#امام_زمان_عج
#حضرت_زهرا
دردی که گلستان مرا ریخته بر هم
آسایش دوران مرا ریخته بر هم
هجران رخ یوسف زهراست که این طور
آبادی کنعان مرا ریخته برهم
بیچارگی و درد فراقی که چشیدم
یک عمر، گریبان مرا ریخته برهم
دلگرمی من چشم ترم بود، گناهم
دلگرمی چشمان مرا ریخته بر هم
خسته شدم از این همه تاریکی نفسم
آن قدر که بنیان مرا ریخته بر هم
درهم شده نان همه با هم، چقدر حیف
این فاجعه ایمان مرا ریخته بر هم
مدیون گل فاطمه هستم که دعایش
پرونده عصیان مرا ریخته بر هم
داغ غم جانسوز علی و غم زهرا
آرامش مژگان مرا ریخته بر هم
فرمود علی فاطمه جان، حوریه ی من
اوضاع تو ارکان مرا ریخته بر هم
مبهم شدنت، جان علی بیشتر از قبل
احوال پریشان مرا ریخته برهم
لعنت به کسی که وسط کوچه تو را زد
نامرد چه قرآن مرا ریخته بر هم
محمدجواد (پیرزاده)🌴
#یا_صاحب_الزمان_ادرکنی
جز رحمت چشمان تو، دنیا چه میخواهد
تشنه به غیر آب، از دریا چه میخواهد
حالا که موسایم شدی راهی نشانم ده
غیر از نجات، این قوم از موسی چه میخواهد
شاید بپرسی از چه دنبال دَمَت هستم
دل مرده نوعاً از دَم عیسی چه میخواهد؟
پیغام و پس پیغام یعنی یاد ما هستی
مجنون جز این پیغام، از لیلا چه میخواهد
پیراهنی بفرست شاید زنده ماندم من
جز دل خوشی، یعقوب نابینا چه میخواهد
تا کیسه ما پر شود احسان تو کافی است
مسکین به جز خیرات از آقا چه میخواهد
چیز مهمی نیست این که ما چه میخواهیم
باید ببینیم آن جناب از ما چه میخواهد
ای انتقام پهلوی پشت درِ خانه
غیر از ظهور تو مگر مادر چه میخواهد
علی اکبر لطیفیان
#یاصاحب_الزمان
تمام راه ظهور تو با گنه بستم
دروغ گفتهام آقا که منتظر هستم
کسی به فکر شما نیست راست میگویم
دعا برای تو بازیست راست میگویم
اگرچه شهر برای شما چراغان است
برای کشتن تو نیزه هم فراوان است
من از سرودن شعر ظهور میترسم
دوباره بیعت و بعدش عبور میترسم
من از سیاهی شبهای تار میگویم
من از خزان شدن این بهار میگویم
درون سینه ما عشق یخ زده آقا
تمام مزرعههامان ملخ زده آقا
کسی که با تو بماند به جانت آقا نیست
برای آمدن این جمعه هم مهیا نیست
سیدامیرحسین میرحسینی
◾️🎤مناجات امام زمان ( عج )
🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀
زبان چگونه کند شرح حال هجرانت
که ندبه گشته همیشه زبان یارانت
به حسرتت همه روز و به گریه شب ها رفت
ولی نگشت هویدا جمال تابانت
دل از فراق تو یارا به شور افتاده
که آیی و نرسد دست ما به دامانت
بهار بی تو خزان شد شکوفه ها خشکید
گلی ندید حضور بهار دستانت
میان بزم گنه هم به من نظر داری
عزیز فاطمه قربان بزم چشمانت
تمام عمر هواداری مرا کردی
بنازم آن همه اکرام و جود و احسانت
گذشت عمر و نشد چشم ما تو را بیند
عزیز فاطمه باقی عمر قربانت
اگر رسیدی و ما زیر خاک ها بودیم
کنار قبر غلامان بیا ز احسانت
کنار تربت ما لحظه ای توقف کن
بخوان دو آیه ی رحمت بخوان ز قرآنت
🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
تو بنده ای و بنده بمان معصیت نکن
خوف خدا به دل بنشان معصیت نکن
منبر برو برای خودت دم به دم رفیق
در گوش خود مدام بخوان معصیت نکن
از دل چگونه نفی خواطر نمیکنی
خود را از این خطر برهان معصیت نکن
خود را بکاو، کعبه دل خانه خداست
شیطان چرا نشسته در آن معصیت نکن
دنیای ما، قدم به قدم محضر خداست
در محضر خدای جهان معصیت نکن
با دست و پا و گوش و زبان اهل ذکر باش
با دست و پا و گوش و زبان معصیت نکن
این معصیت نکن به خدا ذکر اعظم است
خود را به وصل حق برسان معصیت نکن
صحرانشین شدهاست امام از گناه تو
ای شیعه امام زمان معصیت نکن
قتل حسین کار همان مردمی است که
پر شد گناه در دلشان معصیت نکن
امیر عظیمی
درفراق صاحب الزمان عج
پروانه صفت با غم تو سوخته ام من
چشمان دلم را به رَهَت دوخته ام من
لطفی کن و من را زِ فِراقت نده آزار
جانا تو بیا دست از این فاصله بردار
ای عشق ببین بی سر و سامان تو باشم
چندی است که دیوانه و حیران تو باشم
من سائلم و دست به دامان تو هستم
بیمار توام ، چشم به درمان تو هستم
دیدی که سر راه تو بر خاک فِتادم
بر گِرد رَهَت صورت خود را بنهادم
جز خال لب صورت تو در نظرم نیست
یعنی که به جز ذکر تو وِرد سحرم نیست
مجنونم و هر لحظه گرفتار تو گشتم
خون از مُژه می بارم و من زار تو گشتم
مَپسند که از کوی تو آواره شوم من
در راه رسیدن به تو بیچاره شوم من
گر رُخ بِنمایی همه جا یار تو گردم
من مشتریِ یوسفِ بازارِ تو گردم
ای یوسف گُم گشته ی زهرا مددی کن
حالا که به راه تو نشستم نظری کن
#کربلایی_مرتضی_شاهمندی
# مناجات باامام زمان (علیه السلام)
گاهگاهی نگاه من به در است
بر قدمهای یار در سفر است
این گدای قدیمیِ مضطر
سر راهت نشسته منتظر است
چشم امید به لطف تو دارد
ملتمس بر تو در دل سحر است
کاش آقا که دست من گیری
ورنه پایم همیشه در خطر است
هر زمان نام تو به لب آید
از فراقت دو دیده پر گوهر است
گر بیفتم ز چشم تو آقا
همه عمرم فنا و بی ثمر است
کِی شود بر رُخت نظاره کنم
روی تو بِه ز شمس و صد قمر است
زائرم کن به کربلا با خود
ای خوش آن دل که با تو همسفر است
#کربلایی_مرتضی_شاهمندی
دوباره جمعه اومدولی آقام نیومد
ازهجرروی ماهت صبرهمه سراومد
آقادلم گرفته ازدست این زمونه
برای دیدن توهِی می گیره بهونه
یابن الحسن کجایی
دادازغم جدایی
ازآسمون قلبم بارون اشک می باره
دیگه زدوری تو صبروقرارنداره
دلبرمن توهستی توی دلم نشستی
گِرِه باعشق نازت به قلب من تو بستی
یابن الحسن کجایی
دادازغم جدایی
بذارکه من گدای درخونت بمونم
تاجون دارم همیشه اسم توروبخونم
آقامنودعاکن برای خودسواکن
این دل مضطرم روراهی کربلاکن
یابن الحسن کجایی
دادازغم جدایی
سبک:دوباره مرغ روحم...
مهدی امید مایی منتظرم بیایی
ذکرم شده شب وروز،یابن الحسن کجایی
یابن الحسن کجایی
منتظرم بیایی
در رنج و در ملالم،منتظر وصالم
ازلطف وجودورحمت نظرنمابه حالم
یابن الحسن کجایی
منتظرم بیایی
ای نور چشم زهرا مولا در انتظارم
درلحظه لحظه عمرم بهر تو بیقرارم
یابن الحسن کجایی
منتظرم بیایی
تنهاو زارو خسته بایک دل شکسته
سائل درگه تو منتظرت نشسته
یابن الحسن کجایی
منتظرم بیایی
آقا مرا صدا کن از رنج و غم رهاکن
ای مهربان عالم برای من دعا کن
یابن الحسن کجایی
منتظرم بیایی
تنها تویی حبیبم به درد من، طبیبم
خدا گواهه مهدی بدون تو غریبم
یابن الحسن کجایی
منتظرم بیایی
ماه محرم آمد تنگه دلم برایت
ای نورچشم حیدر کرده دلم هوایت
یابن الحسن کجایی
منتظرم بیایی
از بس که با صفایی تنها امید مایی
شب عزا و ماتم منتظرم بیایی
یابن الحسن کجایی
منتظرم بیایی
تو شمس عالمینی بر همه نور عینی
تالحظه ی ظهورت گریه کن حسینی
حسین حسین حسین جان(۲)
هستم به تاب ودرتب جانم رسیده برلب
افتاده ام به یاد غم حسین و زینب
حسین حسین حسین جان
ای نور چشم زهرا در شور و در نوایم
امشب دوباره مهدی به یاد کربلایم
حسین حسین حسین جان
امشب دوباره یاد علی اکبرم من
همچون حسین بیاد صد پاره پیکرم من
حسین حسین حسین جان
یابن الحسن بیاد علی اصغرم من
یاد رباب و طفل بریده حنجرم من
حسین حسین حسین جان
یابن الحسن دوباره غربت نمودم احساس
افتاده ام به یاد چشم و دو دست عباس
حسین حسین حسین جان
یابن الحسن بیاد وداع آخرم من
رفتن بسوی میدان گریه ی خواهرم من
حسین حسین حسین جان
یابن الحسن زجدت حرمت دریده دشمن
دویده سوی مقتل سرش بریده دشمن
حسین حسین حسین جان
بعداز شهادت او آتش زدند به خیمه
به پیش چشم زینب سرش زدندبه نیزه
حسین حسین حسین جان
دشمن به کودکانش با تازیانه میزد
به پیش چشم زینب چه ظالمانه میزد
حسین حسین حسین جان
6_144231738362655249.mp3
4.17M
#مناجات_با_امام_زمان_عج
🎤•| #حاج_مهدی_رعنایی|•
غروب جمعه واسه من یعنی یه دنیا خاطره
پدربزرگم دم غروب میرفت کنار پنجره
صداش هنوز تو گوشمه که آل یاسین میخونه
نوار کافی رو میذاشت همیشه یادم میمونه
حالا دلم میگیره دوباره قبل از غروب
نه اون پدربزرگ هست نه دیگه اون حال خوب
تو کجایی؟ کدوم دیاری؟ کدوم؟
السلام علیک حین تقوم
این من و این غروب بغض گلو
السلام علیک حین تقوم
ای تو ز خورشید و قمر نور تر
ای دو سه تا کوچه ز ما دور تر
دور تر دور تر
اگه نباشم یاد تو ولی تو بازم یادمی
تو مثل نبضی واسه من اصل حیات آدمی
همیشه تو روزای سخت حضورتو حس میکنم
یه سوره یاسین نذر حضرت نرجس میکنم
به قدر کل هفته طی میشه هر ثانیه
چقدر غروب جمعه عجیب و طولانیه
عصر جمعه همیشه میخونم صلوات جناب ضرابو
گوشه خونه اشک میریزم
خط به خط دعای سردابو
تو کجایی؟ کدوم دیاری؟ کدوم؟
السلام علیک حین تقوم
این من و این غروب بغض گلو
السلام علیک حین تقوم
ای تو ز خورشید و قمر نور تر
ای دو سه تا کوچه ز ما دور تر
دور تر دور تر
🍀❣🍀
🌹هر دختری که دختر زهرا نمی شود
🦋هر بانویی که زینب کبری نمی شود
🌹دار وندار حضرت حیدر، مجلّله
🦋جزتوکسی که"زینت بابا"نمیشود
🌺 ولادت با سعادت حضرت زینب کبری
🌸عقیله بنی هاشم 🌸و روز پرستار💐برهمه
🌺عاشقان عصمت و طهارت مبارک باد🌺
💜💥اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ
💚⭐️وآلِ مُحَمَّدٍ
♥️🌙وعَجِّلْ فَرَجَهُمْ🌹
🍀🌺🌹☘🌷🍀🌺🌹☘🌷
Meysam Motiee - Ageh Misheh Cheshato Vakon.mp3
7.75M
🏴#زمزمه #فاطمیه
🎤مداح :حاج #میثم_مطیعی
▪️▪️▪️▪️▪️
اگه میشه چشاتو واکن
توجهی به مرتضی کن
یه بار دیگه منو صدا کن
زهرا، به فدای دل از غصه پُرت
زهرا، قول میدم نسوزه دیگه چادرت
زهرا، زهرا
پاشو، مادری کن با همون قد کمون
پاشو، برای بیکسی مرتضی بمون
زهرا، زهرا
زهرا، تو بری آتیش میگیره جون من
زهرا، زوده واسه رفتنت؛ جوون من!
زهرا، زهرا...
تنت رو غسلِ گریه میدم
مرگمو با چشام دیدم
تازه به بازوهات رسیدم
ای وای، چقَدر کبوده این تن نحیف
ای وای، چقَدر این دو سه ماه، شدی ضعیف
ای وای، ای وای
ای وای، جای سیلی روی صورت بمونه
ای وای، چرا حیدرت نباید بدونه؟
ای وای، ای وای
زهرا، تو بری آتیش میگیره جون من
زهرا، زوده واسه رفتنت؛ جوون من!
زهرا، زهرا...
راحت شدی از درد بازو
از اون نگاه تار و کم سو
میشدی هی پهلو به پهلو
مُردم، با شب و غم نخوابیدن تو
مُردم، تا می دیدم خونِ رو پیرهنتو
زهرا، زهرا
پاشو، نبینم کبود بمونی یاسِ من!
پاشو، فاطمه تموم نشه واسه من
زهرا، زهرا
زهرا، تو بری آتیش میگیره جون من
زهرا، زوده واسه رفتنت؛ جوون من!
زهرا، زهرا
✍شاعر:رضا یزدانی