🔰روايات اميرالمؤمنين در توصیف توفیق: التوفیق عنایه التوفیق رحمت التوفیق اقبال (سعادت، نفع رسان) التوفیق مفتاح الرِفق (کلید نرمی) التوفیق القائد الصلاح التوفیق مِن جذبات رَب (از جذبه های خدا کسی که سرپرستی تو رو داره) التوفیق اول النعمه التوفیق مُمِد العقل (یاری کننده عقل، شاخص عقل گرایی) (از اون میشه فهمید کار عاقلانه یا نه) التوفیق راس السعاده (سر سعادت رو داره، قله سعادت داره) التوفیق راس النجاه التَّوفيقُ عِنايَةُ الرَّحمنِ التوفیق افضل من انقبه (صفات اختصاصی فرد) (هرکس توفیق خاص در زمینه های خاصی دارد یکی از راه های خاصیت شناسی، از اینه که تو چه زمینه هایی توفیق داره...) التوفیق اشرف الحضین (اشرف همه‌ی توفیق های دنیا و آخرت و...)

امام على عليه السلام : مَن لَم يُمِدَّهُ التَّوفيقُ لَم يُنِبْ إلَى الحَقِّ. هر كه توفيق مَدَدش نكند، به حق رو نياورد.

من استنصح الله حاز التوفیق هرکس بناش به گوش دادن نصیحت های خدا باشه، در محدوده‌ی توفیق الهی قرار می گیرد توفیق اون شخص رو در بر می گیره... حاز: در سیطره چیزی قرار گرفتن

استعانه در داشتن توفیق و ترک مواقف شبهه و ظلالت عَلَيْكَ بِالاِسْتِعَانَةِ بِإِلَهِكَ وَ اَلرَّغْبَةِ إِلَيْهِ فِي تَوْفِيقِكَ وَ تَرْكِكَ كُلَّ شَائِنَةٍ شَائِبَةٍ أَوْلَجَتْكَ فِي شُبْهَةٍ أَوْ أَسْلَمَتْكَ إِلَى ضَلاَلَة همواره از خداى خویش یارى خواه و از او تقاضاى توفیق نما تا تو را از زشتیهایى که در تو شبهه اندازد بازدارد و یا تو را از گمراهى سالم نگه دارد.

● هر که دیندار تر پرتوفیق تر ● توفیق وقتی وابسته به دین شود، مرتبه اش هم وابسته به دین میشود. ● دینداری توفیقات خودش را دارد و فضا را معطر میکند و برعکس آن هم بی دینی فضا را ملتهب میکند

هر کس موفق به کار خیری شد حتما یک دینی دارد پس قابل تکریم است... پس به کارهای خیر انسانها بی اعتنایی نکنید حتی اگر دین فطری او باعث این کار خیر اوست ( دین مراتب دارد، دینی که با شریعت شناخته میشود خیلی بالاتر از دین فطری ست.)

البته نباید از این سو استفاده کرد.. باید جلو رفت به سمت دین شریعتی دین واژه خیلی عام تری است چون شریعت فقط اسلام است دین آن برنامه‌ی جزا خیزی است که در نهاد عالم قرار داده شده است و عام تر است

سوره مبارکه آل عمران آیه ۱۶۰ إِن يَنصُركُمُ اللَّهُ فَلا غالِبَ لَكُم ۖ وَإِن يَخذُلكُم فَمَن ذَا الَّذي يَنصُرُكُم مِن بَعدِهِ ۗ وَعَلَى اللَّهِ فَليَتَوَكَّلِ المُؤمِنونَ [نصرت خدا مناط است، پس از مواقف یاری خدا و نصرت خدا دور نشو]

التوفيق و الخذلان يتجاذبان النفس فايهما غلب كانت فى حيزه‌ هر آنچه که در قران و در کلام معصومین و بزرگان در حکم خذلان قرار میگیرد، یعنی انسان را به زیر می کشاند ، اگر تقویت شود انسان در حیز آن قرار میگیرد یعنی دوری از خذلان عامل غلبه توفیق بر نفس است.

لَقَدْ أَضَلَّنِي عَنِ الذِّكْرِ بَعْدَ إِذْ جَاءَنِي ۗ وَكَانَ الشَّيْطَانُ لِلْإِنْسَانِ خَذُولًا، ۲۹ فرقان [خذول، یعنی جذابیت درست میکند و با ایجاد جذابیت زیر پای آدم را خالی میکند شیطان] خذلان ضد توفیق است

مِنْ اَكْبَرِ التَّوْفيقِ الاَْخْذُ بِالنَّصيحَةِ.حديث بزرگ ترين توفيق براى انسان ، پذيرش نصحيت است

● گوش شنوا داشتن برای نصیحت دیگران خودش محل دریافت توفیق است... ● نصیحت جایی است که مصلحت خود فرد نیست و به خاطر شما دارد میگوید