eitaa logo
کانون مسجد حضرت ابوالفضل بیستجان
145 دنبال‌کننده
6.4هزار عکس
3هزار ویدیو
70 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
کمک های مومنانه 35بسته باهمکاری پایگاه وکانون مسجدحضرت ابولفضل به مناسبت میلاد کریم اهل بیت
🇮🇷🌸 🍀 ❌ اطلاعیه❌ 🎥دومین پخش زندهٔ نشست سیاسی کانال معیار در پیام رسان روبیکا ✅ سخنران: سردار رسول سنایی راد "معاون محترم سیاسی دفتر عقیدتی سیاسی کل قوا" 🍃🌻🍃 💫 موضوع: چرایی و چگونگی جلب مشارکت حداکثری و آگاهانه ⏰ پنجشنبه ۹ اردیبهشت ماه ۱۴۰۰ ساعت ۱۸ 💠 آدرس ورود به نشست:👇👇👇 🆔https://rubika.ir/meyar_pb 🍀 🇮🇷🌸
10.37M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
✅ سخنان سردار سلیمانی عزیز برای این روزهای ظریف👌👌👌 💐💐
💠 دعای روز هفدهم ماه رمضان
🔴ﺳﻪ نفر ﻣﯽ ﺧﻮﺍﺳﺘﻦ ﯾﮏ ﯾﺨﭽﺎل را ﺑﺒﺮﻥ ﻃﺒﻘﻪ ﺷﺸﻢ، ﺗﻮ ﻃﺒﻘﻪ پنجم ﯾﮑﯿﺸﻮﻥ ﻣﯿﮕﻪ : ﻣﻦ ﺑﺮﻡ ﺑﺒﯿﻨﻢ ﭼﻘﺪﺭﻣﻮﻧﺪﻩ؛ ﻣﯿﺮﻩ ﻭ ﺑﺮﻣﯿ‌ﮕﺮﺩﻩ ﻣﯿﮕﻪ: ♦️ ﯾﮏ ﺧﺒﺮ ﺧﻮﺏ ﺩﺍﺭﻡ ﻭ ﯾﮏ ﺧﺒﺮ ﺑﺪ ♦️میگن اول خبر خوب بگو و بعد خبر بد. میگه: ✅ﺧﺒﺮ ﺧﻮﺏ اینکه: یک ﻃﺒﻘﻪ دیگه ﻣﻮﻧﺪﻩ 🚨ﺧﺒﺮ ﺑﺪ: ﺳﺎﺧﺘﻤﺎن رﻮ ﺍﺷﺘﺒﺎﻫﯽ ﺍﻭﻣﺪﯾﻢ ♦️حکایت دولت فعلی است !!! ✅خبر خوب اینکه: 2 ماه به آخر دولت مانده 💯💯خبر بد اینکه: از سال 92 مسیر را کلاً اشتباه اومدیم 💯💯ان شاءالله این ساختمان را دوباره اشتباهی نرویم.....🤲🤲
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🎀 جمعه های کانال 📆 17 رمضان المبارک، سالروز تأسیس مسجد مقدّس جمکران به امر حضرت ولی عصر عجّل الله تعالی فرجه الشریف گرامی باد. 📌 رزقنا‌الله تعالی و ایّاکم العبادة و الصلاة فیه و السلام علی مولانا صاحب‌ الزمان عجّل ‌الله ‌تعالی‌ فرجه و‌ علی ‌آبائه الطاهرین صلوات ‌الله‌ علیهم ‌اجمعین. 👈قدرت الله لطیفی نسب سازنده ی ✍ سال هزار و سیصد و چهل و هفت، سحرگاه شب ، مسجد جمکران ، قدرت الله در مسجد مشغول راز و نیاز بود، آن سالها مسجد اصلا وضعیت مناسبی نداشت ،مسجدی کوچک در حاشیه ی بیابان های ، بدون هیچ امکانات، عده انگشت شماری در مسجد بودند، ساعت از نیمه های شب گذشته بود ، خادم مسجد همه را بیرون کرد، به آقای لطیفی گفت میخواهم در مسجد را ببندم، بفرمایید، خواهش کرد از خادم، "اجازه بده امشب را تا صبح اینجا بمانم ، دعایت میکنم ، این هم شیرینی تو"، مقداری پول به خادم داد تا اجازه بدهد در مسجد بماند، همه رفته بودند، او ماند و مسجد. 🌙 ساعت حدود . در حال دعا و نیایش بود، سنگینی دستی را روی شانه اش احساس کرد، "بلند شو و مسجد را از این حالت دربیاور، شبستانی بساز و آبرومندش کن، عنایت خداوند با شماست و ما نیز کمک میکنیم" آقایش بود، نقشه ای به او داد و فرمودند:"این را بعدا از شما میگیریم" یک طرف نقشه طرح فعلی مسجد بود و طرف دیگر اسما مبارکه ی الهی ☀️ آفتاب طلوع کرده بود، هنوز حیرت زده بود ، قبل از این هم دیده بود مولایش را اما باز هم قلبش تند تند میزد، فکر و ذکرش شد ساخت مسجد جمکران ، مسجد را زدند، معماری را طبق همان نقشه ای که حضرت آقا داده بودند طراحی کردند، برای ساخت و ساز مسجد چک شخصی خودش را هم میداد، گاهی حسابش را نمیتوانست پر کند، میگفت روز وصول شخص ناشناسی مبلغ چک را به حسابش میریخت و چک پاس میشد، آقا بود که کمکش میکرد، قبلا قولش را داده بود که کمک میکنیم ، این خانواده سرشان برود قولشان نمیرود ، مثل حسین بن علی جدش، سرش رفت ، قولش نه... 🔻 باید چاه عمیق حفر میکردند برای تامین آب مسجد،با یک شرکت حفاری قرارداد بستند، محل چاه را تعیین کردند، شب جمعه ای در مسجد مشغول نماز بود، بعد از نماز آیت الله سید حسین قاضی آمد کنارش نشست، احوالپرسی کرد:"دو نفر از طرف آقا بیرون منتظرتان هستند ، دستوری از حضرت آورده اند، آمد بیرون،آن دو بزرگوار را دید،" آقا فرمودند: این نقطه برای مناسب نیست،و در آینده داخل مسجد قرار میگیرد. پرسید پس کجا چاه را حفر کنیم ؟با دست نقطه حفر چاه را نشان دادند، آنطرف،آنجا ❌شرکت حفاری زیر بار نمیرفت ، آقای لطیفی نمیخواست بگوید چه کسی سفارش کرده ، خیلی کلنجار رفتند، گفت "هزینه چاه با من اگر آب نیامد ضررش را شخصا میدهم" ،چک بیعانه را داد ، چاه را کندند، همانجایی که آقای لطیفی گفت، کارشناسان حفاری دهانشان باز مانده بود ، به آقای لطیفی اصرار کردند که بگوید نقطه یابی کار کیست؟ گفت: صاحب مسجد، مولایمان ارواحنافداه نام مبارک حضرت را که برده بود زانوهایشان لرزید کارشناسان ،اشکشان جاری شد، باقی مبلغ حفر چاه را بخشیدند... 📚برداشتی آزاد از تشرفات قدرت الله لطیفی
✅شيوه‏ جذب‏ نوجوانان به مسجد ✍زمان طاغوت براى تبليغ به اطراف زرّين ‏شهر اصفهان رفته بودم. هرچه از مردم دعوت مى ‏شد، كمتر كسى به مسجد مى ‏آمد. در نزديكى مسجد جوان ها واليبال بازى مى ‏كردند. از آنها خواستم تا هم بازى آنان شوم. با ترديد پذيرفتند، عبا و عمامه را كنار گذاشته و قدرى واليبال بازى كردم. هنگام اذان شد، از آنها تقاضا كردم كه با من به مسجد بيايند و 5 دقيقه نماز و ده دقيقه به صحبت من گوش كنند. آنان پذيرفتند و از آن پس هر شب جوانها به مسجد مى ‏آمدند. 📚خاطرات استاد قرائتى ؛ ج۱ ؛ ص: ۶۲ ┄┅┅❅💠❅┅┅┄
مراسم جزء خوانی روز هجده هم کانون مسجد حضرت ابولفضل