نردبان بهشت
🔥 #گناه_شناسی 5 به نام خدا سلام ب همگی...امیدوارم ک خوب باشید😊 ❗️من درمورد ناامیدی و قنوط(ناامیدی
🔥
#گناه_شناسی 6
سلام
قبل از اینکه بحث رو شروع کنم یه نکته بگم👌
ببینید بچه ها من میخوام شما رو با گناهان کبیره آشنا کنم،در واقع من دارم یه دیدگاه کلی در مورد گناهان کبیره ب شما میدم...پس اگه سوالی براتون پیش اومد یا یه جایی حرفای منو خوب متوجه نشدین حتما خودتون درموردش مطلب بخونین و از کسایی ک میدونن سوال کنین...آخه من خودم تازه دارم با گناهان کبیره آشنا میشم.😊
خب بریم سراغ بحث امروز...
❗️پنجمین گناه کبیره آدم کشیه ک خدا صریحا ب اون وعده عذاب داده.
♨️اگه کسی یه نفر رو بکشه،بدون اینکه اون کسی رو کشته باشه یا فسادی کرده باشه،مثل اینه ک همه مردم رو کشته...😰
و عذابش با کشتن همه مردم برابره😱
و اگه کسی ک مجازاتش اعدامه، رضایت بدن و اون اعدام نشه...و یا کسی جلوی قتلی بگیره،مثل اینه ک باعث زندگی همه مردمان شده باشه...ثواب هچین کاری براش مینویسن❤️
❌اگه کسی کوچکترین نقش در کشتن یکی داشته باشه...مثلا حتی با گفتن یه کلمه یکی رو تحریک ب کشتن یه نفر کنه،خونش ب گردن اونم هست.😰
⭕️آدم کشی کوچیک و بزرگ نداره..اینکه یه بچه کوچیک بکشی یا یه آدم بزرگ فرق نداره مهم اینه ک کشتی.
⭕️سقط جنین هم حرامه..
مثلا اینکه یه مادری عمدا دارویی بخوره،یا کاری کنه که بچه سقط کنه،قاتله😠
حتی از بین بردن نطفه در رحم حرامه👌
اگه مادری بمیره ولی بچه تو شکم مادرش زنده باشه ولی این وسط بخاطر وقت تلف کردن یه نفر بچه بمیره،این وقت تلف کردن حرامه و اون کسی ک بر اثر این وقت تلف کردنش بچه مرده،دیه بر اون واجبه😞
‼️فرقی نمیکنه اینکه کسی خودشو بکشه یا اینکه یکی دیگه رو بکشه..جفتشون همون عذابو دارن.🔥😱
اینکه با چی خودکشی میکنن فرقی نمیکنه...
یکی تا شکست عشقی میخوره بدو بدو میره رگ خودشو میزنه😏
یکی خودشو از یه جای بلند پرت میکنه..😯
یکی غذا نمیخوره تا بمیره☹️
یه عده ای وقتی مریض میشن دکتر نمیرن تا جونشون دربیاد😏
ب هر روشی خودکشی کنن مهم نیست،مهم اینه ک خودکشی کرده...🙁
یه نکته مهم:
⁉️این بدن دست ما امانته،ما حق نداریم ب این بدن کوچکترین آسیبی بزنیم...
همین بدن اون دنیا از ما شکایت میکنه👌
❌انواع قتل:
قتل عمد👈ب قصد کشتن یکی کاری رو انجام دادن،و شخص بخاطر اون کار بمیره...مثلا راه نفس یکی رو بگیره تا بمیره😔
قتل شبه عمد👈قصد کشتن نداشته ولی کاری رو انجام داده ک طرف مرده....مثلا با یه نفر بحثش میشه اونو میگیره میزنه،ولی نمیخواسته اونو بکشه اما اون بخاطر ضربه هایی ک بهش میزنه میمیره😢
خطای محض👈مثلا طرف تو خیابون با ماشین داره راه خودشو میره یه نفر یهو جلوش ظاهر میشه اینم میزنه و....خدا رحمتش کنه😔
🔴حالا یه نفر ک قاتله چطوری باید توبه کنه:
اگه کسی رو عمدا کشته و بخواد توبه کنه باید خودشو ب خونواده مقتول معرفی کنه...اونا هم اختیار دارن قصاص کنن..یا اینکه دیه بگیرن یا ببخشن
خب حالا اگه قصاص نکردن بر قاتل سه چیز واجبه👌
1-آزاد کردن بنده
2-سیر کردن شصت نفر فقیر
3-شصت روز پشت سر هم روزه بگیره
این سه تا کار ک گفتم👆 برا قتل عمد بود.
اگه قتل خطائی یا شبه عمد بود،ولی دم نمیتونن قصاص کنن و فقط میتونن دیه بگیرن یا ببخشن..
کفاره این نوع قتل:
اینه ک بنده آزاد کنه...اگه نشد شصت روز پشت سر هم روزه بگیره..و اگه نشد شصت مسکین رو طعام بده👌
📗منبع حرفام
کتاب گناهان کبیره شهید دستغیب
❤️به امید ظهور آقا امام زمان ک صد البته وقتش نزدیکه❤️
#قتل
🔅🔅🔅🔅🔅🔅🔅🔅
💭کانال نردبان بهشت 👇
@dadashreza
http://eitaa.com/joinchat/2531000340Cef121ea16b
🌸🌿قراره هر صبح🌿🌸
🔅هرصبح سه مرتبه بگو :
🌴صَلَّی اللّهُ عَلیکَ یا اَباعَبدِاللّه 🌴
(درود خدا بر تو یا ابا عبدالله)
تا ثواب زیارت سیدالشهداء از راه دور
برات ثبت بشه ان شاءالله💕
@kanale_behesht
🌸🌼🌸🌼🌸🌼🌸🌼
#دعای_عهد
متن دعای عهد
🌸اَللَّـهُمَّ رَبَّ النُّورِ الْعَظيمِ، وَرَبَّ الْكُرْسِيِّ الرَّفيعِ، وَرَبَّ الْبَحْرِ الْمَسْجُورِ، وَمُنْزِلَ التَّوْراةِ وَالاِْنْجيلِ وَالزَّبُورِ، وَرَبَّ الظِّلِّ وَالْحَرُورِ، وَمُنْزِلَ الْقُرْآنِ الْعَظيمِ، وَرَبَّ الْمَلائِكَةِ الْمُقَرَّبينَ وَالاَْنْبِيآءِ وَالْمُرْسَلينَ،
🌼اَللَّـهُمَّ اِنّي اَسْئَلُكَ بِوَجْهِكَ الْكَريمِ، وَبِنُورِ وَجْهِكَ الْمُنيرِ، وَمُلْكِكَ الْقَديمِ، يا حَيُّ يا قَيُّومُ، اَسْئَلُكَ بِاسْمِكَ الَّذي اَشْرَقَتْ بِهِ السَّمواتُ وَالاَْرَضُونَ، وَبِاسْمِكَ الَّذي يَصْلَحُ بِهِ الاَْوَّلُونَ وَالاْخِرُونَ، يا حَيّاً قَبْلَ كُلِّ حَيٍّ وَيا حَيّاً بَعْدَ كُلِّ حَيٍّ، وَيا حَيّاً حينَ لا حَيَّ ،يا مُحْيِيَ الْمَوْتي وَمُميتَ الاَْحْيآءِ، يا حَيُّ لا اِلـهَ اِلاّ اَنْتَ،
🌸اَللَّـهُمَّ بَلِّغْ مَوْلانَا الاِْمامَ الْهادِيَ الْمَهْدِيَّ الْقآئِمَ بِاَمْرِكَ، صَلَواتُ اللهِ عَلَيْهِ و عَلي ابآئِهِ الطّاهِرينَ، عَنْ جَميعِ الْمُؤْمِنينَ وَالْمُؤْمِناتِ في مَشارِقِ الاَْرْضِ وَمَغارِبِها، سَهْلِها وَجَبَلِها وَبَرِّها وَبَحْرِها، وَعَنّي وَعَنْ والِدَيَّ مِنَ الصَّلَواتِ زِنَةَ عَرْشِ اللهِ، وَمِدادَ كَلِماتِهِ، وَما اَحْصاهُ عِلْمُهُ وَاَحاطَ بِهِ كِتابُهُ، اَللَّـهُمَّ اِنّي اُجَدِّدُ لَهُ في صَبيحَةِ يَوْمي هذا وَما عِشْتُ مِنْ اَيّامي، عَهْداً وَعَقْداً وَبَيْعَةً لَهُ في عُنُقي، لا اَحُولُ عَنْها وَلا اَزُولُ اَبَداً،
🌼اَللَّـهُمَّ اجْعَلْني مِنْ اَنْصارِهِ وَاَعْوانِهِ، وَالذّابّينَ عَنْهُ، وَالْمُسارِعينَ اِلَيْهِ في قَضآءِ حَوآئِجِهِ، وَالْمُمْتَثِلينَ لاَِوامِرِهِ، وَالْمُحامينَ عَنْهُ، وَالسّابِقينَ اِلي اِرادَتِهِ وَالْمُسْتَشْهَدينَ بَيْنَ يَدَيْهِ، اَللَّـهُمَّ اِنْ حالَ بَيْني وَبَيْنَهُ الْمَوْتُ الَّذي جَعَلْتَهُ عَلي عِبادِكَ حَتْماً مَقْضِيّاً، فَاَخْرِجْني مِنْ قَبْري مُؤْتَزِراً كَفَني، شاهِراً سَيْفي، مُجَرِّداً قَناتي، مُلَبِّياً دَعْوَةَ الدّاعي فِي الْحاضِرِ وَالْبادي،
🌸اَللَّـهُمَّ اَرِنيِ الطَّلْعَةَ الرَّشيدَةَ، وَالْغُرَّةَ الْحَميدَةَ، وَاكْحَلْ ناظِري بِنَظْرَة منِّي اِلَيْهِ، وَعَجِّلْ فَرَجَهُ، وَسَهِّلْ مَخْرَجَهُ، وَاَوْسِعْ مَنْهَجَهُ، وَاسْلُكْ بي مَحَجَّتَهُ وَاَنْفِذْ اَمْرَهُ، وَاشْدُدْ اَزْرَهُ، وَاعْمُرِ اللّـهُمَّ بِهِ بِلادَكَ، وَاَحْيِ بِهِ عِبادَكَ، فَاِنَّكَ قُلْتَ وَقَوْلُكَ الْحَقُّ، ظَهَرَ الْفَسادُ فِي الْبَرِّ وَالْبَحْرِ بِما كَسَبَتْ اَيْدِي النّاسِ، فَاَظْهِرِ الّلهُمَّ لَنا وَلِيَّكَ وَابْنَ بِنْتِ نَبِيِّكَ الْمُسَمّي بِاسْمِ رَسُولِكَ، حَتّي لا يَظْفَرَ بِشَيْء مِنَ الْباطِلِ اِلاّ مَزَّقَهُ، وَيُحِقَّ الْحَقَّ وَيُحَقِّقَهُ، وَاجْعَلْهُ
🌸اَللَّـهُمَّ مَفْزَعاً لِمَظْلُومِ عِبادِكَ، وَناصِراً لِمَنْ لا يَجِدُ لَهُ ناصِراً غَيْرَكَ، وَمُجَدِّداً لِما عُطِّلَ مِنْ اَحْكامِ كِتابِكَ، وَمُشَيِّداً لِما وَرَدَ مِنْ اَعْلامِ دينِكَ، وَسُنَنِ نَبِيِّكَ صَلَّي اللهُ عَلَيْهِ وَآلِهِ، وَاجْعَلْهُ اَللَّـهُمَّ مِمَّنْ حَصَّنْتَهُ مِن بَاْسِ الْمُعْتَدينَ اَللَّـهُمَّ وَسُرَّ نَبِيَّكَ مُحَمَّداً صَلَّي اللهُ عَلَيْهِ وَآلِهِ بِرُؤْيَتِهِ، وَمَنْ تَبِعَهُ عَلي دَعْوَتِهِ، وَارْحَمِ اسْتِكانَتَنا بَعْدَهُ،
🌼اَللَّـهُمَّ اكْشِفْ هذِهِ الْغُمَّةَ عَنْ هذِهِ الاُْمَّةِ بِحُضُورِهِ، وَعَجِّلْ لَنا ظُهُورَهُ، اِنَّهُمْ يَرَوْنَهُ بَعيداً وَنَريهُ قَريباً بِرَحْمَتِـكَ يـا اَرْحَمَ الرّاحِمينَ.
👈پس #سه مرتبه #دست_بر_ران راست خود مي زني و در هر مرتبه مي گويي:
💖 «اَلْعَجَلَ الْعَجَلَ يا مَوْلايَ يا صاحِبَ الزَّمانِ»
🔅🔅🔅🔅🔅
از حضرت صادق(عليه السلام) منقول است كه هركه چهل صباح اين عهد را بخواند از ياوران قائم ما باشد و اگر پيش از ظهور آن حضرت بميرد خدا او را از قبر بيرون آورد كه در خدمت آن حضرت باشد و حقّ تعالي به هر كلمه هزار حسنه او را كرامت فرمايد و هزار گناه از او محو كند
『💕』 @kanale_behesht
ازامروز شروع میکنم....
اه نشدکه فرداحتماشروع میکنم....
بازم نشد امروز فردادیگه قول میدم..
واینگونه نمازرابه #فرداموکول میکنیم😔
نردبان بهشت
. چله #توکل_و_امید 🌿 روز بیستم سلام امروز نمازامون رو اول وقت میخونیم👌 نق نق و حرف منفی نمیزنی
.
چله #توکل_و_امید
🌿روز بیست و یکم
سلام رفیق خدا.
بیا امروز به مهربونی خدا فکر کنیم
کجاها ما کم گذاشتیم ولی اون هوامونو داشت؟
کجاها کج رفتیم اما باز دستمونو رها نکرد؟
امروز
هواشو داشته باشیم...
سر وقت بریم سرقرارمون! بعد اذان ...
هرکار که میکنیم رضایت خدا رو تو اولویت بزاریم.
حرف زدنا... برخوردا... ارتباطا...
دست گیر بنده هاش باشیم❤️
خدا به همراهت🌹
@kanale_behesht
🔻
نگـران حرف مردم نباش ❗️
خـدا پرونده ای را که مردم می نویسند
نـمی خواند....😊
🔻
http://eitaa.com/joinchat/3852599316Cdf14959cb5
نردبان بهشت
#من_میترا_نیستم 🎊 #قسمت_سی_و_سوم وقتی سوار لنج شدم تازه جای خالی مینا و مهری پیدا شد سفر قبل همه
.
#من_میترا_نیستم 🎊
#قسمت_سی_و_چهارم
خانواده حمید مثل ما جنگ زده بودند و حال ما را میفهمیدند آنها خیلی به ما محبت می کردند وما خیلی خجالت میکشیدم
دلم نمی خواست سر سیاه زمستان و سرما مزاحم دیگران بشوم. مزاحم کسانی که مثل خود ما امکانات کمی داشتند که فقط برای خودشان بس بود.
اما چارهای نداشتیم بیشتر از یک هفته مهمان مادر حمید بودیم با اینکه ما هیچ نسبت فامیلی نداشتیم ولی واقعا به ما احترام می گذاشتند و محبت کردند.
شهلا و زینب در خانه حمید یوسفیان رویِ غذا خوردن نداشتند ما در خانه خودمان سَر سفره با نامحرم نمی نشستیم.
زینب و شهلا سر سفره خودشان را جمع می کردند و رودرواسی داشتند مدتی بعد به خانه جدید مان رفتیم و بعد از چند سال دوباره گرفتار مستاجری شدیم.
در اصفهان مثل سال های اول زندگی دوباره باید کنار صاحبخانه زندگی میکردیم در زمین های اطراف محله دستگرد خیار و گوجه و بادمجان کاشته بودند و دور تا دور زمین ها درخت های بلند توت بود.
حیاط خانه اجارهای ما پوشیده از سنگ و ریگ بود فقط یک شیر آب داخل حوض کوچکی در وسط حیاط قرار داشت که ما در همان حوض ظرفهایمان رامی شستیم.
خانه، آشپزخانه و حمام نداشت داخل پارکینگ آشپزی میکردم و بچهها را هفته ای یکی دو بار به حمام عمومی شهر می بردم.
چند روز به آخر سال و عید نوروز مانده بود زینب میگفت: ما عید نداریم شهرمان در محاصره عراقی ها است این همه شهید دادیم خیلی از مردم عزادارند حتی خواهر و برادرمان هم در جبهه اند.
بعد از جاگیر شدن در خانه جدید زینب و شهلا شهرام را در مدرسه ثبت نام کردم دوست نداشتم بچهها از درس و مشق عقب بمانند.
البته شش ماه از سال گذشته بود ولی نمی توانستیم دست روی دست بگذاریم و سه ماه آخر سال را از دست بدهیم بچه ها باید همه تلاش خودشان را می کردند که در چندماه، کارِ یک سال را انجام دهند و قبول شوند.
از طرفی می دانستم که با رفتن آنها به مدرسه شرایط جدید برایشان عادی می شود و کم کم به زندگی جدید عادت می کنند 🌸
#من_میترا_نیستم 🎊
#قسمت_سی_و_پنجم🦋
چند روز پیش از عید، مهران که نگران وضع ما بود اسباب و اثاثیه خانه را به ماهشهر برد و از آنجا به چهل توت دست گردآورد.
فقط تلویزیون و مبل بزرگ را نتوانست با خودش بیاورد برای اینکه حوصله بچه ها سر نرود از اصفهان یک تلویزیون کوچک خرید تا آنها سرگرم شوند.
مهران کارمند آموزش و پرورش بود ولی از اول جنگ در لباس نیروهای بسیج از شهر دفاع میکرد مهران پسر بزرگم بود خیلی در حق من و خواهر و برادرهایش دلسوز بود.
همه سعی میکردیم با شرایط جدید مان کنار بیاییم زینب به مدرسه راهنمایی نجمه رفت و راحت تر از همه ما شرایط را پذیرفت بلافاصله بعد از شروع درس در مدرسه فعالیتهایش را از سرگرفت.
گروه نمایش راه انداخت و با دخترهای مدرسه تئاتر بازی میکرد برای درسش هم خیلی زحمت میکشید.
در طول سه ماه خودش را به بقیه رساند و در خردادماه مدرک سوم راهنمایی اش را گرفت. شهلا و زینب با هم مدرسه میرفتند.
زینب همیشه در راه مدرسه آب انجیر میخرید و می خورد خیلی آب انجیر دوست داشت.
در مدرسه زینب دوتا دختر که سالها با هم دوست صمیمی بودند در آن زمان با هم قهر کرده بودند.
زینب که نسبت به هیچ چیز بی تفاوت نبود با نامه نگاری آن دو را به هم نزدیک کرد و بالاخره آشتی داد.
او کمتر از سه ماه در آن مدرسه بود ولی هم شاگردی هایش علاقه ی زیادی به او داشتند.
در همسایگی ما در اصفهان دختری هم سن و سال زینب زندگی میکرد که خیلی دوست داشت قرآن خواندن یاد بگیرد.
زینب از او دعوت کرد که هر روز بعد از ظهر خانه ما بیاید زینب روزی یک ساعت با او تمرین روان خوانی قرآن می کرد.
بعد از چند ماه آن دختر روان خوانی را یاد گرفت همسایه ما باغ بزرگی در آن محله داشت.
آن دختر برای تشکر از زحمت های زینب یک تشت پر از خیار و گوجه و بادمجان و سبزی برای ما آورد آن روز من و مادرم خیلی ذوق کردیم زینب با محبت هایش همه ما را به طرف خود جذب میکرد و مایه خیر و برکت خانه ما بود.
شش ماه در محله دستگرد ماندیم وقتی آخر سال برای گرفتن کارنامه زینب به مدرسه رفتم مدیر مدرسه از او تعریف کرد یکی از معلمها ایشان جا بود به من گفت دختر خیلی مومنه افتخاری بالاتر از این برای یک مادر نیست که بچههایش باعث سربلندی اش باشند.
خدا را شکر کردم که زینب و خواهر و برادرهایش همیشه باعث سرافرازی من بودند.
.
از کارهای لغو و بیهوده ت بزن
جایگزینشو بذار دعا خوندن...یه صفحه قران خوندن
حتی اگه گناه هم کردی
نماز و واجباتتو که به هیچوقت ترک نکن
توصیه میکنم مستحباتو هم ترک نکن
چون یه جایی یه مکانی دستتو میگیره تا گناه نکنی
اینکه تو دنیای مجازی کلاسی ثبت نام میکنیم و بعد پولش رو نمیدیم این زرنگی نیست اسمش #حق_الناس هست
✅حواسمون به اعمالمون باشه
اگه ادم فراموشکاری هستیم حتما جایی یادداشت کنیم تا اگر دینی گردنمون هست ادا کنیم حتی اگه ۱۰۰۰ تومن باشه
میدونی نتیجه این بدقولی ها چیه ؟،
اینکه آدم های خیر خواه به ما اعتماد میکنن و این حرکت ناپسندمون چیزی جز بی اعتمادی نمیاره و حق کسایی رو که شایسته و لایق هستن تا بهشون فرصتی داده بشه تا بعدا پول رو واریز کنن رو ازشون میگیریم 😕😕😕
این حق الناس نیست ،، ؟؟
پول ندادن یه طرف
چرا باعث میشیم مردم بدبین بشن؟ ،
این کار فقط یه گناه به حساب نمیاد
حواست هست ؟؟؟؟؟؟
نردبان بهشت
🔥 #گناه_شناسی 6 سلام قبل از اینکه بحث رو شروع کنم یه نکته بگم👌 ببینید بچه ها من میخوام شما رو با گن
#گناه_شناسی 7
ب نام خدا
سلام دوستان
❗️بچه ها درمورد حق پدر و مادر چقد میدونید؟؟؟؟
اول یه سخن از پیامبر(ص)بگم👈کسی ک پدر و مادرش رو ب خشم بیاره خدا رو ب خشم آورده.
🔆کسی ک پدر و مادرش از اون راضی باشن،خدا هم ازش راضیه...
⭕️کسی ک ب پدر و مادرش محبت میکنه در بهشت از انبیاء یه درجه پایین تره😍
حتی نیکی ب والدین کفاره گناهان ما میشه👌
اگه کسی ب پدر و مادرش با محبت نگاه کنه،با هر نگاه براش ثواب یک حج نوشته میشه...❤️
💢بعضیا خیلی با پدر و مادرشون بد برخورد میکنن...انقد اذیتشون میکنن ک عاق والدین میشن😞
کسی ک پدر و مادرش اونو عاق میکنن آمرزیده نمیشه😰
امام صادق(ع)👈ملعونه کسی ک پدر و مادرشو بزنه وکسی ک آزار ب اونها برسونه.
‼️کسی ک عاق والدین میشه حتی نمازشم قبول نیست.😢
❌یکی از آثار عاق والدین اینه ک شخص عاقبت ب شر میشه...بی ایمان از دنیا میره و همیشه در عذابه😣
اذیت کردن پدر و مادر حرامه...و محبت کردن و احترام گذاشتن بهشون واجبه..👌
‼️وقتی پیر شدن و ب کمک ما نیاز داشتن نباید کوتاهی کنیم و بگیم وااااای من خودم صدتا بدبختی دارم😒
من نمیرسم....10تا بچه داره مگه همش من باید بهشون برسم😏
ما حق نداریم ب اونا بد نگاه کنیم دیگه چ برسه بخوایم بهشون این حرفا بزنیم...
وقتی بچه بودی و فقط بلد بودی خودتو کثیف کنی یادت نیست...😏
کی بهت غذا داد...کی بهت حرف زدن یاد داد....کی دستتو گرفت تا یاد بگیری چطوری راه بری!!!
وقتی مریض میشدی کی شب تا صبح بالا سرت بود؟؟؟؟؟
کسی ک این کارا رو برا تو کرده الان خودش پیر شده😔
الان تو باید بهش کمک کنی...نه اینکه بگی نمیتونم ،حق نداری صداتو بالا ببری و داد بزنی....😡
اگه میگی تو بچگی از مامان بابات محبت ندیدی و الانم ک اونا بهت نیاز دارن تو تنهاشون میذاری...باید بگم ک بازم حق هچین کاری نداری...
❗️بذار یه نکته مهم بگم:
حتی اگه پدر و مادرمون کافرم باشن واجبه ک با اونا خوب رفتار کنیم..بهشون محبت کنیم...
❗️ما باید از پدر و مادرمون اطاعت کنیم👌
البته تا جایی ک حرفاشون خلاف حرف خدا نباشه....مثلا اگه مامان یا بابا ب ما گفتن ک نباید نماز بخونی...نباید روزه بری..ما ازشون اطاعت نمیکنیم ولی باید احترامشون نگه داریم..
اما در مستحبات،مکروهات،مباحات و..اگه ببینید ک انجام این کار باعث ناراحتی اونا میشه...انجام اون کار حرامه و گناه کبیره هست😐
⭕️بچه ها حق پدر و مادر حتی بعد مرگشون هم ب گردن ما هست...
اگه کسی بعد اینکه پدر و مادرش از دنیا رفتن دیگه اونا رو فراموش کنه عاق والدین محسوب میشه،حتی اگه زمان زنده بودنشون بهشون محبت کرده باشن و حقشونو ادا کرده باشن😨
کسایی ک پدر یا مادرشون از دنیا رفتن باید برن سر خاکشون...براشون صدقه بدن...اگه نماز قضایی دارن بخونن...
اگه بدهی دارن بپردازن...ب وصیتی ک کردن عمل کنن👌
❓از پیامبر(ص)پرسیدن حق پدر و مادر چیه؟؟؟؟
حق پدر👈از اون اطاعت کنی تا زنده است.
حق مادر👈اگر ب عدد ریگ های بیابان و قطره های باران در خدمت مادر باایستد معادل یک روز ک در شکم او بوده،نخواهد بود👌
❗️توجه ❗️توجه
مادر ب نیکی سزاوار تر است.❤️
وقتی داریم نماز مستحبی میخونیم اگه بابا باهات کار داشت نمازتو قطع نکن ولی اگه مامان باهات کار داشت نمازتو قطع کن😉
⭕️اگه وقت اذون باشه و مامان و بابا بگن برو فلان کارو بکن،باید کاری ک اونا گفتن انجام بدیم.....چون نماز اول وقت مستحبه ولی اطاعت از والدین واجبه
🔴راستی بچه ها میدونستین پیامبر و اهلبیت پدران روحانی ما هستن؟!🤔
پدر و مادر ما درواقع ما رو ب این دنیا آوردن اما پیامبر و اهلبیت باعث سعادت حقیقی و رسیدن ما ب کمال هستن...
پس اطاعت از اونا بر پدر و مادرمون اولویت داره👌
❌یکی از گناهانی ک خدا تو همین دنیا غذاب اونو میده عاق والدینه.
✅محبت ب پدر ومادر باعث طول عمر..زیادی مال و آبرو میشه...
💢خب دیگه بریم ببینیم حق ما بر پدر و مادر چیه؟؟؟ما هم یه حقی داریم دیگه😌
پدر مادرا نباید الکی از بچه ها ایراد بگیرن و همش اونا رو سرزنش و تحقیر کنن😒
نباید اونا رو از محبت محروم کنن☹️
باید بچه ها رو ب انجام واجبات نشویق کنن👏
از زمانی ک بچه ب دنیا میاد تا وقتی ک خودش بتونه کار کنه و مستقل باشه بر پدر واجبه ک هزینه لباس...خوراک....بده.🙂
دختر هم تا وقتی ک ازدواج نکرده یا تا وقتی ک خودش درآمد نداشته باشه بابا باید دست ب جیب باشه😊🙃
باید وقتی پسر ب سن بلوغ رسید براش شرایط ازدواج فراهم کنن👰👦
نباید الکی جلوی ازدواج دخترشون بگیرن🙁💍
اگه قولی دادن عمل کنن👌
❗️پدر مادرا بچه هاتونو ببوسین😘
آخه با هر بوسی ک میکنین درجه ای تو بهشت دارین😘
❗️این نکته آخری خیلی مهمه دقت کنید لطفا...
محبت ب دختر بیشتر سفارش شده تا پسر😊ب خصوص اگه اون دختر اسمش فاطمه باشه(اینو تازه فهمیدم😌)
📗گناهان کبیره شهید دستغیب
❤️به امید ظهور آقا امام زمان ک صد البته وقتش نزدیکه❤️
#حق_والدین
@kanale_behesht
من معتقدم ...
خلقت من علت داشت
من زاده شدم تا
به فدایت گردم ...
#یاایهاالعزیزصاحب_جانم
نردبان بهشت
. چله #توکل_و_امید 🌿روز بیست و یکم سلام رفیق خدا. بیا امروز به مهربونی خدا فکر کنیم کجاها ما کم
.
چله #توکل_و_امید
✅روز بیست و دوم
فقط
لبخــند بزن
و دور شـــــو🚶
از همه اونهایی که میگن نمی تونی!!
هر زمین خوردنی مصیبت نیست؛
خیلی از افتادن ها یه خوبی پنهون داره 💯
{چه بسا چيزي را دوست نميداريد
و آن براي شما نيك باشد}
📖سوره بقره : آیه ۲۱
@kanale_behesht
🦋
#حسن_ظن_به_خدا
استاد فاطمی نیا:
درقاموس خدا واهل بيت (ع) ، "تاحالا كجابودي؟" وجودندارد!
هرزمان توبه كنيم و بازگرديم ، ما را راه ميدهند.
پيغمبراكرم (ص) سوگندي يادكرده است كه اين سوگند در منطقه اسم اعظم است؛هرموقع عبارت "الله لا اله الا هو" آمد يعني منطقه ي اسم اعظم است، اگر مطلب به اين سادگي بود كه حضرت قسم به اين بزرگي نميخوردند!
پيامبراكرم(ص) فرمودند:" ولله الذي لا اله الا هو، هربنده اي كه گمانش را به خدا نيكو كند، خداوند طبق همان گمان با او رفتار ميكند."
#حسن_ظن داشته باشيد به خدا!
يقين بدانيد وقتي توبه ميكنيد، خداوند شما را ميبخشد.
@kanale_behesht
۵ روز دیگه وارد ماه پربرکت رجب خواهیم شد 😍😍
اگه تا حالا تو خودسازی کم گذاشتی قدم مثبت بر نداشتی
اصلا نگران نباش تو ماه رجب جبران کن 💪💪💪
تو میتونی .اصلا به احساسات منفی گوش نده که شیطان هر لحظه در کمینه تا تو رشد نکنی
تو بهترینی تو اشرف مخلوقاتی 👏😍
نردبان بهشت
#من_میترا_نیستم 🎊 #قسمت_سی_و_پنجم🦋 چند روز پیش از عید، مهران که نگران وضع ما بود اسباب و اثاثیه
.
#من_میترا_نیستم 🎊
#قسمت_سی_و_ششم🦋
حمید یوسفیان در خرداد سال ۶۰ شهید شد. جنازه او را به اصفهان آوردن و در تکه شهدا دفن کردند.
شهادت حمید خیلی دلم را سوزاند اگر حمید و خانوادهاش به ما کمک نمیکردند معلوم نبود که سرنوشت من و بچه هایم چه می شد.
ما در مراسم تشییع جنازه حمید شرکت کردیم و کنار مادرش بودیم ولی زینب آن روز امتحان داشت و نتوانست به تشییع جنازه بیاید اما به من و مادربزرگش خیلی سفارش کرد و گفت شما حتما شرکت کنید.
بعد از امتحانات خرداد هم با شهلا سر قبر حمید یوسفیان رفتند مادر حمید چند روز بعد از شهادت پسرش خواب دید که شهیدی آمده و صندوق صندوق میوه روی قبر حمید گذاشته است.
مادر حمید می گفت توی خواب این شهید را خوب میشناختم انگار خیلی با ما آشنا بود.
من و بچه ها مرتب برای شرکت در دعای کمیل و زیارت عاشورا به تکه شهدا می رفتیم زینب علاقه زیادی به شهدا داشت.
هر بار که برای تشیع آنها به گلزار شهدای اصفهان می رفت مقداری از خاک قبور شهدا را میآورد و تبرکی نگه میداشت زینب هفت میوه درخت کاج و هفت تا خاک تبرکی شهدا را در بین وسایلش گذاشته بود.
هنوز در محله دستگرد بودیم که یک روز همراه زینب برای زیارت به تکه شهدا رفتیم زینب مرا سر قبر زهره بنیانیان از شهدای انقلاب برد و گفت مامان نگاه کن فقط مردا شهید نمیشن زنها هم شهید میشن.
زینب همیشه ساعت ها سر قبر زهره بنیانیان مینشست و قرآن میخوانم ماه آخر که در محله دستگرد بودیم مینا و مهری همراه مهران پیش ما آمدند.
دخترها راضی به آمدن نمیشدند میترسیدند برادرشان برای خارج کردن آنها از آبادان نقشه کشیده باشد اما مهران قول داد آنها را به آبادان برگرداند.
همزمان با آمدن بچه ها بابای مهربانم از ماهشهر به اصفهان آمد او تصمیم گرفت خانه ای در اصفهان بخرد.
شرکت نفت برای خرید خانه وام میداد این موقعیت خوبی بود که از مستاجری رها شویم.
بابای مهران قصد داشت که با وام در شاهین شهر اصفهان خانه بخرد تعداد زیادی از کارگرهای بازنشسته شرکت نفت خوزستان در آنجا خانه خریده بودند
#من_میترا_نیستم 🎊
#قسمت_سی_و_هفتم
مینا و مهدی برای پیدا کردن خانه همراه پدرشان به شاهین شهر رفتند بچهها محیط غیرمذهبی آنجا را که دیدند با خرید خانه در آنجا مخالفت کردند.
شاهین شهر ۲۰ کیلومتر با اصفهان فاصله داشت و محیطش بسیار باز بود طوری که دخترها توی کوچه و خیابان بدون حجاب دوچرخهسواری میکردند.
جعفر به خاطر هم کارهای شرکت نفتی و همشهری های جنوبی به خرید خانه در شاهین شهر تمایل داشت. مخالفت بچه ها هم تاثیری در تصمیمش نداشت.
بچه ها بعد از تمام شدن ماه مرخصی شان به آبادان برگشتند. جعفر و من چند روز برای انجام کارهای اداری و قانونی وام به تهران رفتیم و مادرم پیش بچه ها بود.
بعد از برگشتن از تهران بابای بچهها خیلی سریع یک خانه ۲۰۰ متری در خیابان سعدی، فرعی ۷ خرید و ما از محله دستگرد اصفهان به شاهین شهر اثاث کشی کردیم.
بیشتر مردم شاهینشهر مهاجر بودند شرکت نفتی ها بعد از سالها کار در مناطق گرم از مسجدسلیمان و امیدیه و اهواز برای دوره بازنشستگی به آنجا مهاجرت میکردند.
تعدادی از جنگ زده های خرمشهری و آبادانی هم بعد از جنگ به شاهین شهر رفتند.
ظاهرش خوب و تمیز بود خیابان کشی های مرتب و فضای سبز قشنگی داشت اما جوّ مذهبی نداشت.
بچه ها را در مدرسه های شاهین شهر ثبت نام کردم زینب کلاس اول دبیرستان بود که رشته علوم انسانی را انتخاب کرد.
می خواست در آینده به قم برود در حوزه درس بخواند و طلبه شود.
انگیزه زیادی برای انجام کارهای فرهنگی در شاهین شهر داشت. جند ماه از رفتن ما به شاهین شهر میگذشت که بچهها به مرخصی آمدند و باز دور هم جمع شدیم.
با آمدن بچه ها خوشبختی دوباره به خانه برگشت چند روزی که بچه ها پیش ما بودند زینب مرتب می نشست و از آنها میخواست که از خاطرات مجروحان و شهدا برایش صحبت کنند.
از لحظه شهادت شهدا از وضعیت بیمارستان آبادان و حتی خانه مان در آبادان