قشنگ ترین توصیفی که
راجع به آدمای مهربون شنیدم این بوده:
«کسانی که به زندگی دیگران نور میبخشند
روزی خورشید خواهند شد»🦋💖
_صبحتون بخیر☀️🌸
@kafemoosighii
هدایت شده از کافهـشعـروموسیقۍ
جانا به خرابات آ تا لذّتِ جان بینی
جان را چه خوشی باشد بیصحبتِ جانانه؟
📗 #دیوان_شمس #غزلیات #مولانا
@kafemoosighii
هدایت شده از کافهـشعـروموسیقۍ
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ز دوست آنچه کشیدم سزای دشمن بود!
فغان ز دوست
که در دشمنی چه بیباک است ...
👤 هوشنگ ابتهاج 🌿
💛🎼
@kafemoosighii
هدایت شده از کافهـشعـروموسیقۍ
ز خاک کوی تو هر خار سوسنی است مرا
به زیر زلف تو هر موی مسکنی است مرا
برای آنکه ز غیر تو چشم بردوزم
به جای هر مژه بر چشم سوزنی است مرا
ز بسکه بر سر کوی تو اشک ریختهام
ز لعل در بر هر سنگ دامنی است مرا
فلک موافقت من کبود درپوشید
چو دید کز تو بهر لحظه شیونی است مرا
از آن زمان که ز تو لاف دوستی زدهام
بهر کجا که رفیقی است دشمنی است مرا
هر آنکه آب من از دیده زیر کاه تو دید
یقین شناخت که بر باد خرمنی است مرا
به دام عشق تو درماندهام چو خاقانی
اگر نه بام فلک خوش نشیمنی است مرا
👤 خاقانی 🌿
🌸
تلخ یعنی ؛
دچارِ آدمی باشی
که نمیخواهد راهِ چاره ات باشد!
👤 #المیرا_دهنوی
@kafemoosighii
هدایت شده از کافهـشعـروموسیقۍ
ما هر دو یک دلیم، ولی این وفاق نیست
از احتیاج بگذر اگر اشتیاق نیست
ما خستهایم و تشنه، ولی دست و پا زدن
راه نجات یافتن از باتلاق نیست
آیینهایم و غیر حقیقت نگفتهایم
در ما به قدر یک سر سوزن نفاق نیست
هرگز دو لفظ را مترادف گمان مکن
جایی که عشق نیست؛ «جدایی»، «فراق» نیست!
هر روز بیشتر به تو دلبسته میشویم
عشق از شناخت میگذرد، اتفاق نیست
دنیا هزار پنجره بر ما گشود و بست
اما دریغ، آینهای در اتاق نیست
👤 فاضل نظری
💛🎼
امروز سالروز درگذشت هوشنگ ابتهاجِ بی تکرار هست 🤍✨
@kafemoosighii
هدایت شده از کافهـشعـروموسیقۍ
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌹 گاهی وقتها
دلت میخواهد با یکی مهربان باشی
دوستش بداری
وَ برایش چای بریزی ...
گاهی وقتها
دلت میخواهد یکی را صدا کنی
بگویی سلام،
قدم بزنیم؟
گاهی وقتها
دلت میخواهد یکی را ببینی
بروی خانه بنشینی فکر کنی
وَ برایش بنویسی
گاهی وقتها آدم چه چیزهایِ
ساده ای را ندارد...
@kafemoosighii
به شوق لعل جان بخشی که درمان جهان با اوست
چه طوفان می کند این موج ِ خون در جان ِ پُر دردم
وفاداری طریق عشق مردان است و جانبازان
چه نامردم اگر زین راهِِ خون آلود برگردم
در آن شب های طوفانی که عالم زیر رو می شد
نهانی شبچراغ عشق را در سینه پروردم
برآر ای بذر پنهانی سر از خواب ِِ زمستانی
که از هر ذره ی دل آفتابی بر تو گستردم
ز خوبی آب پاکی ریختم بر دست بدخواهان
دلی در آتش افکندم،سیاووشی برآوردم
چراغ دیده روشن کن که من چون سایه شب تا روز
ز خاکستر نشین ِ سینه آتش وام می کردم
#هوشنگ_ابتهاج