الله
▪️تَاللهِ مَا كَرْبَلَا لَوْلَا سَقِيفَتُهُمْ
▫️وَمِثْلَ ذَا الْفَرْعِ ذَاكَ الْأَصْلُ يَنْتِجُهُ
(به خدا اگر سقيفه نبود، كربلا هم نبود؛ اين شاخه، نتيجۀ همان ريشه است)
▪️وفِي الطُّفُوفِ سُقُوطُ السِّبْطِ مُنْجَدِلاً
▫️مِنْ سِقْطِ مُحْسِنٍ خَلْفَ الْبَابِ مِنْهَجُهُ
(و سقوط و به زمین افتادن نوۀ رسول خدا صلّیاللهعلیهوآله در دشت کربلا از سقط شدن محسن علیهالسلام پشت در نشأت میگیرد)
▪️وَبِالْخِيَامِ ضِرَامُ النَّارِ مِنْ حَطَبٍ
▫️بِبِابِ دَارِ ابْنَةِ الْهَادِيِّ تَأَجُّجُهُ
(و آتش گرفتن خیمههای حسین علیهالسلام از هیزمی است که دَرِ خانۀ دختر رسول هدایتگر را شعلهور ساخت)
📚 أدب المحنة أو شعراء المحسن بن علي(ع) ؛ ج ۱ ص ۴۸۳
جرعهای از دریا | عضو شوید👇
@joreeiaazdarya
💠 پنج عالِم طراز اوّل
🔹 مرحوم آخوند، چند نفر از علمای طراز اوّل را برای نظارت بر قوانین مصوّبه مجلس شورا معیّن کرده بود تـا قـوانـيـن بـرخـلاف اسلام نباشد.
🔹 برخی از آنها عبارت بودند از: آسیّد ابوالحسن، سیّد حسن مدرّس (م ۱۳۵۶)، آشیخ محمّدباقر بهاری همدانی (م ۱۳۳۳)، حاج آقا نورالله اصفهانی (م غزه رجب ۱۳۴۶)، و حاج میرزا یحیی معروف به حاج امام جمعه خویی (م ۱۳۶۴)، از میان این پنج نفر فقط مدرّس و حـاج امـام جـمعـه خـویی شرکت میکنند.
🔹 آقای آشیخ محمّد باقر آيةالله زاده مازندرانی (متوفای ۸ ربيع الآخر ۱۳۸۸) شاگرد آقای آسیّد ابوالحسن بود. او میگفت: موقعی که آقای آسیّد ابوالحسن از طرف آخوند به عنوان یکی از علمای طراز اوّل معیّن شد و باید به ایران میرفت، از ایران برگشتم و خدمت آقای آسیّد ابوالحسن رفتم. آقای آسید ابوالحسن از من پرسید: صلاح چیست؟ گفتم: صلاح از چه نظر؟ صلاح مردم ایران؟ که توفیق و سعادت و نعمتی است که شما در ایران تشریف داشته باشید، ولی به صلاح شخص شما نیست. آسیّد ابوالحسن هم گفت: پس نمیرویم.
📚 جرعهای از دریا ؛ ج ۲ ص ۵۳۶
#آخوندملامحمدکاظمخراسانی
#سیدابوالحسناصفهانی
جرعهای از دریا | عضو شوید👇
@joreeiaazdarya
💠 فالأعلم
🔹 آقایی از آقای میرزا عبدالرحیم سامت - عالم درجه اوّل قزوین - و او هم از پیرمردی صرّاف که دوره مرحوم آخوند خراسانی را درک کرده و وکیل مراجع بود، نقل کرد: نزد مرحوم آخوند رفتم و پرسیدم: در احتیاطاتتان به چه کسی مراجعه کنم؟ فرمود: به آمیرزا محمّد تقی شیرازی.¹
🔹 دوره آمیرزا محمّد تقی شد، نزد او رفتم و پرسیدم: در احتیاطاتتان به چه کسی مراجعه کنم؟ فرمود: به آسیّد ابوالحسن اصفهانی.²
🔹 دوره آسیّد ابوالحسن شد، نزد او رفتم و پرسیدم: در احتیاطاتتان به چه کسی مراجعه کنم؟ فرمود: به حاج آقا حسین بروجردی.
🔹 دوره آقای بروجردی شد، نزد او رفتم و پرسیدم: در احتیاطاتتان به چه کسی مراجعه کنم؟ ایشان جواب نداد!
1⃣ آمیرزا محمّد تقی در تقوا و بیهوایی نادره اعصار بود.
2⃣ البته آمیرزا محمّد تقی به چند نفر ارجاع میکرد و بیش از همه به مرحوم آقای حاج شیخ عبدالکریم حائری اعتماد داشت. احتمالاً چون محیط سائل با آسیّد ابوالحسن تناسب بیشتری داشته به وی ارجاع کرده بود.
📚 جرعهای از دریا ؛ ج ۳ ص ۴۹۸
#آخوندملامحمدکاظمخراسانی
#میرزامحمدتقیشیرازی
#سیدابوالحسناصفهانی
#حاجشیخعبدالکریمحائری
#آیتاللهحاجآقاحسینبروجردی
جرعهای از دریا | عضو شوید👇
@joreeiaazdarya
💠 اغراض سیاسی
🔹 مرحوم آسیّد محمّد کاظم یزدی مخالف سرسخت طرفداران مشروطه بود و آنها را تحت فشار قرار داده بود. مرحوم آسیّد ابوالحسن اصفهانی و آقای نائینی از طرفداران مشروطه بودند.
🔹 آقای نائینی در دفاع از مشروطه «تنبیه الامّه» را نوشته بود و آقای آسیّد ابوالحسن در زمره شاگردان و عشّاق مرحوم آخوند - حامی بزرگ مشروطه - بود، و در ماجرای مشروطه از طرف مرحوم آخوند به عنوان «طراز اوّل» معرفی شده بود تا به ایران بیاید.
🔹 بر اثر برخورد شدید مرحوم آسیّد محمّد کاظم با طرفداران مشروطه، در اواخر عمر مرحوم سیّد، زمینه مرجعیّت امثال آقای آسیّد ابوالحسن و آقای نائینی به کلی از بین رفته بود ولی بعد از رحلت سیّد در اواخر عصر آسیّد اسماعیل صدر و آمیرزا محمّد تقی شیرازی و آقای شریعت اصفهانی زمینه مرجعیّت برای این دو شخصیّت و حاج شیخ عبدالکریم حائری فراهم میشود.
📚 جرعهای از دریا ؛ ج ۴ ص ۴۷۲
#سیدمحمدکاظمطباطبایییزدی
#سیدابوالحسناصفهانی
جرعهای از دریا | عضو شوید👇
@joreeiaazdarya
💠 برخورد متفاوت
🔹 شنیدم: وقتی آقای نائینی و آسیّد ابوالحسن اصفهانی به قم تبعید شدند¹ و با آقای حاج شیخ ملاقات کردند، آقای حاج شیخ خیلی به گرمی با آقای نائینی معانقه کرد و شاید گریه هم کردند، ولی برخورد وی با آقای آسیّد ابوالحسن چنین نبود.
🔹 از آقای سیّد محمّد تقی خوانساری نقل کردند که میگفت: وقتی آن صحنه را دیدم، دلم برای آسیّد ابوالحسن سوخت.
🔹 همان شخص میگفت: بعد از اینکه آن دو بزرگوار در قم مستقر شدند، سلام و صلواتها برای آسیّد ابوالحسن بود نه آقای نائینی! و همین سبب شد ناراحتی من جبران شود.
🔹 علّت تفاوت برخورد آقای حاج شیخ رفاقت قدیم وی با آقای نائینی بود. آن دو از اصحاب سامرا و رفيق و طبيعتاً مأنوس و گرم بودند ولی آقای آسیّد ابوالحسن در نجف درس خوانده بود و با آقای حاج شیخ سابقه رفاقت نداشت.
1⃣ زمانی که این دو بزرگوار به قم تبعید شدند، مرحوم آقای حاج شیخ مرجع تقلید بود و آقای نائینی هم مرجعیّت داشت، ولی اکثریت ایران از آقای حاج شیخ تقلید میکردند.
این دو بزرگوار در قم حدود یازده ماه مقیم بودند. آقای آسیّد ابوالحسن تدریس زکات را شروع کرد و آقای نائینی بحث لباس مشکوک یا مکاسب مبحثی که تخصّصش در آن بود، آغاز کرد.
پس از آنکه موانع بازگشتشان به عراق برطرف گردید، بدون اینکه به مشهد مقدس مشرف شوند، به عراق بازگشتند. چون دیدند شاید رفتنشان به مشهد به گونه دیگری تفسیر شود، لذا وظیفه شرعی تشخیص دادند که از این مستحب رفع ید کنند و از همانجا به نجف برگشتند.
#حاجشیخعبدالکریمحائری
#سیدابوالحسناصفهانی
#میرزامحمدحسیننائینی
📚 جرعهای از دریا ؛ ج ۳ ص ۴۳۷
جرعهای از دریا | عضو شوید👇
@joreeiaazdarya
💠 نقد یک نقل
🔹 اینکه برخی نقل کردهاند: آقای آسیّد ابوالحسن اصفهانی وقتی که میخواست از قم به نجف بازگردد، آقای آسیّد مصطفی خوانساری را به نیابت از خودش برای امامت نماز جماعت حرم تعیین کرد¹، درست نیست، چون مرحوم آسیّد مصطفی در آن موقع حدوداً بیست ساله بود و عادةً ممکن نبود مرجع شیعه با وجود علماء و بزرگان آن روز قم، جوان بیست سالهای را بهجای خود قرار دهند.
🔹 من از آسیّد مصطفی مطلبی در اینباره شنیدم. وی ظاهراً میفرمود: من مقیّد بودم در نماز آسیّد ابوالحسن شرکت کنم. یکروز ایشان دیر کرد و من جلو رفتم و مردم به من اقتدا کردند. این مانعی ندارد. ولی اینکه مرحوم آسیّد ابوالحسن او را بهجای خودش گذاشته باشد، خیلی بعید است و اگر واقع میشد، در حوزه منتشر میشد و ما میشنیدیم.
🔹 حاج سیّد مصطفی در سال ۱۳۲۱ متولد شد و آقای آسیّد ابوالحسن در سال ۱۳۴۱ و ۱۳۴۲ به ایران آمد و حدود یازده ماه در قم بود. حاج سیّد مصطفی در آن زمان، جوانی ۲۰ - ۲۱ ساله بود.
1⃣ ستارگان حرم؛ ج ۷ ص ۲۹۵
📚 جرعهای از دریا ؛ ج ۳ ص ۶۷۹
#سیدابوالحسناصفهانی
#سیدمصطفیصفاییخوانساری
جرعهای از دریا | عضو شوید👇
@joreeiaazdarya
💠 مقایسه اعلام
🔹 سال ۱۳۴۱ در ماجرای تبعید آشیخ مهدی خالصی از علمای محترم عرب، آقای آسید ابوالحسن اصفهانی و آقای نائینی در اعتراض به این اقدام به قم میآیند و شش ماه در قم میمانند و در قم تدریس میکنند و در سال ۱۳۴۲ به عراق بازمیگردند.
🔹 حاج آقای ما در همان وقت از زنجان به قم میآیند و آقایان را زیارت میکنند. در همان وقت آقای آخوند ملا علی همدانی در درس آقای آسید ابوالحسن و درس فقه و اصول مرحوم حاج شیخ عبدالکریم شرکت میکند.
🔹 ایشان میگفت: تقدم آقای حاج شیخ بر آسید ابوالحسن روشن بود. آمیرزا محمد ثابتی همدانی هم بحث آخوند همدانی، در درس آقای نائینی و فقه و اصول مرحوم آقای حاج شیخ شرکت میکرد. آخوند همدانی میگفت: از آمیرزا محمد پرسیدم: کدام یک مقدماند؟ گفت: آقای حاج شیخ دقیقتر است و آقای نائینی روشنتر.
🔹 آقا جلال آشتیانی میگفت: از آمیرزا محمود آشتیانی - که ابتدا شاگرد آقای نائینی و بعد شاگرد آقای حاج شیخ و در هر دو درس از شاگردان درجه اول بود - پرسیدم: کدام یک تقدم دارند؟ گفت: حاج شیخ عبدالکریم دقیقتر است و آقای نائینی محیطتر.
🔹 علّتش این است که آقای نائینی دارای حافظه قوی بود، ولی آقای حاج شیخ چنین نبود، بلکه ادق نظراً بود. خود آقای حاج شیخ هم به حافظه آقای نائینی معتقد بود.
📚 جرعهای از دریا ؛ ج ۲ ص ۴۹۰
#حاجشیخعبدالکریمحائری
#سیدابوالحسناصفهانی
#میرزامحمدحسیننائینی
جرعهای از دریا | عضو شوید👇
@joreeiaazdarya