eitaa logo
✳️حافظان امنیت ✳️
1.4هزار دنبال‌کننده
69.1هزار عکس
11.1هزار ویدیو
177 فایل
مطالب شهدا و اخبار روز #خادم_امام_رضا #خادم_شهدا #راوی_برتر_جنگ #بختیاری جامونده از غافله #ایثار و #شهادت #جانباز_شیمیایی #فارغ_تحصیل_دانشگاه_شهدا #جزیره_مجنون #فعال #فرهنگی #اجتماعی #سیاسی https://eitaa.com/kakamartyr3
مشاهده در ایتا
دانلود
🔸کارشناس و نخبه‌ی نظامی 🔹شهيد غلامرضا سمائي فيض آبادي پس از جنگ تحميلي مسئوليت‌هايي را در سپاه پاسداران به عهده گرفت اما با وجود اين كه به سن بازنشستگي رسيده بود با شروع جنگ سوريه آرام ننشست و به صورت داوطلبانه به عنوان نيروي مستشارعازم جبهه سوريه شد تا مدافع حرم عقيله بني هاشم باشد. 🔹غلامرضا سمائي فيض آبادي در مسائل نظامي‌گري يك كارشناس و نخبه بود، بطوري كه در تمامی برنامه‌ها اعم از اطلاعات و عمليات و همچنين توپخانه و آتشبار در دوران ۸ سال دفاع مقدس نظرات كاربردی داشته و با برنامه عمل می‌كرد.
🌹🕊🌷🌸🌷🕊🌹 🌹 🌹 فرزند : رمضانعلی : 🗓 1362/05/29 🗓 محل تولد : اصفهان ـ خمینی شهر وضعیت تاهل : متأهل : 🗓 1396/03/16 🗓 مسئولیت : پاسدار محل : سوریه عملیات : برون مرزی مزار : 🕊
نوکری زائران حضرت رضا(ع) 🔹شهید محسن قاجاریان در دهه­ ی آخر صفر و همزمان با ایام شهادت امام رضا(ع) به کاروان‌هایی که پیاده به سمت حرم آن حضرت رهسپار می­شدند در حد توان و مسئولیتش کمک می­ کرد. وی در چند نقطه از مسیر جاده نیشابور به مشهد که محل استقرار موکب ها بود لوازم مورد نیاز زائران وحتی دارو و آمبولانس را برای آنها فراهم می­ کرد و گاهی اوقات از نزدیک به این موکب­‌ها سرکشی می­ کرد. 🔹قاجاریان علیرغم جانبازی و اینکه در آستانه بازنشستگی بود اما همچون یک رزمنده جوان شوق دفاع از حرم حضرت زینب(س) را داشت. او در دوران جنگ، بیشتر در منطقه بود و کمتر به شهر برمی‌گشت. در سال‌های پس از جنگ که آرامش و امنیت در شهر برقرار بود، به صورت شبانه‌روزی در پادگان حضور داشت و در کنار نیروهایش بود.
نوکری زائران حضرت رضا(ع) 🔹شهید محسن قاجاریان در دهه­ ی آخر صفر و همزمان با ایام شهادت امام رضا(ع) به کاروان‌هایی که پیاده به سمت حرم آن حضرت رهسپار می­شدند در حد توان و مسئولیتش کمک می­ کرد. وی در چند نقطه از مسیر جاده نیشابور به مشهد که محل استقرار موکب ها بود لوازم مورد نیاز زائران وحتی دارو و آمبولانس را برای آنها فراهم می­ کرد و گاهی اوقات از نزدیک به این موکب­‌ها سرکشی می­ کرد. 🔹قاجاریان علیرغم جانبازی و اینکه در آستانه بازنشستگی بود اما همچون یک رزمنده جوان شوق دفاع از حرم حضرت زینب(س) را داشت. او در دوران جنگ، بیشتر در منطقه بود و کمتر به شهر برمی‌گشت. در سال‌های پس از جنگ که آرامش و امنیت در شهر برقرار بود، به صورت شبانه‌روزی در پادگان حضور داشت و در کنار نیروهایش بود.
شهید مصطفی عارفی 🔹️توصیه بنده به فرزندان عزیزم این است که تحقیق و تفکر درباره‌ی دین و مذهب خود را از اولویت‌های اول خود قرار دهید و همواره گوش به فرمان ولایت فقیه باشید و سعی کنید با ولی زمانه خود ارتباط قلبی پیدا کنید که ضامن سلامت دنیا و آخرت شماست و بدانید که دیانت ما عین سیاست ماست و سیاست ما عین دیانت ماست. 🔹️از مادر و همسر و خواهرانم اکیداً درخواست دارم در زمان آوردن جنازه‌ی من و مراسم دفن به هیچ عنوان صدای شیونشان بلند نشود و حرمت صدای زن را نگاه دارند.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
شهید مدافع حرم "حامد جوانی" که بدون ٢دست، و ٢چشم به شهادت رسید. # در وصیتنامه خود نگاشته بود: آرزو دارم همچون حضرت عباس(ع) در دفاع از حرم اهل بیت به شهادت برسم. بی‌راه نبود ڪه حامد بین مجروحین ایـرانی معـروف شده بـود بـه ″" جلوی چشم امیر تمام روضه های ابوالفضلی ڪه شنیده بود و تمام نوحه هایی ڪه خوانده بود مجسم شدند. حامـد سر تا پا زخـم بـود بی‌دست و بی‌چشم هایش با سری مجروح و جسمی سرتا پا زخمیِ تیر و ترڪش ... یادش افتاد حامد همیشۀ خدا عاشق روضۀ ابوالفضل بود. یادش افتادحامد همیشه می‌گفت: من اگر روزی ریش سفید هیئت شوم، همۀ نوحه خوان‌ها رو می‌گویم فقط روضۀ ابالفضل بخوانند ... پاسداری ڪه حامد را از معرڪه برگردانده بود آنجا بود.دست کردتوی پیراهن نظامی‌اش و یڪ دفترچه دادبه امیر گفت: این روز عملیات توی جیب حامد بود. دفترچه یادداشتی ڪه توی یڪی از برگه هایش عکس رزمنده ای نقاشی شده بود ڪه روی زمین افتاده با دست های‌قَلَم شده وسرتاپازخمی. # از کتاب : شبیه خودش نویسنده : حسین شرفخــانلو
📌 یادی از شهید مدافع حرم قوه قضاییه 💠 شهید مهدی نوروزی 📍
همسر شهید علیرضا نوری در مورد اخلاق و منش این شهید گفت: شهید نوری خوش اخلاق و خوش رو بود و همیشه به لب داشت، بعد از شهادتش هم کسانی که از او یاد می‌کنند از خنده رو بودنش می‌گفتند. او بود و معمولا از کسی ناراحت نمی‌شد. همیشه با رفتار خوبش دیگران را متوجه اشتباهشان می‌کرد، از و دروغ بیزار بود و صداقت را در زندگی سرلوحه خود قرار داده بود. علیرضا طوری رفتار می‌کرد که مطمئن بودم شهید می‌شود، حتی زمانی که وسایلش را جمع می‌کرد و گفت می‌خواهم به سوریه بروم، من گریه می‌کردم و می‌گفتم تو اگر بروی شهید می‌شوی.😭 او خیلی خوشحال بود، چون پنج یا شش بار درخواست رفتن داده بود ولی قبول نکرده بودند. این دفعه که موافقت کرده بودند خیلی خوشحال بود و می‌گفت من شهید نخواهم شد، می‌روم و دوباره برمی‌گردم. الان هم می‌گویم اگر تقدیرش شهادت بوده، خدا را شکر که با شهادت از دنیا رفت. . . ایـنجابیــت‌الشهــداســت #شهادت_طلبی 🌹
می‌ترسم خوبی‌ات تو را از من بگیرد 🔹دختر شهید عباسی با اشاره به جانبازی پدر در دوران هشت سال دفاع مقدس می‌گوید: " ایشان جانباز شیمیایی جنگ تحمیلی بود. ریه‌هایش مشکل داشت و دندان ها و موهایش ریخته بود. عاشق جبهه بود. همین عشقش او را به سوریه کشاند. یک بار به او گفتم می دانم اگر به سوریه بروی بر نمی‌گردی، گفت شهادت دُر گرانبهایی است که به هر کسی نمی‌دهند. گفتم تو آنقدر خوبی که می‌ترسم این خوبی‌ات تو را از من بگیرد. 🔹شهید منصور عباسی در فکر رفتن به سوریه نبود؛ اما یک خواب باعث شد، برود. خواب دیده بود راه سبزی جلویش هست که انتهای آن حرم حضرت زینب (س) قرار دارد، دوستان شهیدش را در خواب دیده بود که گفته بودند حاج منصور مراقب باش جا نمانی.
پدر و مادر روایت می‌کنند که مجید قبل از اعزام خواب دیده بود که حضرت زهرا (س) را دیدم که فرموده‌‌اند: مجید! تو وقتی می‌آیی سوریه بعد از یک هفته پیش خودمی. یک روز برای تشییع رفته بودیم گلزار «یافت آباد»، آنجا بود که به عمه‌اش گفته بود: عمه جان! من هم عازم سوریه‌ام، دو هفته دیگر جای من هم همین جاست. وقتی به سوریه رفت، چون تک پسر بود او را به عملیات نمی‌بردند. به مرتضی کریمی گفتم: مجید و یکی از بچه‌ها را می‌گذاریم نگهبان دم ساختمان‌ها و خط نمی‌بریم، اما یک بار حرف آخر را زد، گفت: سید اگر من را بردی که هیچ، اگر نبردی شکایتت را به حضرت زهرا (س) می‌کنم، خودت می‌دانی و حضرت فاطمه (س). روزی هم که می‌خواست با خواهرش عطیه خداحافظی کند، گفت: توی عملیات از بین دویست نفر، فقط دوازده سیزده نفر می‌شوند، همین‌طور هم شد، از یک گردان ۱۸۰ نفره چهارده نفر شدند که یکی از آنها هم مجید بود.
شهید عظیم واعظی الگویی برای بچه‌های مقاومت 🔹 شهید عظیم واعظی همیشه حرفش این بود که می‌خواهم برای دفاع از حرم بروم تا شهید شوم. وی در عملیات‌ها با شجاعت به سمت دشمن می‌رفت و تلفات ۸۰ نفره در یکی از عملیات‌ها حکایت از همان جنگجویی و شجاعت شهید واعظی دارد. 🔹عظیم واعظی در اعزام دوم خود به سوریه شهید شد و عنوان اولین شهید مدافع حرم فاطمیون را به خود اختصاص داد. 🔹شهید عظیم واعظی الگویی برای بچه‌های مقاومت بود. وی معتقد بود که باید جبهه مقاومت را حفظ کنیم و واقعاً با خون خود این جبهه را حفظ کرد.
تیر خلاصی به پیکر ها می زدند 🔹مادر یاسین خاطراتش از یاسین را این طور تعریف می کند: " یاسین زیاد از مجروحیتش و ماجرای رفتنش به سوریه حرف نمی‌زد، به ما چیزی نمی‌گفت که ناراحت نشویم. من از زبان یاسر درباره آخرین مجروحیت یاسین شنیدم که با چهارده نفر از هم گروهی هایش برای شناسایی رفته بودند که نیرو های داعش شروع به تیر اندازی می کنند و در همین حین بود که ترکش به پای یاسین می خورد و همان جا زمین گیر می شود و چون در حال دویدن و ضربان قلبش خیلی زیاد بوده و از طرفی تیر، مستقیم به شاهرگ پایش خورده، خون با فشار زیاد از رگ پایش بیرون می زده، به طوری که تا چند مترخاک های اطراف یاسین را خون فرا می گیرد. چند دقیقه بعد هم از شدت خونریزی از هوش می رود. 🔹️یاسین تعریف می کرد که داعشی ها بالای سر آن ها آمده اند و به دوستانش که زخمی شده بودند تیر خلاصی می زده اند و او دقیقا همه صدا ها را می شنیده اما توان تکان خوردن نداشته است، داعشی ها روی سر یاسین که رسیده اند و خونریزی شدید او را دیده اند، به گمان این که یاسین شهید شده به او تیر خلاصی نمی زنند و از آنجا می روند."
بسم رب الشهدا والصدیقین از شهید علیرضا بریری متولد ۳۰ فروردین سال ۵۵ در استان است. او یکی از رزمندگان بود که در پی تجاوز تکفیری‌ها به خاک از سال ۹۴ به عنوان نیروی مستشاری برای دفاع از حرم اهل بیت (ع) در این کشور حضور یافت. وی به همراه ۱۲ رزمنده لشکر عملیاتی ۲۵ طی نقض آتش‌بس توسط تکفیری‌ها در اطراف سوریه در ۱۶ اردیبهشت سال ۹۵ در نزدیکی شهرک به رسید.
🌹🕊 شهید مهدی طهماسبی رهبری💕 در این زمان بسیار مظلوم هستند و خیلی از کسانی که روزگاری در کنار امام راحل بودند (البته به ظاهر) الان رهبری را تنها گذاشته اند و نظرات گستاخانه خودشان را در مقابل نظرات صریح رهبری بیان می کنند. اینها سعی می کنند نور خدا را با دهانشان خاموش کنند زهی خیال باطل خداوند بهتر می داند که رسالتش را کجا قرار دهد. لذا عاجزانه از همهٔ خانواده ام به طور خاص و همهٔ دوستان و همهٔ کسانی که صدای من به گوششان می رسد این است که در خط و مسیر ولایت مطلقه فقیه باشید تا این انقلاب آسیبی نبیند. (عج) ♡
🌹به‌روایت همسر شهید : بزرگ‌ترین آرزوی احسان شهادت بود که این آرزو بعد از پنج سال و دو ماه از زندگی مشترک به اجابت رسید. مداومت به خواندن زیارت عاشورا و خواندن دو رکعت نماز حضرت فاطمه زهرا (س) بعد از هر نماز صبح از ویژگی‎های منحصربه فرد همسر شهیدم بود.. احسان عضو گروه تخریب تیپ 45 جوادالائمه، بارها به مناطق مرزی کشور و مبارزه با گروهای انحرافی پژاک و اشرار و نیز مناطق برون مرزی از جمله سوریه و لبنان انجام وظیفه کرده بود. 🌺 یاد شهـدا با ذکر صلوات هُم ──┅═ঊঈ🌹ঊঈ═┅── 🌸نشر با ذکر صلوات جهت سلامتی و تعجیل در امر فرج 🌸
شهیدی که در سوریه "نهضت سوادآموزی" برپا کرد 🔹شهید مهدی موحدنیا با وجود اینكه صاحب خانواده و دارای ۱ فرزند بود، با توکل به خدا پا به میادین نبرد حق علیه کفر گذاشت. 🔹این بار ماموریت موحد نیا در سپاه قدس بود و در آنجا به‌عنوان مربی مسئولیت سواد آموزی و آموزش نیروهای فاطمیون را بر عهده داشت. 🔹همسر شهید با یادآوری خاطراتش از دلتنگی‌های پدر و  پسر می‌گوید: " مهدی زمانی که سوریه بود هر وقت تماس می‌گرفت از دلتنگی‌هایش برای  پسرمون می‌گفت، زمانی که ابوالفضل ۶ ماهه شده بود آخرین دیدار پدر و پسر بود."  
شهید سید محمد جواد حسن‌زاده 🔹«فاطمه سادات» دختر خردسال شهید سید محمدجواد حسن‌زاده هنوز رفتن پدرش را باور نکرده و شکلات‌های زیادی را زیر تختش برای بابایش مخفی کرده است، او نقاشی‌های زیادی را برای پدرش کشیده و برایش خیلی بی تابی می‌کند و می‌گوید کسی حق ندارد به این نقاشی و نامه من دست بزند، اینها را نگه داشته‌ام تا وقتی پدرم از خواب بلند شد به او بدهم. آخر «فاطمه سادات» صورت پدرش را در تابوت دیده و گمان کرده که خواب است. 🔹شهید حسن‌زاده قرار بود اوایل آبان‌ماه برگردد و وعده خرید دوچرخه را به دخترش داده بود. دختر دومش نیز بعد از شهادت پدرش بدنیا آمد.  
رزمنده مدافع حرمی که روز تاسوعا شهید شد 🔹مادر شهید در خاطراتش در مورد شهید: " قبل از ایام محرم یک روز به من گفت که از تو درخواستی دارم مادر جان. گفتم بگو. گفت قصد ازدواج دارم. یک دختر مومن و خوب برای من پیدا کن. من دیگر نمی‌خواهم مجرد بمانم. قرار و مدارها را برای اقدام این کار محول کردیم به بعد از گذشت ماه محرم و صفر. حسین فرزند بزرگتر خانواده بود و ما باید آماده تهیه سور و سات عروسی برای بزرگترین پسر خانواده می‌شدیم. اما دریغ این که اراده خداوند بر این بود که حسین به جای رخت دامادی، خلعت شهادت را بپوشد و در شهر حلب به شهادت برسید."
ماجرای مدافع حرم گمنامی که بعد شهادت محل جنازه اش را به دوستانش نشان داد.. 🔹️ پدر شهید سید میلاد مصطفوی درباره شهادت پسرش می‌گوید: ◇ در اوج درگیری بعد از رشادت‌های به یادماندنی در ۲۵ مهر ۱۳۹۴ در با اصابت گلوله قناصه به گلویش در جنوب حلب شهید شد و به خواسته قلبی‌اش رسید اما پیکرش نیامد. ◇ آنقدر آتش دشمن سنگین بود که همرزمانش فقط توانسته بودند پیکرش را چندصد متر عقب بیاورند و در پستویی زیر شاخ و برگ درختان زیتون پنهان کنند. 🔹️ دو سه هفته‌ای از شهادتش گذشت و خبری از جنازه پسرم نشد. ◇ شنیدم که یکی دو بار رفتند برای انتقال پیکر اما میلاد در جایی که نشان کرده بودند نبود تا اینکه دو شب متوالی به خواب همرزمش می‌آید و می‌گوید « دوست داشتم همین جا پیش عمه جانم حضرت زینب(س) بمانم اما بابام خیلی اذیت می‌شه فقط و فقط به خاطر بابا انشاءالله خیلی زود برمی‌گردم » و نام و نشان جایی که بود را می‌دهد. این خواب راهی شد برای یافتن پیکر سید میلاد اما پیکری بی‌سر و بی‌دست و بی‌پا. 🕊🕊
روزمان را متبرک می‌کنیم به یاد شهیدی که از سیدالشهدا الگو گرفت در فرازی از وصیت نامه شهید مدافع حرم مصطفی زال نژاد آمده است: «ما حاضریم گرسنگی بکشیم و سختی و تحریم را تحمل کنیم ولی زیر بار زور نمی‌رویم. این درس را از سیدالشهدا آموختیم...» این منطق تمام حسینیان است.... زیر بار ظلم نرفتن و ظلم‌ستیزی که این نبرد، تا برچیده شدن بساط ظلم تک‌تک ظالمان، ادامه خواهد و این وعده صادق خداست.... دسته گلی از صلوات به نیابت از تمامی شهدا از صدر اسلام تاکنون، هدیه می‌دهیم محضر حضرت علی و فاطمه زهرا سلام الله علیهما 🌸الّلهُمَّ‌صَلِّ‌عَلَی‌مُحَمَّدٍوَآلِ‌مُحَمَّدٍوَعَجِّلْ‌فَرَجَهم🌸 🎐 نشر دهید و همراه ما باشید ‌‌‎‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‎‌‌‎‌‌‌‎‌‎‌‌‎‎‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‎‌‎‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‎‌‌‎‌‌‌‎‌‎‌‌‎‌‌‎‌‌‎‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‎‌‌‎‌‌‌‎‌‎‌‌‎‌‌‎‎‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‎‌‌╭━━⊰❀࿐༅༅࿐❀⊱━━╮ ╰━━⊰❀࿐༅༅࿐❀⊱━━╯
او جزو نخستین نیروهای ارتش بود که بعد از انقلاب ۱۳۵۷ ایران برای عملیات فرامرزی اعزام می‌شدند. قوطاسلو به هنگام مرگ ۲۵ سال داشت و در ایران به عنوان نخستین شهید مدافع حرم از ارتش شناخته می‌شود محسن زیاد از شهادت حرف می‌زد. همیشه در جمع‌های خانوادگی یا در هیئت‌ها که حضور داشت می‌گفت دعا کنید من شهید شوم؛ یعنی شهادت آرزویش بود. همیشه دنبال مسیری بود که او را به شهادت نزدیک‌تر کند. حتی وقتی در سوریه بود بااینکه دوره ماموریتش تمام شده بود اما باز هم داوطلبانه مانده بود، به همرزمانش هم گفته بود من با شهادت برمی‌گردم. . . ایـنجابیــت‌الشهــداســت #شهادت_طلبی 🌹
📷شهیدی که مخفیانه به نیازمندان کمک می‌کرد 🔹همسر شهید مرتضی بصیری‌پور درباره‌ی او می‌گوید: " آقا مرتضی بسیار خوش اخلاق بود و تا جایی که در توانش بود به هر کسی که نیاز به کمک داشت، کمک می‌کرد و برایش فرقی نداشت که آشنا باشد یا غریبه. هدفش کمک به مردم بود. " 🔹وی در ادامه بیان می‌کند: " همسرم همیشه از همان اول که عضو سپاه شده بود برای رفتن به سوریه میل و علاقه داشت و همیشه به حال شهدا غبطه می‌خورد، زندگینامه شهدا را مطالعه می‌کرد و همیشه با لبخند به من می‌گفت: «من هم باید روزی بروم و از حرم اهل‌بیت(علیهم‌السلام) دفاع کنم». بالاخره رفت و به آرزوی خودش رسید. "