eitaa logo
کانون وبسیج مداحان وهیئات مذهبی خمینی شهر
523 دنبال‌کننده
3.4هزار عکس
1.7هزار ویدیو
146 فایل
ارتباط با ادمین های کانال 👇👇👇 @H9132091518 @Madaheahlebait
مشاهده در ایتا
دانلود
هجوم_به_بیت_ولایت ما چه می فهمیم اندوه در و دیوار را ما چه می فهمیم اشکِ چشم های تار را ما چه می فهمیم وقتی مادری در آتش است پهلویش طاقت ندارد داغیِ مسمار را مانده ام امشب بگویم از غلاف و کوچه ها یا بگویم داستان میخ کج رفتار را پشت در غوغا شده، ای کاش زینب نشنود طعنه های مردکِ بی شرمِ بی مقدار را آتش آورده ست پشت خانه ی وحی خدا با خودش همراه کرده بی حیا، اشرار را کینه هایی را که در دل داشت در پا جمع کرد.. زد ولی انداخت از پا حیدر کرار را ما چه می فهمیم از این داغ وقتی مجتبی دیده با چشم خود این داغ مصیبت بار را احسان_نرگسی واتساپ 👇👇👇 https://chat.whatsapp.com/J7Vcl4TURHt3XN0jQWKBcN اینستاگرام 👇👇👇 https://www.instagram.com/p/CDMmL-nFtYa/?igshid=1ie55nfkh70ps ایتا 👇👇👇 https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr
🌷 امیرالمومنین امام على (عليه السلام) : ✍ حُسنُ الظَّنِّ راحَةُ القَلبِ، وسَلامَةُ الدّينِ 👌 خوش‏گمانى موجب راحتی قلب و سلامتی دين است 📖 غررالحكم حدیث4816 واتساپ 👇👇👇 https://chat.whatsapp.com/J7Vcl4TURHt3XN0jQWKBcN اینستاگرام 👇👇👇 https://www.instagram.com/p/CDMmL-nFtYa/?igshid=1ie55nfkh70ps ایتا 👇👇👇 https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr
اصلا بیا من مادرت باشم تو دختر! شاید که خندیدی کمی با این بهانه وقتی به دستت نای بالا آمدن نیست من میزنم بر تار موهای تو شانه بعدش برایت لقمه میگیرم عزیزم هی ضعف کردی هی قرار از سینه بردی زینب فدایت! آب رفتی بین بستر یک چندوقتی هست که چیزی نخوردی حالا برای بیشتر مثل تو بودن از بقچه ات سر میکنم چادرنمازی یک امشبی را قول دادی که بخندی جان پدر گریه نکن هی بین بازی مثل خودت من گَرد میگیرم ز خانه بعدش غبار ذوالفقار پر ز هیبت‌... جای حسن را پهن کردم خاطرت جمع اینهم بفرما کاسه ی آب حسینت مثل تو هرشب می‌نشینم رو به قبله مثل همان شبها که سالم بود پهلوت همسایه ها را هم دعاشان میکنم من هرچند درب خانه را بستند بر روت شیرین زبانی میکنم شاید بخندی شاید نبینم لحظه ای محزونی ات را از فضه (شستن) یاد میگیرم بزودی تا که بشُویَم رخت‌های خونی ات را اما خودمانیم، خیلی کار سختیست! مادر شدن،جای تو بودن،غصه خوردن با سن اندک خانه داری کار سختیست زود است کار خانه را بر من سپردن محمد کابلی واتساپ 👇👇👇 https://chat.whatsapp.com/J7Vcl4TURHt3XN0jQWKBcN اینستاگرام 👇👇👇 https://www.instagram.com/p/CDMmL-nFtYa/?igshid=1ie55nfkh70ps ایتا 👇👇👇 https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr
خدا مادرم را کجا میبرند گمانم برای شفا میبرند من و خانه داری من و سوگواری مرو فاطمه گل یاس حیدر کجا میروی بگو بی من آخر کجا میروی غمت حاصل من ربودی دل من ز جان خسته ام غریب غریبم بسویت حبیبم نظر بسته ام چرا چهره از من نهان میکنی علی را زغم نیمه جان میکنی تو که با وفایی مگو از جدایی بمن مونسم تمام قرارم ببین ای نگارم که من بیکسم بزخم دل من نمک میزدند ترا بین کوچه کتک میزدند من و دسته بسته تو پهلو شکسته گل پرپرم چه گرددزمانی بر من بمانی مرو از برم فلک کرده غارت همه هست من گرفته تب و تابم از دست من عدو ظالمانه چه با تازیانه نموده جفا که گل شد ز غنچه جدا بما بین کوچه ز شاخه جدا امید علی شد دگر نا امید دریغا زمان جدایی رسید زجا خیز و بنگر ز هجرانت اخر شدم دل کباب نه بر احترامم که حتی سلامم ندارد جواب فلک با دل من چها کرده ای گلم را زغنچه جدا کرده ای تو با ضرب سیلی زدی رنگ نیلی به آمال من مرا در فراقش کشیدی به آتش ببین حال من خدا باشد آگه که تا زنده ام ز روی کبود تو شرمنده ام تو ای یادگارم بمان در کنارم گل یاس من در این وادی غم که پاچیده از هم شد احساس من شب سرد و تارم نداردبسی گل و غنچه من زند بالو پر خزان شد بهارم سیه روزگارم من دل غمین خدایا گواهی در این بی پناهی شدم بی معین واتساپ 👇👇👇 https://chat.whatsapp.com/J7Vcl4TURHt3XN0jQWKBcN اینستاگرام 👇👇👇 https://www.instagram.com/p/CDMmL-nFtYa/?igshid=1ie55nfkh70ps ایتا 👇👇👇 https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr
حرف از وصیت است!؟ چرا خوب می شوی چشم و چراغ خانه ی ما خوب می شوی نبضت اگر چه فاطمه جان کُند می زند! جدی نگیر بغض مرا، خوب می شوی جانِ حسن سفارش تابوت را نده! کوری چشم عایشه ها خوب می شوی کافور و سدر دست علی می دهی چرا!؟ عطرخوش بهشت خدا خوب می شوی حرف مرا دو تا نکنی پیش بچه ها! من قول داده ام که شما خوب می شوی 《اجل وفاتی》 تو غرور مرا شکست در شهر گفته ام همه جا خوب می شوی گفتم که کار می دهد این زخم دست ما! گفتی که بی طبیب و دوا خوب می شوی مویت اگر چه سوخت، عروس منی هنوز افتاده ای به گریه چرا؟ خوب می شوی غصه نخور جواب سلامم نمی دهند با غربتم کنار بیا خوب می شوی کمتر بگو حسین، صدایت گرفته است ای روضه خوان خانه ی ما خوب می شوی وحید قاسمی واتساپ 👇👇👇 https://chat.whatsapp.com/J7Vcl4TURHt3XN0jQWKBcN اینستاگرام 👇👇👇 https://www.instagram.com/p/CDMmL-nFtYa/?igshid=1ie55nfkh70ps ایتا 👇👇👇 https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr
آیه و تفسیر شرحِ صدر من، بی من نرو بهترین تقدیر شام قدر من، بی من نرو عمر شبهای بلندم! کم شدی پای علی شاخهء طوبای خانه! خم شدی پای علی آن کسانی که فقط از مصطفی دم می زدند بعد آتش کردن هیزم، لگد هم می زدند شبنمِ صبح تو زیر هالهء نیلوفری است روسری مشکی تو خونی و خاکستری است من هزاران بار بغض غربتم را سد شدم از کنار در که افتاد احتیاطاً رد شدم اینهمه داغ مرا با چه مهارش می کنی سرخی دیوار خونی را چکارش می کنی خانه ام فصل بهاری داشت پائیزش رسید میخ، وقت حمله بر تو با نوک تیزش رسید بر زمین خوردی و اشک ساکنان عرش ریخت بسترت را جمع کردی لاله روی فرش ریخت سنگر بی سرپناهی های حیدر کوچه شد چادر خاکی تو کهف علی در کوچه شد باز هم مشکل گشایی کن گرفتارم نکن نوعروس خانهء من زود عزادارم نکن مثل بازوی تو درد از چند حالت می کشم از قنوت دست لرزانت خجالت می کشم صبر کردن بر بلایا امتحان حیدر است اصلاً از این حرف ها هرچه نگویم بهتر است رضا_دین_پرور
مناجات فاطمی عمری که بی تو رفت یقینا حرام شد بی تو دلم اسیر خیالات خام شد آقا بیا که بی تو به پایان رسید عمر آقا بیا که فرصت ما هم تمام شد بیچاره آن کسی که به دور از شما مدام با هرکسی به غیر شما همکلام شد بدبخت آن کسی که گرفتار نفس شد خوشبخت آن کسی که فدای امام شد رحمت بر آن که بهر تو از نام و نان گذشت نفرین بر آن که شیفته ی نان و نام شد ایام فاطمیه شده، روضه خوان بخوان آری بخوان که طاقت اشکم تمام شد از آن دمی که مادر ما پشت در رسید از لحظه ای که خانه پر از ازدحام شد مزد رسالت نبوی خوب شد ادا بر دختر نبی چقدَر احترام شد این آتشی که هستِ علی را از او گرفت تا کربلا رسید و وبال خیام شد مهدی_شریفی واتساپ 👇👇👇 https://chat.whatsapp.com/J7Vcl4TURHt3XN0jQWKBcN اینستاگرام 👇👇👇 https://www.instagram.com/p/CDMmL-nFtYa/?igshid=1ie55nfkh70ps ایتا 👇👇👇 https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr
مناجات فاطمی پر زند مرغ دلم همواره سوی جمکران ذکر لب هایم شده الغوث یا صاحب زمان ای طراوت بخش و جان پرور! بهار دلنشین!‏ بی تو پاییز و زمستان است کل سال مان آفتاب عشق! تا کی پشت ابر غیبتی؟ از پس این ابر بیرون آی و رخ بنما عیان ای قیام تو امید آخر مستضعفین ای وجودت مظهر خشم خدا بر ظالمان طاقت ما طاق شد، رحمی نما بر حال ما در فراقت می چکد باران ز ابر دیدگان الفتی دیرینه دارد با شهیدان، قلب من آن جوانان به خون غلطانِ بگذشته ز جان با نوای کاروان، سوی دیار عاشقان با صدای نوحه ی ای لشگر صاحب زمان رو به سوی کعبه ی دلها همه رفتند، تا انتقام سیلی زهرا بگیرند عاشقان یاد زین الدین و خرازی و حاج احمد بخیر یاد حاج قاسم بخیر، آن رادمرد قهرمان کاش من هم چون شهیدان همتی می داشتم تا بمانم پای عهدم با ولی تا پای جان آه یا صاحب زمان! فصل عزای مادر است ای فدای دیده ی گریان تو جان جهان فاطمیه شد، سحرخیز مدینه، العجل!‏ فاطمیه شد، بیا و روضه ی مادر بخوان اندکی از دست های بسته ی حیدر بگو یا بگو از ماجرای مادر قامت کمان ماجرای کوچه و دیوار و در را باز کن طاقتش را داشتی قدری هم از محسن بخوان بازگو کن پشت در مسمار با زهرا چه کرد؟ یا بگو از ناله های بی امان کودکان حرف بسیار است، آقا جان، بیا حرفی بزن بازگو بنما وصیت های زهرای جوان گفت زهرا: پیکرم را نیمه ی شب دفن کن تا که قبر مخفی ام از دیده ها باشد نهان رفته رفته فاطمه مانند شمعی آب شد پیش چشم مرتضی یک پوست ماند و استخوان گوئیا می گفت مولا اینچنین با همسرش راه اگر دارد بمانی، باز هم پیشم بمان مهدی_شریفی
علیهاالسلام فرازی از یک کوثر جوشان حق نام تو با علی و محمد قرینه است هر جا که عطر نام تو باشد مدینه است دستاسِ کیست چرخ جهان؟ این غریب کیست؟ این دست‌های کیست که لبریز پینه است؟ آیینه‌ای که عطر بهشت مدینه بود نامش هنوز شعلۀ سینای سینه است ای وسعت بهشت، جهان بی‌تو دوزخ است دنیا چقدر مزرعۀ کفر و کینه است... دریا علی‌ست، گوهر یکدانه‌اش تویی در موج حادثات، حسینت سفینه است با هر حماسه داغ پدر را سرشته‌ای هجده کتاب، درد علی را نوشته‌ای زیبایی مدینه به غیر از بتول نیست بی‌مهر او نماز دو عالم، قبول نیست می‌پرسم از شما که رسولان غیرتید زهرا مگر خلاصۀ جان رسول نیست؟ گیرم ولایت علی از یاد برده‌اید آیا غدیر و دست محمد قبول نیست؟... مهر علی‌ست روزی هر روز مهر و ماه وقتی چراغ، فاطمه باشد، افول نیست جبریل را به مرقد مولای عاشقان بی‌رخصتش هر آینه، اذن دخول نیست اللّه‌اکبر از تو که اللّه‌اکبری ای مادر پدر که پدر را تو مادری زهراترین شکوفۀ گلخانۀ رسول! با نام تو مدینه مدینه‌ست، یا بتول ای مردمی که زائر راز مدینه‌اید آه ای مجاوران حرم، حجتان قبول! این‌جا کنار حجرۀ پیغمبر خدا آیینه‌خانه‌ای‌ست پر از تابش اصول آیینه‌ای که ماه در آن می‌کشد نفس آیینه‌ای که مهر در آن می‌کند حلول در بین ماه‌های خدا چون تو ماه نیست ای بین فصل‌های خدا بهترین فصول این‌جا نمازخانۀ مولا و فاطمه‌ست این‌جاست خانۀ علی و خانۀ رسول زهرا شدی که نام علی را عَلم کنی پنهان شدی که هر دو جهان را حرم کنی یک عمر بود با غم و غربت قرین، علی آن قصۀ حسین و حسن بود و این علی وقتی ابوتراب شدی، خاک، پاک شد تا زد به خاک بندگی او جبین علی... آیینه‌ای برابر انسان و کائنات آیین عشق و آینۀ راستین، علی شمشیر حق که چرخ‌زنان است و خطبه‌خوان دست خداست بر شده از آستین، علی زهرا نداشت بعد پدر جز علی کسی احمد نداشت جز تو کسی همنشین، علی! اندوه بی‌شمار مرا دیده‌ای، بیا انسان روزگار مرا هم ببین، علی! دنیا چقدر تشنۀ نام زلال توست هر ماه، ماه آینه، هر سال، سال توست شب‌گریه‌های غربت مادر تمام شد زینب به گریه گفت که دیگر تمام شد امشب اذانِ گریه بگوید بگو، بلال سلمان به آه گفت: ابوذر! تمام شد طفلانِ تشنه هروله در اشک می‌کنند ایّامِ تشنه‌کامی مادر تمام شد آن شب حسن شکست که آرام‌تر! حسین چشم حسین گفت: برادر! تمام شد تا صبح با تو اُستن حنّانه ضجه زد محراب خون گریست که منبر تمام شد زاینده است چشمۀ زهرایی رسول باور مکن که سورۀ کوثر تمام شد باور مکن که فاطمه از دست رفته است باور مکن حماسۀ حیدر تمام شد زهرا اگر نبود حدیث کسا نبود زینب نبود و واقعۀ کربلا نبود شب آمده‌ست گریه‌کنان بر مزار تو دریا شکست موج‌زنان در کنار تو بعد از تو چله‌چله علی خطبه خواند و سوخت چرخید ذوالفقار علی در مدار تو زینب کجاست؟ همسفر خطبه‌های خون دنیا چه کرد بعد تو با یادگار تو؟ باران تیر و نعش غریبانۀ حسن آن روزگار زینب و این روزگار تو گل داد روی نیزه، سر تشنۀ حسین تا شام و کوفه رفت دل داغدار تو تو سوگوار زینب و زینب غریب شام تو سوگوار زینب و او سوگوار تو بعد از تو سهم آینه درد و دریغ شد دست نوازشی که کشیدند تیغ شد ای ناخدای کشتی درد! ای خدای درد تنها تویی که آمده‌ای پا به پای درد زین پیش درد و داغی اگر بود با تو بود درد آشنای داغی و داغ آشنای درد زان شب که غرق خطبۀ چشم تو شد علی مانند رعد می‌شکند با صدای درد شعر تو را چگونه بخوانم که نشکنم؟ آخر بگو که قصه کنم از کجای درد؟ ای قطعۀ بهشت، غزل‌گریۀ زمین با چشم خود، سرود تو را، های‌های درد مگذار مردگانِ شبِ عافیت شویم ما را ببر به آینۀ کربلای درد تو آبروی داغی و تو آبروی اشک تو ابتدای دردی و تو انتهای درد یوسف اگر برای پدر درد آفرید زهرا شکست و درد پدر را به جان خرید ای سرپناه عارف و عامی نگاه تو آتش گرفت خیمۀ گردون ز آه تو آیا چه بود قسمت تو غیر درد و درد؟ آیا چه بود غیر محبت گناه تو؟ ساقی علی‌ست، کوثر جوشان حق تویی ما تشنه‌ایم تشنۀ لطف نگاه تو در چشم من تمام زمین، سنگ قبر توست گردون کجا و مرقد بی‌بارگاه تو در کربلای چند، شهید غمت شدیم سربندهای فاطمه بود و سپاه تو از خانۀ تو می‌گذرد راه مستقیم راهی نمانده است به حق، غیر راه تو دنیا اگر غدیر تو را خم نکرده است روح مدینه ردّ تو را گم نکرده است علیرضا_قزوه واتساپ 👇👇👇 https://chat.whatsapp.com/J7Vcl4TURHt3XN0jQWKBcN اینستاگرام 👇👇👇 https://www.instagram.com/p/CDMmL-nFtYa/?igshid=1ie55nfkh70ps ایتا 👇👇👇 https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
مدح_و_شهادت هر زمانی این دلم میلِ به جنت می کند فاطمه من را به بزم روضه دعوت می کند حاجتم را هرکجا بردم جوابم کرده اند حاجتم را حضرت زهرا اجابت می کند غرق عصیان بودم و دست مرا مادر گرفت بچه ی ناباب را مادر وساطت می کند او زمین افتاده تا نوکر نیفتد بر زمین اینچنین بر بچه های خود محبت می کند حجت الله است بر پیغمبران و اولیا فاطمه حتی امامان را امامت می کند¹ نور زهرا باعث ایجاد خلقت بوده پس نور زهرا شیعیانش را هدایت می کند از تولد در میان روضه هایش بوده ایم مطمئناً فاطمه ما را شفاعت می کند چشمه ای از عزتش روز قیامت دیدنی‌ست مادر ما در قیامت هم قیامت می کند صوت قرآن علی از فاطمه دل می برد آن زمان که مرتضی کوثر تلاوت می کند فاطمه از مرتضی دل می برد آن لحظه که در نمازش با خدای خویش خلوت می کند حیف شد... اهل مدینه چشمِ شوری داشتند آتش و هیزم از این قصه حکایت می کند فاطمه پشت در است ای مردم شهر نبی! جسم او را ضرب پا غرق جراحت می کند میخ در از هرم آتش داغ شد ای وای من میخ در با سینه بدجوری لجاجت می کند با رکوع و سجده اش، سجاده خونی می شود بعد از این دیگر نشسته او عبادت می کند بین بستر پیرهن گلدار شد، گلدار شد جبرئیل از فاطمه هرشب عیادت می کند فاطمه حالش بد است و مرتضی دق می کند بعد از این مولا دگر با چاه صحبت می کند (۱): امام حسن عسکری(ع) فرمودند: نحن حجج اللّه على خلقه و جدّتنا فاطمة حجّة علینا ما حجتهای خدا بر مخلوقین هستیم و جد ما حضرت فاطمه حجت بر ماست.» علی_میرحیدری
مناجات_فاطمی شرمنده کردی بار دیگر نوکرت را شکر خدا دیدم عزای مادرت را روزم سیه گردد اگر از من بگیرند خورشید لطف ِ چشم ِ ذره پرورت را من لکه ی ننگ توام ، هر جا شنیدی نام مرا انداختی پایین سرت را از بس که هستم روسیه حتی ندارم آقای من حکم سیاهی لشکرت را ای آیه ی امن یجیب بی پناهان دریاب این دلدادگان مضطرت را آواره ام روضه به روضه فاطمیه تا که ببینم روی زهرا منظرت را ای وای از سنگینی بار گناهم نشنیده ام یک بار مادر مادرت را آقا سر ِ مادر چه آورد آتش در که سالها سوزانده از پا تا سرت را محمدحسین_رحیمیان