eitaa logo
شهید کمالی
918 دنبال‌کننده
13.4هزار عکس
5.1هزار ویدیو
599 فایل
ارتباط با ادمین: @ENGHLABI60 🔹 امام علی علیه‌السلام: «انسان بصیر، کسی است که به‌درستی شنید و اندیشه کرد؛ پس به‌درستی نگریست و آگاه شد و از عبرت‌ها پند گرفت.» نهج‌البلاغه، خطبه ۱۵۳
مشاهده در ایتا
دانلود
🇮🇷🇵🇸 ﷽ 📝 آذر منصوری: مردم زینت انتخابات نشوند! 🍃🌹🍃 🔻خانم آذر منصوری، از مخالفان انتخابات و دبیر کل حزب اتحاد ملت به تازگی در اظهاراتی در مجمع عمومی این حزب پیرامون انتخابات گفته است: "مردم حق خود می دانند که زینت‌بخش انتخاباتی صوری، بی اثر و فاقد معنی و مفهوم انتخابات نباشند"! 🔹انتظار این بود که مخالفان انتخابات، شهامت بیشتری در ابراز مخالفت خود با صندوق رأی داشته باشند و پشت مفهوم مردم سنگر نگیرند! 🔸چه اینکه بر خلاف مخالفان انتخابات اما مردم می دانند که هم نفس مشارکت در انتخابات و هم "رأی خوب" همواره منشأ اثر است و حتی اگر نامزد مطلوبی هم در انتخابات نباشد لکن رأی دادن به گزینه "نامزد نزدیک" میتواند مسیر تغییرات مد نظر مشارکت کننده را هموار سازد. 🔹نظیر رفتاری که جریان اصلاحات در سال ۹۲ انجام داد و در نبود نامزد مطلوب خود از گزینه نامزد نزدیک یعنی "شیخ حسن روحانی" حمایت کرد و جالب آنکه در آن انتخابات به پیروزی هم دست یافت. 🔸پس همواره و در هر حالتی منشأ اثر است و چپ های تحریمی باید شجاعت بیان دشمنی خود با مردم و نظام اسلامی را داشته باشند و پشت واژه مردم سنگر نگیرند. 🔺️در اینجا همچنین باید این کنایه را خطاب به خانم منصوری و سایر مخالفان انتخابات مطرح کرد که "زینت بودن بهتر از زین بودن است" و مردم باید خودشان انتخابات کنند که قصد دارند در انتخاباتی که ولو به اجزایی از آن انتقاد دارند شرکت کنند یا اینکه با شرکت نکردن؛ برای بانیان آشوب و کسانی که نقشه براندازی نظام اسلامی را کشیده اند نقش نردبان را ایفا کنند!؟ | 🆔https://eitaa.com/kamalibasirat
خامنه_ای_شرح_کوتاهی_بر_فقره‌های_دعای_معروف_ماه_رجب.mp3
7.47M
🔰شرح کوتاهی از رهبر انقلاب بر فقره‌های دعای معروف ماه رجب/ جوانان و خانمها انتهای دعای «یامن ارجوه» را تغییر دهند... 🆔https://eitaa.com/kamalibasirat
🔰سفارش امام زمان علیه‌السلام به شیعیان در خواندن زیارت جامعه يكى از اصحاب امام هادى عليه‏السلام از آن حضرت تقاضا كرد، كلمات فصيحه و بلغيه‏اى را بر او املاء فرمايد كه بتواند بوسيله آنها همه ائمه را زيارت كند. امام هادى عليه‏السلام در پاسخ به اين درخواست، زيارت جامعه كبيره را تعليم فرمودند . در اهميت اين زيارت همين بس كه على الظاهر شخصى كه خدمت ، عجل اللّه‏ فرجه تشرف يافته بود نقل مى‏كند حضرت فرمود: جامعه، جامعه، جامعه. ┄┉┉❈«یا💞مهدی»❈┉┉┄
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدایت شده از استوری قرآن و حدیث
🔹صفحه: 426 💠سوره احزاب: آیات 55 الی 62 @ahlolbait_story
بسم رب المهدی به نیت سلامتی فرج آقا امام زمان ۵شاخه گل صلوات ویک مرتبه آیه امن یجیب میخوانیم روایت دلدادگی ۴۳ 🎬 : سهراب با سر پایین و دست بر سینه وارد حرم شد ، اطراف ضریح تک و توک افرادی به چشم می خورد ، سهراب بدون نگاه کردن به محیط پیرامونش ، جلو رفت ،دست به شبکه های ضریح انداخت و همان جا زانو زد ،سرش را به ضریح مطهر تکیه داد و در دل شروع به حرف زدن با مولایش نمود : سلام امام رضا (ع) ، تو خود مرا به بارگاهت دعوت نمودی که اگر نبود اینچنین ، من هرگز با این بار گناه و روی سیاه ، جسارت ورود به این آستان قدسی را به خود نمی دادم ، اما آقا سید می گفت : اینجا مأمن گنهکاران و پناه بی پناهان ، یاری دهنده ی یاری جویان است ، من گنهکارم ، بی پناهم و یاری خواه....چرا مرا دعوت نمودی و دست رد به سینه ام زدی و هیچ یک از دعاهایم را اجابت نکردید؟ مگر حرمت میهمان و برآورده کردن خواسته اش بر عهده ی میزبان نیست؟ من که از سِرّ کار شما باخبر نیستم ،امّا از گذشته و اعمال خودم خوب خبر دارم ، حکماً دلیل عدم اجابت خواسته هایم و مفتضح شدن احوالاتم ،همان اعمال گناه آلودم بوده است ، پس..‌‌پس...نیت کردم مُحرم حرمت باشم ،تا اشاره ای کوچک نمایی و دنیایم آن شود که شما می خواهی، آنقدر ساکن اینجا می شوم ،تا شما دلتان نرم شود و گوشه چشمی نگاهی به این بنده ی غافل اندازید. سهراب از ظن خود ، با امامش رازها گفت و سپس از جا برخاست . نزدیک ظهر بود و باید برای نماز آماده می شد، عقب عقب به سمت درب حرکت کرد تا دست نماز بگیرد و گوشه ای ترین جای حرم را که از دید زائران کمی پنهان بود ، برای خلوتی که شاید روزها و ماه ها طول می کشید ، برای خود در نظر گرفت. از آن طرف با پایان گرفتن مسابقه ، شور و ولوله ای دیگر در میدان بزرگ خراسان در گرفته بود ، جمعیت معترض به نتیجه ی نا عادلانه ی مسابقه ، هرکس حرفی میزد ، اما فایده ای نداشت ، چون گوشی برای شنیدن نبود و مقامات دربار ،همه جایگاه را ترک کرده بودند. در این شلوغی جمعیت ،گلناز با دو چشم جستجوگرش از زیر روبنده ی حریر سفید رنگش ، در بین سربازان به دنبال شخصی خاص می گشت ، که بالاخره او را در جایی کمی دورتر یافت ، از ترس اینکه او را در بین جمعیت گم کند ،بدون تعلل و با شتاب ،راه را برای خود باز می کرد و به پیش می رفت. ادامه دارد 📝 به قلم :ط_حسینی روایت دلدادگی ۴۴ 🎬 : گلناز خودش را به شکیب رساند و همانطور که نفس نفس می زد گفت : س‌‌...سلام شکیب که گرم گفتگو با مردی دیگر بود ،با شنیدن صدای نازک زنانه ای ، سرش را بالا آورد و تا چشمش به گلناز افتاد ،با اشاره به پشت سرش که کمی خلوت تر بود به راه افتاد و همانطور که همقدم با گلناز شده بود ،با سری پایین و لحنی ملایم گفت : سلام بانوی جوان ، به خدا قسم هر چه که شاهزاده خانم گفته بودند ،مو به مو انجام دادم ، خیلی از دواطلبینی را که میرفتند تا در دام کاووس و بهادرخان ،گرفتار آیند، آگاه کردم ، اصلا نمونه اش همین شیرمرد که برنده شدن حق او بود ،همین «سهراب» را من آگاه کردم ، وگرنه بهادر وکاووس کلکش را همان انتهای قصر می کندند و به نوعی سرش را گرم می کردند تا به مسابقه نرسد. گلناز که با شنیدن نام سهراب هیجان زده شده بود گفت : از ....از این جوان که گفتی نشانی ،چیزی می دانی؟ شکیب که انگار انتظار شنیدن این حرف را نداشت ، سریع نگاهش را از زمین گرفت و به چهره ی گلناز که زیر روبنده اش پنهان بود ،خیره شد و گفت : نشانی سهراب را برای چه می خواهید؟! آن بیچاره که با حیله ی ناجوانمردانه ی بهادرخان از میدان به در شد، جایزه هم که تقدیم بهادرخان کردند ، برای چه.... گلناز که از پرحرفی شکیب حوصله اش سر رفته بود گفت : ببین شکیب ، کمتر حرف بزن و گوش بگیر تا بدانی چه می گویم. غروب نشده ، نشانی این جوان را پیدا می کنی و با دست پر به قصر می آیی ، همان جای همیشگی منتظرت هستم ، اما اینبار شاهزاده خانم هم خودش ،حضور خواهد داشت ، در ضمن اگر چنته ات پر باشد ، پول خوبی نصیبت می شود ، همانطور که تا به حال شده... شکیب که دهانش از تعجب باز مانده بود ،بدون آنکه حرفی بزند ،سرش را تکان داد ‌ گلناز پشت به شکیب کرد تا برود ، ناگاه روی پاشنه ی پا چرخید و درحالیکه انگشتش را جلوی صورت شکیب تکان میداد گفت : اما وای به حالت از این سوال و جوابها و این دیدارها ،کسی بو ببرد، می دانی که آنوقت مرغان آسمان باید به حالت گریه می کنند‌. شکیب که با این تهدید دخترک قصر نشین به خود آمده بود ، خنده ی ریزی کرد و سرش را پایین انداخت و گفت : خیالتان راحت ، شکیب دهانش قرص قرص است ، کی از این زبان درازی ها کرده که حالا بکند و چون جوابی از گلناز نشنید ، سرش را بالا آورد تا عکس العمل گلناز را ببیند که متوجه شد ، این دخترک زیبا در حال دور شدن از اوست...
شکیب بشکنی زد و همانطور که سرخوش از سکه هایی که قراربود نصیبش شود ، به طرفی میرفت ،با خود زمزمه کرد : تو کیستی سهراب؟! درست است که نامت به عنوان برنده اعلام نشد و پولی نصیبت نشد ، اما وجودت برکت است ، از وقتی دیدمت ،مدام سکه هست که به جیب شکیب می ریزد‌.‌.. ادامه دارد.... 📝 به قلم : ط_حسینی
🌹 اثر خواندن دعای فرج در قنوت 🌹 1⃣ - این دعا ثواب کسی است که با پیامبر(ص) شهید شده را دارد . 2⃣ - ثواب کسی که زیر پرچم حضرت قائم(عج) شهید شده را دارد . 3⃣ - ثواب احسان به مولای ما حضرت صاحب الزمان (عج) را دارد . 4⃣ - در این دعا ثواب گرامی داشتن عالم هست 5⃣ - پاداش گرامی داشتن شخص کریم را دارد 6⃣ - در میان گروه ائمه(ع) محشور می شود . 7⃣ - درجات او در بهشت بالا می رود . 8⃣ - به بالاترین درجات شهدای روز قیامت نائل می شود 9⃣ - از بدی حساب در روز قیامت در امان می ماند . 0⃣1⃣ - و رستگاری به سبب شفاعت حضرت فاطمه زهرا (س) را در پی دارد . ❤️ اللهم عجل لولیک الفرج ❤️