eitaa logo
✳️حافظان امنیت ✳️
1.4هزار دنبال‌کننده
69.2هزار عکس
11.1هزار ویدیو
177 فایل
مطالب شهدا و اخبار روز #خادم_امام_رضا #خادم_شهدا #راوی_برتر_جنگ #بختیاری جامونده از غافله #ایثار و #شهادت #جانباز_شیمیایی #فارغ_تحصیل_دانشگاه_شهدا #جزیره_مجنون #فعال #فرهنگی #اجتماعی #سیاسی https://eitaa.com/kakamartyr3
مشاهده در ایتا
دانلود
⭕️تو دادگاه از شهيدبخارايی پرسیدن چرا گلوله دوم رو به حنجره منصور (طراح کاپیتولاسیون) زدی؟ جواب داد: "می‌خواستم گلوله دوم رو به مغز منصور بزنم. اما اين حنجره او بود كه به مرجع تقليد و رهبر اسلامی من اهانت كرد، بايد اول حنجره او دریده شود" 🗓 ۲۶ خرداد سالروز شهادت شهیدان بخارایی، امانی، صفار هرندی و نیک‌نژاد است.
💠🍃💠🍃💠 همیشہ همسرداری اش خاص بود ؛ وقتی می خواستیم با هم بیرون برویم ، لباس هایش را می چید و از من می خواست تا انتخاب ڪنم ؛ از طرف دیگر توجہ خاصی بہ مادرش داشت . هیچ وقت چیزی را بالاتر از مادرش نمی دید ، تعادل را رعایت می ڪرد ؛ بہ خاطر دل همسرش دل مادرش را نمی شڪست ؛ و یا بہ خاطر مادرش بہ همسرش بی احترامی نمی ڪرد... 🌹شهید مهدی نوروزی  
💠🍃💠🍃💠 وقت تحویل لباس، خانم مزون‌دار گفت «ببخشید لباس آماده نیست!‌ گل‌هایش را نچسبانده‌ام!» امین گفت «اگر اجازه بدهید من خودم می‌چسبانم!» ‌حدود 8 ساعت آنجا بودیم و تمام گل‌های لباس و دامن را و حتی نگین‌های وسط گل‌ها را خودش با سلیقه چسباند! 🌹شهید امین کریمی  
💠🍃💠🍃💠 شدم از عشق تو شیدا، کجایی؟ به جان می‌جویمت جانا، کجایی؟
💠🍃💠🍃💠 اگر من و تو از این صحنه عقب بنشینیم فردا در مقابل خون شهدا هیچگونه جوابی نداریم 🌸🍃
💠🍃💠🍃💠 حمید سیاهکالی مرادی به حمید گفتم : چی شده امروز بدون عجله صبحونه میخوری ؟ [ حمید چون تعقیبات نماز صبحش طولانی می شد برای اینکه به سرویس محل کارش برسه ، با عجله صبحونه می خورد ] -گفت : امروز با سرویس نمیرم سر کار. -با تعجب پرسیدم چرا ؟! -حمید جواب داد : بخاطر چادری که دادی به همکارم بدم !!! نمیخوام حتی به اندازه سنگینی یک چادر از بیت_المال (سرویس) استفاده_شخصی کنم. "چادر را برای خانم همکارش میبرد حمید اقا" برگرفته از کتاب "یادت باشد"
⭕️با تصمیم سازمان لیگ فوتبال، تیم به علت قهرمانی در و ، فاتح سوپر جام اعلام شد.
💠 ساختار نظام ✨💫✨💫✨💫✨💫 🌹🍃🌹🍃 👉 🇮🇷
🌻🌻🌻🌻🌻🌻 #طیب_در_۱۵_خرداد در روز ۱۵ خرداد ، طیب با تعطیل کردن میدان بارفروش‌ها ، موجب شد که تظاهرات با شور بیشتری صورت گیرد و تأثیر بیشتری داشته باشد . به گفته‌ی شهید عراقی ، رژیم از طیب توقع داشت که حداقل مثلاً جلوی این تظاهرات را در داخل میدان بگیرد . ولی خوب طیب این کار را نمی‌کند . وقتی او را می‌گیرند و می‌برند . از او می‌خواهند یک فرم را امضا کند و آزاد شود . تقریباً مسئله این بوده که یک پولی آقای خمینی به من داده که بیایم همچنین حادثه‌‌ای را خلق بکنم و من هم آمده‌ام مثلاً یک ۲۵ زار (ریال) داده‌ام و مردم این کارها را کرده‌اند . وقتی می‌گذارند و می‌گویند این حرف را بزن ، قبول نمی‌کند . نصیری تهدیدش می‌کند و این هم به نصیری فحش می‌دهد . #ادامه_دارد 🌻👇🌻👇🌻👇
🌹🌹🌹🌹🌹🌹 #سید_تقی_درچه‌ای او را شکنجه کردند و گفتند بگو از خمینی پول گرفته‌ام و این غایله را راه انداخته‌ام . گفته بود من عمر خودم را کرده‌ام . بنابراین حاضر نیستم در پایان عمر خود به کسی که جانشین ولی عصر (عج) است و مرجع تقلید هم هست تهمت بزنم . من به امام حسین علیه‌السلام و دستگاه او خیانت نمی‌کنم یکی از دوستان به نام آقای ملکی که از اهالی شهرری و پدر دو شهید است همزمان با مرحوم طیب زندانی بود و می‌گفت زندانی‌ها را به صف کرده بودند و به مرحوم طیب دستبند قپونی زده بودند . به این ترتیب که یک دست از عقب و یک دست هم از روی شانه می‌آید و دو تا مچ را از پشت سر با چیزی به هم می‌بندند و مثل ساعت کوک می‌کنند و دو دست تحت فشار قرار می‌گیرد و استخوان سینه بیرون می‌زند . او می‌گفت عرق از بدن مرحوم طیب می‌ریخت و او را از جلوی ما عبور می‌دادند تا ما عبرت بگیریم . مرحوم طیب تمام این سختی‌ها را به جان خرید ولی حاضر نشد بگوید از امام خمینی پول گرفته . #ادامه_دارد 🌹👇🌹👇🌹👇
🍀🍀🍀🍀🍀🍀 #طیب_و_شهادت طیب به دلیل طرفداری از امام خمینی به زندان افتاده بود . به همین دلیل مورد توجه محافل مذهبی و روحانیون قرار گرفته بود . حتی امام خمینی نیز به مرحوم طیب توجه داشت است . شهید عراقی در خاطرات خود می‌گوید روز قبل از اینکه می‌خواستند حکم اعدام را درباره طیب صادر بکنند . آقای خمینی از زندان عشرت‌آباد به خانه‌ی روغنی منتقل و در آنجا تحت نظر بود . دور و برش ساواکی و از این چیزها بودند خانواده‌ی طیب حاج رضایی و حاج اسماعیل رضایی با ترفندی خود را به منزل امام می‌رسانند . یک بچه کوچک ، حاج اسماعیل داشت و یک بچه کوچک طیب . آقا این دو بچه را بلند می‌کند روی دو تا پایش می‌نشاند و یک دستی روی سر و روی این‌ها می‌کشد و دعایشان می‌کند . بعد می‌گوید که من تا حالا از این‌ها چیزی نخواسته‌ام اما برای دفاع از جان این دو نفر می‌فرستم ، عقبشان بیایند . می‌خواهم از آنها که این‌ها را نکشند . خانواده‌ی طیب حاج رضایی و حاج اسماعیل رضایی خوشحال می‌شوند و از خانه آمدند بیرون . اینها از این ور می‌آیند بیرون . به فاصله یک ربع و بیست دقیقه‌ای ، آقا می‌گوید به پاکروان بگویید بیاید ،‌ من کارش دارم . " پاکروان رئیس ساواک وقت بود " پاکروان که علت احضار خود را می دانست ، آن روز خودش را نشان نمی‌دهد ، هر چی آقا داد و بی‌داد می‌کند و این حرف‌ها ، می‌گویند ما فرستادیم ، نبوده . فردا صبح هم طیب را اعدام کردند . صبح اول وقت که طیب تیرباران می‌شود ، برای ساعت هفت و نیم الی هشت صبح هم پاکروان می‌آید پهلوی آقا . آقا با عصبانیت می‌گوید پاشو برو #ادامه_دارد 🍀👇🍀👇🍀👇
📝 ۹ بخشی از وصیت شهیدحسین محرابی+ شرح آن 🌺 : 1⃣ شهید بلافاصله بعد از اشاره به پوشیدن ، توصیه به نیز می کند. این مساله مورد تاکید دین هم هست. یعنی پوشیدن چادر و رعایت حجاب زمانی ارزشمند است که عفت هم باشد. به عبارت دیگر اگر کسی چادری باشد و عفت نداشته باشد ، شاید عقاب شدیدتری در انتظارش باشد؛ چون هم خودش گناه کرده، و هم باعث شده نگاهِ جامعه به چادری ها منفی شود و قطعا این گناهی بزرگ است... پس همانطور که خانومهای چادری با رعایت عفت می توانند ثواب عظیم تری دریافت کنند ، چون در کنار رعایت حجاب، مبلغ دین هم می شوند ؛ باید مراقب باشند که رفتارهای بی عفتانه نداشته باشند، تا از چشم امام زمان(عج) نیفتند ... 🌸البته عفت شامل آقایان هم می شود که مصادیقش مشخص است و مجال بحثش نیست. بنده تنها به یک روایت زیبا پیرامون عفت ورزیدن اساره می کنم که هم شامل مردان می شود و هم زنان: 🍀امام علی(ع) فرمودند: «کسى که در راه خدا جهاد کند و شهید شود، پاداشش بیشتر از کسى نیست که بتواند گناه کند، اما عفّت ورزد [و گناه نکند]! انسان پاکدامن نزدیک است که فرشته‌اى از فرشتگان خدا شود» 2⃣نماز اول وقت نیز که همه با آثار بسیار زیاد آن آشناییم، توسط شهید تذکر داده شده. من فقط به یک روایت اشاره میکنم: پیامبر (ص) فرمودند: «بنده ای نیست كه به نماز اول وقت اهمیت بدهد، مگر اینكه من سه چیز را برای او ضمانت میكنم: برطرف شدن گرفتاری ها و ناراحتی ها، آسایش و خوشی به هنگام مردن ، و نجات از آتش... التماس دعا
می گفت : هر وقت دوباره دَری براے جـهــاد باز شـود من اولین‌نفر خواهم بود ... رزمنده‌ی نوجوان دفاع مقدس از بسیجیان لشکرعملیاتی۲۷حضرت‌رسولﷺ شهادت: سوریه ؛ جنوب حلب ۱۳۹۵ 💠
🌾🌾🌾🌾🌾🌾 #تأثیر_اعدام_طیب_بر_جامعه زمانی که طیب و حاج اسماعیل رضایی اعدام می‌شوند ، خبر آن بسیار پر و سر و صدا در روزنامه‌ها به چاپ می‌رسد . رژیم به این وسیله می‌خواست از مخالفین خود زهر چشم بگیرد اما همین مسئله درست بر ضد رژیم تمام شد . در گزارش‌های ساواک از تشکیل مراسم ختم و یادبود متعدد برای این دو شهید و تأثیر منفی اعدام آنها در اذهان عمومی ، یادداشت‌هایی وجود دارد . پس از شهادت ، به قدری محبوبیت آنها بالا رفت که ساواک مجبور شد با پخش شبنامه‌هایی به مخدوش کردن چهره‌ی آنها بپردازد اما این مسأله تأثیری بر ارادت مردم به " حر انقلاب " نداشت به روایت سید تقی درچه‌ای ، در تمام کتابخانه های عمومی قم مثل مسجد اعظم ، کتابخانه فیضیه ، کتابخانه‌ی حضرت معصومه (س) و کتابخانه‌های دیگری که دایر بود و طلبه‌هایی که در حجره بودند ، همگی آن شب ، در پانزده هزار نفر از سربازان امام زمان (عجل‌الله تعالی فرجه الشریف) و امام صادق (علیه‌السلام) برای مرحوم طیب و حاج اسماعیل رضایی نماز وحشت خواندند . من فکر نمی‌کنم برای هیچ آیت‌اللهی شب اول قبر پانزده هزار نماز وحشت خوانده شود . #ادامه_دارد 🌾👇🌾👇🌾👇
🌻👆🌻👆🌻👆 آن زمان، طیب با شعبان (شعبان جعفری معروف به شعبان بی مخ) سرشاخ شده بود . هر دو ، یکه بزن جنوب شهر بودند و حرفشان خریدار داشت . شعبان، ورزشکار بود و طرفدار شاه ، طیب میدان‌دار و بارفروش و دست و دلباز و خیر و یتیم نواز . در حالی که همیشه شنیده بودیم او طرفدار و فدایی شاهه ، یهو ورق برگشت و طیب شد بر ضد شاه . حالا تو دل طیب چه حال و احوال و انقلابی پیدا شده بود ، خدا می‌دونه . سران مملکت جلسه گذاشتند که با طیب زد و بند کنند و وادارش کنند که بگه خمینی به من پول داده تا بارفروشها رو تحریک کنم . آن روز در دادگاه ، طیب رو به سرهنگ نصیری گفت : حرفهای شما درست ، اما ما تو قانون مشتی‌گری ، با بچه‌های حضرت زهرا (س) در نمی‌افتیم . من این سید رو نمی‌شناسم ، اما با او در نمی افتم . عاقبت دادگاه شاه به اسماعیل حاج رضایی ، طیب حاج رضایی ، من و حاج علی نوری حکم اعدام داد و به برادران کاردی و شمشاد و بقیه ، ده تا پانزده سال زندان دادند . 🌻👇🌻👇🌻👇
🌸🌸🌸🌸🌸🌸 #خاطرات مرحوم #حاج_محمد_باقریان از مبارزان #دوران_انقلاب_اسلامی چند ساعت بعد از دستگیری ما ، طیب حاج رضایی رو کَت بسته آوردند و تو بند ما انداختن . وقتی ما رو به زندان باغشاه بردند ، طیب هم همراهمون بود . من باهاش کاری نداشتم ، چون همیشه دور و برش یک مشت چاقوکش بود . خودش هم از بزن بهادرها و لات‌های تهران بود و طرفدار شاه ، جوری که وقتی فرح پهلوی بچه دار شد و پسر اولش ، رضا پهلوی را به دنیا آورد ، طیب کوچه و محل را چراغونی کرد . رو همین حساب ، تا طیب را دیدم ، محلش نگذاشتم و پشتم را طرفش کردم . دستبند به دستش بود . سلام کرد و گفت : محمد آقا ، ما رفیق نامرد نیستیم . جوابش را ندادم ، اما می‌دونستم که ساواک از علاقه طیب به آقای خمینی سوء استفاده می‌کند . #ادامه_دارد 🌸👇🌸👇🌸👇
🌹👆🌹👆🌹👆 بعد از اعلام حکم ، ما را به بندهامون منتقل کردند . نصف شب ، مأمور شهربانی آمد و زد به در زندان و گفت: محمد باقری ! حاج علی نوری ! اعلاحضرت با یک درجه تخفیف ، عفو ملوکانه به شما داده . اینها را گفتند تا طیب تو بزنه و از ترس اعدام ، حرفش رو پس بگیره و بگه آقای خمینی منو تحریک کرد ، اما طیب که تو یک سلول دیگه زندانی بود ، بلند گفت : این حرفها رو برای ننه‌ات بزن ! یک بار گفتم ، باز هم می‌گم ، من با بچه حضرت زهرا (س) در نمی‌افتم . فردا شب ، صدایی از سلول طیب آمد . فهمیدم دارن می‌برندشان برای اعدام . وقتی می‌رفتن ، طیب زد به میله سلول من و گفت: محمد آقا ! اگه یک روز خمینی رو دیدی ، سلام منو بهش برسون و بگو خیلی‌ها شما رو دیدند و خریدند ، ما ندیده شما رو خریدیم . 🌹👇🌹👇🌹👇
🌹🕊🌹🕊🌹🕊 #تأملی_بر_وصیت_نامه #شهید_طیب_حاج_رضایی شهید در وصیت نامه در خواست کرده که در حرم حضرت عبدالعظیم دفن شود و علت را نزدیکی شرافت این مکان با کربلا بیان می‌کند من زار عبدالعظیم بری کمن زار حسین بکربلا او همچنین می‌خواهد که برای او دعای کمیل زیاد بخوانند و نسبت به این دعا اظهار علاقه می‌نماید و در آخر می‌گوید رضیت‌ بالله ربا… راضیم به اینکه الله خدای من است… و این وصف شهیدان راه خدا است که در قران آمده است : رضی‌الله عنهم و رضو عنه ، آنها از پروردگارشان رضایت دارند و خدا نیز از آنها راضی است امام حسین علیه‌السلام در روز عاشورا به حر فرمودند : تو آزاده‌ای (حر) همانگونه که مادرت تو را حر نامید. باید گفت طیب نیز پاکیزه و طیب از این جهان رخت بر بست . همانگونه که مادرش او را طیب نامید . #روحش_شاد #یادش_گرامی #راهش_پر_رهرو 🕊🌹 🕊🌹
🌷🌷🌷🌷🌷🌷 نیم ساعت بعد ، صدای رگبار اومد و معلوم شد که تیربارونشون کردن طیب ، رسم مردانگی رو به جا آورد و عاقبت به خیر شد هنوز هم حیرون کار طیب هستم محمد آقا هر وقت این قصه را برایم می گفت ، به پهنای صورت اشک می ریخت و می گفت: هر وقت یاد آن شب می افتم ، قلبم می گیره خیلی طیب رو اذیت کردن تا از شاه طلب بخشش کنه ، اما خدا اگر بخواد کسی رو بخره ، می خره اسم طیب و حاج اسماعیل رضایی تا قیامت موندگاره بعد از پیروزی انقلاب ، محمد آقا با جمعی از مردان انقلابی خدمت امام خمینی رسیدند و با ایشان عکس یادگاری انداختند . وقتی محمد آقا پیام طیب را به امام گفت ، امام فرمودند : " طیب ، حُر دیگری بود " #ادامه_دارد 🌷👇🌷👇🌷👇