eitaa logo
کانال مهدوی
4.2هزار دنبال‌کننده
5.8هزار عکس
4.3هزار ویدیو
46 فایل
『﷽』 کانال مهدویت ۳۱۳ تا ظهور موضوع کانال : مهدویت شامل آخرالزمان (سخنرانی ،کلیپ ، عکس نوشته، مطلب ،حدیث)حجاب ، شهدا ، رهبری ، مدافعان حرم و سیاسی مهدوی .. اللهم عجل لولیک الفرج 💫 «« یکنفر مانده از این قوم که برمی‌گردد @Yamahdi1392i ادمین
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✔️ اهل بیت علیهم‌السلام از ما انتظار دارن، با خوبی‌های دیگران، سلیقه‌ای برخورد نکنیم! | ╭═━⊰🍃🖤🍃⊱━═╮ @kanalemahdavi ╰═━⊰🍃🖤🍃⊱━═╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
◼️ فرارسیدن سالروز شهادت حضرت محمد مصطفی(صلی الله علیه و آله وسلم) و شهادت مظلومانه سبط اکبر پیامبر، امام حسن مجتبی علیه‌السلام ، بر وجود نازنین امام زمان ارواحنا فداه و همه منتظران تسلیت باد. ╭═━⊰🍃🖤🍃⊱━═╮ @kanalemahdavi ╰═━⊰🍃🖤🍃⊱━═╯
🏴 مصیبتی که امام زمان (عج) در آن بجای اشک، خون گریه می‌کنند. 🔘 شیخ جلیل حاج ملّا سلطان علی روضه‌خوان تبریزی که از جمله عبّاد و زهّاد بود، نقل کرد: ▫️ در عالم رؤیا به حضور حضرت بقیّه اللّه ارواحنا فداه مشرّف شدم و خدمت ایشان عرض کردم: 🔹 مولای من، آنچه در زیارت ناحیه مقدّسه ذکر شده است که می‌فرمایید: 📜 فلاندبنّک صباحا و مساء و لا بکینّ علیک بدل الدّموع دما، صحیح است⁉️ ▫️ فرمودند: 🔸 بلی صحیح است. ▫️ عرض کردم: 🔹 آن مصیبتی که در آن بجای اشک خون گریه می‌کنید، کدام است⁉️ آیا مصیبت حضرت علی اکبر است⁉️ ▫️ فرمودند: 🔸 نه، اگر علی اکبر زنده بود، در این مصیبت او هم خون گریه می‌کرد. ▫️ گفتم: 🔹 آیا مصیبت حضرت عبّاس است⁉️ ▫️ فرمود: 🔸 نه؛ بلکه اگر حضرت عبّاس علیه السّلام در حیات بود، او هم در این مصیبت خون گریه می‌کرد. ▫️ عرض کردم: 🔹 لابد مصیبت حضرت سید الشّهداء علیه السّلام است. ▫️ فرمود: 🔸 نه، حضرت سید الشّهداء علیه السّلام هم اگر در حیات بود، در این مصیبت، خون گریه می‌کرد. ▫️ عرض کردم: 🔹 پس این کدام مصیبت است که من نمی‌دانم⁉️ ▫️ فرمودند: 🔸 آن مصیبت، مصیبت اسیری حضرت زینب علیها السّلام است. ⬅️ برکات حضرت ولی عصر (علیه السلام)، صفحه ۲۸۳ 🏷 عجل الله تعالی فرجه سلام الله علیها ╭═━⊰🍃🖤🍃⊱━═╮ @kanalemahdavi ╰═━⊰🍃🖤🍃⊱━═╯
4_6015012779340073650.mp3
639.8K
موثرترین ادعیه در حفظ ایمان در آخرالزمان : 🎙 ╭═━⊰🍃🖤🍃⊱━═╮ @kanalemahdavi ╰═━⊰🍃🖤🍃⊱━═╯
بهترین ذکر درهدیه به امام.mp3
446.4K
بهترین و پرفضیلت ترین ذکری که میتوانیم به حضرت هدیه کنیم چیست ⁉️ 🎙 ╭═━⊰🍃🖤🍃⊱━═╮ @kanalemahdavi ╰═━⊰🍃🖤🍃⊱━═╯
ریشه‌ی خیانت و بی‌وفایی.mp3
9.53M
❌ چی میشه آدما بعد از محبت‌ها و خیرات کثیری که از کسی دریافت می‌کنند جایی مغلوب شیطان میشن، و به بی‌وفایی و خیانت و از پشت شمشیر زدن مبتلا میشن؟ | ╭═━⊰🍃🖤🍃⊱━═╮ @kanalemahdavi ╰═━⊰🍃🖤🍃⊱━═╯
کانال مهدوی
" شکستن نفس " ابراهیم کارهای عجیبی را انجام مي‌داد که هدفی جز شکستن نفس خودش نداشت. مخصوصاً زمانی که خیلی بین بچه‌ها مطرح بود. یکبار در تهران باران شدیدی باریده بود و خیابان 17 شهریور را آب گرفته بود. چند نفر از پیرمردهائی که می‌خواستند به سمت دیگر خیابان بروند مانده بودند که چه کنند. همان موقع ابراهیم از راه رسید، پاچه شلوار را بالا زد و با کول کردن پیرمردها، آن ها را به طرف دیگر خیابان برد.زمانی که ابراهیم در یکی از مغازه‌های بازار مشغول کار بود.يك روز ابراهیم را در وضعیتی دیدم که خیلی تعجب کردم . دو تا کارتن بزرگ روی دوشش بود و جلوی یک مغازه،کارتن‌ها را روی زمین گذاشت وقتی کار تحویل اجناس تمام شد. من که اون رو از دور نگاه می‌کردم جلو رفتم. سلام کردم و گفتم: "آقا ابرام برای شما زشته، این کار باربرهاست نه کار شما!" نگاهی به من کرد و گفت: "کار که عیب نیست، بیکاری عیبه، این کاری هم که من انجام می‌دم برای خودم خوبه ، مطمئن می‌شم که هيچي نیستم وجلوي غرورم رو ميگيره". گفتم: "ولی اگه کسی تو رو اینطوری ببینه خوب نیست، تو رو خيلي‌ها مي‌شناسند." ابراهیم هم خنديد وگفت: "ای بابا، هميشه كاري كن كه اگه خدا تو رو دید خوشش بیاد ، نه مردم. " عصر یک روز تابستان ، همراه ابراهیم راه می‌رفتیم و صحبت می‌کردیم، جلوی یک کوچه رسیدیم که بچه‌های کم سن و سال مشغول بازی بودن. به محض عبور ما یک پسر بچه محکم توپ را شوت کرد و توپ مستقیم به صورت ابراهیم خورد. به طوری که ابراهیم یک لحظه روی زمین نشست و صورتش سرخ سرخ شده بود. من که خیلی عصبانی شده بودم یه نگاه به سمت بچه‌ها انداختم و دیدم همه اونها در حال فرار هستن، تا یه وقت از ما کتک نخورن اما ابراهیم همینطور که نشسته بود دست کرد توی ساك دستي خودش و یک پلاستیک گردو رو برداشت و گفت :"بچه‌ها کجا رفتین! بیاین گردوها رو بردارین". بعد هم پلاستیک رو گذاشت کنار دروازه فوتبال اونها و به حرکت خودمون ادامه دادیم.توی راه با تعجب گفتم: "داش ابرام این چه کاری بود!؟"گفت: "بنده‌های خدا ترسیده بودن،از قصد هم که نزدن" و بعد به بحث قبلی برگشت و موضوع رو عوض کرد. اما من می‌دونستم انسانهای بزرگ در زندگيشان اینگونه عمل می‌کنند.سال پنجاه و دو در سالن ورزش ، مشغول فوتبال بودم ، یکدفعه دیدم ابراهیم دم در ایستاده. سریع رفتم به سراغش و سلام کردم و گفتم: "چه عجب؟ اینطرفا اومدی" یک مجله دستش بود. آورد بالا و گفت:"اکبر عکست رو چاپ کردن!" از خوشحالی داشتم بال در می‌آوردم، سریع اومدم جلو و خواستم مجله رو از دستش بگیرم که گفت: "یه شرط داره!" گفتم: "هر چی باشه قبول"گفت: "هر چی بگم قبول می‌کنی ؟" گفتم: "آره بابا قبول". مجله رو به من داد. داخل یک صفحه عکس قدی بزرگي از من چاپ شده بود و در كنارش نوشته بود ((پدیده جدید فوتبال جوانان ))و کلی از من تعریف کرده بود. آمدم کنار سكو نشستم .دوباره متن آن صفحه رو خوندم. حسابی مجله رو ورق زدم. بعد سرم رو بلند کردم و گفتم: "دمت گرم ابرام جون، خیلی خوشحالم کردی، راستی شرطت چی بود؟" آروم گفت: "هر چی باشه قبول دیگه ؟" گفتم: "آره بابا بگو"، کمی مکث کرد و گفت: "دیگه دنبال فوتبال نرو!" خوشکم زد. با چشماني گرد شده و با تعجب گفتم: "دیگه فوتبال بازی نکنم؟! یعنی چی، من تازه دارم مطرح می‌شم ؟" گفت: "نه اینکه بازی نکنی، اما اینطوری دنبال فوتبال حرفه‌ای نرو".گفتم: چرا جلو آمد و مجله را از دستم گرفت . عکسم را به خودم نشان داد و گفت: " این عکس رنگی رو ببین، اينجا عکس تو رو با لباس و شورت ورزشی انداخته‌اند. اين مجله فقط دست من و تو نیست، دست همه مردم هست خیلی از دخترها هم ممکنه این رو دیده باشن یا ببینن." بعد ادامه داد:"چون بچه مسجدی هستی دارم این حرفها رو می‌زنم. وگرنه کاری باهات نداشتم، تو برو اعتقادات رو قوی بکن ، بعد دنبال ورزش حرفه‌ای برو تا برات مشکلی پیش نیاد. " بعد هم گفت کار دارم و خداحافظی کرد و رفت. من هم که خیلی جا خورده بودم نشستم و کلی به حرفهای ابراهیم فکر کردم از آدمی که همیشه شوخی می‌کرد و حرفهای عوامانه می‌زد این حرفها بعید بود. هر چند بعدها به سخن او رسيدم، زمانی که می‌دیدم بعضی از بچه‌های مسجدی و نمازخوان که اعتقادات محکمی نداشتند به دنبال ورزش حرفه‌ای رفتند و به مرور به خاطر جو زدگی و... حتي نمازشان را هم ترک کردند.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
👌 یادمان نرود که مهمترین، بالاترین و باارزشترین عمل در این شب ،خواندن دعای فرج و توجه به حضرت بقیه الله الاعظم می باشد 🌸بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيمِ ☀️اِلـهي عَظُمَ الْبَلاءُ وَبَرِحَ الْخَفاءُ  وَانْكَشَفَ الْغِطاءُ وَانْقَطَعَ الرَّجاءُوَضاقَتِ الاْرْضُ وَمُنِعَتِ السَّماءُ واَنْتَ الْمُسْتَعانُ وَاِلَيْكَ الْمُشْتَكى وَعَلَيْكَ الْمُعَوَّلُ فِي الشِّدَّةِ والرَّخاءِ اَللّـهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد اُولِي الاْمْرِ الَّذينَ فَرَضْتَ عَلَيْنا طاعَتَهُمْ وَعَرَّفْتَنا بِذلِكَ مَنْزِلَتَهُم فَفَرِّجْ عَنا بِحَقِّهِمْ فَرَجاً عاجِلاً قَريباً كَلَمْحِ الْبَصَرِ اَوْ هُوَ اَقْرَبُ يا مُحَمَّدُ يا عَلِيُّ يا عَلِيُّ يا مُحَمَّدُ اِكْفِياني فَاِنَّكُما كافِيان وَانْصُراني فَاِنَّكُما ناصِرانِ؛يا مَوْلاناياصاحِبَ الزَّمانِ ؛الْغَوْثَ الْغَوْثَ الْغَوْثَ اَدْرِكْني اَدْرِكْني اَدْرِكْني السّاعَةَ السّاعَةَ السّاعَةَ الْعَجَلَ الْعَجَلَ الْعَجَل يا اَرْحَمَ الرّاحِمينَ بِحَقِّ مُحَمَّد وَآلِهِ الطّاهِرينَ . ♦️اگرهمگی یڪدل و یڪصدا برای ظهوردعاڪنیم🌸🍃🌸🍃 قطعاً امرشریف ظهوربه زودی محقق خواهدشد . ╭─┅🍃🖤🍃┅─╮ @kanalemahdavi ╰─┅🍃🖤🍃┅─╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
بسم الله الرحمن الرحیم سلام و احترام شما دعوت هستین به محتواها مربوط به همه حوزه‌ها (ولایت‌مداری,مهدویت،سیاسی,اجتماعی, اقتصادی) مفتخریم از حضور شما بزرگوار لطفاً همراهی بفرمائید 🖐 من الله التوفیق 🤲 بزرگوار خواهش میکنم فقط هرزنامه نزنید اجرتون با امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف 🤲 فوروارد آزاد 🤞🤞🤞 https://eitaa.com/joinchat/1658323785C86b680e52f
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
﷽🌹 🌹﷽ 🌼🍃 ای قیام کنندهٔ به حق جهــان انتظار قدومت را می کشد چشممان را به دیده وصال روشن کن ای روشن تر از هر روشنایی 🌼🍃 🤲🌹 🌼 🍃 🥀 ای داغدار اصلیِ این روضه ها بیا صاحب عزای ماتم كرب و بلا بیا 🥀 ◾▪◾▪ 🍃 اَللّهُــمَّ عَجـِّــل لِوَلیِّــکَ الفَــرَج 🍃 ╭═━⊰🍃🖤🍃⊱━═╮ @kanalemahdavi ╰═━⊰🍃🖤🍃⊱━═╯
AUD-20221007-WA0007.mp3
1.78M
💐عهد و پیمانی روزانه با امام زمان عج با خواندن دعای عهد 🌸 🎙دعای "عهــــد" با نوای استاد فرهمند ╭─┅🍃🌸🍃┅─╮ @kanalemahdavi ╰─┅🍃🌸🍃┅─╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔴 خاتم الاوصیاء در بیان خاتم الانبیاء 🔹 پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم فرمودند: 🔺 الْمَهْدِیُّ مِنْ وُلْدِی، اسْمُهُ اسْمِی، وَ کُنْیَتُهُ کُنْیَتِی، أَشْبَهُ النَّاسِ بِی خَلْقاً وَ خُلْقاً، تَکُونُ لَهُ غَیْبَةٌ وَ حَیْرَةٌ حَتَّى تَضِلَّ الْخَلْقُ عَنْ أَدْیَانِهِمْ، فَعِنْدَ ذَلِکَ یُقْبِلُ کَالشِّهَابِ الثَّاقِبِ، فَیَمْلَؤُهَا قِسْطاً وَ عَدْلًا کَمَا مُلِئَتْ ظُلْماً وَ جَوْراً. 🔹 مهدی از فرزندان من است. نام او، نام من است و کنیه او کنیۀ من است؛ شبیه ترین مردم به من از حیث خَلق و خُلق است. برای او غیبت و حیرتی خواهد بود، به گونه‌ای که مردم (در نبود او) از ادیان‌شان گمراه شده اند؛ در این هنگام چون شهاب شکافنده‌ای فرو می آید و زمین را از عدل و داد سرشار می نماید؛ پس از این که از ستم و بیدادگری پُر شده است. 📚 الامامة والتبصرة، ص ۱۲۰ ╭═━⊰🍃🖤🍃⊱━═╮ @kanalemahdavi ╰═━⊰🍃🖤🍃⊱━═╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔴🔵 ارتباط پیامبر اکرم صل الله علیه و آله و سلم و امام مهدی علیه السلام: ⚫️ در روز شهادت خاتم الانبیاء، سید المرسلین صلی الله علیه و آله معارف مهدوی از لسان مبارک حضرت تقدیم به شما محبان آل محمد صلوات الله علیهم اجمعین 🔺 مهدویت در حقیقت در راستای رسیدن به تمام اهداف بلند بعثت رسول اکرم(صلی الله علیه وآله) می باشد. 🔹 بیشترین احادیث مهدوی از لسان رسول خاتم صلی الله علیه و آله به ما رسیده است که مساوی با تمام احادیث سایر اهل بیت علیهم السلام می باشد.. اسرار فراوانی از حادثه عظیم و جهانی بعثت پیامبر بزرگوار در لایه آسمانی و بعد الهی آن پنهان و ناگفته مانده است که ظهور امام زمان ارواحنا فداه به کشف و شفافیت تمام اسرار آن کمک خواهد کرد. 🔴 اهداف دو حجت (خاتم پیامبران و خاتم اوصیاء) 🔹هر دو حجت آسمانی و الهی برای پاره کردن پرده های جهل و خرافات آمده اند پیامبر اکرم صلی الله علیه واله: بین دوجاهلیت، برانگیخته شدم که دومی سخت تر از اولیست... 1⃣ خدای جاهلیت اول خدای خرما و سنگ و چوب (بتها) بود و خدای جاهلیت دوم انحراف از متن دین است.. 2⃣ جاهلیت اول زنده بگور کردن بود جاهلیت دوم سقط جنین 3⃣ جاهلیت اول دور شدن از کرامت انسانی بود جاهلیت دوم هم جنس گرایی ،عریان نمایی ،فقر کرامت وشرافت انسانی 4⃣ جاهلیت اول قتل و غارت بود جاهلیت دوم اختلاس و بمب های .. 🔸کسی که امام زمانش رانشناسد تمام بهره اش از اسلام ،زندگی ،عبادت، ظلمت است و جاهلیت. ╭═━⊰🍃🖤🍃⊱━═╮ @kanalemahdavi ╰═━⊰🍃🖤🍃⊱━═╯
◾️آجَرَکَ الله یَا مولای یا صَاحِبَ الزَّمان بمصاب استشهاد الرسول الأکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) و استشهاد حسن بن علی (علیهما السلام) و ساعدالله قلبک الشریف و لعن الله اعدائکم و جعلنا الله من موالیکم و معکم فی الدنیا و الآخره و عجل الله تعالی فی فرجکم الشریف ▪️ عظم الله اجورنا و اجورکم ╭═━⊰🍃🖤🍃⊱━═╮ @kanalemahdavi ╰═━⊰🍃🖤🍃⊱━═╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📌 هیچ‌کس رو مثل پیامبر(ص) اذیت نکردند... 🔻مظلومیت‌های بزرگ اهل‌بیت(ع) جلوه‌ای از مظلومیت‌های پیامبر(ص) عزیز ما بود ╭═━⊰🍃🖤🍃⊱━═╮ @kanalemahdavi ╰═━⊰🍃🖤🍃⊱━═╯
کانال مهدوی
" یدالله " ابراهيم در يکي از مغاز ههاي بازار مشغول کار بود. يك روز ابراهيم را دروضعيتي ديدم که خيلي تعجب کردم!دو کارتن بزرگ اجناس روي دوشش بود. جلوي يک مغازه،کارت نها را روي زمين گذاشت. وقتي کار تحويل تمام شد، جلو رفتم و سلام کردم. بعد گفتم: آقا ابرام براي شما زشته، اين کار باربرهاست نه کار شما! نگاهي به من کرد و گفت: کار که عيب نيست، بيکاري عيبه، اين کاري هم که من انجام م يدم براي خودم خوبه، مطمئن م يشم که هيچي نيستم. جلوي غرورم رو م يگيره! گفتم: اگه کسي شما رو اينطور ببينه خوب نيست، تو ورزشكاري و... خيل يها م يشناسنت.ابراهيم خنديد وگفت: اي بابا، هميشه كاري كن كه اگه خدا تو رو ديد خوشش بياد، نه مردم. به همراه چند نفر از دوستان نشسته بوديم و در مورد ابراهيم صحبت م يكرديم. يكي از دوستان كه ابراهيم را نم يشناخت تصويرش را از من گرفت و نگاه كرد. بعد با تعجب گفت: شما مطمئن هستيد اسم ايشون ابراهيمه!؟ با تعجب گفتم: خُب بله، چطور مگه؟! گفت: من قبلاً تو بازار سلطاني مغازه داشتم. اين آقا ابراهيم دو روز در هفته سَر بازار م يايستاد. يه كوله باربري هم م يانداخت روي دوشش و بار م يبرد. يه روز بهش گفتم: اسم شما چيه؟ گفت: من رو يدالله صدا كنيد! گذشت تا چند وقت بعد يكي از دوستانم آمده بود بازار، تا ايشون رو ديد با تعجب گفت: اين آقا رو م يشناسي!؟ گفتم: نه، چطور مگه! گفت: ايشون قهرمان واليبال وكشتيه، آدم خيلي باتقوائيه، براي شكستن نفسش اين كارها رو م يكنه. اين رو هم برات بگم كه آدم خيلي بزرگيه! بعد از آن ماجرا ديگه ايشون رو نديدم! صحب تهاي آن آقا خيلي من رو به فكر فرو برد. اين ماجرا خيلي براي من عجيب بود. اينطور مبارزه كردن با نفس اصلاً با عقل جور در نم يآمد مدتي بعد يكي از دوستان قديم را ديدم. در مورد كارهاي ابراهيم صحبت م يكرديم. ايشان گفت: قبل از انقلاب. يك روز ظهر آقا ابرام آمد دنبال ما. من و برادرم و دو نفر ديگر را برد چلوكبابي، بهترين غذا و سالاد و نوشابه را سفارش داد. خيلي خوشمزه بود. تا آن موقع چنين غذائي نخورده بودم. بعد از غذا آقا ابراهيم گفت: چطور بود؟ گفتم: خيلي عالي بود. دستت درد نكنه، گفت: امروز صبح تا حالا توي بازار باربري كردم. خوشمزگي اين غذا به خاطر زحمتيه كه براي پولش كشيدم!!