eitaa logo
نردبان بهشت
1.3هزار دنبال‌کننده
7.6هزار عکس
3.3هزار ویدیو
81 فایل
دعاها و.. تنظیم شده برا مدیرانی که بخوان گروهی دعایی روختم کنن🌺 کپی با ذکر ۳ صلوات😊
مشاهده در ایتا
دانلود
نردبان بهشت
. #داستان_دو_راهی #قسمت_سی_و_نهم وارد خانه شان شدم... روشنک_خب چه خبر؟؟؟ -سلامتی، خبرا دست شماست..
. ساعت 6 از خواب بلند شدم... بهتر و امیدوارتر از روزهای دیگه! از اتاق بیرون رفتم صورتم را شستم و بعد از مسواک زدن داخل آشپز خانه رفتم و مشغول صبحانه خوردن شدم. بعد از خوردن صبحانه به اتاق رفتم و لباس هایم را تنم کردم. ساق دست هایم رادستم کردم و روسری ام را روی سرم گذاشتم. کیفم را برداشتم و از خانه خارج شدم. طبق معمول با تاکسی مسیر شرکت را طی کردم. بعد از نیم ساعت رو به روی شرکت بودم. بی درنگ وارد شدم و سمت صندوق رفتم. لبخند عمیقی زدم. پشت صندوق نشسته بود. دستانم را رو به رویش حرکت دادم و گفتم: -سلام! تا من را دید خندید و گفت: -سلام خانمی. دستم را در دستش فشرد و گفت: -خوبی؟ صورتم را کج کردم خندیدم و گفتم: -الحمدلله!!! خندید و گفت: -اخی... -مزاحمت نمیشم منم برم سر کار خودم. -قربونت. -فعلا. سمت بایگانی رفتم به بقیه همکارهایم سلام کردم. سمیه_به به سلام... لبخندی زدم و گفتم: -سلام عزیزم. -خوبی؟؟؟ خداروشکر خیلی شاد به نظر میای. جوابش را با لبخند دادم. مشغول کار شدیم. هر وقتکی سری به روشنک می زدم. سمیه هم که از فضولی و نگرانی همش سوال می پرسید... که غمم برای چی بوده و خوشحالیم برای چی!!! ولی هر دفعه جواب سر بالا می دادم... حدود پایان ساعت کاری بود سمت صندوق رفتم روشنک مشغول کار بود، بغضی کردم و گفتم: -روشنک... -چی شده؟ -میشه یه خواهش کنم؟؟ -چی؟ بگو؟ -میشه بیای بریم همون مزار شهدایی که اون سری باهم رفتیم؟ لبخندی زدو گفت: -البته که میریم. جوابش را با لبخند دادم و گفتم: -ممنون... 🌸🌿🌸🌿🌸🌿🌸 💭کانال نردبان بهشت 👇 http://eitaa.com/joinchat/2531000340Cef121ea16b
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌸🌿قراره هر صبح🌿🌸 🔅هرصبح سه مرتبه بگو : 🌴صَلَّی اللّهُ عَلیکَ یا اَباعَبدِاللّه 🌴 (درود خدا بر تو یا ابا عبدالله) تا ثواب زیارت سیدالشهداء از راه دور برات ثبت بشه ان شاءالله💕 @kanale_behesht 🌸🌼🌸🌼🌸🌼🌸🌼
🌿🌿🌿 معروف به 📝دعاء سيفي صغير معروف به دعاء قامُوس شيخ اجلّ ثقة الإسلام نوري عطَّرَ اللهُ مرقده در صحيفه ثانيه علويّه آنرا ذكر كرده و فرموده كه از براي اين دعا در كلمات شرح غريبي است و از براي او آثار عجيبه ذكر كرده اند و من چون اعتماد بر آن نداشتم ذكر نكردم لكن اصل دعا را ذكر مي كنم تَسامُحاً و تَاَسِّياً بالعُلماء الأعلامِ و دعا اين است: 🔻 بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ بنام خداى بخشاينده مهربان‏ 🌹🌿رَبِّ اَدْخِلْنى‏ فى‏ لُجَّةِ بَحْرِ اَحَدِيَّتِكَ، وَطَمْطامِ يَمِّ وَحْدانِيَّتِكَ، وَقَوِّنى‏ پروردگارا مرا در ميان درياى يگانگيت و در دل اقيانوس يكتائيت وارد كن و نيرويم ده‏ 🌹🌿بِقُوَّةِ سَطْوَةِ سُلْطانِ فَرْدانِيَّتِكَ، حَتّى‏ اَخْرُجَ اِلى‏ فَضآءِ سَعَةِ رَحْمَتِكَ به نيروى پيروز فرمانروايى تنهائيت تا من به فضاى وسيع رحمتت درآيم‏ 🌹🌿وَفى‏ وَجْهى‏ لَمَعاتُ بَرْقِ الْقُرْبِ مِنْ اثارِ حِمايَتِكَ، مَهيباً بِهَيْبَتِكَ، در حالى‏ كه در چهره ‏ام پرتوهايى از برق نزديكى به تو از آثار حمايتت موجود باشد و از هيبت تو هيبتى‏ گرفته باشد 🌹🌿عَزيزاً بِعِنايَتِكَ، مُتَجَلِّلاً مُكَرَّماً بِتَعْليمِكَ وَتَزْكِيَتِكَ، واَلْبِسْنى‏ خِلَعَ‏ و به عنايت تو نيرومند گشته و به بركت تعليم و پرورش تو با شوكت و گرامى شده باشد. و خلعت‏ 🌹🌿الْعِزَّةِ وَالْقَبُولِ، وَسَهِّلْ لى‏ مَناهِجَ الْوُصْلَةِ والْوُصُولِ، وَتَوِّجْنى‏ بِتاجِ‏ عزت و قبولى درگاهت را به من بپوشان و راه هاى وصول و رسيدن به درگاهت را برايم هموار ساز و تاج‏ 🌹🌿الْكَرامَةِ وَالْوَقارِ، وَاَ لِّفْ بَيْنى‏ وَبَيْنَ اَحِبَّآئِكَ فى‏ دارِ الدُّنْيا وَدارِ بزرگوارى و وقار بر سرم نه و ميان من و دوستانت را در دنيا و آخرت آشتى و الفت بده و 🌹🌿الْقَرارِ، وَارْزُقْنى‏ مِنْ نُورِ اسْمِكَ هَيْبَةً وَسَطْوَةً تَنْقادُ لِىَ الْقُلُوبُ‏ از روشنى نام بزرگوارت هيبت و سطوتى روزى من كن كه دلها و ارواح مطيع و منقاد من گردند 🌹🌿وَالْأَرْواحُ، وَتَخْضَعُ لَدَىَّ النُّفوُسُ وَالْأَشْباحُ، يا مَنْ ذَلَّتْ لَهُ رِقابُ و نفوس و اشباح در پيش من فروتن گردند اى كه در برابرش گردنكشان خوار و 🌹🌿الْجَبابِرَةِ، وَخَضَعَتْ لَدَيْهِ اَعْناقُ الْأَكاسِرَةِ، لا مَلْجَاَ وَلا مَنْجا مِنْكَ اِلا ّ پادشاهان خاضع و تسليمند راه نجات و پناه گاهى از تو جز بسوى تو نيست و كمكى نيست مگر 🌹🌿اِلَيْكَ، وَلا اِعانَةَ اِلاَّ بِكَ، وَلاَ اتِّكآءَ اِلاَّ عَلَيْكَ ادْفَعْ عَنّى‏ كَيْدَ بوسيله خودت و اعتمادى نيست جز بر تو دور كن از من بدانديشى‏ 🌹🌿الْحاسِدينَ، وَظُلُماتِ شَرِّ المُعانِدينَ، وَارْحَمْنى‏ تَحْتَ سُرادِقاتِ‏ حسودان و تاريكي هاى شر ستيزه‏ جويان را و در زير پرده‏ هاى عرش خود بر من ترحم كن‏ 🌹🌿عَرْشِكَ، يا اَكْرَمَ الْأَكْرَمينَ، اَيِّدْ ظاهِرى‏ فى‏ تَحْصيلِ مَراضيكَ، وَنَوِّرْ اى بزرگوارترين بزرگواران يارى ده ظاهرم را در تحصيل موجبات خوشنوديت و نورانى كن‏ 🌹🌿قَلْبى‏ وَسِرّى‏ بِالْإِطِّلاعِ عَلى‏ مَناهِجِ مَساعيكَ، اِلهى‏ كَيْفَ اَصْدُرُ دل و اندرونم را به آگاه شدن بر راه هاى وصول به سويت خدايا چگونه‏ 🌹🌿عَنْ بابِكَ بِخَيْبَةٍ مِنْكَ، وَقَدْ وَرَدْتُهُ عَلى‏ ثِقَةٍ بِكَ، وَكَيْفَ تُؤْيِسُنى‏ مِنْ‏ از در خانه ‏ات مأيوسانه بازگردم در صورتى كه با اطمينان به تو بدين جا آمده ‏ام و چگونه از 🌹🌿عطآئِكَ، وَقَدْ اَمَرْتَنى‏ بِدُعآئِكَ، وَها اَنَا مُقْبِلٌ عَلَيْكَ، مُلْتَجِئٌ اِلَيْكَ، عطا و بخششت نوميدم سازى در صورتى كه خودت به دعا كردن وادارم كردى و هم ‏اكنون من رو به تو آورده‏ام و پناهنده به تو 🌹🌿باعِدْ بَيْنى‏ وَبيْنَ اَعْدآئى‏ كَما باعَدْتَ بَيْنَ اَعْدآئى‏، اِخْتَطِفْ اَبْصارَهُمْ گشته ‏ام ميان من و دشمنانم را دور كن چنان كه ميانه خود آن دشمنانم را جدايى انداختى و به وسيله نور قدس خود 🌹🌿عَنّى‏ بِنُورِ قُدْسِكَ وَجَلالِ مَجْدِكَ، اِنَّكَ اَنْتَ اللَّهُ المُعْطى‏ جَلائِلَ النِّعَمِ‏ و شوكت مجدت چشمانشان را از من نابينا كن كه همانا تويى خدايى كه به رازگويانت نعمتهاى بزرگ‏ 🌹🌿الْمُكَرَّمَةِ لِمَنْ ناجاكَ بِلَطآئِفِ رَحْمَتِكَ، يا حَىُّ يا قَيُّومُ، يا ذَا الْجَلالِ‏ وَ الْإِكْرامِ، و پرارزش عطا كنى به وسيله ريزه ‏كاري هاى رحمتت اى زنده اى پاينده اى صاحب جلال و بزرگوارى 🌹🌿وَصَلَّى اللَّهُ عَلى‏ سَيِّدِنا وَنَبِيِّنا مُحَمَّدٍ وَآلِهِ اَجْمَعينَ الطَّيِّبينَ الطَّاهِرينَ و درود خدا بر سيد ما و پيمبر ما محمد و آل پاك و پاكيزه‏ اش همگى‏ @kanale_behesht ┈••✾•🍃🌸🍃•✾••┈
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
نردبان بهشت
👹 #شیطان_شناسی 5 💥خب میدونم منتظر بودین که روشهای حمله کردن این معلون رو بشناسیم😎 📌نمیدونم چجوری ب
. 6 💥خب رفقا حمله از سمته عقب رو گفتیم اگه موافق باشین میخوایم حمله از سمته جلو(اینده)رو بررسی کنیم (البته موافقم نباشین هم میکنیم😂❤️) بریم؟ 🔻خب حمله از جلو مثلا نسبت به اینده تو دلت ترس و نگرانی و دلشوره میندازه تا حالتو بد کنه،چشم نداره ببینه تو ارامش داری و حالت خوبه(حسوده دیگه) و کلا این حس ها باعث میشه ادم نتونه خوب عمل کنه و از خدا دور بشه، کسی که دلشوره داره یعنی عقلشو داده دسته شیطون،واقعا تا وقتی خدا هست و همه اتفاقات زیره نظره خدا میوفته دلشوره داشتن یه چیزه کلا بی معنیه(چون خدا که بد نمیخواد برا ادم)مومن همیشه شاده و ارامش داره چون به خدا نزدیکه (دلشوره‌داشتن‌‌همش‌از‌شیطونه) 👈🏻 یا مثلا بهت میگه:از کجا معلوم اخرتی باشه؟ از کجا معلوم حساب و کتابی باشه؟اینارو همش اخوندا ساختن و چرتو پرته...میگیره ایمانتو نسبت به معاد سست میکنه...واقعا ایمان نداشتن به معاد زندگی رو بی قانون و ادمو به حیوان به تمام معنا میکنه😟...جدی میگم.. شیطون یه حمله ی مهم دیگه ای که میکنه اینه که یه هدفه مزخرف و بدرد نخور میندازه تو سرمون این نکته مهم رو توی پارت بعدی اساسی در موردش توضیح میدم چون خیلی مهمه و خییییلی از ادماهم درگیرش هستن🙂 🌸🌿🌸🌿🌸🌿🌸 💭کانال نردبان بهشت 👇 http://eitaa.com/joinchat/2531000340Cef121ea16b
نردبان بهشت
#آرشیو 📮 گلچین متن های جذاب کانال 🔸آرشیو طرز نوشتن وصیت نامه و .. eitaa.com/kanale_behesht/11333
سلااام دوستان تازه وارد خیلی خوش اومدین 😍☘ این لیست گلچینی از بحث های جذاب کانال هست که می تونید دنبال کنید اعمال هم براساس مفاتیح الجنان به ترتیب پیش رفته اول کانال رو دنبال کنید کاملا مشخص (خارج از مفاتیح چیزی نمیزارم که سندیت داشته باشن) متاسفانه به علت اختلال در پیام رسان ایتا بعضی صوتها قابل دانلود نیستن 😔 کلمه آرشیو یا یا " فهرست " رو سرچ کنید همه اعمال و بقیه محتویات کانال رو می تونید مشاهده کنید مرتب چیده شدن و راحتر می تونید تو گروهاتون بفرستین کپی آزاد اگه لطف کنید به همراه ۵ صلوات ممنون میشم 😊 التماس دعای فرج و عاقبت بخیری 🤲🤲
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
مداحی آنلاین - تنها امام سامره تنها چه می کنی - طاهری.mp3
6.57M
🥀(ع) ☘ روضه امام هادی(ع) ☘ تنها امام سامره تنها چه می کنی 🎧با نوای: 『💕』@kanale_behesht
مداحی آنلاین - من کبوتری غریبم توی شهر سامرا - مهدی اکبری.mp3
5.56M
🚩 (ع) ◾️من کبوتری غریبم توی شهر سامرا ◾️روزگاری می پریدم دور گنبد طلا 🎧 با نوای: 『💕』@kanale_behesht
🚩 🏕زیارت نامه امام هادی (ع) eitaa.com/kanale_behesht/8475 🏕نماز حضرت هادی (ع) eitaa.com/kanale_behesht/8481 🏕صلوات امام هادی (ع) eitaa.com/kanale_behesht/8482 التماس دعای فرج و عاقبت بخیری🤲 『💕』@kanale_behesht
نردبان بهشت
. #داستان_دو_راهی #قسمت_چهلم ساعت 6 از خواب بلند شدم... بهتر و امیدوارتر از روزهای دیگه! از اتاق ب
. ماشین را روشن کرد و سوار شدیم. کمی مکث کرد و گفت: -میگم قبل از اینکه بریم مزار اول بریم خونه، من لباس هام رو عوض کنم بعد بریم. -قبوله. راه افتادیم و سمت خونه ی روشنک اینا رفتیم. بین مسیر با هم حرف زدیم... درباره ی زندگی، درباره ی من، درباره خودش... بعد از چهل دقیقه رسیدیم. روشنک ماشین را پارک کرد و پیاده شدیم. کلید را درون قفل در فرو برد و در را باز کرد با لبخند به من بفرمایی زد و داخل شدیم. پله ها را یکی یکی بالا رفتیم. در خانه را باز کرد. روشنک_کسی خونه نیست راحت باش. لبخندی زدم و داخل شدم. روشنک چادرش را در آورد و سمت اتاق رفت من هم دنبالش رفتم، چادرش را تا کرده روی تختش گذاشت، رو به من گفت: -هر جا راحت تری بشین تا من برم لباس هام رو عوض کنم و بریم. -باشه عزیزم. از اتاق بیرون رفت و بعد از چند دقیقه با یک بشقاب میوه داخل آمد. من_ای وای... این چه کاریه چرا زحمت میکشی. -زحمتی نیست که... من دیر آماده میشم تا میوه بخوری رفتیم. لبخندی زدم و از اتاق بیرون رفت. به در و دیوار اتاقش نگاهی انداختم. روی دیوار اتاقش تابلو و شعر زیاد بود، گوشه ی دیوار عکس همان شهیدی بود که روز اول مزار شهدا سر مزارش رفتیم یک عکس تقریبا بزرگ، واقعا اتاق جذابی داشت... بلند شدم رو به روی آیینه ایستادم به چهره ام خیره شدم... متفاوت تر از هر روز دیگه... دست هایم با آستینک هایی که هدیه از روشنک داشتم پوشیده بود موهایم هم خیلی کم بیرون بود آرایشی نداشتم، یک تیپ ساده و شیک... از داخل آینه چشمم به چادر روشنک که گوشه ی تخت بود افتاد... 🌸🌿🌸🌿🌸🌿🌸 💭کانال نردبان بهشت 👇 http://eitaa.com/joinchat/2531000340Cef121ea16b
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
نردبان بهشت
‌🌸🍃🌸 📿‌چگونه یک نماز خوب بخوانیم؟ 🔸علیرضا پناهیان #قسمت_چهارم۱ 🌸 آیا احساس می کنی مشکلاتت خیلی زیا
‌🌸🍃🌸 📿‌چگونه یک نماز خوب بخوانیم؟ 🔸علیرضا پناهیان 🌸 تنظیم موتور روح انسان هر ماشینی بعد از مدتی که کار کرد،تنظیم دستگاه های داخلی اش به هم می خورد و در نتیجه خوب کار نمی کند. لذا هر از چند گاهی نیاز به تنظیم دارد. ماشین های سواری را به صورت دوره ای باید« تنظیم موتور» کرد، تا بهتر کار کنند. امروزه فرایند تنظیم موتور را با کمک دستگاه های کامپیوتری مخصوص انجام می‌دهند و هر کسی که ماشین دارد ، باید بعد از یک مدتی، ماشینش را ببرد و با این دستگاهها تنظیم کند. 🌸 تنظیم موتور روح انسان روح انسان خیلی ظریف تر، پیچیده تر و آسیب پذیرتر از موتور ماشین است. جنس موتور ماشین از فولاد است ، اما روح انسان لطیف و حساس است، روح انسان ها، در جریان زندگی روزمره آسیب می‌بیند، دچار اختلال می‌شود و تنظیمش به هم می‌خورد. نماز دستگاه تنظیم کننده روح آدمی است. انسان روزی ۵ مرتبه باید روح خودش را تنظیم کند. وقتی تنظیم روح انسان به هم می‌خورد، باید زود برود و روح خودش را با نماز تنظیم کند. ✨ادامه دارد.... 🌸🌿🌸🌿🌸🌿🌸 💭کانال نردبان بهشت 👇 http://eitaa.com/joinchat/2531000340Cef121ea16b
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
‼️ ‼️ پ.ن: یادتونه چندروز قبل، داعشی های دهه ی شصت ، که زنده زنده ، پوست منافقین رو میکندند ، تونستن ۱۰ ثانیه ، شبکه ی یک رو هک ، و خودشونو رسوا کنن که: اگر بخوان آرزوی نبودنه یک نفر در جهان رو داشته باشن ، اون یک نفر ، ولی امر آزادگان عالم ، حضرت امام خامنه ایه(مدظله) ! تاریخ چقدر جالبه : مهترین سدّراه ِظلم فرعون ، موسی (ع) بود ! مهمترین سدّراه ظلم نمرود ، ابراهیم (ع) بود ! مهمترین سدّراه ظلم ابولهب و ابوجهل و ابوسفیان محمد(ص)! مهمترین سدّراه ظلم معاویه ، علی(ع) و حسن(ع)! مهمترین سدّراه ظلم یزید ، حسین(ع)! وامروز مهمترین سدّراه ظالمین جهان یعنی آمریکای جنایتکار و اسرائیل کودک کش و نوچه های داعشی شون ، سیدعلی حسینی خامنه ای و جمهوری مقدس اسلامیه !!!
🇮🇷🇮🇷 ❎با سوزی از ته دلش ناله میزنه و میگه : ای وااای !! یادش بخیر ! قبل از انقلاب ارزونی بود !! آرامش داشتیم!! خوش بودیم!!! حیف !! چیا رو ازدست دادیم ! ❇️ میگم : ارزونی بود برای خرید چی و با چه مقدار پول و درآمدی ؟ 👈🏻برای خرید گوشی ؟تلویزیون؟ ماشین ؟ برای دکوراسیون خونه ؟ رخت و لباس نو به نو و رنگ به رنگ ؟ برای کرایه ی هتل و مسافرت های هرسال ؟ برای خرید ِ چندین کیلو میوه ی درجه یک ، در هر چهار فصل سال ؟ ارزونی برای چی بود؟ نه یک قرون و دو زار ، درآمد آنچنانی بود و نه اصلا چیزی موجود بود ، که آدم بخواد بخره !! غذای مردم یه لقمه نون و اشنکنه بود !! وسایل خونه شون ، یه فرش زپرتی و دوتا پشتی و چراغ نفتیه وسطش ، که هم گرمای خونه بود ،هم اجاق گازش !! ظرف و ظروف هم ، همه ملامین های جهیزیه بودن که تا وقتی ننه بزرگ میشدی ، همون ها رو داشتی !! نهایتا یه یخچال قفل زده هم داشتند ، که فقط توش یه شیشه رب گوجه فرنگی پیدا میشد ! درون آشپزخونه ای که یا زیرپله ها ، قرار داشت ،یا ته حیاط !! نه کابینت ام دی افی ، وجود داشت و نه سنگ و کاشی و سرامیکی که الان جلوی درِ کوچه هم، ازش استفاده میکنن !! 👈🏻دقیقا ارزونی برای چی بود ؟ نون و دو سیر پنیر !!!😳 ❇️اما آرامش و خوشی !! این یه حرف دیگه اس !!! گفتم ، اون موقع اصلا چیزی نبود که بخواد ارزون باشه یا گرون !! پس معلومه گوشی و تلویزیون وساید و دکور و قر و فر ، آسایش بیشتر اورد ، اما آرامش نه !!! 👈🏻 آبجی جون! خونه ی آرامش یه جای دیگه اس ! اشتباه داری در میزنی 🙄 👈🏻آرامش توی ایمان و سادگیه و صمیمیته !! اونوقتیه که در خونه ها، به روی همه، باز بود ! در و همسایه ، فامیل دور و نزدیک ، راحت بهم سر میزدن ! دو سیر گوشت میخریدن و آبگوشت بار میزاشتن ؛ بیست نفر هم میریختن خونه ی آدم ، تنها کار این بود که، یه پارچ آب اضافه میکردن به غذا !!!! میگفتنو میخندینو خوش بودن ! 👈🏻نه مثل الان که جونِ بعضیا در میره ، وقتی یه سر بهشون میزنی !! از گردگیری و بشورو بساب گرفته، تا تهیه ی فلان غذاها و دسر ها و میوه ها و ... و ست کردنه سفره و وسایلش با پرده و نور خونه !!🤨 ❇️آره داداش !!! درسته آبجی ! مشکل از، فرهنگ تجمل گرایی و دنیاپرستی و غرب زده ایه که دچارش شدیم 👌🏻 👈🏻 نه انقلابی که، طی حدود ۴۰ سال ، ما رو از آشپزخونه ی تاریکِ زیر پله ، دراورد تا امروز ، روی کاناپه ی نرم آپارتمان مون ، دراز بکشیم ؛ گوشی لمسی اندرویدمون رو برداریم ، و آرزوی قبل از انقلاب کنیم و به انقلاب فحش بدیم !!🙄😕
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌸🌿قراره هر صبح🌿🌸 🔅هرصبح سه مرتبه بگو : 🌴صَلَّی اللّهُ عَلیکَ یا اَباعَبدِاللّه 🌴 (درود خدا بر تو یا ابا عبدالله) تا ثواب زیارت سیدالشهداء از راه دور برات ثبت بشه ان شاءالله💕 @kanale_behesht 🌸🌼🌸🌼🌸🌼🌸🌼
نردبان بهشت
. #شیطان_شناسی 6 💥خب رفقا حمله از سمته عقب رو گفتیم اگه موافق باشین میخوایم حمله از سمته جلو(اینده)
. 7 🔻رفقا نمیدونم شنیدین یا نه میگن ادم وقتی گناه میکنه روحش یه بوی گندی میگیره🤧🤢 و از طرفی شیاطینم مثل مگس بو میکشن و یجایی کثیف باشه سریع میدوین سمتش و میزنن داغونش میکنن بی قرارش میکنن عصبیش میکنن وحشت میندازن تو دلش ➕میدونی چیه رفیق؟ تو با بی نمازی روحت یه بوی خیلی بدی میگیره و انواع شیاطین جنی به سمتت جذب میشه دقیقا مثل یه اهن ربا و با توجه به اینکه روحت ضعیفه راحت بهت نفوذ و حالتو بد میکنن و کنارش شیطان های انسی(ادمای بد)هم به سمتت جذب میشن 😑ادمایی که سرتو کلاه میزارن ادمایی که بهت پیشنهاد گناه میدن...اذیتت میکنن و... ببین حاجی ✖️ازت میخوام هیچوقت خودتو بی سپر نکنی😑 تو با نماز نخوندن خودتو در برابر هزار جور بلا و مشکل اتفاق بد بی سپر میکنی..باور کن...چون نماز نمیزاره خیلی از مشکلات سمته زندگیت بیاد و فراوون به زندگیت برکت میده....☺️😍 ببین خواهشا اگه تا الان نمیخوندی این زنجیر رو قطع و شروع کن باشه؟ ضرر زدن به خودت بسههه دیگه..بابا یکم به فکره خودت باش👌🤨 🌸🌿🌸🌿🌸🌿🌸 💭کانال نردبان بهشت 👇 http://eitaa.com/joinchat/2531000340Cef121ea16b
دائم سوره را بخوانید و ثوابش را هدیه کنید به امام زمان عجل الله فرجه الشریف ... این کار عمر شما را با برکت میکند و مورد توجه خاص حضرت قرار می گیرید... آیت الله بهجت (ره)
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
نردبان بهشت
. #داستان_دو_راهی #قسمت_چهل_و_یکم #روشنک ماشین را روشن کرد و سوار شدیم. کمی مکث کرد و گفت: -میگم ق
. از داخل آیینه به چادرش خیره شدم و بعد به چشمان خودم... برگشتم و سمت چادرش رفتم... -تا حالا چادر سرم نکردم!!! دستم رو بردم سمتش و از روی تخت برش داشتم...دستم لرزید... تایش را باز کردم، روبه روی آیینه ایستادم موهایم را داخل کردم و چادر را روی سرم گذاشتم... بغضم را قورت دادم... اخم هایم در هم فرو رفت و چشمانم پر از اشک شد، به چهره ی خودم در آیینه خیره شده بودم... در خانه شان باز شد یک نفر سمت اتاق آمد و صدا زد: -... داخل اتاق آمد نزدیک من شد و گفت: -روشنک چرا جواب نمیدی؟؟!! یک دفعه برگشتم و با چشم هایش بر خورد کردم. هر دو از تعجب به هم نگاه می کردیم. روشنک سمت اتاق دوید و فریاد زد: -محمد!!!!!! اون پسر یک قدم عقب تر رفت و رویش را از من گرفت و گفت: -ببخشید عذر میخوام شرمنده... چیزی نمیگفتم. روشنک وارد اتاق شد و اون پسر سریع از اتاق بیرون رفت. با تعجب به من نگاه می کرد. روشنک_نفیسه... نگاهی به گوشه ی تخت کرد و دید چادرش نیست...لبخندی زد و گفت: -چقدر بهت میاد. -ببخشید روشنک...فقط...فقط میخواستم ببینم... -عزیزم نیازی به توضیح نیست... نگاهی به خودم در آیینه انداختم و گفتم: -خیلی قشنگه...دوسش دارم... سمتم آمد و دست هایش را روی شانه ام گذاشت و گفت: -بیا امروز به جای مزار شهدا بریم یه جای دیگه...فردا میریم مزار خوبه؟؟؟ -کجا؟؟؟ -بهت میگم... راستی!!! شرمندتم داداشم بود اومد توی اتاق، ببخشید واقعا عذر میخوام نمیدونست تو توی اتاقی... -نه... نه...اشکال نداره... -ببخشید الان آماده میشم بریم... -باشه... کل این خانواده نگاه های گیرا دارند... چقدر این پسر با تمام پسرهایی که تا به حال برخورد داشتم فرق داشت! ریش بلندی داشت و چشم هایش هم درست مثل روشنک بود با نگاه های نفوذی... 🌸🌿🌸🌿🌸🌿🌸 💭کانال نردبان بهشت 👇 http://eitaa.com/joinchat/2531000340Cef121ea16b