eitaa logo
شهید کمالی
917 دنبال‌کننده
13.4هزار عکس
5.1هزار ویدیو
599 فایل
ارتباط با ادمین: @ENGHLABI60 🔹 امام علی علیه‌السلام: «انسان بصیر، کسی است که به‌درستی شنید و اندیشه کرد؛ پس به‌درستی نگریست و آگاه شد و از عبرت‌ها پند گرفت.» نهج‌البلاغه، خطبه ۱۵۳
مشاهده در ایتا
دانلود
🌹 سردار دل‌ها؛ : برادران و خواهرانم! جهان اسلام پیوسته نیازمند رهبری است؛ رهبری متصل و منصوب شرعی و فقهی به معصوم. خوب می‌دانید منزّه‌ترین عالِم دین که جهان را تکان داد و اسلام را احیا کرد، یعنی خمینی بزرگ و پاک ما، را تنها نسخه نجات‌بخش این امت قرار داد؛ لذا چه شما که به‌عنوان شیعه به آن اعتقاد دینی دارید و چه شما که به‌عنوان سنّی اعتقاد عقلی دارید، بدانید [باید] به دور از هرگونه اختلاف، برای نجات اسلام خیمه ولایت را رها نکنید. 🆔@kamalibasirat
: تا میتوانیدبرای دعا کنید که بهترین دعاهاست دربدترین شرایط اجتماعی,اقتصادی پیرو ولی فقیه باشید هیچگاه این سیدمظلوم راتنها نگذارید @basirat_dasht
10.02M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🏴آجرک الله یا بقیة اللّه ▪️امام زمان! تو روضه بخوان... 🏴 شهادت امام عسکری علیه السلام بر مولا صاحب الزمان ارواحنا فدا و دوستان و شیعیانشان تسلیت باد.🏴 علیه_السلام 🆔@kamalibasirat
🌸ای شیعــه را به مهر شما اقتـدارها ✨مـاه رجــب گرفتـه ز تــو اعتبارها 🌸خورشید بر درت یکی از جـان‌نثارها ✨گردنــد دور کـوی تـو لیـل و نهارها 🌸حلول 💖 ✨ (ع) مبارڪ💖 ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 💥پایگاه بنت الهدی حوزه سردار شهید همدانی شهر ایور
🔴 عشق به ولایت و روحیه فرمانبردارى از امام ⭕️ ولایت مدارى و اطاعت پذیرى از ولى امر و امیر لشکر، از ویژگی‌های بارزِ یاران امام زمان است: 💚 امام صادق علیه‌السلام فرمودند: یـاران قائم عجل الله فرجه، دست‌هاى خود را بر زین مرکب حضرت مى‌کشند و با این کار خود، درخواست برکت مى‌نمایند و به دور ایشان حلقه مى‌زنند و در جنگ جسم و جان خود را سپر بـلاى او مى‌کنند و هر فرمانى به آنان بدهد اجابت کرده، انجام مى دهند. 📗بحار الأنوار، ج ۵۲، ص ۳۰۷ اصل و اساس دین ولایت است! اطاعت از ولیّ خدا، رکن اصلی ایمان است؛ کسی که به حجت خدا ایمان دارد، می‌بایست تنها ولایت او را بپذیرد و مطیع او باشد، چه در عصر غیبت چه در عصر ظهور! تنها راه قرارگرفتن در سپاه مهدوی اطاعت مطلق از حضرت و ذوب شدن در ولایت ایشان است؛ شراکت دادن دیگری در ولایت امام، از مصادیق آشکار شرک است؛ حتی ادعای عشق و محبت بدون ولایت مداری و اطاعت محض، معنا ندارد! پایگاه مطهره دشت حوزه شهید باهنر
عزتٺ،شرفٺ،شجاعتٺ‌ بر‌تمامے‌ نقشہ هاےدشمنان‌‌چیره‌میشود!- آنها‌توراکشتند،امّا‌نتوانستند‌بہ‌زانۅ‌درآورند!- چقدراین‌قصه‌آشناسٺ...!- قصہ‌کربلاシ!•• یِـهومِـیومَدمِیگُفت: «چِراشُمـٰاهـٰابِیڪٰارِیـد؟!» مِیگُفتِـیم: «حـٰاجۍ! نِمیبِـینۍاَسلَحہ‌ِدَستِمونِہ؟! مِیگُفـت: «نَہ‌..بِیڪٰارنَبـٰاش! زَبونِت‌بِہ‌ذِڪرِخُدابِچرخہ‌ِپِسَر(: هَمینطورکِہ‌نِشَستِۍهَرڪٰارے کِہ‌مِیڪُنِےذِڪـرهَم‌بِـگو:)» ... ، شادی روح شهدا صلوات...🌷🌷 ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 💥پایگاه بنت الهدی حوزه سردار شهید همدانی 🆔https://eitaa.com/kamalibasirat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
سلام فرمانده نسخه فرزندان شیخ ابراهیم زکزاکی. ببینید چطور کسانی که در گذشته بخاطر رنگ پوستشان برده ی آنگلوساکسون ها، یانکی ها و بلوند های چشم آبی بودند امروز به همت انقلاب اسلامی به اوج شرافت و عزت و درجات معنوی رسیدند آری؛ إِنْ تَنْصُرُوا اللَّهَ يَنْصُرْكُمْ... ان شاءالله 👤مُضطرب  عجل الله 🆔https://eitaa.com/kamalibasirat
🔰 حاج_قاسم در سحرهای ماه رمضان 🔺در ماه مبارک رمضان، هر شب ٢ ساعت قبل از اذان صبح بیدار مي‌شدند و نافله و قرآن و دعای سحر را مي‌خواندند و به سجده طولانی مي‌رفتند و استغفار می‌كردند... ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 🆔️@kamalibasirat
عليه السلام : ✨اِعْلَموا اَنَّهُ لَيْسَ عَلى اَحَدٍ بَعْدَ الْقُرآنِ مِنْ فاقَةٍ، وَ لا لاَِحَدٍ قَبْلَ الْقُرآنِ مِن غِنىً، فَاسْتَشْفوهُ مِن اَدوائكُم وَ اسْتَعينُوا بِهِ عَلى لأَوائِكُم؛ ✴️ بدانيد كه با داشتن قرآن [و آگاهى از آن و عمل به آن]، هيچ كس درمانده نخواهد شد و بدون قرآن، كسى به توانگرى نخواهد رسيد. پس درمان دردهاى خود را در آن بجوييد و در گرفتارى هايتان، از آن يارى بطلبيد. 📗، از خطبه 176 پایگاه مطهره دشت حوزه شهید باهنر 🆔https://eitaa.com/kamalibasirat
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ دختر_شینا فردا صبح موقع خوردن صبحانه، حس بدی داشتم. از پدرم خجالت می ڪشیدم. منی ڪه از بچگی روی پای او یا ڪنار او نشسته و صبحانه خورده بودم، حالا حس می ڪردم فاصله ای عمیق بین من و او ایجاد شده. پدرم توی فڪر بود، سرش را پایین انداخته و بدون اینڪه چیزی بگوید، مشغول خوردن صبحانه اش بود. ڪمی بعد پدرم از خانه بیرون رفت. هنوز چند دقیقه ای نگذشته بود ڪه صدای مادرم را شنیدم. از توی حیاط صدایم می ڪرد: «قدم! بیا آقا صمد آمده.» نفهمیدم چطور پله ها را دو تا یڪی ڪردم و با دمپایی لنگه به لنگه خودم را به حیاط رساندم. صمد لباس سربازی پوشیده بود. ساڪش هم دستش بود. برای اولین بار زودتر از او سلام دادم. خنده اش گرفت. گفت: «خوبی؟!» خوب نبودم. دلم به همین زودی برایش تنگ شده بود. گفت: «من دارم می روم پایگاه. مرخصی هایم تمام شده. فڪر ڪنم تا عروسی دیگر همدیگر را نبینیم. مواظب خودت باش.» گریه ام گرفته بود. وقتی ڪه رفت، تازه متوجه دانه های اشڪی شدم ڪه بی اختیار سُر می خورد روی گونه هایم. صورتم خیس شده بود. بغض ته گلویم را چنگ می زد. دلم نمی خواست ڪسی من را با آن حال و روز ببیند. ادامه دارد...✒️ 🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃 دختر_شینا دویدم توی باغچه. زیر همان درختی ڪه اولین بار بعد از نامزدی دیده بودمش، نشستم و گریه ڪردم. از فردای آن روز، مراسم ویژه قبل از عروسی یڪی پس از دیگری شروع شد؛ مراسم رخت بران، اصلاح عروس و جهازبران. پدرم جهیزیه ام را آماده ڪرده بود. بنده خدا سنگ تمام گذاشته بود. سرویس شش نفره چینی خریده بود، دو دست رختخواب، فرش، چراغ خوراڪ پزی، چرخ خیاطی و وسایل آشپزخانه. یڪ روز فامیل جمع شدند و با شادی جهیزیه ام را بار وانت ڪردند و به خانه پدرشوهرم بردند. جهیزیه ام را داخل یڪ اتاق چیدند. آن اتاق شد اتاق من و صمد. شبی ڪه قرار بود فردایش جشن عروسی برگزار شود، صمد از پایگاه برگشت و تا نیمه های شب چند بار به بهانه های مختلف به خانه ما آمد. فردای آن روز برادرم، ایمان، سراغم آمد. به تازگی وانت قرمز رنگی خریده بود. من را سوار ماشینش ڪرد. زن برادرم، خدیجه، ڪنارم نشست. سرم را پایین انداخته بودم، اما از زیر چادر و تور قرمزی ڪه روی صورتم انداخته بودند، می توانستم بیرون را ببینم. ادامه دارد...✒️