🕊 ماجرای کهف الشهدا به قلم سردار باقر زاده . . . چون این عدم مرافقت و موافقت دیده شد پژمرده و غمناک از این دوری و مهجوری به قرآن پناه بردم ... 👇👇👇 🌹🕊کانال رسمی کهف الشهدا | @kahf_ir

🕊 ماجرای کهف الشهدا به قلم سردار باقر زاده . . . بر آن بودیم که شهیدان را در این اطراف و در نقطه ای از شهر به خاک بسپاریم، عدّه ای در پی مخالفت برآمده و از مصاحبت با بهترین جوانان روزگار دریغ نمودند، چون این عدم مرافقت و موافقت دیده شد پژمرده و غمناک از این دوری و مهجوری، عزم جزم نموده تا با بهره جستن از کلام نورانی خدای رحمان، مزارشان را معین که تا قیامت محل رحمتی باشد برای بندگان، به قرآن پناه بردم، تفألی زدم که چنین هدایت فرمودند: «وَإِذِ اعْتَزَلْتُمُوهُمْ وَمَا یَعْبُدُونَ إِلَّا اللَّـهَ فَأْوُوا إِلَى الْکَهْفِ یَنشُرْ لَکُمْ رَبُّکُم مِّن رَّحْمَتِهِ وَیُهَیِّئْ لَکُم مِّنْ أَمْرِکُم مِّرْفَقًا» سوره کهف۱۶ «و آنگاه که از آنان و آنچه غیر از خدا می پرستند کناره گرفتید پس به غار پناهنده شوید تا پروردگارتان از رحمت خودش برای شما منتشر کند و برای شما از کارتان وسیله راحتی فراهم می سازد» بار دیگر سرّ آن را در تفألی به دیوان حافظ، این گونه دریافتم: ما آزموده ایم در این شهر بخت خویش بیرون کشید باید ازین ورطه رخت خویش پس تقدیر الهی بر آن بود تا جوانمردان مخلص روزگار، در این غار که به اذن خدا از دوران کهن در دل کوه گشوده شده بود، بیارامند! و آن هنگام که برای آرامش دل مومنان دل شکسته از هجرت شهیدان به کوه، رجوعی دوباره به قرآن شد، این چنین هدایت فرمودند: «وَاسْتَوَتْ عَلَى الْجُودِیِّ» سوره هود۴۴ «و کشتی بر کوه آرام گرفت» و آنگاه سید و مقتدایمان در لیلة الرغائب (۱۴۲۸هجری قمری/ ۱۳۸۶ هجری شمسی) به زیارت آسمانی ها شتافت. خادم الشهداء سرتیپ پاسدار سیّد محمّد باقرزاده 🌹🕊کانال رسمی حرم شهدای گمنام کهف الشهدا ✅ http://eitaa.com/joinchat/3273981952Caf4272dd92

🕊چنین روزی بود که برخی از شیربچه های لشکر ۲۵ کربلا‌ی مازندران بار سفر بستند و عازم #سوریه شدند و در خانطومان کربلایی شدند اما هنوز هم که هنوزه خیلی ها یشان برنگشتند. 🌹🕊 @kahf_ir