نازنین آمد و دستی به دل ما زد و رفت
پردهٔ خلوت این غمکده بالا زد و رفت
کنج تنهایی ما را به خیالی خوش کرد
خواب خورشید به چشم شب یلدا زد و رفت
درد بی عشقی ما دید و دریغش آمد
آتش شوق درین جان شکیبا زد و رفت
خرمن سوختهٔ ما به چه کارش میخورد؟
که چو برق آمد و در خشک و تر ما زد و رفت
#هوشنگ_ابتهاج 🌿
💛@kafemoosighii
مَن ؛
بــه شــوقِ
قفــسات
آمَـده ام !
دَر بگشا ؛
وَعدهی دٰانه مَـده !
دور و بَـرم
ریختِه است...
💛🌻
@kafemoosighii
در تاریکترین روزهای زندگی ات
این را بدان
که خدا در جواب صبرهایت،
درهایی را برایت می گشاید
که هیچکس قادر به بستنش نیست.
معجزات وقتی اتفاق می افتن،
که تو برای آرزوهات،
بیشتر از ترس هات، انرژی بفرستی.
زندگیتون پر از اتفاقای خوبِ یهویی❤️
@kafemoosighii
.
بی قراری های دل ساعت به ساعت میشود
این دل دیوانه ام بی صبر و طاقت میشود
مینشینم گوشه ای با درد خلوت میکنم
درد بی درمان عشق من شماتت میشود
هیچ کس در عشق بازی مثل تو شهره نشد
ماجرای عشق تو هر جا روایت میشود
گر چه رفتی از برم اما بدان در سینه ام
عشق تو هر دم در این دل بینهایت میشود
دل هوایت کرده جانا شعر میگویم ولی
در دل ویرانه ام هر واژه حسرت میشود
@kafemoosighii
شب و گیسوی تو تا باز به هم پیوستند
من به شبگردی این شهر سیاه آمده ام ،
مادام كه عمر من به دنیا باشد
هرجا كه تو باشی دلم آنجا باشد
دیگر خبر از خودم ندارم ای دوست
تا باشد از این بی خبری ها باشد
#میلاد_عرفان پور
#شعر
@kafemoosighii