سعید گفت: کسی که نمیدونه بیخِ گلوی چه دشمنانی، چه کسانی رو کاشتیم و داریم چه کارا میکنیم! کسی که نمیدونه میزان عملیات های موفق برون مرزی ما از درون مرزی بیشتر نباشه کمتر هم نیست. فقط میگن چرا داریم گُل به گُلِ ایران شهید میدیم؟
محمد گفت: «نظام دو تا راه داشت. از حالا به بعد که دشمنی ها و جنگ ها هیبریدی با سطح خشونت بالا ممکنه هر سال اتفاق بیفته، نظام دو تا راه داره: یا باید فضا را نظامی کنه. و یا باید فضا را امنیتی کنه.
اگه فضا نظامی بشه، دقیقا میشه همون طوری که دنیا دنبالش هست. دشمن میخواد ما مسلح بیاییم کف خیابون و بزنیم و به خاک و خون بکشیم. هیچ آدم عاقلی زیر بار چنین چیزی نمیره. چون فورا فضا به طرف سوریه سازی میره و مردم هم با خودشون میگن اگه اینقدر فضا ناامنه که حکومت هم با اسلحه و تیر جنگی اومده وسط، باید ما هم برای محافظت از خودمون مسلح بشیم. این کمترین آسیبش هست. دیگه فاجعه میشه و نمیشه جمعش کرد. پس این هیچی. هزار نفر هم شهید بدیم، باید خیال استفاده از اسلحه و تیر جنگی و جنگ شهری رو از خودمون دور کنیم.
میمونه راه حل دوم. این که فضا را امنیتی کنیم. چون دیگه مردم متوجه شدند که این اغتشاشگرها اهل موج سواری هستند و منافقا دلشون به حال مردم نسوخته و اهل کشته سازی و نامردی هستند، فضای عمومی با اونا در تجمعات همراهی نمیکنه. اصطلاحا سرمایه اجتماعی و توجه عمومی به طرف براندازها و منافقین و تجزیه طلب ها جلب نشده. بلکه روز به روز مردم از اونا بدشون میاد. به خاطر همین، روز به روز تعداد اونایی که کف خیابون اغتشاش میکنند کمتر میشه تا جایی که خودشون میمونن و خودشون.
خب هر کس به اندازه ذره ای عقل و هوش امنیتی داشته باشه میدونه که جمع کردن تعداد اندکِ اغتشاشگر مسلح و یه موجِ ناامنی که سر و ته نداره و بهش میگن قیامِ بی سر، و فقط مسلح هستند و به خاطر کینه ای که از مردم و عدم حمایت مردم به دل گرفتند، آتش رو روی مردم بیگناه روشن میکنند، نباید با اینا از شیوه نظامی استفاده کرد. بلکه کاملا امنیتی باید مسئله رو جمع کرد. همین کاری که تا امروز، همه نهادهای امنیتی از جمله سازمان اطلاعات نیرو انتظامی و سازمان اطلاعات سپاه و وزارت اطلاعات به خوبی مدیریتش کردند.
وسط این همه جنگ و برنامه ریزی گسترده دشمن، ممکنه چند تا دونه هم از دستمون در بره. کما این که همین طور هم شد. تعارف که نداریم. ولی همین که دشمن هر کاری کرد که فضا نظامی بشه اما موفق نشد. هر کاری کرد که نظام با توپ و تانک بیاد وسط خیابون اما موفق نشد. تلاش کرد با ارعاب و فشار، بازار و ادارات و دانشگاه ها و مدارس و زندگی روزمره مردم تعطیل کنه اما موفق نشد. این که این همه شهید گرفت اما نظام از موضعش درباره برجام و مقاومت و سرمایه گذاری های منطقه ای کوتاه نیومد، ینی ما بردیم. اینو همه میدونن. قبلا هم بوده. از اول انقلاب، ما هر هفته با این مدل ناامن سازی ها مواجه بودیم. اما رسانه ای نمیشده. مردم خبر نداشتند. وگرنه دشمن مگه تازه یادش اومده بمب گذاری کنه و خرابکاری کنه و مردم رو بکشه و ...؟ خب نه. درکل ما بردیم و زمین و مدیریت بازی دست خودمونه و الحمدلله اتفاق خاصی هم نیفتاده و نمیفته.»
سعید و دکتر گفتند: ان شاءالله.
محمد گفت: خب. بگذریم. دکتر جان! گفتی درجلسه ای که خونه اصل بوده، از فدا کردن شبنم و گُر انداختن اغتشاشات و اینا صحبت بوده. درسته؟
دکتر گفت: بله. به احتمال قوی خودِ شبنم هم از این ماجرا بی اطلاع نیست.
سعید: ینی اومده خودشو به کشتن بده؟!
محمد: بعید نیست. یه نقشه ای دارم...
ادامه دارد...
https://eitaa.com/mohamadrezahadadpour
❄️•┈┈••✾•|🌹|•✾••┈┈•☂
@kabotarghodjan 🕊
❄️•┈┈••✾•|🌹|•✾••┈┈•☂
بسم الله الرحمن الرحیم
🔸🔸تقسیم🔸🔸
✍️ محمد رضا حدادپور جهرمی
««قسمت سی و نهم»»
محمد روبروی سیستمی در یک اتاق خاص نشسته بود. دو نفر دیگر که پشت سیستم خودشان بودند، در حال انجام کار خودشان بودند که یک نفرشان به محمد اشاره گفت: قربان لطفا لاین دو!
محمد هم به آن دو نفر گفت: تشکر. بفرمایید!
آن دو نفر از اتاق خارج شدند. محمد یک کد دوازده رقمی را وارد کرد. وارد یک صفحه شد. یک علامت سوال گذاشت. در همان لحظه، یک علامت سوال از آن طرف در صفحه نوشته شد. محمد لبخندی به لبانش نشست و آیکون دوربین را فعال کرد. وقتی آیکون دوربین فعال شد، چهره سوزان بر صفحه ظاهر شد.
-سلام. احوال شما؟
-سلام. تشکر. چقدر مشتاق دیدار شما بودم.
-زنده باشی زهرا خانم.
-اصلا اسم زهرا یادم رفته بود. از بس اینجا سوزانم.
-زیاد فرصت نداریم. دو تا مطلب.
-بفرمایید.
-وقتش شده که مریم رجوی علنی تر بیاد وسط!
-همین امشب ترتیب این کارو میدم.
-میخوام در یه حرکت، مریم و شاهزاده از رو جنازه هم رد بشن.
-حتما. بسپارینش به من.
-دوم این که با پیشنهاد آرسن موافقم. به نوردخت نزدیکتر بشو.
-چشم. مدتی که از شر آلادپوش راحت بودم رو نوردخت مطالعه کردم.
-آلادپوش رو بسپار به آرسن.
-فکر خوبیه. چشم.
-از حالا موساد بیشتر شما رو تحت نظر میگیره. محدودیت های شما بیشتر میشه. هر وقت کار واجب داشتید از مسیر SL درخواست بدید.
-چشم. فقط یک خواهش.
-میشنوم.
-مبلغی را بابت رد مظالم و خمس بدهکارم.
-نگران نباشید. هر سال مبلغی را بابت رد مظالم و خمس و کفاره روزه و ... از طرف همه عزیزانی که در خارج از کشور مشغول خدمت هستند و امکان پرداخت ندارند، خودمون پرداخت میکنیم.
-تشکر. خیالم راحت شد.
-شما را به خدا و امام زمان سپردم.
-حلالم کنید. اگر کوتاهی یا کم کاری کردم.
-نفرمایید. به ایمان و صلابت و هوش و کاردانی شما غبطه میخورم. خدا نگهدار.
-خدانگهدار.
🔷🔶🔷🔶🔷🔶
تهران-منزل اصل
مهشید در حال شانه زدن موهای سگش بود. کارش تموم شد و رفت سراغ گوشیش. به محض اینکه آنلاین شد، دید کلی براش پیام اومده! تعجب کرد و با خودش گفت: چه خبره مگه؟!! چیه این همه پیام؟!!
همه براش یک توییت از مریم رجوی فرستادند که نوشته بود «من خودم را رییس جمهور دولت انتقالی و مردمی میدانم. از این ساعت منتظر لیست پیشنهادی کابینه دولتم باشید. هدف ما یک جمهوری دموکراتیک است.»
مهشید تا این توییت رو دید گفت: گُه خوردی! زنیکه پاپتی!
🔷🔶🔷🔶🔷🔶
لندن-دفتر کار پیتر
پیتر هم تا توییت رو دید به کسی که کنارش نشسته بود گفت: این باز دم درآورد. سوزان گفته بود این فاحشه یه خیالاتی تو سرش هستا! بهش توجه نکردم.
در همون لحظه چشمش به توییت جدید مریم رجوی افتاد که نوشته بود «مرگ بر ستمگر. چه شاه باشه چه رهبر»
چشماش گرد شد! شاخ درآورد. گفت: این داره رسما شاهزاده رو میکوبه! آشغال عوضی!
همون لحظه تلفنش زنگ خورد. گوشیو که برداشت دید کماندار هست. کماندار گفت: پس تو داری چه غلطی میکنی پدرسگ؟! این زنیکه پاچه پاره چی نوشته باز؟
پیتر گفت: من همون روز به اعلی حضرت گفتم. اتفاقا خودتون هم حضور داشتید و قربون صدقشون میرفتید. گفتم منافقین به درد نمیخورن. گفتم رو اینا حساب نکنید. اعلی حضرت هم قبول داشت. دیگه نمیفهمم چرا الان باید از شما فحش بشنوم؟
❄️•┈┈••✾•|🌹|•✾••┈┈•☂
@kabotarghodjan 🕊
❄️•┈┈••✾•|🌹|•✾••┈┈•☂
کماندار گفت: سیا هم اینجاست ... میگه ما چه جوابی به شاهزاده بدیم؟
پیتر گفت: نمیدونم. خودمم شوکه شدم. رجوی دیگه علنا داره قیامو به نام خودش ثبت میکنه.
صدای سیا اومد که میگفت: خفه شو دوزاری! این قِیمه هم نیست چه برسه به قیام! قولی که از آلادپوش و رجوی گرفتیم، به اندازه یه چوب پنبه هم مانع اسهال نمیشه. چه برسه بخواد کسی روش حساب کنه. حالا اسمش بذار پیمان نوین! به قول رضا خان؛ رییییییپ!
از اون دقیقه به بعد، با ابتکاری که سوزان به خرج داد و آلادپوش و منافقین رو از طرفی، و از طرف دیگه پیتر و اعضای حزب مرکزی سلطنت طلب ها رو شارژ کرد، رسما و در پیام های رسمی همدیگه رو به باد طعنه و فحش و تمسخر میگرفتند.
🔷🔶🔷🔶🔷🔶
تهران-مجیدیه
عصر بود. حوالی ساعت پنج. مجید و دو نفر از بچه ها در خودروی تیبایی که شیشه هاش دودی بود نشسته بودند. دو تا کوچه پایین تر از کوچه اصل. مجید در تَبلتی که داشت، تصویر شفاف منزل اصل را از بالا توسط کوادکوپتر دریافت میکرد. دید که مهشید و سگش به حیاط اومدند و مهشید شروع به پوشیدن کفشش کرد.
مجید به یکی از واحدها گفت: مهشید داره از خونه خارج میشه. واحدِ اول شما برو دنبال مهشید.
واحد اول جواب داد: چشم. منتظر سوژه ام.
مهشید از خونه خارج شد.سوار ماشینش شد و رفت. واحد اول هم یک موتوری و یک ماشین بود با فاصله زیاد دنبالش حرکت کردند.
نیم ساعتی گذشت تا اینکه صدای مجید به محمد هم رسید که گفت: شبنم داره از خونه خارج میشه.
محمد اومد پشت خط و گفت: از ظاهرش بگو!
مجید تصویر را جلوتر برد و گفت: ظاهر کاملا خبرنگاری. با کلاه مخصوصش و دوربینش. از اتاق اومد تو حیاط. اصل هم تو حیاطه. همدیگه رو در آغوش گرفتند. الان شبنم از خونه زد بیرون.
محمد گفت: درخواست تاکسی نکرده. منتظر زندیان بود که اونم نمیاد. ماشینش پنچر شده و تا چهار تا چرخش بخواد عوض کنه، شب شده. پس میاد سر کوچه و ماشین میگیره. تاکسی آبی. نوبت شماست.
همون تاکسی آبی که یه روز جلیقه انتحاری رو خنثی کرده بود اومد پشت خط و گفت: منتظرشم.
اینو گفت و زد رادیو جوان. رادیو جوان هم اون لحظه فاز برداشته بود و داشت از غم و ایران غمگین و اینکه حال مردم خوب نیست و دیگه به احترام این روزها آهنگ شاد پخش نمیکنیم میگفت!
وقتی شبنم از خونه بیرون اومد، یکی از بچه ها که داشت از کنارش رد میشد، از سر تا پاش یه عکس قدی گرفت. عکس روی مانیتور محمد ظاهر شد. محمد اونو فرستاد برای 400 و گفت: عینا بشه مثل خودش.
400 وقتی عکسو دید لبخندی زد و گفت: چشم. حتما.
شبنم از کوچه خارج شد. کوادکوپتر از فاصله خیلی زیاد در حال فیلمبرداری از فتنه خانمی بود که طبق اخبار موثق واصله، قرار بود اون شب خبر مرگش پخش بشه و تمام رسانه های خارجی و معاندین آماده بودند که به طور همزمان، روزگار ملت رو با خبر قتل دختر جوان نخبه و خبرنگارِ بهایی تیره و تار بکنند.
تا اینکه رسید به خیابون. تاکسی آبی مطابق مسیری که داشت، خیلی عادی جلوی پایِ شبنم ایستاد. شبنم گفت: انقلاب!
تاکسی پرسید: خودِ انقلاب. یا دور و برش؟
شبنم گفت: دانشگاه تهران!
تاکسی گفت: بیا بالا. تا هر جا شد میبرمت.
شبنم سوار شد. جلو نشست. تاکسی دار که مردی حدودا شصت ساله بود حرکت کرد و صدای رادیو رو کمتر کرد و گفت: وسط این شلوغیا دانشگاه رفتنت گرفته دخترم؟ اونم این موقع!
❄️•┈┈••✾•|🌹|•✾••┈┈•☂
@kabotarghodjan 🕊
❄️•┈┈••✾•|🌹|•✾••┈┈•☂
شبنم لبخندی زد و گفت: دانشگاه نمیخوام برم. کار دارم اون طرف.
تاکسی دار که بچه ها آقا رحمت صداش میکردند گفت: آخه قیافه ات هم به شلوغی و شر و شیطونی نمیخوره. که اگر میخورد دلم نمیسوخت. چند ساله باباجون؟
محمد از طریق دوربینی که در تاکسی کاشته بودند چهره شبنم و آقا رحمت را میدید و صداشون میشنید و هر از گاهی لبخند میزد.
نیم ساعتی گذشت. شبنم با شکلاتی که رحمت بهش تعارف کرده بود به خواب عمیقی رفت. رحمت گوشه خیابون ایستاد. ماشین پشت سریش که مامور خانم شماره 500 در اون ماشین بود از ماشین پیاده شد. درِ سمتِ شبنم را باز کرد و با دستگاهی که داشت، ظاهر بدنش رو بازرسی کرد که دوربین یا میکروفن نداشته باشه. که همون لحظه متوجه شدند پیامکی به گوشیش اومد.
گوشی شبنم از نوع لمسی بود. 500 انگشت اشاره دست راست شبنم رو گرفت و قفل گوشیو باز کرد. تا قفلش باز کرد اول به تنظیمات گوشی رفت و رمز گوشی رو چهار تا یک قرار داد تا اگر دوباره قفل شد بشه راحت بازش کرد.
کیف و گوشیِ شبنم رو برداشت و در را بست و رفت. آقا رحمت هم دنده ای عوض کرد و به مسیرش ادامه داد. محمد رو خطش اومد و گفت: بنداز از امام علی برو بالا و ببرش خونه امن اقدسیه. هماهنگ کردم. تحویلش بده به واحد خواهران و برو.
آقا رحمت هم گفت چشم و حرکت کرد و رفت.
محمد رفت پشت خطِ 400 و گفت: الان فقط مهمه که چه کسی قراره شبنمو بزنه؟ ما قراره بریم سرِ قرار و با تیپ و قیافه شبنم وارد معرکه بشیم ببینیم اینا با کی بستند که شبنمو بزنه و غائله اصلی شروع بشه؟!
ادامه دارد...
https://eitaa.com/mohamadrezahadadpour
❄️•┈┈••✾•|🌹|•✾••┈┈•☂
@kabotarghodjan 🕊
❄️•┈┈••✾•|🌹|•✾••┈┈•☂
🔴وقتی براندازها سهوا راست می گویند!
🔹 یکی از صفحات پر بازدید ضد انقلاب با منتشر کردن تصاویری از حضور بسیجیان با تفنگ پینت بال گفته است که نیروهای بسیج با این تفنگ مشغول کشتار! مردم هستند
🔶 اتفاقی که صدای بقیه براندازها را در آورده است و به او هشدار داده اند آن را حذف کند چون حرف مسئولین کشور (استفاده از تفنگ پینت بال توسط نیروهای نظامی و بسیج) را تایید می کند
❄️•┈┈••✾•|🌹|•✾••┈┈•☂
@kabotarghodjan 🕊
❄️•┈┈••✾•|🌹|•✾••┈┈•☂
✅ تجاوز آری؛ زندان هرگز!!
🔰 جنبش من هم (me too) جنبشی بود که هنرمندان پرچمدار آن بودند و در مدت کوتاهی، هر روز یک یا چند نفر از آنان در استوری خود، خبر از تجاوز به خود را علنی میکرد!!!
🔹 اما نکته جالبتر این بود که تقریبا تمام این هنرمندانِ زن، توسط هنرمندانِ مرد مورد تعرض و تجاوز قرار گرفته بودند!! و نکته تلختر اینکه خانه سینما، هرگز به دفاع از این هنرمندان اقدامی نکرد!! بلکه به هنرمندان زن تلویحا توصیه به سکوت کرد!!!!
◀️ گویا از نظر خانه سینما، برای اهل هنر، تجاوز آزاد است، اما محاکمه و زندان برای هنرمندان مجرم و هم کاسه با دشمن گناهی نابخشودنی است!!
◀️ آری؛ گویا جای هنرمند در زندان نیست، جای هنرمند در آغوش تجاوزگری از جنس کارگردان و بازیگر و تهیه کننده و عضو خانه سینما است!!
✍️ سید احمد رضوی
❄️•┈┈••✾•|🌹|•✾••┈┈•☂
@kabotarghodjan 🕊
❄️•┈┈••✾•|🌹|•✾••┈┈•☂
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 نظر جالب رهبر انقلاب درباره بیرانوند دروازه بان تیم ملی
🔴 #بیداری_ملت 👇
@bidariymelat
7M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
استفاده قطری ها از میزبانی جام جهانی برای تبلیغ حجاب و گرایش به اسلام در بین طرفداران تیمهای مختلف
❄️•┈┈••✾•|🌹|•✾••┈┈•☂
@kabotarghodjan 🕊
❄️•┈┈••✾•|🌹|•✾••┈┈•☂
12.94M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔵 مهمترین کارکرد حکومت دینی سیاست گذاری در جهت مطالبات طبقه محروم و مستضعف است، که نظام حکمرانی ما بعضا در این جهت کج کارکردی دارد.
👤 #میثم_ظهوریان
🔹 پایگاه اجتماعی دولت قبل به ویژه در لایههای بالای دولت غالباً همین طبقه مترفین بود. دولت فعلی پرچم حمایت از محرومین و مستضعفین را برداشته است ولی بعضا در سیاستگذاریهایش نواقصی در این جهت دیده میشود.
🔸 در ابتدای کار دولت سندی با عنوان نقشه راه رشد غیر تورمی توسط وزارت اقتصاد تهیه و در هیئت دولت تصویب می شود. یکی از گزاره های مترقی این سند تبدیل معافیت های مالیاتی صنفی به معافیت های پایه درآمد خانوار است، اما در لایحه بودجه ۱۴۰۱ بر خلاف این سند، بندی برای معافیت طبقه ای از هنرمندان گنجانده می شود.
🛄 در سیاست گذاری بعضا بیش از اینکه عدالت اجتماعی هدف سیاست گذار باشد پرورش طبقه حامی هدف قرار میگیرد. نگاه می کنند که کدام طبقه صدای بیشتری دارد و مثلا در انتخابات موثرتر است.
#اقتصادی #اجتماعی
❄️•┈┈••✾•|🌹|•✾••┈┈•☂
@kabotarghodjan 🕊
❄️•┈┈••✾•|🌹|•✾••┈┈•☂
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴صحبتهای شنیدنی پروفسور جفری ساکس، استاد مشهور دانشگاه کلمبیا
🔹آنچه میخواهم بگویم را باور نخواهید کرد! ماه گذشته، زمانیکه #عراق اعلام کرد خواهان خروج نیروهای نظامی آمریکا است، خزانهداری آمریکا تهدید کرد که اگر در بیرون راندن نیروهای ما اصرار بورزید، ذخایر ارزی شما را در فدرال رزرو نیویورک مصادره خواهیم کرد!
🔹این کار جنایت است. این نقض تمام قوانین بینالمللی است. این واقعیتیست که ما با آن روبه رو هستیم. بسیار متاسفم که این را میگویم. آمریکا کشور من است و از گفتن این حرف اصلا خوشحال نمیشوم. اما ما یک قدرت امپراطوری در حال افول هستیم و در حال حاضر تبدیل به کشوری خطرناک شدهایم.
🔻پ ن: در ژانویه ۲۰۲۰، پارلمان عراق به اخراج نیروهای آمریکایی رأی داد.
❄️•┈┈••✾•|🌹|•✾••┈┈•☂
@kabotarghodjan 🕊
❄️•┈┈••✾•|🌹|•✾••┈┈•☂
17.2M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔴 ابعاد عملیات در قدس اشغالی پیچیده تر شد.
🔹 گروه هکری عصای موسی لحظه انفجار بمب در قدس اشغالی را از طریق هک دوربین های شهرداری در اختیار رسانهها گذاشت .
🔸 سوال مهم اینجاست که گروه هکری عصای موسی چگونه از لحظه انفجار و مکان آن با خبر بوده و همان لحظه مبادرت به هک دوربینها نموده است ؟
✅ قبلا هم از سوی منابع امنیتی صهیونیستی اعلام شد که دوربینهای امنیتی در هنگام عملیات خاموش شدهاند و همین امر بر پیچیدگی ماجرا افزوده است.
🔹 مسلما گروه هکری عصای موسی ( که صهیونیستها ادعا می کنند از سوی ایران مدیریت میشود ) در سرزمین های اشغالی مستقیم یا با واسطه حضور دارد که توانسته عملیاتی را با این دقت و پیچیدگی انجام داده و فیلم آن را منتشر نماید.
💢 نکته جالب اینجاست که دستگاههای امنیتی اسرائیل هنوز نتوانستهاند تشخیص دهند عامل بمب گذاری ها چه فرد یا افرادی بودهاند.
#منطقه
❄️•┈┈••✾•|🌹|•✾••┈┈•☂
@kabotarghodjan 🕊
❄️•┈┈••✾•|🌹|•✾••┈┈•☂
حمایت علی کریمی از جلاد مشهدی!
روز گذشته علی کریمی که از برد تیم ملی ایران مقابل تیم ملی ولز عصبانی بود با منتشر کردن یک استوری به مردم ایران نهیب زد که چرا مشغول شادی هستید وقتی جمهوری اسلامی قصد دارد جوان قهرمان و بی گناه مشهدی به اسم (مجید رضا رهنورد) را مثل نوید افکاری قهرمان اعدام کند!
اما مجید رضا رهنورد کیست؟
مجید رضا رهنورد همان اغتشاشگر مشهدی است که در خیابان حر عاملی مشهد به سبک جلادهای داعش گلوی دو جوان دانشجو بسیجی را به وحشیانه ترین روش ممکن بریده و هم ویدیو لحظه جنایت او در فضا منتشر شده، هم صدها نفر شاهد این جنایت بوده اند اما علی کریمی تلاش می کند او را بی گناه! معرفی کند
نوید افکاری دیگر قهرمان مورد نظر علی کریمی نیز همان شخصی است که با چاقو کارمند شرکت آب شیراز را به قتل رساند و بابت جنایتش به درخواست خانواده مقتول قصاص شد
❄️•┈┈••✾•|🌹|•✾••┈┈•☂
@kabotarghodjan 🕊
❄️•┈┈••✾•|🌹|•✾••┈┈•☂