eitaa logo
خادمین در انتظار زائرین اربعین حسینی موکب سیدالشهدا آوج
188 دنبال‌کننده
1.1هزار عکس
1هزار ویدیو
63 فایل
حضرت محمد صلی الله علیه و آله و سلم «هر مسلمانی که به گروهی از مسلمانان خدمت کند خداوند متعال به تعداد آنان، خدمتگزارانی را در بهشت به او عطا خواهد کرد .» اصول کافی ب.خ به مؤمن ج ۱ 🔹️رسالت ما خادمین خدمت به زائران اربعین حسینی است. موکب سیدالشهدا
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از کانال ‌متن روضه
|⇦• و توسل به باب الحوائج حضرت اباالفضل العباس علیه السلام اجرا شده شب تاسوعا به کلام حجت الاسلام حامد کاشانی•✾• ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ 【توجه】: جهت استفاده ، متون حتماً به همراه صوت در اختیار دیگران قرار گیرد. ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ اومد فاصله شُ حفظ کرد از سیدالشهدا ، قدش بلند بود جلو زیاد نمی اومد .. سر مبارکش رو هم پایین انداخت .. عرض کرد *فَقَالَ الْعَبَّاسُ قَدْ ضَاقَ صَدْرِي وَ سَئِمْتُ مِنَ الْحَيَاةِ..* سینه ام سنگینی میکنه .. صدای العطش بچه ها منو اذیت میکنه .. از این دنیا خسته شدم .. بزار برم جونم رو فدات کنم .. این تعبیر استثناییِ برا سیدالشهدا که تا اذن گرفت *بک الحسین بکا شدیدا ..* فرمود: *يا أَخِي أَنْتَ صَاحِبُ لِوَائِي وَ إِذَا مَضَيْتَ تَفَرَّقَ عَسْكَرِي..* لشگر می پاشه .. (کار کرد لشگر چیه؟! کارکرد لشگر اینه که جلو هجوم رو میگیره تا یدونه عباس داشت خیمه ها امنیت داشت ..) لذا درست فرمود : أَنْتَ صَاحِبُ لِوَائِي وَ إِذَا مَضَيْتَ تَفَرَّقَ عَسْكَرِي.. سیدالشهدا یه نگاهی کرد فرمود حالا که میخوای بری *فَاطْلُبْ لِهَؤُلَاءِ الْأَطْفَالِ قَلِيلًا مِنَ الْمَاءِ ..* بال درآورد .. وارد میدان شد .. *لا أرهب الموت إذا الموت رقا ..* بترسم از مرگ!! مرگ منو بالا میبره در راهِ این آقا .. *حتى أواري في المصاليت لقي* میام که زیرِ شمشیرهاتون دفن بشم .. *نفسي لنفس المصطفى الطهر وقا..* اومدم جونم رو فدای پیغمبر و بچه ی پیغمبر کنم .. *إني أنا العباس أغدو بالسقا..* اومدم آب ببرم فعلا با شما کاری ندارم .. *ولا أخاف الشر يوم الملتقى..* از مرگ نمی ترسم .. شریعه طوری که اطرافش رو آب گرفته گلِ نمیشه نزدیک شد . از چند جای خاص فقط میشد نزدیک شد لذا راحت میشد اونجا رو کمین گرفت و بست از چهار هزار تیرانداز عبور کرد .. وارد شریعه شد . اسب واردِ آب شد ، پر کرد مشکُ .. دستِ من خورد به آبی که نصیبِ تو نشد داشت از شریعه میومد بیرون چهار هزار تیرانداز او رو کمین گرفتن .. وقتی اسب داره میاد بالا از این اسکله کوچیک به اسم (مسنا) اولین چیزی که به چشم میاد سر و صورتِ .. شروع کردن به تیر اندازی ‌.. سیدالشهدا یه لحظه دید صداش بلند شد .. وَ اللهِ اِنْ قَطَعْتُموا يَميني، اِنّي اُحامي اَبَداً عَنْ ديني .. بمیرم برات حسین جان .. ببینید اون لحظه امام حسین تو چه شرایطی بود .. لحظاتی گذشت ، *قد قطعوا ببغيهم يساري ..* جلوتر اومد ، آقای ما سیدالشهدا به سمتش اومد .. سیدالشهدا از اسب پیاده شد مرحوم مقرم میگه که دیدن اتفاقاتی افتاد اونجا .. صدای همهمه داره میاد اونجا لبیک میگن .. تکبیر میگن .. گفتن کارش رو ساختیم .. با یه تیر دو نشون زدیم .. میگه دیدیم حسین ابن علی داره برمیگرده به سمت خیمه ها.. با آستین اشک هاش رو پاک میکنه .. اومد نزدیکِ خانم ها مرحوم مجلسی میگه که بچه ها حیرت زده اند چرا بابا تنها اومد .. اومد نزدیک شد به زینب کبری آهسته نزدیکه گوشش فرمود زینب جان به بچه ها بگو معجرها رو محکم گره بزنن ... ↫ ﴿بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه﴾ ــــــــــــــــــ ‼️کپی برداری به جهت کسب درآمد از مطالبِ کانال نبوده و حق الناس محسوب میشود. •┄┅══༻○༺══┅┄• ✅ وب سایت↶ www.babolharam.net ↜سروش JOin↶ http://sapp.ir/babolharam_net ↜ایتا JOin↶ https://eitaa.com/babolharam_net ↜تلگرام JOin↶ https://t.me/babolharam_net ↜اینستاگرام↶ http://instagram.com/babolharam__net
مانده ام بعد تو ای ماهِ.. و توسل به باب الحوائج حضرت اباالفضل العباس سلام الله علیه اجرا شده شب تاسوعا محرم ۹۸ به نفس حاج محمد رضا طاهری ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ 🔴متن‌ روضه‌‌‌،سینه‌زنی‌ و‌ مولودی‌ https://eitaa.com/babolharam ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ مانده ام بعد تو ای ماهِ دل آرا چه کنم ماهِ من گر که نیایم به تماشا چه کنم ای علمدار مرا بی تو علمداری نیست دیده بستی و نگفتی منه تنها چه کنم پسر اُم بنین هر طرفی ریخته ای کرده دشمن همه جا هلهله برپا چه کنم *میگن ابی عبدالله کنارِ بدن خم شد همه لشکر دارن نگاه میکنن.. ببین حسین چیکار میخواد بکنه؛ عباس با اون وضع رو زمین افتاده باز این بدن میترسن .. کسی جرأت نکرد بیاد جلو ببینه چی شده کاره عباس تموم شده یانه ‌.. همه منتظرن ببین ابی عبدالله چجور حرف میزنه.. میگن دیدن تا خم شد رو زمین ، دست به کمر گرفت .. گفت : *الان انکسر ظهری* دیگه کمرم شکست .. *فبكى بكاءً شدیداً عالیاً ..* هرچی بلند بلند ناله میزد گریه میکرد ، برای اینکه گریه حسین به دل بعضی از اینا اثر نکنه یه مرتبه دستور داد گفت همه کف بزنید .. همه هلهله کنید.. میگن یه نفر تا ابی عبدالله کنارِ بدن نشست هی میگفت واعباسا .. یه مرتبه یه نانجیب گفت : های حسین چیشد اون عباست که بهش می نازیدی؟.. علمدارت چیشد؟.. یه نفر از اون طرف بلند شد داد زد گفت علمدار رو زمین افتاد هرکی میخواد سمت خیمه ها بره دیگه میتونه .. یه مرتبه دیدن ابی عبدالله دستُ و پا گم کرد .. عباسم هی داره خودشُ رو زمین تکون میده گفت داداش برو ‌.. گر بمانم به حرم پس که تو را جمع کند؟ پیش تو گر که بمانم حرمم را چه کنم؟ هرچه گشتم منِ سرگشته سرت نیست که نیست نه سری مانده تو را ، نه قد و بالا چه کنم عضو عضو بدنت رابه کناری چیدم تازه اندازۀ اصغر شدی سقا چه کنم مَحرَمَم خیمۀ من پر شده از نامحرم گر به غارت برود زیورِ زن ها چه کنم ای به قربان سرت فکر سر بازارم گربه به بازار رود زینب کبری چه کنم فرمود هر سواری بخواد از اسب به زمین بیوفته اول دستاشُ جلو میاره صورت آسیب نبینه .. اما برای گریه کنام بگو تمام تنم پر از تیر بود .. تیر توی چشمم دست در بدن نداشتم .. وقتی با عمود آهن به فرقم زد .‌. •┄┅══༻○༺══┅┄• 🔴متن‌ روضه‌‌‌،سینه‌زنی‌ و‌ مولودی‌ https://eitaa.com/babolharam
هدایت شده از کانال ‌متن روضه
|⇦•تا نظر بر قد و بالای.. و توسل به حضرت علی اکبر سلام الله علیه اجرا شده شبِ هشتم محرم ۹۸ به نفس سید مجید بنی فاطمه •✾ ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ 【توجه】: جهت استفاده ، متون حتماً به همراه صوت در اختیار دیگران قرار گیرد. ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ همه پدرایِ شهدا فیض ببرن .. یادتون میاد اون شبی که پسرتون خواست بره جبهه؟ آخرین بار مادرا میگن یادمونه بچمون چی میگفت هی به قد و بالاش نگاه میکردیم چند قدم میرفت برمی گشت میگفت مادر حلالم کن .. همچین که اومد گفت بابا اجازه بده برم میدان ؛ فرمود برو علی جانم اما قبل رفتنت برو تو خیمه با خواهرات وداع کن .. اومد تو خیمۀ زینب (اجازه بدیدزبانِ حال بگم ..) خواهراش دورشُ گرفتند هی میگه عمه قربونت بره مواظب خودت باش عزیز دلم .. خواهراش دورشو گرفتند سکینه میگه مراقب خودت باش داداش جان .. یه دختر سه ساله میگه داداش نکنه ما رو تو این بیابون تنها بزاری .. آماده شد از زیر قرآن ردش کردن .. همچین که سوار شد اومد بره یهو دیدن اباعبدالله صدا زد پسرم صبرکن ؛ فرمود بله بابا گفت حالا که داری میری پیاده شو چند قدم جلو من راه برو خوب قد و بالاتُ ببینم.. بوی دل سوخته ای میاد .. امشب چه خبره؟ کربلایی ها ، علی اکبر رفت میدان .. تا نظر بر قد و بالای رسایت کردم سوختم از دل پر درد دعایت کردم جنگ نمایانی کرد جیگرش داره میسوزه .. برگشت جلو خیمه صدا زد بابا جیگرم داره میسوزه ابی عبدالله زبان رو دهان علی گذاشت یعنی بابا تو تشنه ای من از تو تشنه ترم .. دوباره رفت تو دل میدون زد با همه فرق میکنه علی اکبر... دیدن دیگه نمیتونن حریفش بشن مثل باباش حسین ، مثل پدر بزرگش علی ، مثل عموش امام حسن ، زد تو دلِ دشمن همونجا کوچه باز کردند.. من امشب آروم میگم ببینم کیه که میتونه جلوی خودشو نگه داره .. همچین که زد تو دل دشمن یه نانجیبی شمشیر به فرقش زد .. یکی نیزه به پهلوش زد .. این اسب جنگ دیده است تعلیم دیده است میدونه وقتی سوار دستشُ دور گردن بندازه یعنی باید برگرده به سمت خیمه ها .. همچین که دستشو انداخت دور گردن عقاب ، خون از سر علی ریخت جلو چشم اسبُ گرفت .. عوض اینکه بره سمت خیمه ها رفت تو دل دشمن .. یه وقت حسین نگاه کرد دید شمشیرا بالا میاد .. هی میگفت وای پسرم .. از خیمه میگن ابی عبدالله چنان دوید هی میخورد زمین بلند میشد .. هی میگفت ولدی .. وقتی اومد کنار علی دید علی داره پاهاشو رو خاکا میکشه .. ↫ ﴿بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه﴾ ــــــــــــــــــ ‼️کپی برداری به جهت کسب درآمد از مطالبِ کانال نبوده و حق الناس محسوب میشود. •┄┅══༻○༺══┅┄• ✅ وب سایت↶ www.babolharam.net ↜سروش JOin↶ http://sapp.ir/babolharam_net ↜ایتا JOin↶ https://eitaa.com/babolharam_net ↜تلگرام JOin↶ https://t.me/babolharam_net ↜اینستاگرام↶ http://instagram.com/babolharam__net
هدایت شده از کانال ‌متن روضه
|⇦•شد شب هشتمُ بسه صبوری.. و توسل به حضرت علی اکبر سلام الله علیه اجرا شده شبِ هشتم محرم ۹۸ به نفس سید مجید بنی فاطمه •✾ ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ 【توجه】: جهت استفاده ، متون حتماً به همراه صوت در اختیار دیگران قرار گیرد. ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ شد شب هشتمُ بسه صبوری امشب آخه شکسته شد غروری سوال من اینه علی اکبر قطعه به قطعه شد تنش چجوری؟ سواله من اینه چطور شهید شد؟ که تا حسین رسید نا امید شد؟ مگه چی دید اونجا که تو یه لحظه محاسنِ حسین همه سفید شد؟ می میرم از همین حالت اربابمونُ ببین تا جسم اکبرش با زانوهاش هی میخوره زمین بلنده هق هقش می میرم از همین یه داغ تو دلِ حسین نهفته به هیشکی حتی خواهرش نگفته هر عضوی رو بر میداره میبوسه یه عضو دیگه رویِ زمین میوفته حسین .. صورت رو صورت علی گذاشت ، همه دارن هلهله میکنن .. یه مرتبه حس کرد یه دست مهربون رو شونشه یه نگاه کرد دید خواهرش زینبه .. اگه اهل روضه ای فقط همینُ میگمُ بس .. تنها کشته ای که پای ناموسِ حسینُ وسط میدون باز کرد ، علی اکبر بود .. یه وقت صدا زد علی جان بلند شو ببین عمه اومده ، نامحرما هم دارن میان .. حسین .. ↫ ﴿بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه﴾ ــــــــــــــــــ ‼️کپی برداری به جهت کسب درآمد از مطالبِ کانال نبوده و حق الناس محسوب میشود. •┄┅══༻○༺══┅┄• ✅ وب سایت↶ www.babolharam.net ↜سروش JOin↶ http://sapp.ir/babolharam_net ↜ایتا JOin↶ https://eitaa.com/babolharam_net ↜تلگرام JOin↶ https://t.me/babolharam_net ↜اینستاگرام↶ http://instagram.com/babolharam__net
هدایت شده از کانال ‌متن روضه
|⇦•نفحِه نابِ نو بهاری تو.. و توسل به حضرت علی اکبر سلام الله علیه اجرا شده شبِ هشتم محرم ۹۸ به نفس حاج حسن شالبافان •✾ ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ 【توجه】: جهت استفاده ، متون حتماً به همراه صوت در اختیار دیگران قرار گیرد. ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ لا حول ولا قوة الا بالله العلي العظيم حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكیلُ نِعْمَ الْمَوْلى‏ وَ نِعْمَ النَّصیرُ خوش بحال اونایی که الان حرم امام رضا هستن .. امام رضا فرمودند *ويحك تعطَّرْ بالاستغفار..* حضرت فرمودند خودتون رو خوش بو کنید ، بویِ بد گناهان ملائکۀ مقرب را از شما دور میکنه لذا حضرت فرمودن خودتون رو با اسغفار خوش بو کنید .. هر شب یه جمله عرض کردم ؛ بگم یا امام رضا من برا اون لحظه ای بمیرم که مامون زهرُ به شما داد .. اباصلت هروی میگه من دل تو دلم نبود هی دست رو دست فشار میدادم .. آقا فرموده بود اگه دیدی من اومدم بیرون عبا رو سرم کشیدم دیگه باهام حرف نزن فقط زود برو درهای حجره رو باز کن ، فرشایِ حجره رو جمع کن اباصلت میگه یه مرتبه دیدم آقا اومد بیرون عبا روسرش کشیده .. میگه هی دیدم دست به پهلو میگیره میشینه .. میگه به هر زحمتی بود امام رضا خودشُ رسوند به حجره .. دیدم صورت رو خاک گذاشته مثه مار گزیده به خودش میپیچه .. پدر اینطوریه یه بابا هر جا باشه وقتی پسرش از در وارد میشه بابا خوش حال میشه ، توان میگیره .. بعضیا میگن امام رضا تا دید جونش وارد شد بلند شد بغلش کرد .. میخوام بگم هر بابایی نگاش به جونش بیوفته تازه زانوهاش رمق میگیره اما من برای اون بابایی بمیرم تا نگاهش به بدن ارباً اربایِ پسرش افتاد دیدن حسین با دو زانو خورد زمین .. خدابه لحظه ای که ابی عبدالله هرچی صداش زد دیگه کار از کار گذشته بود .. امشب جواب ناله مارو بده دستتُ بیار بالا ، الهی العفو .. نفحِه نابِ نو بهاری تو ما کویریم ، تا بِباری تو یک بنی هاشمند در طلبت کشته مُرده زیاد داری تو اسدالله زاده ای حتماً یکّه تازی و تک سواری تو ابرویت ، گیسویت ، لبت ، چشمت صاحب چند ذوالفقاری تو اَوَلسنا عَلی الحَقت میگفت صاحبِ منبر قصاری تو نوکریِ تو شد نشانی ما ای به قربانِ تو جوانیِ ما سلّم الله لطفِ دستانت کَثّر الله لقمۀ نانت منو غیر از شما مَعاذ الله قدَّسَ الله عشق سوزانت هرچه میخواستم دو چندان داد نَوَّر الله بِیت احسانت حضرت مرتبط بذاتُ الله اشهد انّک صِراطُ الله وَفَدَینا جُرعه نوشِ دَمت و اذا الشمس میدهد قسمت ما به اِنَّ اصطَفا گرفتاریم مصطفی هم به اَبروانِ خمت بی جهت نیست جلوۀ حَسنیت مجتباییست سفرۀ کرمت خوش اذان حسین ، واله شد ماذنه زیرِ سایۀ علمت ما عَرفناک حقَّ معرفتک هرچه گوییم باز هست کمت قربون تو آقازاده برم که هر موقعه حسین نگاه به قدو بالات میکرد یاد پیغمبر می افتاد .. أشبهُ النّاس خَلقاً وخُلقاً ومَنطِقاً برسولك .. لحظۀ آخرم که گفت بابا میخوام برم گفت عیبی نداره عزیزم برو تو خیمه با خواهرا و محارم وداع کن .. من نمیدونم چه وداعی داشته علی اکبر .. میگه وقتی رفت تو خیمه ابی عبدالله میگه دیدم نمیاد بیرون .‌. میگه اومد پردۀ خیمه رو کنار زد دید این زن و بچه دورش حلقه زدن .. هی میگن *یاعلی ارحم بغربتنا ..* ابی عبدالله دید این طوری نمیزارن علی بره میدادن .. دستشو گرفت فرمود : *فإنه ممسوس في ذات الله* علی مُ رهاش کنید بزارید بره میدان .. لذا وقتی سوار اسب شد تا اومد بره گفت بابا صبر کنم .. علی جان پیاده شو بابا یه چند قدم دیگه جلوم راه برو .. میخوام قد و بالاتُ ببینم .. ای وای .. ای وای .. کربلا نام تو سرتاسر مست پایین پاست بالاسر امشب اگه حرمم بودیم باید میرفتیم پایین پا میشستیم .. آخه یه عاشقی میگفت هنوز اگه گوش دلتُ باز کنی ، صدا نالۀ حسین داره میاد .. هی میگه ولدی .. رفت میدان بعضیا میگن دو بار برگشتُ رفت .. همچین که رفت خانم حضرت سکینه (س) میگه من کنار بابام ایستاده بودم یه وقت نگام افتاد تو چشمایِ بابام .. دیدم حالت احتضار بهش دست داده میگه یهو دیدم صدایِ علی بلند شد .. بابا دیگه به فریادم برس .. ↫ ﴿بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه﴾ ــــــــــــــــــ ‼️کپی برداری به جهت کسب درآمد از مطالبِ کانال نبوده و حق الناس محسوب میشود. •┄┅══༻○༺══┅┄• ✅ وب سایت↶ www.babolharam.net ↜سروش JOin↶ http://sapp.ir/babolharam_net ↜ایتا JOin↶ https://eitaa.com/babolharam_net ↜تلگرام JOin↶ https://t.me/babolharam_net ↜اینستاگرام↶ http://instagram.com/babolharam__net
سوره : النساء آيه : 34 ٱلرِّجَالُ قَوَّٰمُونَ عَلَى ٱلنِّسَآءِ بِمَا فَضَّلَ ٱللَّهُ بَعْضَهُمْ عَلَىٰ بَعْضٍ وَبِمَآ أَنفَقُواْ مِنْ أَمْوَٰلِهِمْ ۚ فَٱلصَّٰلِحَٰتُ قَٰنِتَٰتٌ حَٰفِظَٰتٌ لِّلْغَيْبِ بِمَا حَفِظَ ٱللَّهُ ۚ وَٱلَّٰتِى تَخَافُونَ نُشُوزَهُنَّ فَعِظُوهُنَّ وَٱهْجُرُوهُنَّ فِى ٱلْمَضَاجِعِ وَٱضْرِبُوهُنَّ ۖ فَإِنْ أَطَعْنَكُمْ فَلَا تَبْغُواْ عَلَيْهِنَّ سَبِيلًا ۗ إِنَّ ٱللَّهَ كَانَ عَلِيًّا كَبِيرًا
انچه چه در مورد آمیزش جنسی واجب است : غسل کردن بعد از آمیزش تا قبل از خواندن نماز آنچه در مورد آمیزش جنسی خیلی مستحب است : ۱- مالش ، لیسیدن و بازی کردن با پستان زن در ابتدای آمیزش ۲-گفتن بسم ا… الرحمن الرحیم و اعوذ با… من الشیطان الرجیم قبل از آمیزش ۳-کوتاه کردن موهای زائد بدن قبل از آمیزش ( زیر بغل ، بالای عورت ، شکم و زیر گردن ) ۴-وضو گرفتن قبل از آمیزش ۵-شوخی کردن مرد با زن قبل از آمیزش ۶-استفاده از عطر توسط مرد و زن قبل از آمیزش ۷-آرایش زن قبل از آمیزش استفاده از طلا توسط زن در حین آمیزش ۸-بازی مرد با آلت زن در حین آمیزش ۹-بوسیدن زن ۱۰-مکیدن زبان زن ۱۱-آمیزش در شب اول ماه رمضان آمیزش در شبهای دوشنبه ، سه شنبه ، پنجشنبه ، جمعه و ظهر روز پنجشنبه و عصر روز جمعه ۱۲-خوردن عسل بعد از آمیزش ۱۳-ادرار کردن بعد از آمیزش آنچه در مورد آمیزش جنسی جایز و مباح است : ۱-بوسیدن آلت زن ۲-لیسیدن آلت زن ( چوچوله ) ۳-لیسیدن آلت مرد ۴-استفاده از کاندوم ۵-نگاه کردن به آلت زن آنچه در مورد آمیزش جنسی مکروه است : ۱-آمیزش از مقعد اگر زن راضی باشد ۲-آمیزش بین اذان صبح تا طلوع آفتاب ۳-آمیزش بین غروب آفتاب تا اذان مغرب ۴-آمیزش در ساعات اولیه شب ۵-آمیزش در زمان کسوف و خسوف ۶-آمیزش در اول ، وسط و آخر هر ماه ( قمری ) به استثناء شب اول ماه رمضان ۷-آمیزش در شب نیمه شعبان ، شب عید فطر ، شب عید قربان ، شب اول صفر ۸-آمیزش درشب قبل از سفر ۹-رو به قبله و یا پشت به قبله بودن ۱۰-آمیزش زیر درخت میوه دار ۱۱-آمیزش در برابر خورشید ۱۲-آمیزش در حالت جنابت مرد ۱۳-حرف زدن در حین آمیزش ۱۴-نگاه کردن درون آلت زن ۱۵-نگاه کردن به عورت زن در حین آمیزش ۱۶-آمیزش با زن حامله بدون گرفتن وضو آنچه در مورد آمیزش جنسی خیلی مکروه است : ۱-آمیزش بدون مقدمه ۲-آمیزش از مقعد در حالت حیض زن ، اگر زن راضی باشد ۳-ایستاده آمیزش کردن ۴-استفاده از انواع داروها و وسائل آمیزشی توسط مرد در صورتی که باعث آزار زن شود ۵-آنچه در مورد آمیزش جنسی حرام است : ۶-دخول به آلت زن در حالت حیض ۷-آمیزش از معقد اگر زن راضی نباشد ۸-خوردن منی و ادرار
سوره : الانعام آيه : 68 وَإِذَا رَأَيْتَ ٱلَّذِينَ يَخُوضُونَ فِىٓ ءَايَٰتِنَا فَأَعْرِضْ عَنْهُمْ حَتَّىٰ يَخُوضُواْ فِى حَدِيثٍ غَيْرِهِۦ ۚ وَإِمَّا يُنسِيَنَّكَ ٱلشَّيْطَٰنُ فَلَا تَقْعُدْ بَعْدَ ٱلذِّكْرَىٰ مَعَ ٱلْقَوْمِ ٱلظَّٰلِمِينَ و هرگاه كسانی را دیدی كه در آیات ما (به قصد تخطئه،) كندوكاو می‌كنند، از آنان روی بگردان تا (مسیر سخن را عوض كرده) وارد مطلب دیگری شوند واگر شیطان تو را به فراموشی انداخت، پس از توجّه، (دیگر) با این قوم ستمگر منشین.
سوره : الفرقان آيه : 64 وَٱلَّذِينَ يَبِيتُونَ لِرَبِّهِمْ سُجَّدًا وَقِيَٰمًا و آنان برای پروردگارشان، در حال سجده وقیام شب‌زنده‌داری می‌كنند.
سوره : طه آيه : 135 قُلْ كُلٌّ مُّتَرَبِّصٌ فَتَرَبَّصُواْ ۖ فَسَتَعْلَمُونَ مَنْ أَصْحَٰبُ ٱلصِّرَٰطِ ٱلسَّوِىِّ وَمَنِ ٱهْتَدَىٰ بگو: هر یك (از ماو شما) در انتظاریم، پس انتظار بكشید كه به زودی خواهید دانست یاران راه راست كیانند و چه كسی راه یافته است.
سوره : الفرقان آيه : 63 وَعِبَادُ ٱلرَّحْمَٰنِ ٱلَّذِينَ يَمْشُونَ عَلَى ٱلْأَرْضِ هَوْنًا وَإِذَا خَاطَبَهُمُ ٱلْجَٰهِلُونَ قَالُواْ سَلَٰمًا و بندگان خدای رحمان كسانی‌اند كه روی زمین بی‌تكبّر راه می‌روند، و هرگاه جاهلان آنان را طرف خطاب قرار دهند (و سخنان نابخردانه گویند) با ملایمت (و سلامت نفس) پاسخ دهند.
د به پا مى خیزند و رو به درگاه خدا مى آورند و به راز و نیاز با او مى پردازند (تَتَجافى جُنُوبُهُمْ عَنِ الْمَضاجِعِ).(4) آرى، آنها به هنگامى که چشم غافلان در خواب است، مقدارى از شب را بیدار مى شوند، و در آن هنگام که برنامه هاى عادى زندگى تعطیل است، و شواغل فکرى به حداقل مى رسد، و آرامش و خاموشى، همه جا را گرفته و خطر آلودگى عبادت به ریا کمتر وجود دارد، و خلاصه، بهترین شرائط حضور قلب فراهم است، با تمام وجودشان رو به درگاه معبود مى آورند، و سر بر آستان معشوق مى سایند، و آنچه در دل دارند، با او در میان مى گذارند، با یاد او زنده اند و پیمانه قلب خود را از مهر او لبریز و سرشار دارند. سپس مى افزاید: آنها پروردگار خود را با بیم و امید مى خوانند (یَدْعُونَ رَبَّهُمْ خَوْفاً وَ طَمَعاً). آرى، دو وصف دیگر آنها خوف و رجا یا بیم و امید است. نه از غضب و عذاب او ایمن مى شوند، و نه از رحمتش مأیوس مى گردند، توازن این بیم و امید، که ضامن تکامل و پیشروى آنها در راه خدا است، همواره در وجودشان حکمفرما است. چرا که غلبه خوف بر امید، انسان را به یأس و سستى مى کشاند. و غلبه رجاء و طمع، انسان را به غرور و غفلت وا مى دارد، و این هر دو دشمن حرکت تکاملى انسان در سیر او به سوى خدا است. آخرین و هشتمین ویژگى آنها این است که: از آنچه به آنها روزى داده ایم انفاق مى کنند (وَ مِمّا رَزَقْناهُمْ یُنْفِقُونَ). نه تنها از اموال خویش، به نیازمندان مى بخشند که از علم و دانش، نیرو و قدرت، رأى صائب و تجربه و اندوخته هاى فکرى خود، از نیازمندان مضایقه ندارند. کانونى از خیر و برکتند، و چشمه جوشانى از آب زلال نیکیها که تشنه کامان را سیراب و محتاجان را به اندازه توانائى خویش بى نیاز مى سازند. آرى، اوصاف آنها مجموعه اى است از: عقیده محکم، ایمان قوى، عشق سوزان به اللّه، عبادت و اطاعت، کوشش و حرکت، و کمک در تمام ابعاد به بندگان خدا. * * * و در آیه بعد به پاداش عظیم و مهم مؤمنان راستین که داراى نشانه هاى مذکور در دو آیه قبل هستند، پرداخته، با تعبیر جالبى که حکایت از اهمیت فوق العاده پاداش آنان مى کند مى فرماید: هیچ کس نمى داند چه پاداشهاى مهمى که مایه روشنى چشمها مى گردد براى آنها نهفته شده است ! (فَلاتَعْلَمُ نَفْسٌ ما أُخْفِیَ لَهُمْ مِنْ قُرَّةِ أَعْیُن). این پاداش فوق العاده عظیم جزاى اعمالى است که انجام مى دادند (جَزاءً بِما کانُوا یَعْمَلُونَ). تعبیر به هیچ کس نمى داند و نیز تعبیر به قُرَّةِ أَعْیُن (آنچه مایه روشنى چشمها است) بیانگر عظمت بى حساب این مواهب و پاداشها است، مخصوصاً با توجه به این که: نفس به صورت نکره در سیاق نفى آمده، و به معنى عموم است، و همه نفوس را شامل مى گردد، حتى فرشتگان مقرب خدا و اولیاى پروردگار. تعبیر به قُرَّةِ أَعْیُن بدون اضافه به نفس اشاره به این است که: این نعمت هاى الهى که براى سراى آخرت، به عنوان پاداش مؤمنان راستین تعیین شده، چنان است که: مایه روشنائى چشم همگان مى گردد. قُرَّة از ماده قُرّ (بر وزن حرّ) به معنى سردى و خنکى است، از آنجا که معروف است اشک شوق، همواره سرد و خنک، و اشک غم و حسرت داغ و سوزان است، تعبیر به قُرَّةِ أَعْیُن در لغت عرب، به معنى چیزى است که مایه خنک شدن چشم انسان، مى گردد، یعنى اشک شوق را از دیدگانش جارى مى سازد و این کنایه لطیفى است از نهایت خوشحالى. ولى، در فارسى این تعبیر وجود ندارد. بلکه مى گوئیم: مایه روشنى چشم او شد ، ممکن است این تعبیر فارسى امروز از داستان یوسف و یعقوب از قرآن گرفته شده باشد که به گفته قرآن هنگامى که بشارت دهنده نزد یعقوب آمد و پیراهن یوسف را بر صورت او افکند، چشمان نابیناى او ناگهان روشن شد!(5) و این تعبیر نیز کنایه از شدت سرور است. در حدیثى مى خوانیم که پیامبر اکرم(صلى الله علیه وآله) مى گوید: اِنَّ اللّهَ یَقُولُ أَعْدَدْتُ لِعِبادِىَ الصّالِحِیْنَ ما لا عَیْنٌ رَأَتْ، وَ لا أُذُنٌ سَمِعَتْ، وَ لا خَطَرَ عَلى قَلْبِ بَشَر!: خدا مى فرماید: من براى بندگان صالحم نعمت هائى فراهم کرده ام که هیچ چشمى ندیده، و هیچ گوشى نشنیده، و بر فکر کسى نگذشته است !.(6) در اینجا سؤالى پیش مى آید که: مفسر بزرگ مرحوم طبرسى در مجمع البیان آن را مطرح کرده، و آن این که: چرا این پاداش عظیم مخفى نگاهداشته شده است ؟ سپس سه جواب را براى این سؤال ذکر مى کند: 1 ـ امور مهم و بسیار پر ارزش چنان است که با الفاظ و سخن به آسانى حقیقت آن را نمى توان درک کرد، و با این حال گاهى اخفا و ابهام آن نشاط انگیزتر است و از نظر فصاحت بلیغ تر. 2 ـ اصولاً، چیزى که مایه روشنى چشمها است آن قدر دامنه اش گسترده است که علم و دانش آدمى به تمام خصوصیات آن نمى رسد. 3 ـ چون این پاداش براى نماز شب که مخفى است قرار داده شده است، متناسب این است که جزاى عمل نیز، بزرگ و مخفى با
شد (توجه داشته باشید که در آیه قبل جمله تَتَجافى جُنُوبُهُمْ عَنِ الْمَضاجِعِ اشاره است به مسأله نماز شب). در حدیثى از امام صادق(علیه السلام) مى خوانیم: ما مِنْ حَسَنَة اِلاّ وَ لَها ثَوابٌ مُبَیَّنٌ فِى الْقُرْآنِ، اِلاّ صَلوةَ اللَّیْلِ، فَاِنَّ اللّهَ عَزَّ اسْمُهُ لَمْ یُبَیِّنْ ثَوابَها لِعِظَمِ خَطَرِها، قالَ: فَلا تَعْلَمُ نَفْسٌ ما أُخْفِىَ لَهُمْ مِنْ قُرَّةِ أَعْیُن: هیچ عمل نیکى نیست، مگر این که: ثواب روشنى در قرآن براى آن بیان شده، مگر نماز شب که خداوند بزرگ، ثواب آن را به خاطر اهمیت آن روشن نساخته، لذا فرموده است: هیچ کس نمى داند چه ثواب هائى که مایه روشنائى چشمان است براى آنها نهفته شده است .(7) ولى از همه اینها گذشته، به طورى که قبلاً نیز اشاره کرده ایم، عالم قیامت عالمى است فوق العاده گسترده تر از این جهان، و حتى گسترده تر از زندگى دنیا، در برابر زندگى جنین در شکم مادر، و اصولاً براى ما محبوسان در چهار دیوار دنیا ابعادش قابل درک نیست، و براى کسى قابل تصور نمى باشد. ما تنها سخنى از آن، مى شنویم و شبحى از دور مى بینیم، اما تا درک و دید آن جهانى پیدا نکنیم، درک اهمیت آن براى ما ممکن نیست، همان گونه که براى طفل در شکم مادر ـ به فرض که عقل و هوش کامل مى داشت ـ درک نعمت هاى این دنیا غیر ممکن است. همین تعبیر، در مورد شهیدان راه خدا آمده است که: وقتى شهید روى زمین قرار مى گیرد، زمین مى گوید: آفرین بر روح پاکیزه اى که از بدن پاکیزه اى پرواز مى کند، بشارت باد بر تو: اِنَّ لَکَ ما لا عَیْنٌ رَأَتْ، وَ لا أُذُنٌ سَمِعَتْ، وَ لا خَطَرَ عَلى قَلْبِ بَشَر !.(8) * * * آیه بعد، مقایسه اى را که در آیات گذشته بود، به طور صریح تر روشن مى سازد مى گوید: آیا کسى که مؤمن است همانند کسى است که فاسق است؟! نه هرگز این دو برابر نیستند (أَ فَمَنْ کانَ مُؤْمِناً کَمَنْ کانَ فاسِقاً لایَسْتَوُونَ). این جمله، به صورت استفهام انکارى مطرح شده، استفهامى که پاسخ آن از عقل و فطرت هر انسانى مى جوشد که این دو هرگز برابر نیستند، در عین حال براى تأکید، با ذکر جمله لایَسْتَوُونَ این نابرابرى را مشخص تر مى کند. در این آیه، فاسق در مقابل مؤمن قرار گرفته، و این دلیل بر آن است که فسق ، مفهوم گسترده اى دارد که هم کفر را شامل مى شود، و هم گناهان دیگر را، چرا که این کلمه در اصل، از جمله فَسَقَتِ الثَّمَرَةُ (یعنى میوه از پوستش خارج شد و یا در موردى که هسته خرما از گوشت آن جدا مى شود و به بیرون مى افتد) گرفته شده، سپس، به خارج شدن از اطاعت فرمان خدا و عقل، اطلاق گردیده است، و مى دانیم: هر کس کفر مىورزد، و یا مرتکب گناهانى مى شود، از فرمان پروردگار و خرد، خارج شده است. این نکته نیز قابل توجه است: میوه مادامى که در پوست خود قرار دارد، سالم است، همین که از پوست خارج شد، فاسد مى شود، و بنابراین فاسق شدنش، همان و فاسد شدنش همان! جمعى از مفسران بزرگ، در ذیل این آیه، نقل کرده اند: روزى ولید بن عقبه (9) به على (علیه السلام) عرض کرد: أَنَا أَبْسَطُ مِنْکَ لِساناً وَ أَحَدُّ مِنْکَ سِناناً: من از تو زبانى گسترده تر و فصیح تر و نیزه اى تیزتر دارم ! (اشاره به این که به پندار خودش هم در سخنورى و هم در جنگ جوئى پیشتازتر است). على(علیه السلام) در پاسخ او فرمود: لَیْسَ کَما تَقُولُ یا فاسِقُ!: این چنین نیست که تو مى گوئى اى فاسق ! (اشاره به این که تو همان کسى هستى که در داستان جمع آورى زکات از طایفه بنى المصطلق آنها را متهم به قیام بر ضد اسلام کردى و خداوند در آیه 6 سوره حجرات : یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا إِنْ جاءَکُمْ فاسِقٌ بِنَبَإ فَتَبَیَّنُوا... تو را تکذیب کرد و فاسق خواند .(10) بعضى در اینجا افزوده اند: آیه أَ فَمَنْ کانَ مُؤْمِناً کَمَنْ کانَ فاسِقاً بعد از این گفتگو نازل شده، اما با توجه به این که: سوره مورد بحث (سوره سجده) در مکّه نازل گردیده، و داستان ولید و بنى المصطلق در مدینه اتفاق افتاد، به نظر مى رسد این از قبیل تطبیق آیه بر یک مصداق روشن باشد. ولى بنابر قول بعضى از مفسران، که آیه فوق و دو آیه بعد از آن را مدنى مى دانند، مشکلى از این نظر باقى نمى ماند و مانعى ندارد که این سه آیه بعد از گفتگوى فوق نازل شده باشد. به هر حال، نه در ایمان عمیق و ریشه دار امیرمؤمنان على بن ابیطالب(علیه السلام)بحثى است و نه در فسق ولید که به هر دو در آیات قرآن اشاره شده است. * * * آیه بعد، این عدم مساوات را به صورت گسترده ترى بیان مى کند، مى فرماید: اما آنها که ایمان آوردند و عمل صالح انجام دادند باغهاى بهشت جاویدان از آن آنها خواهد بود (أَمَّا الَّذِینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصّالِحاتِ فَلَهُمْ جَنّاتُ الْمَأْوى).(11) پس از آن، مى افزاید: این جنات مأوى، وسیله پذیرائى خداوند از آنها است در مقابل اعمالى که انجام م
تفسیر نمونه سوره : السجدة »» آیه : 16 15إِنَّما یُؤْمِنُ بِآیاتِنَا الَّذِینَ إِذا ذُکِّرُوا بِها خَرُّوا سُجَّداً وَ سَبَّحُوا بِحَمْدِ رَبِّهِمْ وَ هُمْ لایَسْتَکْبِرُونَ 16تَتَجافى جُنُوبُهُمْ عَنِ الْمَضاجِعِ یَدْعُونَ رَبَّهُمْ خَوْفاً وَ طَمَعاً وَ مِمّا رَزَقْناهُمْ یُنْفِقُونَ 17فَلاتَعْلَمُ نَفْسٌ ما أُخْفِیَ لَهُمْ مِنْ قُرَّةِ أَعْیُن جَزاءً بِما کانُوا یَعْمَلُونَ 18أَ فَمَنْ کانَ مُؤْمِناً کَمَنْ کانَ فاسِقاً لایَسْتَوُونَ 19أَمَّا الَّذِینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصّالِحاتِ فَلَهُمْ جَنّاتُ الْمَأْوى نُزُلاً بِما کانُوا یَعْمَلُونَ 20وَ أَمَّا الَّذِینَ فَسَقُوا فَمَأْواهُمُ النّارُ کُلَّما أَرادُوا أَنْ یَخْرُجُوا مِنْها أُعِیدُوا فِیها وَ قِیلَ لَهُمْ ذُوقُوا عَذابَ النّارِ الَّذِی کُنْتُمْ بِهِ تُکَذِّبُونَ ترجمه: 15 ـ تنها کسانى به آیات ما ایمان مى آورند که هر وقت این آیات به آنان یاد آورى شود، به سجده مى افتند و تسبیح و حمد پروردگارشان را به جاى مى آورند، و تکبر نمى کنند. 16 ـ پهلوهایشان از بسترها در دل شب دور مى شود (و به پا مى خیزند و رو به درگاه خدا مى آورند) و پروردگار خود را با بیم و امید مى خوانند، و از آنچه به آنان روزى داده ایم انفاق مى کنند! 17 ـ هیچ کس نمى داند چه پاداشهاى مهمّى که مایه روشنى چشمهاست براى آنها نهفته شده، این پاداش کارهائى است که انجام مى دادند! 18 ـ آیا کسى که با ایمان باشد همچون کسى است که فاسق است؟! نه، هرگز این دو برابر نیستند. 19 ـ اما کسانى که ایمان آوردند و کارهاى شایسته انجام دادند، باغهاى بهشت جاویدان از آن آنها خواهد بود، این وسیله پذیرائى از آنهاست به پاداش آنچه انجام مى دادند. 20 ـ و اما کسانى که فاسق شدند، جایگاه همیشگى آنها آتش است; هر زمان بخواهند از آن خارج شوند، آنها را به آن باز مى گردانند و به آنان گفته مى شود: بچشید عذاب آتشى را که انکار مى کردید !. تفسیر: پاداشهاى عظیمى که هیچ کس از آن آگاه نیست! مى دانیم روش قرآن این است که: بسیارى از حقایق را در مقایسه با یکدیگر بیان مى کند، تا کاملاً مفهوم و دلنشین گردد. در اینجا نیز بعد از شرحى که درباره مجرمان و کافران در آیات پیشین بیان شد، به صفات برجسته مؤمنان راستین مى پردازد، و اصول عقیدتى و برنامه هاى عملى آنها را به طور فشرده، ضمن دو آیه با ذکر هشت صفت، بیان مى دارد.(1) نخست مى فرماید: تنها کسانى به آیات ما ایمان مى آورند که هر وقت این آیات به آنها یاد آورى شود، به سجده مى افتند، و تسبیح و حمد پروردگارشان را به جا مى آورند و تکبر نمى کنند (إِنَّما یُؤْمِنُ بِآیاتِنَا الَّذِینَ إِذا ذُکِّرُوا بِها خَرُّوا سُجَّداً وَ سَبَّحُوا بِحَمْدِ رَبِّهِمْ وَ هُمْ لایَسْتَکْبِرُونَ). تعبیر به انّما که معمولاً براى حصر است، بیانگر این نکته است که: هر گاه کسى دم از ایمان مى زند، و داراى ویژگى هائى که در این آیات آمده نیست در صف مؤمنان راستین نمى باشد، او فردى ضعیف الایمان است که نمى توان وى را به حساب آورد. در این آیه چهار قسمت از صفات آنها بیان شده: 1 ـ به محض شنیدن آیات الهى به سجده مى افتند، تعبیر به خَرُّوا به جاى سَجَدُوا اشاره به نکته لطیفى است که این گروه مؤمنان بیدار دل، به هنگام شنیدن آیات قرآن، چنان شیفته و مجذوب سخنان پروردگار مى شوند که بى اختیار به سجده مى افتند، و دل و جان را در این راه از دست مى دهند.(2) آرى، نخستین ویژگى آنها همان عشق سوزان و علاقه آتشینشان به کلام محبوب و معبودشان است. همین ویژگى در بعضى دیگر از آیات قرآن به عنوان یکى از برجسته ترین صفات انبیاء ذکر شده است، چنان که خداوند درباره گروهى از پیامبران بزرگ مى گوید: إِذا تُتْلى عَلَیْهِمْ آیاتُ الرَّحْمنِ خَرُّوا سُجَّداً وَ بُکِیّاً: هنگامى که آیات خداوند رحمان بر آنان خوانده مى شد، به خاک مى افتادند و سجده مى کردند و گریه شوق سر مى دادند .(3) گر چه آیات در اینجا به طور مطلق ذکر شده، ولى پیدا است که منظور از آن، بیشتر آیاتى است که دعوت به توحید و مبارزه با شرک مى کند. 2 و 3 ـ نشانه دوم و سوم آنها تسبیح و حمد پروردگار است، از یکسو، خدا را از نقائص پاک و منزه مى شمرند، و از سوى دیگر، او را به خاطر صفات کمال و جمالش، حمد و ستایش مى نمایند. 4 ـ وصف دیگر آنها تواضع و فروتنى و ترک هرگونه استکبار است; چرا که کبر و غرور نخستین پله نردبان کفر و بى ایمانى است، و تواضع و فروتنى در مقابل حق و حقیقت، نخستین گام ایمان است! آنها که در راه کبر و خودبینى، گام بر مى دارند، نه در برابر خدا سجده مى کنند، نه تسبیح و حمد او را به جا مى آورند، و نه حق بندگان او را به رسمیت مى شناسند، آنها بت بزرگى دارند و آن خودشان است! * * * آن گاه به اوصاف دیگر آنها اشاره کرده مى گوید: پهلوهایشان از بسترها در دل شب دور مى شو
که خدا بر او آسان کرده است، مشکل نیست، سپس افزود: تَعْبُدِ اللّهَ وَ لاتُشْرِکْ بِهِ شَیْئاً وَ تُقِیْمُ الصَّلوةَ الْمَکْتُوبَةَ وَ تُؤَدِّى الزَّکوةَ الْمَفْرُوضَةَ وَ تَصُومُ شَهْرَ رَمَضانَ: خدا را پرستش کن، و چیزى را شریک او قرار نده نمازهاى واجب را انجام ده و زکات واجب ـ حق مستمندان ـ را اداء کن و ماه رمضان را روزه بگیر . بعد فرمود: و اگر بخواهى از ابواب خیرات به تو خبر مى دهم عرض کردم اى پیامبر بفرمائید فرمود: الصَّوْمُ جَنَّةٌ مِنَ النّارِ وَ الصَّدَقَهُ تُکَفِّرُ الْخَطِیْئَهَ وَ قِیامُ الرَّجُلِ فِى جَوْفِ الْلَّیْلِ یَبْتَغِى وَجْهَ اللّهِ ثُمَّ قَرَأَ هذِهِ الآیَةَ: تَتَجافى جُنُوبُهُمْ عَنِ الْمَضاجِعِ: روزه سپرى است در برابر آتش، و انفاق در راه خدا کفاره گناهان است، و قیام انسان در دل شب براى خشنودى خدا سپس آیه تَتَجافى جُنُوبُهُمْ را قرائت فرمود .(14) گر چه هیچ مانعى ندارد که آیه مفهوم وسیعى داشته باشد، هم بیدار ماندن در آغاز شب را براى نماز عشاء شامل شود، و هم بر خاستن در سحرگاه را براى نماز شب، ولى دقت در مفهوم تَتَجافى معنى دوم را بیشتر در ذهن منعکس مى کند، زیرا ظاهر جمله این است که: قبلاً پهلوها در بستر آرام گرفته سپس از آن دور مى شود و این مناسب قیام در آخر شب براى انجام نماز است، بنابراین دسته اول از روایات از قبیل توسعه در مفهوم و الغاء خصوصیت است. گر چه درباره اهمیت این نماز پر برکت، همان چند روایت فوق کافى به نظر مى رسد، ولى این نکته قابل ذکر است که در روایات اسلامى آن قدر اهمیت به این عبادت داده شده که، درباره کمتر عبادتى چنین سخن گفته شده است. دوستان حق، و رهروان راه فضیلت به این عبادت بى ریا که قلب را روشنائى، و دل را نور و صفا مى بخشد، همواره اهمیت بسیار مى دادند. ممکن است بعضى همیشه توفیق بهره گیرى از این عبادت پر برکت را نداشته باشند، ولى چه مانعى دارد که در بعضى از شبها که این توفیق حاصل است بهره گیرند، و در آن هنگام که خاموشى همه جا را فرا گرفته، و اشتغالات روزانه همه تعطیل است، کودکان در خواب، و محیط آماده حضور قلب و راز و نیاز با خدا است، بر خیزند و به در خانه خدا روند و دل را به نور عشق دوست روشن سازند.(15) * * * 1 ـ باید توجه داشت: آیه نخست، نخستین آیه سجده واجب در قرآن مجید است، و چنانکه کسى تمام آن را تلاوت کند یا از دیگرى بشنود واجب است سجده کند، البته وضو در آن واجب نیست، ولى احتیاط واجب آنست که پیشانى بر چیزى بگذارند که سجده بر آن صحیح است. 2 ـ راغب در مفردات مى گوید: خَرُّوا در اصل از ماده خریر است که به معنى صداى آب و مانند آن مى باشد که از بلندى به زیر مى ریزد، و به کار بردن این تعبیر در مورد سجده کنندگان، اشاره به این است که: آنها در همان لحظه که براى سجده به زمین مى افتند، صدایشان به تسبیح بلند است. 3 ـ مریم، آیه 58. 4 ـ تَتَجافى از ماده جفا در اصل به معنى برداشتن و دور ساختن است جنوب جمع جنب به معنى پهلو است و مَضاجِع جمع مضجع به معنى بستر است، و دور شدن پهلو از بستر، کنایه از برخاستن از خواب و پرداختن به عبادت پروردگار در دل شب است. 5 ـ یوسف، آیه 96. 6 ـ این حدیث را بسیارى از مفسران از جمله طبرسى در مجمع البیان ، جلد 8، صفحه 331 و آلوسى در روح المعانى و قرطبى در تفسیرش نقل کرده اند. محدثان مشهور بخارى و مسلم نیز آن را در کتب خود آورده اند. 7 ـ مجمع البیان ، جلد 8، صفحه 331، ذیل آیات مورد بحث. 8 ـ مجمع البیان ، ذیل آیه 171 آل عمران ، و تفسیر نمونه ، جلد 3، صفحه 172. 10 ـ این روایت را مرحوم طبرسى در مجمع البیان و قرطبى در تفسیرش و فاضل برسوئى در روح البیان آورده اند. قابل توجه این که: در کتاب اسد الغابة فى معرفة الصحابه مى خوانیم: در میان آگاهان از تفسیر قرآن، اختلافى نیست که آیه إِنْ جاءَکُمْ فاسِقٌ بِنَبَإ در مورد ولید بن عقبه در داستان طایفه بنى المصطلق نازل شده است. 11 ـ مَأوى از ماده أَوِىّ (بر وزن قوىّ) به معنى انضمام چیزى به چیز دیگر است، سپس، به مکان و مسکن و جایگاه گفته شده است. 12 ـ درّ المنثور و امالى شیخ طبق تفسیر المیزان ، جلد 16، صفحه 283. 13 ـ اصول کافى ، جلد 2، باب دعائم الاسلام، حدیث 15، صفحه 20، و مدرک قبل. 14 ـ مجمع البیان ، جلد 8، صفحه 331، ذیل آیات مورد بحث، و تفسیر نور الثقلین ، جلد 4، صفحه 229. 15 ـ درباره اهمیت نماز شب و طریقه آن بحث دیگرى در جلد 12، صفحه 227 به بعد، ذیل آیه 79 سوره اسراء داشته ایم.
ى دادند (نُزُلاً بِما کانُوا یَعْمَلُونَ). تعبیر به نُزُل که معمولاً به چیزى گفته مى شود که براى پذیرائى مهمان آماده مى کنند، اشاره لطیفى است به این جهت که از مؤمنان در بهشت دائماً همچون میهمان پذیرائى مى شود، در حالى که دوزخیان ـ چنان که در آیه بعد خواهد آمد ـ همچون زندانیانى هستند که هر وقت هوس بیرون آمدن کنند، باز گردانده مى شوند! و اگر مى بینیم در آیه 102 سوره کهف چنین آمده: إِنّا أَعْتَدْنا جَهَنَّمَ لِلْکافِرِینَ نُزُلاً: ما جهنم را براى پذیرائى کافران آماده ساختیم در حقیقت از قبیل فَبَشِّرْهُمْ بِعَذاب أَلِیْم است، کنایه از این که: به جاى پذیرائى، آنها را مجازات و به جاى بشارت آنها را تهدید مى کند. بعضى معتقدند نُزُل نخستین چیزى است که با آن از میهمان تازه وارد، پذیرائى مى شود (همان چاى و شربت در زمان ما) بنابراین، اشاره لطیفى است به این که: جنات مأوى با تمام نعمت ها و برکاتش، نخستین وسیله پذیرائى از این میهمانان الهى است، و به دنبال آن، مواهب و برکات دیگرى است که هیچ کس جز خدا نمى داند!. تعبیر به لَهُمْ جَنّات ، مى تواند اشاره به این نکته نیز باشد که: خداوند باغهاى بهشت را عاریتى به آنها نمى دهد، بلکه براى همیشه به آنها تملیک مى کند، به گونه اى که هرگز احتمال زوال این نعمت ها آرامش فکر آنها را بر هم نمى زند. * * * و در آیه بعد، به نقطه مقابل آنها پرداخته مى گوید: اما کسانى که فاسق شدند و از اطاعت پروردگارشان، بیرون رفتند، جایگاه همیشگى آنها آتش دوزخ است (وَ أَمَّا الَّذِینَ فَسَقُوا فَمَأْواهُمُ النّارُ). آنها براى همیشه، در این جایگاه وحشتناک زندانى و محبوسند به گونه اى که: هر زمان بخواهند از آن خارج شوند آنها را باز مى گردانند (کُلَّما أَرادُوا أَنْ یَخْرُجُوا مِنْها أُعِیدُوا فِیها). و به آنها گفته مى شود: بچشید عذاب آتشى را که پیوسته انکار مى کردید (وَ قِیلَ لَهُمْ ذُوقُوا عَذابَ النّارِ الَّذِی کُنْتُمْ بِهِ تُکَذِّبُونَ). بار دیگر، در اینجا مى بینیم که عذاب الهى در برابر کفر و تکذیب قرار گرفته و ثواب و پاداش او در برابر عمل . اشاره به این که: ایمان به تنهائى کافى نیست، بلکه باید انگیزه بر عمل باشد ولى کفر به تنهائى براى عذاب کافى است هر چند عملى همراه آن نباشد. * * * نکته: شب زنده داران! در توضیح جمله تَتَجافى جُنُوبُهُمْ عَنِ الْمَضاجِعِ (شبانگاه پهلوهاى آنها از بستر دور مى شود) دو تفسیر در روایات اسلامى وارد شده: تفسیرى به نماز عشاء و اشاره به این که: مؤمنان راستین بعد از نماز مغرب، و قبل از نماز عشاء، به بستر نمى روند مبادا خواب آنها را بگیرد، و نماز عشایشان از دست برود. (زیرا در آن زمان معمول بوده که در آغاز شب به استراحت مى پرداختند و نماز مغرب و عشاء را ـ طبق دستور استحباب جدائى میان نمازهاى پنجگانه ـ از هم جدا مى کردند و هر کدام را در وقت فضیلت خود به جا مى آورند) هر گاه بعد از نماز مغرب و قبل از وقت عشا مى خوابیدند ممکن بود براى نماز عشا بیدار نشوند. این تفسیر را ابن عباس طبق نقل درّ المنثور از پیامبر اسلام (صلى الله علیه وآله) نقل کرده، و در امالى شیخ نیز از امام صادق (علیه السلام) نقل شده است.(12) اما در بیشتر روایات و کلمات مفسران، به برخاستن از بستر، براى اداء نماز شب تفسیر شده است. در روایتى از امام باقر(علیه السلام) مى خوانیم که به یکى از یارانش فرمود: أَ لا أُخْبِرُکَ بِالإِسْلَامِ أَصْلِهِ وَ فَرْعِهِ وَ ذِرْوَةِ سَنَامِهِ: آیا ریشه و شاخه و بلندترین قله اسلام را به تو معرفى کنم ؟. راوى عرض کرد: بفرمائید، فدایت شوم!. فرمود: أَمَّا أَصْلُهُ: فَالصَّلاةُ، وَ فَرْعُهُ الزَّکَاةُ، وَ ذِرْوَةُ سَنَامِهِ الْجِهَادُ!: ریشه اش نماز است و شاخه اش زکات، و قلّه مرتفعش جهاد . سپس افزود: اگر بخواهى تمام ابواب خیر را به تو معرفى کنم. راوى مى گوید: بفرمائید فدایت شوم!. امام فرمود: الصَّوْمُ جُنَّةٌ مِنَ النَّارِ، وَ الصَّدَقَةُ تَذْهَبُ بِالْخَطِیئَةِ، وَ قِیَامُ الرَّجُلِ فِی جَوْفِ اللَّیْلِ بِذِکْرِ اللَّهِ، ثُمَّ قَرَأَ: تَتَجافى جُنُوبُهُمْ عَنِ الْمَضاجِعِ : روزه سپرى است در مقابل آتش، و صدقه محو کننده گناه است، و برخاستن انسان در دل شب، او را به یاد خدا مى اندازد، سپس آیه تَتَجافى جُنُوبُهُمْ عَنِ الْمَضاجِعِ را تلاوت فرمود .(13) در تفسیر مجمع البیان از معاذ بن جبل چنین نقل شده: در غزوه تبوک در خدمت رسول خدا(صلى الله علیه وآله) بودم، گرما همه را سخت ناراحت کرده بود، هر کس به گوشه اى پناه مى برد، ناگهان دیدم: پیامبر(صلى الله علیه وآله) از همه، به من نزدیکتر است، خدمتش رفتم، عرض کردم : اى رسول خدا(صلى الله علیه وآله)! عملى به من بیاموز که مرا وارد بهشت کند، و از آتش دوزخ دور سازد. فرمود: سؤال بزرگى کردى، اما پاسخ آن براى کسى
تفسیر نور سوره : الاسراء »» آیه : 23 نکته ها : در احادیث، در مورد احسان به والدین بسیار سفارش شده و از آزردن آنان نكوهش به عمل آمده است: پاداش نگاه رحمت به والدین، حج مقبول است. رضایت آن دو رضاى الهى و خشم آنان خشم خداست. احسان به پدر و مادر عمر را طولانى مى كند و سبب مى شود كه فرزندان نیز به ما احسان كنند. در احادیث آمده است: حتّى اگر تو را زدند، تو «اُفّ» نگو، خیره نگاه مكن، دست بلند مكن، جلوتر از آنان راه نرو، آنان را به نام صدا نزن، كارى مكن كه مردم به آنان دشنام دهند، پیش از آنان منشین و پیش از آنكه از تو چیزى بخواهند به آنان كمك كن.(۵۰) مردى مادرش را به دوش گرفته طواف مى داد، پیامبر را در همان حالت دید، پرسید: آیا حقّ مادرم را ادا كردم؟ فرمود: حتّى حقّ یكى از ناله هاى زمان زایمان را ادا نكردى.(۵۱) از پیامبر اكرم صلى الله علیه وآله سؤال شد: آیا پس از مرگ هم احسانى براى والدین هست؟ فرمود: آرى، از راه نماز خواندن براى آنان و استغفار برایشان و وفا به تعهّداتشان و پرداخت بدهى هایشان و احترام دوستانشان.(۵۲) مردى از پدرش نزد پیامبر شكایت كرد. حضرت پدر را خواست و پرسش نمود، پدر پیر گفت: روزى من قوى و پولدار بودم و به فرزندم كمك مى كردم، امّا امروز او پولدار شده و به من كمك نمى كند. رسول خداصلى الله علیه وآله گریست و فرمود: هیچ سنگ و شنى نیست كه این قصه را بشنود و نگرید! سپس به آن فرزند فرمود: «اَنتَ و مالُك لاَبیك» تو و دارایى ات از آنِ پدرت هستید.(۵۳) در حدیث آمده است: حتّى اگر والدین فرزند خود را زدند، فرزند بگوید: «خدا شما را ببخشد» كه این كلمه همان «قول كریم» است.(۵۴) احسان به والدین، از صفات انبیاست. چنانكه در مورد حضرت عیسى علیه السلام، توصیفِ «بِرّاً بوالدتى»(۵۵) ودر مورد حضرت یحیى علیه السلام «بِرّاً بوالدیه»(۵۶) آمده است. والدین، تنها پدر و مادر طبیعى نیستند. در برخى احادیث، پیامبر اكرم صلى الله علیه وآله و امیرالمؤمنین علیه السلام پدر امّت به حساب آمده اند.(۵۷) همچنان كه حضرت ابراهیم، پدر عرب به حساب آمده است.(۵۸) «ملّة ابیكم ابراهیم»(۵۹) اگر والدین توجّه كنند كه پس از توحید مطرحند، انگیزه ى دعوت فرزندان به توحید در آنان زنده مى شود. «قَضى ربّك ألاّ تعبدوا اِلاّ ایّاه و بالوالدین احساناً» ----- ۵۰) تفسیر نورالثقلین. ۵۱) تفسیر نمونه. ۵۲) تفسیر مجمع البیان. ۵۳) تفسیر فرقان. ۵۴) كافى، ج ۲، ص ۱۵۷. ۵۵) مریم، ۳۹. ۵۶) مریم، ۱۴. ۵۷) أنا و علىّ ابوا هذه الامّة». بحار، ج ۱۶، ص ۹۵. ۵۸) تفسیر نورالثقلین. ۵۹) حج، ۷۸. پیام ها : - توحید، در رأس همه ى سفارش هاى الهى است. «قَضى ربّك ألاّ تعبدوا اِلاّ ایّاه» - خدمتگزارى و احسان به پدر و مادر، از اوصاف موحّد واقعى است. «الاّتعبدوا الاّ ایّاه و بالوالدین احساناً» - فرمانِ نیكى به والدین مانند فرمانِ توحید، قطعى ونسخ نشدنى است.«قَضى » - احسان به والدین در كنار توحید و اطاعت از خداوند آمده است تا نشان دهد این كار، هم واجب عقلى و وظیفه ى انسانى است، هم واجب شرعى. «قَضى ربّك ألاّ تعبدوا اِلاّ ایّاه و بالوالدین احساناً» - نسل نو باید در سایه ى ایمان، با نسل گذشته، پیوند محكم داشته باشند. «لاتعبدوا الاّ ایّاه و بالوالدین احساناً» - در احسان به والدین، مسلمان بودن آنها شرط نیست. «بالوالدین احساناً» - در احسان به پدر و مادر، فرقى میان آن دو نیست. «بالوالدین احساناً» - نیكى به پدر ومادر را بى واسطه وبه دست خود انجام دهیم. «بالوالدین احساناً» - احسان، بالاتر از انفاق است و شامل محبّت، ادب، آموزش، مشورت، اطاعت، تشكّر، مراقبت و امثال اینها مى شود. «بالوالدین احساناً» - احسان به والدین، حدّ و مرز ندارد. «بالوالدین احساناً» (نه مثل فقیر، كه تا سیر شود، وجهاد كه تا رفع فتنه باشد و روزه كه تا افطار باشد.) - سفارش قرآن به احسان، متوجّه فرزندان است، نه والدین. «و بالوالدین احساناً» زیرا والدین نیازى به سفارش ندارند و به طور طبیعى به فرزندان خود احسان مى كنند. - هرچه نیاز جسمى وروحىِ والدین بیشتر باشد، احسان به آنان ضرورى تر است. «یبلغنّ عندك الكبر» - پدر و مادر سالمند را به آسایشگاه نبریم، بلكه نزد خود نگهداریم. «عندك» - وقتى قرآن از رنجاندن سائل بیگانه اى نهى مى كند، «امّا السائل فلا تَنهَر» تكلیف پدر و مادر روشن است. «فلا تَنهَر هما» - هم احسان لازم است، هم سخن زیبا و خوب. «احساناً ... قل لهما قولاً كریماً» (بعد از احسان، گفتار كریمانه مهم ترین شیوه ى برخورد با والدین است.) - در احسان به والدین و قول كریمانه، شرط مقابله نیامده است. یعنى اگر آنان هم با تو كریمانه برخورد نكردند، تو كریمانه سخن بگو. «وقل لهما قولاً كریماً»
تفسیر نور سوره : الاحقاف »» آیه : 17 نکته ها : «اُف» به معناى اعلام بى زارى و ابراز ناخشنودى و نوعى توهین و تحقیر و بى ادبى است. در آیه قبل، آثار احسان به والدین و ایمان به خدا و شكر نعمت هاى الهى كه همان بهشت جاودان است، مطرح شد، در این آیه چهره ى فرزند نااهل و سرانجام شوم و خسارت بار او ترسیم مى شود تا شیوه سخن و رفتار و عاقبت دو نوع فرزند، با یكدیگر مقایسه شود. مقصود از حشر مردم در جهان آخرت، محشور شدن همه مردم در یك زمان و مكان است، نه آنكه هر چند صباحى گروهى از مردگان در این دنیا زنده شوند كه این فرزند نااهل به والدین خود مى گوید: چرا گروه هاى قبلى زنده نشده اند؟ كسى كه ایمان به معاد ندارد، هستى و استعدادها و نعمت هاى خود را با بهاى ناچیز و اهداف زود گذر معامله مى كند و در قیامت دست خالى مانده و سرمایه اش هدر رفته و اهل حسرت و خسارت است. پیام ها : - فرزند نااهل به والدین خود بدگویى و بى ادبى مى كند: «اُفّ لكما» ولى والدین با ایمان و دلسوز، براى هدایت فرزند خود، هم از خدا استمداد مى كنند و هم او را به خوبى ها امر و از بدى ها نهى مى كنند. «یستغیثان اللّه ویلك آمن» - معمولاً منكر معاد، نه استدلال دارد نه ادب. «اُفّ لكما أتعداننى» - فرزند، آزاد و مستقل و مسئول اعمال خویش است. «أتعداننى أن اخرج... ویلك آمن» - والدین در قبال ارشاد و هدایت فرزندان خود مسئول هستند، گرچه پاسخ مثبت نگیرند. «أتعداننى ان اخرج... ویلك آمن» - والدین، در كنار رشد و تغذیه جسمى فرزند، مسئول رشد معنوى او نیز هستند. «حملته... بلغ اشدّه... هما یستغیثان... ویلك آمن» - والدین، با یادآورى معاد و عاقبت اندیشى، فرزندان خود را تربیت كنند. «آمن انّ وعد اللّه حق» - ایمان نداشتن به معاد، سبب بى تعهدى فرزند حتّى در برابر والدین مى شود. «اُفّ لكما... ما هذا الا اساطیر الاولین» - منكران معاد، مؤمنان را مرتجع و متحجّر مى دانند و خود را نواندیش. «ما هذا الاّ اساطیر الاولین» - كفر به معاد و بدگویى و بى ادبى گستاخى در برابر والدین، عذاب قطعى را به دنبال دارد. «قال لوالدیه افّ... اولئك الّذین حق علیهم القول» - لجاجت فرزندان در كفر، مانع استجابت دعاى والدین در حق آنان مى شود. «و هما یستغیثان اللّه... حقّ علیهم القول» - سنّت خداوند نسبت به همه منحرفان یكسان است. «حق علیهم القول فى امم قد خلت من قبلهم» - كفر و انكار معاد، در میان جن و انس سابقه طولانى دارد. «اُمم قد خلت من قبلهم من الجن و الانس» - جن نیز موجودى مثل انسان؛ داراى تكلیف، تمدّن، مرگ و میر، حساب و كتاب و دریافت كیفر و پاداش است. «امم... من الجنّ و الانس» - انكار معاد وانحراف فكرى، خسارت سنگین در پى دارد. «انهم كانوا خاسرین» - گستاخى در برابر والدین، حتّى با گفتن كوچكترین حرفى، جرمى بزرگ و مورد نكوهش قرآن و مایه ى خسارت انسان است. «اُفّ لكما... كانوا خاسرین»
هدایت شده از رمضانخانی
*🛑روضه تک نفره!* *ارتش تک نفره!* *🔸روضه امام حسین تعطیل نخواهد شد!* *پرچم اهل بیت زمین نخواهد ماند!* نگاه کنید ببینید 🔸ولی فقیه، زعیم شیعه، نائب امام زمان، که مهمترین و تاثیر گذار ترین شخصیت حال حاضر جهان بعد از حضرت قائم است، مهمترین،سخت ترین و حساس ترین شغل جهان رو داراست که ارزش ثانیه به ثانیه وقت گران بها اش قابل محاسبه نیست! کسی که ماموریت زمینه سازی ظهور و اتصال انقلاب خمینی به قیام قائم،و به ثمر نشاندن حاصل عمر تمام انبیا و ائمه را دارد کسی که فرصتی که پیدا کرده،که هیچ پیامبری هیچ امامی این فرصت رو نداشته قریب ۴۰ سال حکومت دینی تشکیل بده! اومده یک نفری! تک نفره! در سن ۸۰ سالگی! از ابتدا! از ابتدای جلسه که با قرائت قرآن شروع میشه ،با سخنرانی کامل! کامل پای روضه و مجلس سیدالشهدا نشسته و پرچم عزای حسین رو برافراشته نگه داشته! برپایی مجلس سیدالشهدا در این حد از اهمیت قرار داره! 🔸محرم امنیت ملی ماست و رهبری عزیز چقدر زیبا این رو به تصویر کشیدند من زانو میزنم جلوی همچین رهبری! من و خاندان و اجداد و خانواده و فرزندانم به فدای چنین امامی حاج قاسم ها با اون همه عظمت و جلال به فدای چنین رهبری پرچم امام حسین زمین نخواهد ماند ای اشباه الرجال لیبرال و ای کفر کیشان یهود و منافق سیرتان سعود این قدرت نرم شیعه است، این پرچم تا همیشه تاریخ در اهتزاز خواهد بود شده باشه رهبر معظم انقلاب، یک نفره مستمع روضه سید الشهدا باشه اما او در این مجلس هرگز تنها نیست چشمی میخواهد که ببینید! ارواح طیبه شهدا را، حاج قاسم جان را ،محسن حججی را صیاد را کاظمی را همت را باکری را برونسی را بابایی را فهمیده را بچه های گردان حنظله را شهدای غواص را که پوتین بر بال ملائک گذاشتند و تا گوش مجلس را پر کردند و با ندای روضه خوان ضجه میرنند! جمهوری اسلامی حرم است! و شهدا نگهبان این حرم خواهند بود یا حسین یا حسین یا حسین لبیک یا حسین ما ملت امام حسینیم! **
✅ انسان واقعاً حیرت می‌کند... 🔶 حرکت عظیم مردمی در بین همین جوان‌ها هست؛ همین جوان‌هایی که نه جنگ را دیدند، نه دوره‌ی دفاع مقدّس را، نه آن غوغای آن روزها را، نه امام را، نه انقلاب را؛ 🔶 همین‌ها آن‌چنان دلشان به سمت انقلاب مجذوب است که انسان واقعاً حیرت می‌کند. 🔶 من بارها گفته‌ام امروز جوان‌های ما از لحاظ گرایش به مفاهیم انقلابی، از لحاظ کمّیّت و کیفیّت اگر بیشتر و بهتر از دوره‌ی دفاع مقدّس و دهه‌ی 60 نباشند، عقب‌تر نیستند مقام معظم رهبری (مدظله العالی) @mandegari_mahdi 🔶 berangeshohada.ir
🔴 هرکس می‌خواهد حسینی باشد... 🔸هر کس می‌خواهد حسینی باشد باید دنیایی که سراسر سختی و امتحان است را نه تنها استقبال کند بلکه آن را «احلی من العسل» بداند. 🔸یکی از آزادگان می‌فرمودند وقتی ما اسیر شدیم، در زندان رژیم بعث روی دیوار با یک میخ نوشتم، ⬅️ حالا که شهید نشدیم، اسارت را با طعم «احلی من العسل» تحمل خواهیم کرد. @mandegari_mahdi 🔶 berangeshohada.ir
⚫️ بعد از رفتن پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم گریه می‌کرد، زیاد... مردم مدینه گفتند: "خسته شدیم"، به فاطمه (سلام الله علیها) بگو یا روز گریه کند یا شب. حضرت علی علیه ‌السلام سایبان زدند برایشان، نزدیک بقیع. بیرون شهر، شده بود بیت ‌الاحزان. مردم مدینه بعد از رفتن دختر پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم گریه کردند، نه زیاد... ⬅️ پیامبرمان همین یک دختر را داشتند. تشییع جنازه‌اش که نبودیم، قبرش را بگویید کجاست؟ ناسخ التواريخ ، ج 1، ص 195 ✅ @mandegari_mahdi 🔶 berangeshohada.ir
🔴 آنها که مردود و تجدید شدند دنبال علت در انتخاب خود بگردند نه در انقلاب. 🔶 مشکلات از انقلاب نیست بلکه از انتخاب است، باید گفت: انقلاب در مسیر رسالت دینی خودش چند کار را کرده 1- إِنَّا هَدَيْنَاهُ السَّبِيلَ إِمَّا شَاكِرًا وَإِمَّا كَفُورًا. (ما راه را به او نشان دادیم یا سپاس گزار خواهد بود یا ناسپاس.)(انسان، آیه 3) 2- لَا إِكْرَاهَ فِي الدِّينِ. (در دین، هیچ اکراه و اجباری نیست [کسی حق ندارد کسی را از روی اجبار وادار به پذیرفتن دین کند، بلکه هر کسی باید آزادانه با به کارگیری عقل و با تکیه بر مطالعه و تحقیق، دین را بپذیرد].) (بقره، آیه 526) 3- قَدْ تَبَيَّنَ الرُّشْدُ مِنَ الْغَيِّ. (مسلماً راه هدایت از گمراهی [به وسیله قرآن، پیامبر و امامان معصوم] روشن و آشکار شده است.)(بقره، آیه۰ 526) 🔶 عده‌ای همین تبیین راه و مسیر درست و صراط مستقیم را انتخاب کردند و تا همنشینی انبیاء و اولیاء جلو رفتند. ⬅️ وَمَنْ يُطِعِ اللَّهَ وَالرَّسُولَ فَأُولَٰئِكَ مَعَ الَّذِينَ أَنْعَمَ اللَّهُ عَلَيْهِمْ مِنَ النَّبِيِّينَ وَالصِّدِّيقِينَ وَالشُّهَدَاءِ وَالصَّالِحِينَ ۚ وَحَسُنَ أُولَٰئِكَ رَفِيقًا. (و کسانی که از خدا و پیامبر اطاعت کنند، در زمره کسانی از پیامبران و صدّیقان و شهیدان و شایستگان خواهند بود که خدا به آنان نعمت [ایمان، اخلاق و عمل صالح] داده؛ و اینان نیکو رفیقانی هستند.) (نساء، آیه 69) ⬅️ و عده‌ای دیگر مسیر درستی را چه در بُعد فردی، خانوادگی، اجتماعی، سیاسی و... انتخاب نکردند و باعث بروز یا تقویت مشکلات شدند، اگر دانشگاه انقلاب خروجی‌هایش همه مردود بودند می‌توانستیم بگوییم انحراف پیدا شده، ⬅️ ولی وقتی خروجی‌های خوبی مثل: شهدا، جانبازان، آزادگان، ایثارگران و مجاهدان در این دانشگاه قبول، بلکه مدال آور شدند دیگر نمی‌توان گفت که این دانشگاه فقط مردودی دارد و موجب انحراف می‌شود بلکه با این ستارگان، این دانشگاه برای دیگران الگو می‌تواند بشود. @mandegari_mahdi 🔶 berangeshohada.ir
✅ شهید زین الدین: 🔸هرگاه شب جمعه شهدا را یاد کردید، 🔸آنها شما را نزد اباعبدالله‌الحسین‌علیه‌السلام یاد می‌کنند... 🌹شادی روح شهدا صلوات🌹 @mandegari_mahdi 🔶 berangeshohada.ir
🔴 ما می‌خواهیم زندگی کنیم... 🔸حضرت زهرا (سلام الله علیها) از اعتبارش نزد پیامبر (صلی الله علیه و آله) برای دفاع از ولایت خرج کرد. هر کس امروز اعتبار اقتصادی، سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و ... دارد، باید با اعتبارش از ولایت دفاع کند. 🔸حضرت زهرا (سلام الله علیها) چهل شب همراه علی (علیه السلام) به در خانۀ مهاجر و انصار رفت، وقتی صاحب‌خانه می‌پرسید: چه ‌کسی پشت در است؟ 🔸ایشان جلوی امیرالمؤمنین (علیه السلام) را می‌گرفت و می‌گفت: علی جان شما چیزی نگو، اجازه بده من حرف بزنم، بلکه به اعتبار صدای دختر پیامبر (صلی الله علیه و آله) در را باز کنند. 🔸در را که باز می‌کردند تا می‌دیدند فاطمه (سلام الله علیها) همراه علی (علیه السلام) است تعجب می‌کردند و بهانه می‌آوردند که ما می‌خواهیم زندگی‌مان را بکنیم و دنبال دردسر نمی‌گردیم. ⬅️ یکی از حرف‌هایشان این بود که یا علی (علیه السلام)! اگر فرد دیگری پیدا کردی، ما دومی می‌شویم. 🔸در هشت سال دفاع مقدس که بعضی از تحصیل ‌کرده‌های حوزه و دانشگاه در تشخیص دچار اشتباه شده بودند، ⬅️ 6000 شهید دانش ‌آموز و آزاده‌ها اشتباه نکردند و برای دفاع از ولی خدا کتک خوردند و جان دادند. همۀ اینها از حضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیها) الگو گرفته بودند. @mandegari_mahdi 🔶 berangeshohada.ir