مراسم بزرگداشت شهدای حمله تروریستی به حرم مطهر حضرت احمد بن موسی الکاظم شاهچراغ علیه السلام
سخنران: حجت الاسلام پناهیان
و مرثیه سرایی سیدرضا نریمانی
شنبه ۷ آبان ١۴٠١
همراه با نماز مغرب و عشاء
حرم مطهر حضرت احمد بن موسی الکاظم شاهچراغ علیه السلام
#نشر_دهید
#تلنگــــر
#داستان
حاج آقا دانشمند میگفتن :
یہ جوونی اومد پیش من بدنش میلرزید!
شرو؏ ڪرد بہ حرف زدن ..
گفت خوابِ امام زمان رو دیدم
میگفت خواب بودم صدایِ آیفون تصویری
خونہ اومد ؛
رفتم جلو دیدم تصویرھ یہ سیدھ!!
جواب دادم گفتم شما؟!
گفت من سید مهدیام
راهم میدی خونت؟!
گفتم آقا قربونت برم یہ چند لحظہ ..
سریع شرو؏ ڪردم بہ جمع ڪردنِ
ماهوارھ ، پاسور ، هر چیزے ڪہ از نظر
امام زمان خوب نیست!
رفتم جلوۍ آیفون دیدم نیست :)💔
دویدم تو ڪوچہ ،
دیدم آقا دارھ میرھ
همین کہ میرفت یہ لحظہ برگشت!
اشڪ تو چشاشو دیدم :))
میگفت : خدایا..
در تڪتڪ خونہها رو زدم!
ولے هیچڪس منو راهم نداد 🚫💔
چیڪارڪردیمباخودمون؟
.
#اللهمعجلولیکالفرج
#یا_امام_زمان_عج
15.73M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
قیام می کنم✋
خواب رو به چشم عدو حرام می کنم
عباس اگر که نیست، عدو را ادب کند
زینب که هست کار امیر عرب کند. 💪
#سیدتی_یا_زینب
مکتب روایت
🍃 مقید بود هر روز زیارت عاشورا را بخواند ، حتی اگر کار داشت و سرش شلوغ بود سلام آخر زیارت رو می خواند .
دائما می گفت ، اگر دست جوان ها رو بزاریم توی دست #امام_حسین ، همه مشکلاتشان حل می شود و امام با دیده لطف به آنان نگاه می کند.... ❤️🌱
📚 سلام بر ابراهیم
❁═══┅┄
#ایران_سربلند
#حجاب
#امام_زمان
#لبیک_یاخامنه_ای
مکتب روایت
#رهبرانہ🪴
مۍدَهَدایندِلگُۅـٰاھۍ
پیرِمـٰاسِیِدعَلۍ،
پَرچَماَزدَستِتۅبَر
دَستـٰانِمَھدۍمۍرِسَد'♥️
مکتب روایت
💢 روایتی از مردی که فرزندش مقابل چشمانش شهید شد:
🔹بخش کودکان بود، وارد اتاق شدم، این مرد رو دیدم، تعجب کردم. از روبالشتی زیر سرش هم مشخصه. روی تخت بغلی هم بچه سه سالهای دراز کشیده بود (علم غیب ندارم، پدرش گفت) بچه همین آقایی بود که اینجا با تیر تو بدن و وضعیت روانی نامطلوب، حتی از خالی شدن اتاق هم ترس داشت. ماجراش رو، مثل قبلیها، بی کم و کاست از زبون خودش مینویسم:
🔹« موقع اذان مغرب بود، دور ضریح خلوتتر از باقی اوقات، فرصت مناسب بود برای عکس گرفتن. از سیرجون اومدیم با خونواده، بچهها رو جلو ضریح گذاشتم، گفتم دستتون رو بذارید رو پنجرههای ضریح آقا، به گوشی نگاه کنید من عکس بگیرم. داشتم آماده میشدم که ازشون عکس بگیرم، یکدفعه صدای جیغ و داد همهجا رو برداشت. فقط جیغ و اینکه میشنیدم فرار کنید. گیج شدم، نمیدونستم چیشده تا اینکه صدای تیراندازی نزدیکتر شد. بچه بزرگم ۸ سالش بود، دستشو گرفتم و این کوچیکه رو هم بغل کردم دویدیم. رفتیم پشت یکی از این کولرگازیهای ایستاده، پناه بگیریم. بچهها رو خوابوندم زمین و خودمو انداختم روشون که تیر نخورن. اون نامرد ما رو دید و شروع کرد تیراندازی، هی داد میزدم نزن بچهست، نزن، ولی کارشو کرد. پسر بزرگم یک لحظه سرشو از زیر بدن من اورد بالا ببینه چیشده که تیر خورد بهش و ...»
🔹بعد از گریه مفصلش گفت زنش رو هم از دست داد و حالا خودش مونده و این بچه سه سالهش که هردو مجروحن. پسرش حرف نمیزد، ترس و تنهایی همه وجودش رو گرفته بود. پرسیدم تونستی آخرین عکس رو از پسرت بگیری یا نه که بغض هردومون ترکید.
مکتب روایت
8.17M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥حمله شدید رهبر به غرب😳
دفاع طوفانی امام خامنه ای از زن
مکتب روایت