فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
از امام صادق علیه السلام روایت شده است که به همراه داشتن این آیات بر روی کاغذ در ابطال سحر و جادو و دفع شیاطین و اجنه موثر است. ان شالله...
سوره مبارکه یونس آیه ۸۱ و ۸۲
سوره مبارکه نازعات، آیات ۲۷ تا ۳۲
سوره مبارکه اعراف، آیات ۱۱۸ تا ۱۲۲
🎙#حجتالاسلامحسینیقمی
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💥 خدا چه کسی را دوست دارد؟
┈┄┅═✾•••✾═┅┄┈
🎙#استاد_مسعود_عـــالے
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✍️ شش اثر شگفت انگیز توجه به نماز
🎙️ استاد سید حسین مؤمنی
#به خواندن نمازاول وقت اهمیت بدهیم
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
14.34M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
السلام علیک یا صاحب الزمان
کاربه عشق امام زمان
برقامت دلربای مهدی صلوات
9.06M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎬 #کلیپ «ورود امام زمان ممنوع»
📽 تهیه و تولید اولین #کمیک_موشن مهدیاران
👤 استاد #دانشمند
🔸 روایت داستانی واقعی از خواب یک جوان تهرانی درمورد امام زمان...
⁉️ اگر آیفون منزلتون زنگ بخوره و امام زمان پشت در باشه، چقدر آمادهای که همون لحظه در رو به روی آقا باز کنی؟ حاضری همین الان گوشی موبایلت رو بدی امام زمان تا چک کنه؟
🌹داستان آموزنده🌹
روزی حضرت ابراهيم علیهااسلام در نزديكي بيت المقدس پيرمردی را ديد.
حضرت با پیرمرد مشغول صحبت شدند و پرسیدند منزلت كجاست؟
پاسخ داد كه منزلم پای آن كوه است؛
حضرت ابراهيم فرمودند مهمان هم ميپذيری؟
پيرمرد تاملی كرد و گفت عيبی ندارد ولی مانعی در مسير هست كه آبی است كه عبور از آن مشكل است و قایق هم نداریم!
حضرت پرسيدند خودت چطور عبور ميكنی؟
پيرمرد که حضرت ابراهيم را نميشناخت ، جواب داد از روی آب رد ميشوم!
حضرت فرمودند شايد ما هم رد شديم!
به همراه هم به سمت آنجا رفتند تا به آب رسیدند.
پيرمرد عابد از روی آب رد شد ، ناگهان ديد كه آن مهمان هم از روی آب عبور كرد!
پیرمرد تعجب کرد ومهمان را احترام کرد و به منزلش برد.
صبح روزبعد حضرت به عابد فرمودند دعايی كن كه من آمين بگويم.
پيرمرد درد دلش باز شد و خطاب به حضرت گفت:
چه دعايی بكنم!؟ دعای من مستجاب نميشود! سیوپنج سال است حاجتی دارم اما مستجاب نمیشود!
حضرت پرسیدند حاجتت چیست؟
عابد پاسخ داد سی وپنج سال است از خدا ديدار ابراهيم خليل را ميخواهم اما مستجاب نميشود!
حضرت فرمودند ابراهيم خليل من هستم!
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
🌸🍃🌸🍃
داستان امام حسین(ع) و شیخ رجبعلی خیاط
شیخ رجبعلی خیاط به همراه شیخ حسن تزودی در امامزاده صالح تهران نشسته بودند که جناب شیخ می گوید:
« یالَیتَنی کُنتُ مَعَکَ فَاَفوُزُ مَعَکَ فَوزاً عَظیما» ؛ حسین جان!ای کاش روز عاشورا در کربلا بودم و در رکاب شما به شهادت میرسیدم.
وقتی اینگونه آرزو می کند،می بینند هوا ابری شد و یک تکه ابر بالای سر آنها قرارگرفت و شروع کرد به باریدن تگرگ.
شیخ رجبعلی خیاط فرار می کند و به امامزاده پناه می برد.
وقتی بارش تگرگ تمام می شود، شیخ از امامزاده بیرون می آید و برایش مکاشفه زیبایی رخ میدهد....
او امام حسین علیه السلام را زیارت می کند و حضرت به او می فرمایند:
شیخ رجبعلی!
روز عاشورا مثل این تگرگ تیر به جانب من و یارانم می بارید؛ولی هیچ کدام جا خالی نکردند
و در برابر تیرها مقاوم و راست قامت ایستادند،دیدی که چگونه از دست این تگرگ ها فرار کردی.
مگر می شود هر کس ادعای عشق والا را داشته باشد؟
کتاب طوبای کربلا …صفحه141
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
✍معجزه عجیب جوانی که دستانش توسط پدرش که از دشمنان سرسخت اهل بیت بود جدا شد و باعنایت حضرت عباس شفا یافت:
عالم جلیل القدر، محدث متقى، حضرت آیه الله آملا حبیب الله کاشانى رضوان الله تعالى علیه فرمود: یک عده از شیعیان در عباس آباد هندوستان دور هم جمع مى شوند و شبیه حضرت عباس علیه السلام را در مى آورند، هر چه دنبال شخص تنومند و رشید گشتند، تا نقش حضرت را روى صحنه در آورد پیدا نکردند.
بعد از جستجوى زیاد، جوانى را پیدا کردند، ولى متأسفانه پدرش از دشمنان سرسخت اهل بیت (ع) بود، بناچار او را در آن روز شبیه کردند، وقتى که شب فرا رسید و جوان راهى منزل مى شود موضوع را به پدرش مى گوید.
پدرش مى گوید: مگر عباس را دوست دارى ؟ جوان مى گوید: چرا دوست نداشته باشم، جانم را فداى او مى کنم.
پدرش مى گوید: اگر اینطور است، بیا تا دستهاى تو را به یاد دست بریده عباس قطع کنم! جوان دست خود را دراز مى کند. پدر ملعون بدون ترس دست جوانش را مى برد.
مادر جوان گریان و ناراحت مى شود و گوید: اى مرد تو از حضرت فاطمه زهرا شرم نمى کنى؟ مرد مى گوید: اگر فاطمه را دوست دارى بیا تا زبان تو را هم ببرم، خلاصه زبان آن زن را هم قطع مى کند و در همان شب هر دو را از خانه بیرون مى اندازد و مى گوید: بروید شکایت مرا پیش عباس بکنید.
مادر و پسر هر دو به مسجد عباس آباد مى آیند و تا سحر دم منبر ناله و ضجه مى زنند، آن زن مى گوید: نزدیکیهاى صبح بود که چند بانوى مجلله اى را دیدم که آثار عظمت و بزرگى از چهره هایشان ظاهر بود. یکى از آنها آب دهان روى زخم زبان من مالید فورى شفا یافتم. دامنش را گرفتم و گفتم: جوانم دستش بریده و بى هوش افتاد، بفریادش برسید. آن بانوى مجلله فرموده بود آن هم صاحبى دارد. گفتم: شما کیستید؟
فرمود: من فاطمه مادر حسین هستم؛ این را فرمود و از نظرم غایب شد، پیش پسرم آمدم، دیدم دستش خوب و سلامت است. گفتم: چطور شفا یافتى؟ گفت: در آن موقع که بى هوش افتاده بودم، جوانى نقاب دار بر سر بالینم آمد و فرمود: دستت را سر جاى خود بگذار وقتى که نگاه کردم هیچ اثرى از زخم ندیدم و دستم را سالم یافتم.
گفتم: آقا مى خواهم دست شما را ببوسم یک وقت اشکهایش جارى شد و فرمود: اى جوان عذرم را بپذیر؛ چون دستم را کنار نهر علقمه جدا کردند! گفتم: آقا شما کى هستید؟ فرمود: من عباس بن على علیه السلام هستم؛ یک وقت دیدم کسى نیست.
📚کرامات العباسیّه معجزات حضرت ابالفضل العباس بعد از شهادت
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
💠 #امیرالمومنین_علیه_السلام
🌷 فِي الدُّنيا حَييتُم، ولِلآخِرَةِ خُلِقتُم؛
☘ در دنيا زندگى مىكنيد؛ امّا براى آخرت، آفريده شدهايد.
📕عيون أخبار الرضا
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
ماشینت که جوش می آورد؛ حرکت نمی کنی.
کنار زده و می ایستی
و گرنه ممکن است ماشین آتش بگیرد
خودت هم همینطوری.
وقتی جوش می آوری
عصبانی می شوی؛ تخته گاز نرو
بزن کنار! ساکت باش و هیچ نگو.
وگرنه هم به خودت آسیب میزنی هم به اطرافیان.
بیاد داشته باشیم
درقرآن به فرو خوردن خشم سفارش شده است.
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
#رفیقشھیدم
بههرڪههرچهداشتی،بخشیدی
حتی...(:
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
🌸 برخورد مناسب و شایسته با همسر🌸
🔸 قرآن کریم در این باره میفرماید:
«و عاشِروهنَّ بالمعروف»؛
«شما مردان با همسرانتان به طور شایسته معاشرت کنید.»
رسول اکرم (ص) فرمودند:
برادرم جبرئیل در باره حقوق زنان به من خبر داد
آنقدر در باره زنان سفارش کرد
که من گمان کردم که جایز نیست
برای مرد که به همسرش حتّی اُفّ
و سخنی لطیفتر از گل بگوید،
بعد گفت: «ای محمّد، در مورد زنان از خداوند
بزرگ بترسید، زنان آنها امانتهای الهی هستند
که شما آنان را به همسری گرفتهاید و به سبب
سخن و کتاب خداوند و سنّت و شریعت پیامبر،
به شما حلال شدهاند،
حقوق واجبی بر عهده شما دارند،
بنابراین با آنها با مهربانی رفتار کنید
و #دلهایشان را خوشحال کنید
تا آنها هم با شما خوب زندگی کنند،
در زندگی به آنها سخن زور نگویید
و اذیّت و غضبناکشان نکنید.»
📚 بحار الانوار ج 103 ص 3
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•