eitaa logo
✳️حافظان امنیت ✳️
1.4هزار دنبال‌کننده
69.1هزار عکس
11.1هزار ویدیو
177 فایل
مطالب شهدا و اخبار روز #خادم_امام_رضا #خادم_شهدا #راوی_برتر_جنگ #بختیاری جامونده از غافله #ایثار و #شهادت #جانباز_شیمیایی #فارغ_تحصیل_دانشگاه_شهدا #جزیره_مجنون #فعال #فرهنگی #اجتماعی #سیاسی https://eitaa.com/kakamartyr3
مشاهده در ایتا
دانلود
💢وصیت‌نامه پاسدار شهید «محمود قندهاری»/ عفت و پاکدامنی را سرلوحه زندگی خودتان قرار دهید پاسدار شهید «محمود قندهاری» در وصیت‌نامه خود آورده است: «ای خواهران عزیزم عفت و پاکدامنی را سرلوحه زندگی خودتان قرار دهید و همیشه فاطمه‌وار و زینب‌گونه مبارزه کنید و پیام شهیدان راه خدا را به گوش جهانیان برسانید.» ✅
✍شهید محمدجعفر نصر اصفهانی، ۱۰ شهریورماه ۱۳۳۹ در بدنیا آمد و در سال ۱۳۶۱ وارد دانشکده افسری گردید. در زمان وی رسته پیاده را برگزید و دوره مقدماتی را در لشگر ۲۸ پیاده که در دو جبهه درگیر بود و از پر مخاطره‌ترین یگان‌ها بود انتخاب کرد و به آن یگان منتقل و به عنوان فرمانده گروهان پیاده در خط مقدم جبهه مشغول به خدمت گردید. در سال ۱۳۶۷ در یک عملیات رزمی در منطقه و پنجوین عراق به شدت مجروح و به پشت منتقل گردید و در همین زمان به واسطه تک شیمیایی عراق، آلودگی شیمیایی نیز پیدا نمود. وی از سال ۶۷ تا ۷۳ در مشاغل زیر خدمت نمود: ●بازرسی لشگر ۲۸ ●دوره عالی پیاده در ●فرمانده گروهان دانشجویان در دانشکده افسری ●قرارگاه شمال غرب ارتش ●بازرسی گردان تکاور تیپ ۴۵ ✍سال ۷۳ با ترفیع به درجه سرهنگی بعنوان فرمانده تیپ ۱ لشگر ۲۳ انتصاب شد. سال ۷۴ بعنوان فرمانده تیپ ۱ لشگر ۷۷ پیاده؛ در این مسولیت با اینکه در شرایط جسمانی خوبی نبود و چند ماه قبل از آن مورد عمل جراحی از ناحیه معده قرار گرفته بود خدمت نمود. در سال ۷۵ حال عمومی وی به واسطه آلودگی شیمیایی از گذشته مجدداَ به وخامت گذاشت و بعد از مدتی بستری شدن در بیمارستان و منزل و تحمل درد و رنج فراوان در روز ۱۹ آبان ماه سال ۷۵ در راه دفاع از وطن، جاودانه شد. 🎖 🇮🇷 ⚊⚊⚊⚊⚊⚊ ⚊⚊⚊⚊⚊⚊
چه میشود گفت وقتی تمام فهم یک شهر از سهمیه دانشگاه است و بعد از شاید اسم یک کوچه!! اونم شاید.... پ.ن: تصویر فشنگ اسلحه pk این ۳۰ ساله در جمجمه جانباز کاشانی؛ آقای عرفانی به جا مانده است...
ِ خنک آن قمار بازی که بباخت هرچه بودش و نماند هیچش الا هوس قمار دیگر روز جانباز گرامی باد
جانبازهــا . . . روایتِ فتحِ زندہ اند با هــمان گرمیِ صدای سید مرتضی و اللہ اڪبرهــای ممتدِ رزمندگان
در فضای مجازی تصویری منتشر شده است که همسر یک با سرنگ و از طریق روده ها همسر جانبازش را تغذیه می کند... به راستی این جانباز اسوه صبر است یا مهربان و صبور وی؟ و آیا به راستی برای فردای قیامت پاسخی درخور داریم؟! پ.ن: از جانبازان هشت سال دفاع مقدس است که بعد از مجروحیت در جبهه های حق علیه باطل، تنها همسر فداکارش پای او ایستاد و وظیفه خدمت از این دلاور مرد را بر عهده گرفت... و تو ای اسوه صبر؛ را خسته و را بی تاب و را معنا کرده ای..‌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
شاید اگر ما متولد زمان دیگرے بودیم، آسوده در کنار هم مے‌زیستیم جنگ، اینگونه ما را از هم جدا کرده است... نوشته شده در تاریخ ۲۵ اسفند ۶۶ قبل از عملیات والفجر ۱۰ همسر عزیزم سلام! سلامی به گرمی دوست داشتن از یک که شاید اگر ما متولد زمان دیگری بودیم، آسوده در کنار هم می زیستیم تو را دوست دارد و جز تو به سمت دیگر نمی پوید سلامی به گرمی آفتاب تفتیده جنوب و سرمای کوه های زیبای کردستان که هر مشت آن با به چله نشسته است سلامی به دوست داشتن، که خدا هم با آیه”یحبهم و یحبونه”به این گروه دوست دار ارزش‌ها اعتماد کرده است سلام به واژه که در تنهایی و صبوری به داد من می رسد و مرا تنها نمی گذارد سلام بر پاکدامنی که زیبایی را در پی خود، چونان خورشید پشت ابر حفظ می کند سلام بر دست های ترک خورده که در تنهایی و سرمای غرب از هیچ کاری برای گذران زندگی، کوتاه نمی‌آید و سلام به تو عزیزم که دوستت دارم و دوست داشتن را با تمام وجودم تقدیم تو می‌کنم، تو می دانی که چقدر خسته و ؛ دوستان همه رفتند و ما ماندیم و باز دلشکسته که حق همسری تو را به جا نیاوردم و حق فرزندی را برای پدر و مادر مهربانم به خدا حق داری هر چه که بگویی تو را به پاکی عشق سوگند می‌دهم که حلالم کنی، چون من نمی دانم که از پس امروز برای من فردایی هست یا نه و زمان آنقدر زود می گذرد که دل بستن به آن، جز شرمندگی حاصلی ندارد من در این تنهایی و بی کسی، دست به دعا بر می دارم که بارخدایا همسر و فرزندانم را به تو میسپارم که تو بهترین نگهدارنده ای والله خیر حافظا و هو ارحم الراحمین و می دانم که این دست های خسته را رو نخواهی کرد همسر من هوا سرد است اما خاک از هوا سردتر اگر من اسیر خاک شدم، از تو میخواهم که مرا به خاطر سستی ای که در وظیفه همسرداری کردم، عفو کنی که در شرایط هستم و جنگ، اینگونه ما را از هم جدا کرده است شاید اگر ما متولد زمان دیگری بودیم، آسوده در کنار هم می‌زیستیم ولی وقتی مرگ، حق است و انسانها در هیچ جا نمی توانند از دست آن بگریزند، پس چه بهتر _به قول امام حسین(ع) که مرگ با عزت و شرف بهتر از زندگی با ننگ و خواری است_ شرافتمندانه بمیرند... شهادت: نهم فروردین سال ۶۷ در عملیات والفجر ۱۰ منطقه عمومی سید صادق