#لالہهای_آسمونے
علی #مسئول روابط عمومی تیپ المهدی بود و حاج علی فضلی فرمانده تیپ بود. در یکی از مراحل #عملیات رمضان وقتی علی شهید میشود, یکی از برادران شهید افراسیابی بالای سرش بوده است. #مادرم شک داشت که شاید علی اسیر شده است . ما یکی دوبار با #ذهنیت اسیر دنبالش رفتیم, تا اینکه آقای افراسیابی به مادرم گفت که «من بالای سر علی بودم و علی در لحظه #شهادتش آن قدر از آن خون رفته بود طلب آب کرده بود و لب تشنه شهید شد و شرایط و وضعیت عملیات طوری بود که من باید میآمدم عقب و علی را بغل یک #خاکریز گذاشتم». بعد از شهادت علی یکی دو تا از برادرهایم برای پیدا کردن #پیکر به منطقه رفتند ولی اثری از او پیدا نکردند و عراق آن نقطه را آب انداخته بود. برای علی یادبودی در قطعه 26 بهشتزهراگذاشتیم و چون در دفعه آخری که از جبهه برگشته بود لباسهایی که به #خون خود آغشته شده بود را نبرد همانها را به عنوان #یادبود در مزارش به خاک سپرد.
📎پیکر مطهر این شهید گرانقدر پس از ۳۵ سال شناسایی شد.
✍ به روایت برادر شهید
#شهید_علی_جنگروی🌷
#سالروز_شهادت
#لالههای_آسمونی
ما جزئيات عمليات #برادرم را از طريق رسانه هاي خبري شنيديم. رسانه ها از انفجار شديدي در هتل اقامت سلمان رشدي خبر دادند و ما نمي دانستيم که #مصطفي در اين عمليات شرکت کرده است.
مصطفي توانست با همکاري يکي از کارگران هتل به تاريخ دقيق رفت و آمد #سلمان_رشدي به هتل آگاهي يابد و اتاقي کنار اتاق سلمان رشدي براي انجام #عمليات انتخاب کند اما سلمان رشدي متأسفانه از اين عمليات جان سالم بدر برد. گويا همان کارگر هتل که مصطفي از او درباره رفت و آمدهاي سلمان رشدي ❓سوال مي کند، به دستگاه هاي اطلاعاتي #انگلستان خبر مي دهد که يک جوان عرب اينجا درباره سلمان رشدي سوال مي کند. آن گونه که مي گويند قرار بوده که روز سوم اقامت مصطفي در هتل عمليات انجام شود اما قبل از آن عمليات لو رفته و #انفجاري در اتاق مصطفي رخ مي دهد که به شهادت خود او مي انجامد
✨جزئيات اين عمليات بطور کامل #محرمانه بود و ما و حتي دوستان مصطفي از اين عمليات آگاهي نداشتيم.
مصطفي #جواني بود که براي دنيا زندگي نمي کرد و #آخرت براي او از اهميت زيادي برخوردار بود. او هميشه مي گفت اگر قرار است انسان 20 سال يا 80 سال زندگي کند بالاخره در نهايت #مرگ در انتظار اوست پس چه بهتر که دوران جواني را در خدمت به اسلام سپري کند و در راه اهل بيت(ع) و اسلام به #شهادت برسد.
✍️ به روایت برادر شهید
#شهید_مصطفی_مازح🌷
#سالروز_شهادت
🌹
#لالههای_آسمونی
ما جزئيات عمليات #برادرم را از طريق رسانه هاي خبري شنيديم. رسانه ها از انفجار شديدي در هتل اقامت سلمان رشدي خبر دادند و ما نمي دانستيم که #مصطفي در اين عمليات شرکت کرده است.
مصطفي توانست با همکاري يکي از کارگران هتل به تاريخ دقيق رفت و آمد #سلمان_رشدي به هتل آگاهي يابد و اتاقي کنار اتاق سلمان رشدي براي انجام #عمليات انتخاب کند اما سلمان رشدي متأسفانه از اين عمليات جان سالم بدر برد. گويا همان کارگر هتل که مصطفي از او درباره رفت و آمدهاي سلمان رشدي ❓سوال مي کند، به دستگاه هاي اطلاعاتي #انگلستان خبر مي دهد که يک جوان عرب اينجا درباره سلمان رشدي سوال مي کند. آن گونه که مي گويند قرار بوده که روز سوم اقامت مصطفي در هتل عمليات انجام شود اما قبل از آن عمليات لو رفته و #انفجاري در اتاق مصطفي رخ مي دهد که به شهادت خود او مي انجامد
✨جزئيات اين عمليات بطور کامل #محرمانه بود و ما و حتي دوستان مصطفي از اين عمليات آگاهي نداشتيم.
مصطفي #جواني بود که براي دنيا زندگي نمي کرد و #آخرت براي او از اهميت زيادي برخوردار بود. او هميشه مي گفت اگر قرار است انسان 20 سال يا 80 سال زندگي کند بالاخره در نهايت #مرگ در انتظار اوست پس چه بهتر که دوران جواني را در خدمت به اسلام سپري کند و در راه اهل بيت(ع) و اسلام به #شهادت برسد.
✍️ به روایت برادر شهید
#شهید_مصطفی_مازح🌷
#سالروز_شهادت
🌹
#لالههای_آسمونے
هرگاه به او کاري #واگذار مي شد و مي خواستيم از انجام آن مطمئن شويم، ميگفتيم که اين ماموريت #قلب امام را شاد ميکند و وقتي خبر آن به حضرتشان برسد تبسم بر لبان ايشان مينشيند. او خندهاي مي کرد و مي گفت: همه ما #فداي يک تبسم امام. و تا پاي جان مي ايستاد و آن کار را به نتيجه مي رساند .شهيد #کاظمي فردي خاکي، مردمي، خوش برخورد، متواضع، خودماني، صريح اللهجه، انتقادپذير و در کار و مسئوليت جدي، #قاطع، صبور و مقاوم بود. هيچ گاه به واسطه مشکلات، از زير بار مسئوليتها شانه خالي نمي کرد زود از #کوره در نمي رفت و کمتر ديده مي شد که عصباني شود، همواره چهره اي خندان و بشاش داشت..کارهايش را روي نظم و #انضباط انجام مي داد و براي بيت المال اهميت و حساسيت خاصي قائل بود..نحوه برخورد و #سلوک او با اقوام و دوستان و همکاران باعث شده بود که مورد علاقه و احترام همه باشد. نسبت به #والدين خود احترام و محبت وافري داشت و هيچگاه جلوتر از آنها قدم برنمي داشت .او همواره به #مادرش مي گفت:شما بايد مانند #مادر_وهب باشيد، اگر من به راه #اسلام نرفتم، شيرتان را حلالم نکنيد
وقتي در داخل قايق ترکش به سر شهيد کاظمي اصابت نمود، از جاي خود برخاست و دستها را به سوي آسمان بلند نمود و با #خدايش راز و نياز کرد و لحظهاي بعد در کف قايق به سجده رفت و آنگاه #شهيد شد.
📎عضو شورایعالی سپاه ، سازمان اطلاعات سپاه و معاون سیاسی امنیتی استاندار سیستان و بلوچستان
#سردارشهید_سیدکاظم_کاظمی🌷
#سالروز_شهادت
ولادت : ۱۳۳۶/۵/۲۴ آرادان ، گرمسار
شهادت : ۱۳۶۴/۶/۲ هورالهویزه