وضع سیاسی منطقه لفور در عصر هخامنشیان
از بازماندگان یادگارهای سازمان نوین هخامنشی در دوره ساسانی خانواده های هفت گانه پهلوها می باشند که در ایران مقامی بزرگ داشته و در جابجایی و تعیین پادشاه نقش تعیین کننده ای داشته اند. در این میان دو خانواده از میان هفت خانواده قردت بیشتری داشته و از دیگران زیر دست تر بوده اند که عبارتند از:
1 خانواده اسپهبد سوخرای کارن پهلو که به هزار معروف بودند
2- خانواده اسپهبد شاپور پهلو که فرمانروای ری بوده اند (برزگر، ۱۳۸۸، ص ۶۹)
اسپهبد لفور ۲۵۰ ق / ۸۶۴م از بازماندگان خاندان قارن در این روزگار حدود ۲۵۰ ق / ۸۶۴ م با زیدیه و سپاه او هم پیمان شده بود اسپهبد لفور ظاهراً کمک به زیدیه را بهانه ای کرده بود تا بدان وسیله از توسعه و بسط قدرت و نفوذ خاندان باوند که تدریجاً مایه زحمت و وحشت آنها شده بود به موقع جلوگیری نماید.
به هر حال هر چند اسپهبد قارن بن شهریار باوندی در مقابل اسپهبد لفور به مقاومت برخاست اما لشکری که سید حسن به یاری اسپهبد لفور فرستاد و ظاهراً به غیر از داوطلبان کلار دیلمان و آمل شامل با دوسپانان فریدون از خاندان پادوسپانان رویان هم میشد موجب شکست و هزیمت اسپهبد قارن شد و خطری که از سوی این خاندان قارنیان را تهدید میکرد موقتاً برطرف شد از عاقبت کار اسپهبد لفور پس از این واقعه اطلاع چندانی در دست نیست برخی پژوهندگان بر این باورند که نام سوادکوه با تغییر واژه کهن فرشوادگر به فرشواد کوه سپس تبدیل آن به سواد کوه پدید آمده است. در برخی از اسناد و کتب تاریخی اسامی دیگری مانند قارن کوه شروین کوه جبال شروین و کولاچی نیز برای این ناحیه بکار رفته است.
ضمناً در کتاب تاریخ تبرستان از تاریخ منطقه لپور یا لفور چنین نقل شده است :
لپور از آغاز پادشاهی اسپهبد غارن سواخری پهلو تا پایان کار اسپهبد مازیار آخرین کس از این خاندان (۵۷۲) تا ۸۴۶م پایتخت اسپهبدان غارنوندی بوده است و در ادوار اسلامی سرداران بزرگی مانند اسپهبد گردزاد و پسرش اسپهبد پادوسپان و امیر اسحاق و اسپهبد زیار و دیگر نام آوران برخاسته اند که نام نامی آنان مایه سرفرازی تبرستانیان در صفحات تاریخ است ( برزگر ۱۳۸۸، ص ۲۷۶).
قارنوندان یکی از نجیب ترین تیره های هفتگانه ساسانیان ایران بودند که اعضای آنرا اعراب هل البيوتات می خواندند (مرعشی، ۱۳۶۱، ص).
📚#پژوهشگر؛ دبیر علیحسین صادقی عالمی
✍️ در ادامه..... ۹
@KalikolaVillage1403
🍎#حرف__آخر 🍎
▫️هنگامی که آریو برزن با سپاه اندکش شجاعانه در برابر سپاه عظیم اسکندر مقاومت کرد وحتی آنها را به عقب راند ، یوتاب خواهر او بجای اینکه گوشه ای بایستد و با گریه و زاری کشته شدن برادر و یارانش را در میدان نبرد ببینید ، لباس رزم در بر کرد ، شمشیر کشید و درکارزار جنگِ نابرابر در راه دفاع از میهن ، برادرش را در میدان نبرد تنها نگذاشت .
▪️به گفته ی خودِ مورخین یونانی او آنچنان شجاعانه جنگید که تلاش سربازان مقدونی برای زنده به اسارت درآورن وی بی نتیجه ماند و آنها فقط شاهد تلفات بیشتر بودند .
این بانوی شجاع ایرانی تا جان در بدن داشت جنگید جنگید و باز هم جنگید و در نهایت در راه دفاع از میهن خود و در کنار برادر شجاعش ، در خون خود غلطید و روحش به ابدیتِ تاریخ میهنش پیوست.
▫️اسکندر مقدونی چنان تحت تاثیر شجاعت این خواهر و برادر قرار گرفت که همانجا با احترام آنها را دفن نمود و حتی چوپان خائنی را که راه مخفی دور زدن سپاه آریو برزن را به آنها نشان داده بود ، همانجا کشت.
@KalikolaVillage1403
🧿 بـه نـام خــدا ، بـه یـاد خــدا ، فقط بـرای خــدا 🧿
بِسْـــمِاللَّــهِالـرَّحْـمَــنِالـرَّحِـیـــمِ
🌺 امروز پنجشنبه ٢ اسفند ماه ۱۴٠۳ خورشیدی 🌺
۳اونه ماه ۱۵۳۶ تبری
۲٠ فوریه ۲۰۲۵ میلادی ۲۱ شعبان ۱۴۴۶قمری •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• 🕋 اوقـات شرعــی امـروز روستای کالیــکلا لفور 🕋 ⏱️اذان صبح: ٠٥:١٦:٣١ ⏱️طلوع آفتاب: ٠٦:٤٠:٥٠ ⏱️اذان ظهر: ١٢:١٢:٤٤ ⏱️غروب آفتاب: ١٧:٤٥:٠٨ ⏱️اذان مغرب: ١٨:٠٣:٤١ ⏱️نیمه شب شرعی: ٢٣:٣٠:١٦ صبحها 🫖☕☕☕☕ صبح بخیرتان را بلندتر بگویید... بگذارید زندگی جریان پیدا کند در رگهای خشک شدهٔ دنیایمان! 🌞صبحتون بخیر و شادی💐 🌺 سلام، صبح زیبای پنجشنبه ی شما عزیزان بخیر 📸 علی محمدی کالی ✅ عضویت در کانال رسمی روستای کالیکلا لفور 👇 @KalikolaVillage1403
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🍁 ترجمه دلنشین آیات ۴٣ تا ۴۵ سوره مبارکه زخرف.
@KalikolaVillage1403
✍️#حديث__روز 📗
🍃 امیرالمؤمنین عـلـے عليه السلامـ
🎗ليسَ شَيءٌ أدعى لِخَيرٍ، و أنجى مِن شَرٍّ، مِن صُحبَةِ الأخيارِ.
✨هيچ چيز به اندازه همنشينى با نيكان، آدمى را به خوبى فرا نمىخواند و از بدى نمىرهاند.
🌷
📚 غرر الحكم، حدیث ۷۵۱۸
@KalikolaVillage1403
✍️#حرف__اول 📕
▪️روزی مجنون آهنگ دیار لیلی کرد. با بی قراری برشتری سوار شد و با دلی لبریز از مهر به جاده زد.
▫️ در راه گاه خیال لیلی آنچنان او را باخود می برد. شتر نیز در گوشه ی آبادی بچه ای داشت. او هر بار که مجنون را از خود بیخود می دید به سوی آبادی بازمی گشت و خود را به بچه اش می رساند. مجنون هر بار که به خود می آمد در می یافت که فرسنگ ها راه را بازگشته است.
▪️او سه ماه در راه ماند پس فهمید که آن شتر با او همراه نیست ؛پس اورا رها کرد و پای پیاده به سوی دیار لیلی به راه افتاد.....
▫️به راستی مولانا با این حکایت نشان می دهد که روح ما همان مجنون است و عشق معنوی حق ، همان لیلی است. تن ما همان شتر است و وابستگی ها و دل مشغولی های جهان مادی بچه آن شتر است. وقتی از علت حقیقی بودنمان در جهان مادی که همانا شناخت حقیقت خویشتن است غافل شویم و به آن نپردازیم، به تن و خواسته های گذرای مادی تن سرگرم می شویم و از رسیدن به حقیقت بازمی مانیم.
▪️بهتراست موانع رسیدن به وصال را کنار بزنیم و با گام استوارتر عزم خانه ی دوست کنیم .
@KalikolaVillage1403