eitaa logo
کال گراف
2.3هزار دنبال‌کننده
614 عکس
21 ویدیو
199 فایل
دل‌نگاره های یک گرافیستِ "نرسیده" ارتباط با من: @ebnesaeed
مشاهده در ایتا
دانلود
کاور موزیک جدید "مجال" با عنوان "چهارصد" یا همون "لشکر علی ولی الله"2 ایده کاور برگرفته از این بخش موزیکه که میگه "تانک نمی خوای، میاریم پیکان کفی رو" ان‌شاءالله به زودی با همین پیکان گوجه ای تو خیابونای بیت المقدس با هم لشکر علی ولی الله رو زمزمه میکنیم✌🏻 😊 @mojallofficial @kaalgraph
Mojall - 400 (320).mp3
8.58M
لشکر علی ولی الله 2
توی این شرایطی که کار خاصی جز اظهار زبانی و نفرت قلبی و تحمل غم عمیق نشسته به دل ازمون برنمیاد برای کمک به مظلوم و ایستادن در برابر ظلم، الحمدلله راهی هست که بتونیم کمکی برسونیم. یک عمر گفتیم: بنفسی انت و اهلی و مالی حالا شاید یکم، فقط یکم بتونیم آخریش رو اثبات کنیم. حداقلشه در برابر فدا کردن خانواده و... https://www.leader.ir/fa/monies تو سایت رهبری برید و در بخش وجوهات شرعی، دکمه انتخاب وجوهات رو بزنید و از فیلد اول بابت کمک‌ها رو انتخاب کنید و نوعش رو کمک به مردم مظلوم غزه بزنید.
آیت الله جاودان فرمودن این روزها به دنبال این بودم که افرادی را جمع کنم و درخواست کنم که أَمَّنْ یجِیبُ بخوانند. اگر برای مردم غزه، ۱۰ هزار أَمَّنْ یجِیبُ برای این مردم خوانده شود، کارگشا خواهد بود...
مسجد، ساختمانی بیش نیست و این ساختمان اگر محتوای فعالیت‌های ارزنده اسلامی نداشته باشد، موزه‌ای خواهد بود در اروپا. در همان برخورد اول، با دوستان عزیزمان در میان گذاشتیم که دوستان، تمام کردن مسجد البته وظیفه است و لازم است بکوشیم زودتر این مایه ننگ و بی‌آبرویی را از بین ببریم و این لکه را از دامن خودمان بزداییم که ما مردمی کوتاه همت نیستیم، اما تمام کار این نیست. ساختمان مسجد که تمام شد تازه اول کار است. شهید بهشتی، بازشناسی یک اندیشه، ص۳۹
انتشار به مناسبت زادروز شهید بهشتی محتوای این کتاب به همت دوست عزیزم محسن ذوالفقاری جمع آوری شده که شامل مجموعه خاطرات و اقدامات شهید آیت‌الله دکتر بهشتی از مسـجد امام علی علیه‌السلام (مـرکز اســلامی هامبــورگ) است. طراحی جلد هم بازسازی تصویر جوانی شهید با فرم کاشی شکسته است.
هدایت شده از KHAMENEI.IR
🎨 پوستر جدید Khamenei.ir از بیانات امروز رهبر انقلاب 📢 شریک جرم قطعی ✏️ رهبر انقلاب صبح امروز: آمریکا شریک جرم قطعی جنایتکاران صهیونیست است؛ در این جنایت، دست آمریکا تا مرفق در خون مظلومان و کودکان و بیماران و زنها داخل شده و آلوده است؛ در واقع او دارد به یک نحوی مدیریت میکند این جنایتی را که در غزه دارد انجام میگیرد.آمریکاست که دارد مدیریت میکند. ۱۴۰۲/۸/۳ 📥 نسخه قابل چاپ👇
دخترای قشنگ فلسطینیم... پسرای عزیز مجاهدم... مبادا فکر کنید خون بچه‌های ما رنگین تر از شما ست. درد پدر و مادراتون درد ماست. هر وقت بچه‌هامون رو میبینیم یاد داغ پدر و مادر شما میفتیم. درسته هر ده دقیقه یکی از شما با جور ظالم ترین ظالمان زمانه تا بهشت پر میکشه ولی هیچوقت برای ما عدد نمیشین. تک تک شما عزیز دل یه خانواده بودین. شما بچه‌های خود ما هستین. حتی عزیزتر🥺 لعنت به مرزهای جغرافیایی که ما رو از شما جدا کرد. لعنت به دنیایی که نمیذاره تو خط مقدم کنار شما باشیم و پیشمرگتون بشیم. لعنت به خیالی که با دیدن مصیبت شما هنوز آسوده باشه. خوش بحال شما که در حال جهادید و بدا به حال ما که کاری جز دعا نداریم. ان‌شاءالله روزی بیاد که در رکاب حضرت صاحب الزمان یا برای مقدمه سازی ظهورش خانوادگی فدا بشیم... بأبی أنت و أمی و نفسی أهلی و مالی و اسرتی... بازسازی صحنه شهادت پنج نازدانه فلسطینی برای بیدار کردن وجدان‌های خواب...
دلنوشته ای در پاسداشت گروه قلم برای اساتید و دوستان هنرمندم که ناملایت‌ها خاطرشان را آزرده
کال گراف
دلنوشته ای در پاسداشت گروه قلم برای اساتید و دوستان هنرمندم که ناملایت‌ها خاطرشان را آزرده
بسم الله الرحمن الرحیم وَ إِذْ تَأَذَّنَ رَبُّكُمْ لَئِنْ شَكَرْتُمْ لَأَزِيدَنَّكُمْ وَ لَئِنْ كَفَرْتُمْ إِنَّ عَذابِي لَشَدِيدٌ سال قبل، درست زمانی که همه ما بچه های انقلاب مدهوش و مست عطر چای عراقی و مشغول شکوه از فراق کرب و بلا و بازخوانی خاطرات اربعینش بودیم، فتنه ززا داشت جوانه می‌زد. اوایل جوانه زدنش برخی از ما با نگاهی نه چندان دور اندیش در دام طعمه مهسا افتادیم و بدون اینکه متوجه شرایط خاص زمان و برنامه ریزی دشمن باشیم به باز کردن زخم عملکرد اشتباه گشت پرداختیم و در آتش رویش این جوانه نحس دمیدیم. خیلی زود موضوع جدی و جدی تر شد. به یکباره شاهد حمله همه جانبه ای به حریم و حرممان شدیم و ناگهان در این طوفان ساختگی خود را تنها یافتیم. ناگهان رنگ دنیای مجازی مان عوض شد. گویی همه متحد شده بودند که این حرم را حداقل در ذهن مخاطب به آتش بکشند و در این راه اجازه برخواستن صدای مخالف هم وجود نداشت. فضا غبار آلود بود و حق و باطل شانه به شانه هم می‌زدند. صدای مخالف در هلهله و هیاهوی کامنت ها و هشتک های هدایت شده گم میشد. صفحات یکی یکی بسته می‌شدند و تاوان دفاع از حرم از دست دادن همان سنگری بود که با تک آرپی جی های پراکنده‌ات از آنجا می‌خواستی به جنگ تانک‌های پر تعداد دشمن بروی. سنگر فیلتر شد. درست یا غلط دیگر همان اندک اعوان و انصاری که در آن سنگر غریب داشتی هم از دست رفت و فضای جنگ به دست تانک‌هایی افتاد که از اسرائیل و سعودی و امریکا و کانادا بدون محدودیت روی تو آتش می‌ریختند و تو با هزار سختی از لای حصاری که قرار بود مانع این آتش شود چند گلوله به سمتشان شلیک می‌کردی. تلفات زیاد شد. ذهن ها یکی یکی تسخیر می‌شد و حاصل تسخیر ذهن ها مسخ روح‌ها شد. شهدای مجازی کم کم به شهدای حقیقی بدل شدند. زمین شهر های مختلف به خون شهدایی که با دشنه های ساخت مجازستان به آسمان رفتند گلگون شد. خون شهدا اما بی اثر نمی‌ماند. به برکت همان قطرات اول این خون‌ها جبهه ای خودجوش در زمین خودی گل کرد. هنرمندان انقلابی یکدیگر را در آن بستر و زمین یافتند و تک تیراندازها فهمیدند تنها نیستند. گروه قلم در آن روزهای اول حکم تکه چوبی داشت در دریای طوفان زده فضای مجازی که بچه‌های انقلاب بر آن چنگ زدند و کم کم این تکه چوب به سفینه ای تبدیل شد که همه بر آن سوار شدند و با اتکای به قدرت من حیث لا یحتسب الهی به سوی ساحل آرام رفتند. قلم بروز و عرض اندام جبهه هنر انقلاب بود. جبهه ای که سردار و سربازش به صورت انفرادی یا جمع های کوچک مشغول نبرد با دشمن بودند. یکی در میدان تبیینِ هنرمندانِ در حال غرق بود و یکی اثر تولید می‌کرد. هر کس به وظیفه خود عمل می‌کرد ولی این‌ها دور از هم دیده نمی‌شدند. قلم همه این قوه را در یک جا جمع کرد. چون ذره بینی همه این نورها را متمرکز کرد تا آتش به جان فتنه بیاندازد و خانمانش را بسوزاند. قلم یک بستر بود که به موقع ایجاد شد. بستری که همه دلبستگان به انقلاب در عرصه هنر را دور هم جمع کرد. از استادان بزرگ تا شاگردان کوچکی چون من. ملاک و معیار حضور در قلم ایمان به الله و انقلاب و برائت از شرک و استکبار و ضدانقلاب بود. هر کس هر طور توانست در این موکب خدمت کرد. یکی با تولید اثر، یکی با راهنمایی و آموزش، یکی با انتشار و توزیع. هر کس هر توانی داشت پای کار آورد تا این کشتی بر طوفان غلبه کند. قلم شد جبهه بزرگی که همه سلایق را دور هم جمع کرد برای رسیدن به آن هدف مقدس. شد بستری که بچه های انقلاب در آن رشد می‌کردند. هنرشان دیده می‌شد. نقد میشد و به دست مخاطب می‌رسید. مسیر میانبری که در مقابل بروکراسی‌های سیستم ایستاد و اثری که تولید می‌شد را ظرف 24 ساعت به صفحه تلویزیون و بنرهای مترو و بیلبوردهای شهر های مختلف میرساند. صریح تر بگویم قلم برای من خلوص حسین جریانپور، تلاش محسن فرجی، تفکر تشکیلاتی علی اصغر دشمیر،‌ ارتباطات علی بخشایش، دانش اساتیدی چون صابر شیخ رضایی، مجتبی مجلسی، علی حیاتی، احسان جعفر پیشه و... و تلاش شبانه روزی علی جعفر پیشه و ده‌ها هنرمند دیگر است. قلم برای من تلاش خالصانه همه هنرمندان جبهه انقلاب است. قلم ادامه خطی است که اساتید ما در دهه‌های گذشته پایه گذاری کردند و ثمره اش در مجامع استانی و رویدادها دیده می‌شود. من همه آن اسامی را سربازان یک جبهه می‌دانم و خطوطی که ما را از هم جدا می‌کند را خط شیطان. قلم منشاء برکات زیادی بوده و ان شاءالله خواهد بود. بچه‌های قلم از "سفیة النجاة "هنر هیئت آمدند و به "برای ایران" نهضت رفتند و هفته قبل در "فلسطین و نقش من" هیئت هنر درخشیدند.
بچه های قلم هر جا پرچمی برای انقلاب برافراشته شود هستند و مرزهای خود ساخته برایشان معنایی ندارد. اگر میخواهیم مرزهای جغرافیایی را از بین ببریم و پرچم اسلام را در دوردست بکوبیم مرزهای بین خودمان چه معنایی دارد؟ قلم بستر است. جناح نیست. گروهی در مقابل باقی گروه ها نیست. کسی در آن به دنبال منفعت شخصی نیست وچون کشتی است که تا ظهور باید طوفان ها را پشت سر بگذارد و سربازان هنری ولیعصر اواحنا فداه را دور هم جمع کند و به محضر او برساند. ان شاءالله 25 آبان 1402
پوستر بخش جانبی چهاردهمین جشنواره مردمی فیلم عمار ایده: حامد منصوری نوشتار: مجتبی غریب نواز
فاطمیه‌ست و این آتش بر خانه‌ی زهرا همان است که دیدی کربلا، بر تن هر خیمه نشسته همان شعله که امروز، مشعلی گشته به دستِ سمبل جنگ و شرارت نامش آزادی و تمثیل اسارت آتش‌افروزی‌ این دوزخیان، شیوه‌ی نمرود انس دارند، شیاطین، همه با آتش و با دود جِبت و طاغوت زمانند، هویدا هُبَل و لات و منات‌ند، نمایان در پیِ کشتن نورند و نجابت قتل غیرت، هدف لشگر شیطان جمع کودک‌کش و هاران جهان، جمع در دل قدس، به خونخواهی از این حرمله، بر پا شده طوفان لشگر فاطمیان، زینبیان، حیدریان‌ند، خروشان بخشی از شعر قاسم صرافان برای موزیک مجال برای فاطمیه