eitaa logo
پیـروان خطِ امـٰام _ 🇵🇸
386 دنبال‌کننده
1.2هزار عکس
605 ویدیو
6 فایل
حُر‌کن‌مرا‌که‌جان‌من‌از‌شرم‌پر‌شده من‌را‌که‌راه‌نیست‌به‌جمع‌حبیب‌ها . کپی؟حلالت رفیق ؛ فقط ی صلوات برا ظهورِ آقا یادت نره =) کپی از اسم چنل؟ ن دیگه رفیق شرمندتم نمیشه :)
مشاهده در ایتا
دانلود
ی نفر به ما میدید رند شیم؟ 😂
جیییییغ 200 تایی شدیممممم
200 تایی شدنتون مبارک همسنگری جان💗🌷♥️ . . از.... 👇🏻 @MARTYRS_OF_IRAN110 . . . به.... 👇🏻 @junmfadayrhbar
هدایت شده از یه ڪنج‌ ازحࢪم ؛
همسایه جان.. پیروان خط امام ۲۰۰تایی شدنتون مبارک ✋ ان شاءالله ²⁰k شدنتون رو ببینم 🙂 از: @Siddana به: @junmfadayrhbar
400 تایی شدنت مبارک ان شا الله 4کا شدنتو جشن بگیریم :) از طرف https://eitaa.com/junmfadayrhbar تقدیم به https://eitaa.com/Siddana
نمـیدۅنـم‌چـرا: وقــٺ‌نـداریـم‌نمـاز‌بخۅنـیم! وقــٺ‌نـداریـم‌قـرآݩ‌بخۅنـیم! وقـٺ‌نداریـم‌بـا‌خـدا‌حـرف‌بزنیـم! وقـٺ‌نداریـم‌بـا‌امام‌زما‌ݩ‌حـرف‌بزنیم! امـا۲۴ساعـٺہ‌این‌گۅشۍ‌دسٺمۅنہ..💔' -حقیقتا‌تباهیم!🚶🏽‍♂
یه سلام بدیم به امام حسین(ع)🙂 اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَبا عَبْدِ اللهِ وَعَلَی الْاَرْواحِ الَّتی حَلَّتْ بِفِنائِکَ ، عَلَیْکَ مِنّی سَلامُ اللهِ اَبَداً ما بَقیتُ وَبَقِیَ اللَّیْلُ وَ النَّهارُ اَلسَّلامُ عَلَی الْحُسَیْن وَ عَلی عَلَیِ بْن الْحُسَین وَ عَلی اَوْلادِ الْحْسَیْن وَ عَلی اَصحابِ الْحُسَین
-°بـسم‌ࢪب‌عـلـے‌‌﴿؏﴾💛…)° ●صلیٰ‌الله‌علیک‌یاامیرالمؤمنین‌﴿علیه‌السلام﴾‌
بخوانیم باهم دعای فرج حضرت حجت بن حسن العسگری ( عج الله تعالی فرجه الشریف ) را
هدایت شده از `آیهآن`
- محوش بودیم ؛ گفت : چته دیوونه؟! زُل زدی به ما . گفتم : وقتی میخندی . . کوچه پس کوچه های این دلِ بی صاحاب‌ُ چراغونی میکنن .🧡
لف ندید 🥺😐 یه چند نفر بفرستید اینور 🙂 ساندیس و تی تاپ میدیما 🧃🍰 @MARTYRS_OF_IRAN110 🙂🌷
هدایت شده از تیم تبادلاتـۍِ
کسی چنل برای ِ فروش داره‍ !محتوا مذهبی باشه؟ @ai_140🌱
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
آقایون فقط بلدید به حسین طاهری فوش بدید؟ اینم سجاد محمدی دختر و پسر جلوی هم دست میزنن
توحید مان کم است که آمریکا را ابر قدرت میدانیم نه خدا را... :) @junmfadayrhbar
پیـروان خطِ امـٰام _ 🇵🇸
توحید مان کم است که آمریکا را ابر قدرت میدانیم نه خدا را... :) @junmfadayrhbar
رحلت بنیانگذار جمهوری اسلامی را تسلیت میگم انشاءالله که ادامه دهنده راه ایشون باشیم
عجب‌شکسته‌دل‌وزاروناتوان‌شده‌ام چنان‌که‌هجرتومیخواست، آنچنان‌شده‌ام ! - حسین‌جان
‌بر‌ما‌برسانید،دوایی‌لطفا از‌غصه‌مریضیم‌ شفایی‌لطفا در‌نسخه‌ی‌ما‌جای‌دوا‌بنویسید یک‌چای‌غلیظ‌کربلایی‌لطفا💔'!
نایب الزیاره همه بزرگواران 🙂🕊 https://eitaa.com/junmfadayrhbar
سلام دوستان✋🏻🌷 به یک ادمین نیاز دارم، لطفا آیدی داشته باشه! و تو ناشناس کانال ایدی بفرسته. @MARTYRS_OF_IRAN110
قاب عکس تو زیباترین عکس من است!♥️✨ ای شهیدم🕶🖤
😁لبخند های خاکی😁 😂 خاطره ای زیبا و خنده دار از جبهه و جنگ😃 نخونیش از دستت رفته!! 😄😉😁 👤بین ما یکی بود که چهره‌ی سیاهی داشت؛ اسمش عزیز بود. توی یه عملیات ترکش به پایش خورد و فرستادنش عقب.. بعد از عملیات یهو یادش افتادیم و تصمیم گرفتیم بریم ملاقاتش.. 🏩با هزار مصیبت آدرس بیمارستانی که توش بستری بود رو پیدا کردیم و با چند تا کمپوت رفتیم سراغش. پرستار گفت: توی اتاق 110 بستری شده؛ اما توی اتاق 110 سه تا مجروح بودند که دوتاشون غریبه و سومی هم سر تا پایش پانسمان شده و فقط چشمهایش پیدا بود. دوستم گفت: اینجا که نیست، بریم شاید اتاق بغلی باشه! یهو مجروح باندپیچی شده شروع کرد به وول وول خوردن و سروصدا کردن! 😅 گفتم: بچه ها این چرا اینجوری میکنه؟ نکنه موجیه؟!!! 🤭 یکی از بچه ها با دلسوزی گفت: بنده خدا حتما زیر تانک مونده که اینقدر درب و داغون شده! 😶 پرستار از راه رسید و گفت: عزیز رو دیدین؟!!! همگی گفتیم: نه! کجاست؟ پرستار به مجروح باندپیچی شده اشاره کرد و گفت: مگه دنبال ایشون نمی گردین؟ همه با تعجب گفتیم: چی؟!!! عزیز اینه؟! 😳 رفتیم کنار تختش.. عزیز بیچاره به پایش وزنه آویزان بود و دو دست و سر و کله و بدنش زیر باندهای سفید گم شده بود ! 👤با صدای گرفته و غصه دار گفت: خاک توی سرتان! حالا دیگه منو نمی شناسین؟ ☹️🙄 یهو همه زدیم زیر خنده 😅😁 گفتم: تو چرا اینجوری شدی؟ یک ترکش به پا خوردن که اینقدر دستک و دمبک نمی خواد! 👤عزیز سر تکان داد و گفت: ترکش خوردن پیشکش. بعدش چنان بلایی سرم اومد که ترکش خوردن پیش اون ناز کشیدنه !! بچه ها خندیدند. 😄 اونقدر اصرار کردیم که عزیز ماجرای بعد از مجروحیتش رو تعریف کرد: 👤 وقتی ترکش به پام خورد، منو بردند عقب و توی یه سنگر کمی پانسمانم کردند و رفتند تا آمبولانس خبر کنند. توی همین گیر و دار یه سرباز موجی رو آوردند و انداختند توی سنگر. سرباز چند دقیقه ای با چشمان خون گرفته برّ و بر نگاهم کرد. راستش من هم حسابی ترسیده بودم و ماست هایم رو کیسه کردم. یهو سرباز موجی بلند شد و نعره زد: عراقی پَست فطرت می‌کشمت. 😱 چشمتان روز بد نبینه. حمله کرد بهم و تا جان داشت کتکم زد. به خدا جوری کتکم زد که تا عمر دارم فراموش نمی‌کنم. حالا من هر چه نعره می‌زدم و کمک می‌خواستم ، کسی نمی‌اومد. اونقدر منو زد تا خودش خسته شد و افتاد گوشه ی سنگر و از حال رفت. من هم فقط گریه می کردم... 😕😭 بس که خندیده بودیم داشتیم از حال می رفتیم😁 دو تا مجروح دیگه هم روی تخت هایشان از خنده روده بُر شده بودند.😂 👤عزیز ناله کنان گفت: کوفت و زهر مار هرهر کنان!!! خنده داره؟ تازه بعدش رو بگم: یک ساعت بعد به جای آمبولانس یه وانت آوردند و من و سرباز موجی رو انداختند عقبش. تا رسیدن به اهواز یک گله گوسفند نذر کردم که دوباره قاطی نکنه ... 😂😂 رسیدیم بیمارستان اهواز. گوش تا گوش بیمارستان آدم وایستاده بود و شعار می دادند و صلوات می‌فرستادند. دوباره حال سرباز خراب شد. یهو نعره زد: آی مردم! این یه مزدور عراقیه، دوستای منو کشته. و باز افتاد به جونم. این دفعه چند تا قلچماق دیگه هم اومدند کمکش و دیگه جای سالم توی بدنم نموند. یه لحظه گریه کنان فریاد زدم: بابا من ایرانی ام ! رحم کنین. یهو یه پیرمرد با لهجه ی عربی گفت: ای بی پدر! ایرانی هم بلدی؟ جوونا این منافق رو بیشتر بزنین.😅😅😅 دیگه لَشَم رو نجات دادند و آوردند اینجا. حالا هم که حال و روزم رو می بینید! صدای خنده مون بیمارستان رو برده بود روی هوا.😂 😂😂 پرستار اومد و با اخم و تَخم گفت: چه خبره؟ اومدین عیادت یا هِرهِر کردن؟ وقت ملاقات تمومه، برید بیرون خواستیم از عزیز خدافظی کنیم که یهو یه نفر با لباس سفید پرید توی اتاق و نعره زد: عراقی مزدور! می‌کشمت!!! 😱 👤عزیز ضجه زد: یا امام حسین! بچه ها خودشه، جان مادرتون منو نجات بدین ...😫😂😂😂