eitaa logo
<<حجاب فاطمی و غیرت علوی علیه السلام>>
300 دنبال‌کننده
6.7هزار عکس
7.8هزار ویدیو
73 فایل
#فاطمی_شو °• ❀﷽ ﴿مولاعلے(علیه السلام): هماناعفیف وپاڪدامݧ فرشتہ اےازفرشتہ هاست♥‌°﴾ . همھ چیزصلواتیست |میهمان مادَرماݧ حضرت زهرا(سلام‌الله‌علیها)هسٺیم . خادم : 📩|| @ 📲 @yafatemehzahrea
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🏴برای ایستادن کنار مردم غزه لازم نیست حتما مسلمان باشید؛ فقط باید انسان باشید .😭
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
10.08M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥اهمیت زمانی این روزها، به اندازه‌ی کل تاریخ بشریت است!
. 🔴پارسال برای یک نفر (نحسا امینی) که به علت مشکل سابقه دار جسمی خودش و غلط خودش فوت کرد، رسانه های دنیا به خط شدن که کشته شده....وا حقوق بشرا راه انداختن😏 👈امسال به بیمارستان حمله میکنن، هزاران کودک بیگناه و زن و مرد بیگناه مظلوم واقعا کشته شدن 👈و به فجیع تریت شکل جان دادن و شهید شدن، 👈کسی از اون احمق ها، صداش درنمیاد. 👈جنگل هم این شکلی نیست یعنی مثلا دین تون انسانیت بود😏😑
4_5870827690671476394.mp3
23.75M
| صهیونیسم چیست؟ • صهیونیست‌ها چه کسانی هستند؟ • حماس کیست؟ • نتیجه نبرد حماس و صهیونیست چه خواهد شد؟ • گروه مقاومت کِی وارد جریان می‌شود؟
bazri-mazni.mp3
2.62M
مداحی مازندرانی بیاد شهدای غزه 🎙 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ صلے‌الله‌علیڪ‌یا‌اباعبدللھ الـٰلّهُمَ؏َجــِّلِ‌لوَلــیِّڪَ‌اَلفــَرَج بحق‌ حضࢪٺ‌زینب‌ڪبرۍسلام‌الله‌علیها‌ https://eitaa.com/hossienebnali
آثار عفت و پاکدامنی 🌹امام صادق علیه السلام فرمود: زنی در کشتی نشسته بود و آن کشتی غرق شد. آن زن به وسیله ی تخته پاره ای خود را نجات داد و به جزیرهای رسانید. 🌹مردی در آن جزیره بود که دزدی میکرد. چون آن زن زیبا را مشاهده کرد گفت: تو از انسان ها هستی یا از جنیان؟ گفت: از انسانها. کشتی ما غرق شد و من خود را به وسیله ی تخته ای با هزاران زحمت به این جزیره رساندم. 🌹مرد با شتاب نزد زن آمد و او را در آغوش گرفت. زن چون بید به خود می لرزید. مرد گفت: چرا میلرزی؟ از چه کسی می ترسی، این جا که کسی نیست؟ زن گفت: از خدایی که ناظر ما است، می ترسم! 🌹گفت: آیا تا به حال مانند این عمل، انجام دادهای؟ زن گفت: نه. گفت: وای بر من که بارها این عمل بد را بدون ترس و اختیار انجام داده ام؛ ولی تو که یک بار هم انجام نداده ای این گونه می ترسی! 🌹دزد این حرف را گفت و از اعمال گذشته اش استغفار کرد و به سوی آبادی حرکت کرد. در راه مرد عابدی با او همراه شد و چون آفتاب تابان و گرما شدید بود، عابد دعا کرد و آن دزد که توبه کرده بود آمین گفت. ناگهان  ابری بر سر آنها سایه افکند، تا آن که به دو راهی رسیدند و از یکدیگر جدا شدند. 🌹عابد که دید ابر بر سر دزد سایه افکنده است. برگشت و نزد او رفت و گفت: چگونه این مقام را نزد خدا پیدا کردهای که ابر بر سرت سایه افکنده است؟ مرد داستان خود را گفت، عابد گفت: الآن خداوند به خاطر بازگشت از اعمال بد و به خاطر کارهای خوب و استغفارت، این مقام را به تو عنایت کرده است. 📚 کتاب هزار و یک حکایت اخلاقی/حکایت ۸۸۲ /صفحه ۶۴۴
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا