هدایت شده از «کلمه های من»
دیروز خیلی اتفاقی یک صوت هایی دیدم با عنوان «روانشناسی تنبلی» ، شروع کردم به گوش دادن
به نظرم خوب بود و شاید یه کار شما هم بیاد
پس میفرستم اینجا براتون.
اینجا قسمت ۱ رو فرستادم ؛ دیدم هیچ واکنشی نیست فکر کردم به کارتون نمیاد دیگه نفرستادم.
من اصلاً نمیشناسم شون.
اتفاقی دیدم این مجموعه صوت رو ( روانشناسی تنبلی )؛ به نظرم بد نیست.
موضوع های اینجوری برام جالبه😍
#پیام_ناشناس
مفاتیح خوش رنگِ سبک وزنم که عمه برای تولدم بهم هدیه داد + کتاب این روز ها رو انداختم تو کیفم و کیف رو زدم زیر بغلم و داریم میریم یه موکبی که شب اربعین رو اونجا صبح کنیم و فردا تا حرم شهید پرور برادر امام رضا (ع) پیاده بریم و به قلبمون بگیم : « تو جا نموندی ، امام به قلبت نزدیکه » . ❤️
«کلمه های من»
مفاتیح خوش رنگِ سبک وزنم که عمه برای تولدم بهم هدیه داد + کتاب این روز ها رو انداختم تو کیفم و کیف ر
تا کربلا نتوانستم بیاییم
برای من کربلای کوچکی ساختی در شهرم...
مولای همیشه مهربانم...
-دارم این جمله را با چشم هایم می بینم : «عاشقان حسین خستگی ندارند»
اولین بار این جمله را در یکی از خانه های نجف' از دختر صاحبخانه شنیدم ؛ وقتی که به او گفتم: خسته نباشی.
📺 🪄یکی از کار هایی که دوست داشتم انجام بدم "فیلم دیدن" بود ، دیدم.
زمانش بیشتر از ۲ ساعت بود و تجربه خوبی بود.
من دارم سعی میکنم خودم رو از مردابی که توش گیر افتادم نجات بدم.
بابا به مامان گفته دارم سکته میکنم ، این همه زحمت و سختی کشیدم ، از چهار صبح رفتم سرکار و... فرهنگیان قبول نشد ، بقیه رشته ها به درد نمیخوره.
فکر میکنه من کم کاری کردم.
نمیدونم ، شاید هم واقعاً کم کاری کردم.