هدایت شده از استوری قرآن و حدیث
🔹صفحه: 45
💠سوره بقره: آیات 265 الی 269
#قرآن #طرح_ختم_قرآن
#تلاوت_روزانه #تلاوت_قرآن
@ahlolbait_story
هدایت شده از قرائت قرآن صفحه ای(روزانه)📓
045-baghare-ta-1.mp3
5.51M
ختم نهج البلاغه در ۱۹۲ روز(3).mp3
3.04M
🔊 ختم گویای نهج البلاغه
🌹 در ۲۷۰ روز
🌹 روز سی و سوم
🌹حکمت ۲۹۶ تا ۳۱۰
https://eitaa.com/kamalibasirat
بسم رب المهدی به نیت سلامتی وفرج آقا امام زمان ۵شاخه گل صلوات ویک مرتبه ایه امن یجیب را قرائت میکنیم
دست_تقدیر۸۶
قسمت_هشتاد_ششم
ابومعروف سرش را نزدیک گوش فرمانده عزت آورد و آهسته گفت: می دانم این چند وقتی که خرمشهر بودی آنقدر خوردی که عنقریب است بترکی! از هر چیزی، نمونه ای غنیمت برای خودت جمع کرده ای، اخبار تمام این کارهایت به ما می رسید، اما من می خواهم چشم پوشی کنم و طوری گزارش کارت را بنویسم که انگار تو پاک پاک هستی و از خطای دیگرت هم می گذرم فقط به شرط اینکه از آن غنیمت ها، یکی هم مال من شود.
فرمانده عزت با شنیدن این حرف شاخک هایش تیز شد و شک کرد که ابو معروف دنبال چه چیزی است زیرا او همان طور که ابومعروف می گفت غنیمت های زیادی به دست آورده بود و چه بسیار طلاهایی را که به تاراج برده بود، اما الان متوجه شده بود که منظور ابومعروف کدام غنیمت است، پس خودش را به نفهمیدن زد و گفت: قربان، چیز زیادی دست مرا نگرفته اما هر چه دارم و ندارم مال شما...
ابومعروف با غضب به او نگاه کرد و گفت: آیا من با تو شوخی دارم؟!
خیلی چیزها از مردم بیچاره خرمشهر دزدیده ای که میتوانم برایت لیستشان کنم، اما در حدی نیستی که وقت بگذارم و بعد با تحکمی در صدایش ادامه داد: آن گردنبد، گردنبند خورشید و ماه، من فقط همان را می خواهم فهمیدی؟!
فرمانده عزت که می دانست گریختن از چنگ ابومعروف محال است گفت: اما قربان!
ابو معروف به میان حرف فرمانده عزت دوید و گفت: خوب می دانی که در مقابل ابومعروف اگر و اما نداری...
راحت میتوانم همینجا کلکت را بکنم و با جستجوی وسایلت، به آن چیزی که می خواهم برسم، خودت انتخاب کن.
فرمانده عزت آه کوتاهی کشید و گفت: آخر ان گردنبند قدمت تاریخی دارد، بسیار با ارزش است در مقابلش هر چقدر پول هم بدهی کم است.
ابو معروف با مشت به سینه فرمانده عزت زد و گفت: از من پول می خواهی مردک؟! من جانت را به تو بخشیدم و کلی وعده داده ام که خوب میدانی قادرم همه را عملی کنم، حالا هم مشکلی نیست، همین الان صورتجلسه می کنم که به دلیل فراری دادن اسیرهای ایرانی و اسیر گرفتن این زن، همینجا تو را خواهم کشت البته در یک صحنه سازی که به نظر برسد تو قصد فرار داشتی، کشته خواهی شد و بعد با صدای بلند فریاد زد، فرمانده صیداوی...
هنوز حرف در دهان ابو معروف بود که فرمانده عزت با لکنت گفت: ص...صبر کنید قربان و با زدن این حرف به سمت میز پشت سر ابو معروف رفت
میزی ساده که به نظر می رسید کشو ندارد.
او جلو رفت و پیچ ریزی را باز کرد و ناگهان کشوی کم عرضی باز شد.
فرمانده عزت پارچه ای آبی رنگ را بیرون کشید و با ملایمت گره های آن را باز کرد و گردنبد ماه و خورشید که از زمان قبل از ناصرالدین شاه به یادگار مانده بود نمایان شد و برقی در چشم ابومعروف با دیدن آن، درخشید
از پشت سر صدای فرمانده صیداوی بلند شد:قربان! با من امری داشتید؟!
ابو معروف پارچه را بهم آورد و همانطور که پشتش به فرمانده صیداوی بود گفت: ماشین مرا آماده کنید، آن زن هم با خودم میبرم، سریع مقدمات خروج مرا فراهم کنید...
فرمانده صیداوی چشمی گفت و بیرون رفت
ابو معروف دستی به گونه فرمانده عزت کشید و گفت: آفرین پسر خوب... تو امروز مرا به دو آرزوی دیرینه ام رساندی، من تمام تلاشم را می کنم که به زودی تبدیل به یکی از مقامات بلند مرتبه ارتش بعثی شوی
ادامه دارد..
📝به قلم:ط_حسینی
🌺🍂🌼🍂🌺🍂🌼
دست_تقدیر۸۷
قسمت_هشتاد_هفتم
عباس برای بار چندم سینه خیز جلو رفت و از بالای بامی که پناه گرفته بود مسیر تردد ماشین های بعثی را نگاهی انداخت، از صبح این مسیر شلوغ بود و الان در سکوت فرو رفته بود.
طبق برآوردی که داشتند، احتمالا ماشین آمریکایی با شیشه های دودی که هیچ مناسبتی با مناطق جنگی نداشت و حامل ان مقام بعثی بود زودتر می امد و بعد از آن، ماشین فرمانده عزت که به احتمال زیاد محیا مسافر آن نیز بود از راه می رسید.
عباس همانطور که خیره به خیابان بود، به یاد حرفهای همسرش رقیه افتاد و شوقی که او از پیدا کردن محیا داشت و البته خبری که به عباس داد، گویا رقیه هم قرار بود فرزندی به دنیا بیاورد و عباس پدر می شد، با یاد آوری این خبر، لبخند محوی روی لبهای عباس نشست و زیر لب ناخوداگاه گفت: خدایا شکرت!
حامد نوجوان خرمشهری که همراهشان بود با زدن سوت ریزی او را از عالم افکارش بیرون کشاند.
برادر! خبری نشد؟!
عباس سرش را به دو طرف تکان داد وگفت: لا، الامان...
در همین حین صدای حرکت همزمان چند ماشین به گوش رسید
سعادت خودش را به جلو رساند و همانطور که با دوربین دستش کمی دورتر را نگاه می کرد گفت: ماشین اون مقام بعثی داره میاد و کلی هم محافظ اطرافش ریخته..
عباس دندان هایش را بهم سایید و گفت: اگر قرار نبود محیا را نجات بدیم حتما الان کلک این مقام عالیرتبه را میکندیم.
آقای سعادت سرش را تکان داد و گفت: به وقتش یکی یکی کلک تمام این خائنین به ملت ها را می کنیم، شک نکن...
ماشین ها نزدیکتر شدند، همه افراد سرشان را دزدیدند و حامد زیر لب گفت: چقدر انتر منتر دور خودش ریخته!!
سعادت خیره به جاده بود و گفت: اینا فقط تا خروجی خرمشهر همراهیش می کنند و مطمئنا از اونجا به بعد تنها میشه، بعثی ها خیلی به ظاهر و کلاس گذاشتن اهمیت میدهند.
حامد خنده ریزی کرد و گفت: همین باعث شده فرماندهاشون را زود تشخیص بدیم، مثل ما نیستن که فرمانده و سرباز در یک سطح باشند، مثل هم بخورند و مثل هم لباس بپوشند و با هم بگن و بخندن...
ماشین ها از جلوی ساختمانی که آنها کمین گرفته بودند رد شدند، نفس ها در سینه حبس شده بود و هیچ حرکتی نمی کردند،فقط آقای سعادت با دوربین نگاه می کرد که فرمانده عزت و محیا داخل ماشین های همراه آنها نباشد که نبود.
ماشین ها رد شدند عباس کمی جابه جا شد و گفت: شکار خوبی بودند هاا...
سعادت سری تکان داد و گفت: عملیاتی بهتر در پیش داریم.
آنها مشغول حرف زدن بودند و نمی دانستند، درست خروجی شهر یک گروه چند نفره دیگر منتظر رسیدن فرمانده عزت بودند....
ادامه دارد...
📝به قلم:ط_حسینی
🌺🍂🌼🍂🌺🍂🌼
جهان آرا - شنبه 10 شهریور 1403.mp3
45.77M
❌اگر بنیانگذار تلگرام به جای فرانسه در ایران دستگیر میشد، رسانهها چه میکردند؟
⏪عنوان: حکمرانی فضای مجازی در ایران و غرب
👤دکتر محمد حسین ساعی
عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی و استاد دانشگاه
🇮🇷https://eitaa.com/kamalibasirat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🏴 أَلسَّلٰامُ عَلَیکَ یٰا عَلی اِبنِ موسَی أَلرّضٰآ أَلمُرتَضٰی
📹 ایران، ایران امام رضاست برکات امام هشتم امام رئوف، شامل حال همه آحاد کشور است.
#شهادت_امام_رضا(علیهالسلام)
#رسانه_تبیین
▪️کاری از مجموعۀ تبیین منظومۀ فکری رهبری
@t_manzome_f_r
▫️مجموعۀ تبیین منظومۀ فکری رهبری
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📹 اصل مهم تبلیغ در سیره پیامبر(صلیالله علیه وآله)
💚 امید دادن به مردم در سختترین شرایط
پیغمبر اکرم در سختترین شرایط، میفرماید که من کاخ کسریٰ را میبینم که شما میگیرید؛ من امپراتور روم را -در یک ضربهی دیگر- میبینم که شما شکست میدهید؛ یعنی #امید، اعتمادبهنفس...
#رحلت_پیامبر_اکرم(صلیاللهعلیهوآله)
@t_manzome_f_r
▫️مجموعۀ تبیین منظومۀ فکری رهبری
🔰تعریف وفاق چیست؟
✍🏼#مهدی_سعیدی
🔹این روزها کلیدواژه «وفاق» به یکی از پربسامدترین واژههای سیاسی کشور بدل شده است. رئیسجمهور منتخب مردم با انتخاب عنوان «دولت وفاق» تلاش کرده است خود را فراتر از جناحبندیهای موسوم سیاسی کشور نشان دهد. تعبیر دولت وفاق مدنظر او البته مفهومی مبهم است که نیازمند تعریف ابعاد آن است، اما آنچه در قالب بستن اعضای کابینه ظهور پیدا کرد، استفاده از چهرههایی متفاوت از جناحهای سیاسی گوناگون کشور است. کابینهای که در آن افراد با گرایشهای سیاسی متفاوت در کنار هم قرار گرفتهاند تا بر مشکلات کشور فائق آیند.
🔹اما واژه وفاق، واژهای نیست که آقای پزشکیان مبدع آن در ادبیات سیاسی کشور بوده باشد و بارها این واژه و واژههای مشابه آن، همچون همدلی و وحدت و ... از سوی رهبر حکیم انقلاب اسلامی به کار گرفته شده است. معظمله در سخنرانیهای متعددی ابعادی از مفهوم وفاق را شرح دادهاند که این روزها میتواند مورد استفاده و استقبال دستاندرکاران و طراحان ایده دولت وفاق قرار گیرد.
🔹رهبر حکیم و فرزانه انقلاب اسلامی در طول سالیان متمادی تلاشهای مستمری را برای همدلی و وفاق میان همه ملت و جریانهای سیاسی و مسئولان کشوری دنبال کردهاند. در دوران دوم خرداد که با میدانداری رادیکالها، فضای دوقطبیسازی جامعه تشدید شده و برخی از تفرقهافکنان میداندار شده بودند، حکیم انقلاب اسلامی در دیدار با کارگزاران نظام اسلامی فرمودند: «خیلی از کارهایی که به نظر نشدنی میآید، شدنی است؛ در صورتی که مسئول، برای این کار متفرّغ باشد. این اختلافات و دعواها نمیگذارد شما متفرّغ باشید. وجود اینها در دولت، مجلس، قوّه قضائیه، داخل یک قوّه، بین دو قوّه، چیز بسیار بدی است. از جمله چیزهایی که بسیار بد است، اینگونه اختلافهاست. اینها را باید علاج کنید. البته الان بنده دوستانه و برادرانه عرض میکنم و واقعاً به عنوان نصیحت عرض میکنم که اینها را علاج کنید؛ اما اگر آدم ببیند همه میخواهند علاج کنند، ولی چند نفر نمیگذارند - چهار نفر اینجا، چهار نفر آنجا نمیگذارند - مجبوریم کسانی را که نمیگذارند #وفاق به وجود آید، بهگونهای علاج کنیم!» (21/9/1380)
🔹دعوت رهبری منحصر به اصلاحطلبان نبوده است و معظمله بارها از اصولگرایان نیز طلب وفاق و همدلی کرده است که برجستهترین آنها در مراسم تنفیذ حکم سیزدهمین دوره ریاست جمهوری اسلامی ایران که به آیتالله شهید رئیسی تعلق گرفت، است. معظمله در آن دیدار با صراحت اعلام داشتند: «دولت باید مظهر وفاق باشد. بعضی از این تغایرهای موهومی را که در بین مردم وجود دارد، بایستی با نگاه وفاقآمیز و نگاه ملاطفت به عموم مردم این توهّمات را تضعیف کرد. حالا ممکن است این نگاهها، این اختلاف نظرها بکلّی از بین نرود، لکن بایستی از تأثیرگذاری آنها در حرکت جامعه جلوگیری کرد.» (12/5/1400)
🔹«وفاق» مانند هر کلیدواژه دیگری نیازمند تعریف است و رئیس جمهور باید در این مسیر پیشگام باشد و اجازه ندهد دیگرانی به جای او در مقام تعریف قرار گیرند و آن را تحریف کنند. آقای پزشکیان که ارادت و تعلق خود را به رهبری و گفتمان او بارها ابراز داشته است، خوب است که در تعریف وفاق مدنظر خود نیز همین مسیر را طی کند و بر تفسیر رهبری از وفاق صحه بگذارد و همان مسیر را مبتنی بر همان اصول و چارچوب ادامه دهد که حاصل آن همدلی و وفاق واقعی در کشور خواهد شد.
🆔https://eitaa.com/kamalibasirat
برکت
دعای امام سجاد(ع) برای رزق:
اللهم إِنِّی أَسأَلُکَ حُسنَ الْمعیشه، مَعیشه أتَقوَّی بِها علی جَمِیعِ حَوائِجِی وَأَتَوصّلُ بِها فی الحیاهِ إِلی آخرَتی مِنْ غَیْرِ اَنْ تُتْرِفَنی فِیها فَأَطْغَی أَوْ تُقَتِّرَ بِها علیّ فَأَشْقی؛بار خدایا از تو میخواهم معیشت خوبی که در همه حوائجم از آن نیرو گیرم و با آن در دوران زندگی این جهان برای آخرتم وسیله سازم بی آنکه مرا به واسطه آن به خوشگذرانی بیجا واداری تا سرکشی کنم یا به من آنقدر تنگ بگیری که بدبخت شوم.
مفاتیح الجنان
#افزایش_برکت_و_روزی
🆔https://eitaa.com/kamalibasirat