#کتابخونی
#خاکهای_نرم_کوشک
زندگینامه شهیدعبدالحسین برونسی
فرمانده ی بی لطف
#قسمت_صد
🔹🔸🔹🔸🔹🔸🔹
خدا رحمتش کند تو تمام مدتی که توفیق همراهی او را داشتم عقیده ای داشت که هیچ وقت عوض نشد؛ همیشه
درباره ی امدادهای غیبی می گفت :«به هیچ کس نگو این چیزها رو، چکار داری به این حرفها؟
بعدش می گفت: «اگر هم خواستی این اسرار را فاش کنی و برای کسی بگویی برای آینده ها بگو نه حالا»
گویا از شهید نشدن و از زنده ماندن من خبر داشت؛ و خبر داشت که این خاطرات برای عبرت آیندگان، در دل
تاریخ ضبط خواهد شد..
ابوالحسن برونسی
این خاطره نقل قول است از زبان برادر شهید
یک روز تو منطقه جلسه داشتیم چند تا از فرماندهان رده بالا هم آمده بودند بعد از مقدماتی یکی شان به
عبدالحسین گفت:« حاجی برات خواب هایی دیدیم
🔹🔸🔹🔸🔹🔸🔹
#کانون_میثاق_با_افلاکیان
🌷@kanoon_misagh
🌷@kanoonnews
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#شهید_سیدمرتضیآوینی:
اگر در جستوجوی امام زمانﷻ هستی او را در میان سربازانش بجوی....
#کانون_میثاق_با_افلاکیان
┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
╭┅─────────┅╮
@kanoon_misagh
@kanoonnews
╰┅─────────┅╯
. 🕊 تلاوت آیات #قرآن_ڪریم ؛
💠 ۩ بــِہ نـیّـت
#شهید_احمد_امیمی
#صفــ۱۰۴ـفحه 📚
🍀|شبتون شهدایی
#کانون_میثاق_با_افلاکیان
┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
╭┅─────────┅╮
@kanoon_misagh
@kanoonnews
╰┅─────────┅╯
❤️#مشق_شهادت
🔷از ابتدا که وارد جنگ شدم دو ابزار مهم درکولهپشتیام بود:
۱-خلوص ۲-توکل
همیشه با این دو، خودم را آمادهی خدمت کردهام."
#حاج_قاسم
#خداوندا_مرا_پاکیزه_بپذیر
#کانون_میثاق_با_افلاکیان
┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
╭┅─────────┅╮
@kanoon_misagh
@kanoonnews
╰┅─────────┅╯
#کتابخونی
#خاکهای_نرم_کوشک
زندگینامه شهیدعبدالحسین برونسی
فرمانده ی بی لطف
#قسمت_صد_و_یک
🔹🔸🔹🔸🔹🔸🔹
عبدالحسین لبخندی زد و آرام گفت: «خیره ان شاء الله»
گفت: «ان شاء الله.»
بعد مکثی کرد و ادامه داد: با پیشنهاد ما و تأیید مستقیم فرماندهی لشگر شما از این به بعد فرمانده ی گردانعبدالله هستید.
یکی دیگرشان گفت: حکم فرماندهی هم آماده است.»
خیره ی عبدالحسین شدم به خلاف ،انتظارم هیچ اثری از خوشحالی تو چهره اش نبود برگه ی حکم فرماندهی را به طرفش دراز کردند نگرفت گفت فرماندهی گروهانش از سر من زیاده، چه برسه به گردان!
این حرف ها چیه می زنی حاجی؟!
ناراحت و دمغ :گفت مگر امام نهم ما چقدر عمر کردند؟
همه ساکت بودند انگار هیچ کس منظورش را نگرفت خودش گفت حضرت
تو سن جوانی شهید شدن حالا من با
این سن چهل و دو سال تازه بیام فرماندهی گردان بشم؟
به هر حال، این حکم از طرف بالا ابلاغ شده و شما هم موظفی به قبول کردن
از جاش بلند شد با لحن گلایه داری :گفت نه بابا جان دور ما رو خط بکشین این چیزها هم ظرفیت می خوادهم لیاقت که من ندارم
از جلسه زد بیرونآن روز، هرچه به اش گفتیم و گفتند که مسؤولیت گردان عبدالله را قبول ،کند فایده ای نداشت که نداشت.
روز بعد ولی کاری کرد که همه مات و مبهوت شدند.
صبح زود رفته بود مقر تیپ و به فرمانده گفته بود چیزی رو که دیروز گفتین قبول می کنم.»
کسی دیگر حتی فکرش را هم نمی کرد که او این کار را قبول کند شاید برای همین فرمانده پرسیده بود: «چیرو؟»
🔹🔸🔹🔸🔹🔸🔹
#کانون_میثاق_با_افلاکیان
🌷@kanoon_misagh
🌷@kanoonnews
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠 شڪ نڪن شهید بعدے تویۍ!
#شهیدهمت
#کانون_میثاق_با_افلاکیان
┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
╭┅─────────┅╮
@kanoon_misagh
@kanoonnews
╰┅─────────┅╯
. 🕊 تلاوت آیات #قرآن_ڪریم ؛
💠 ۩ بــِہ نـیّـت
#شهید_محمد_تقی_زاده
#صفــ۱۰۵ـفحه 📚
🍀|شبتون شهدایی
#کانون_میثاق_با_افلاکیان
┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
╭┅─────────┅╮
@kanoon_misagh
@kanoonnews
╰┅─────────┅╯
❤️#مشق_شهادت
🔷از همه هستی خودتان
در راه خدا بگذرید
دنیا ارزش ندارد؛
دنیا را بدهید به اهل دنیا،
دنیا را با عشق امامحسین(ع)
عوض نکنید ...
#شهید_علی_ماهانی
#فرمانده_مخابرات_لشکر۴۱ثارالله
#کانون_میثاق_با_افلاکیان
┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
╭┅─────────┅╮
@kanoon_misagh
@kanoonnews
╰┅─────────┅╯
#کتابخونی
#خاکهای_نرم_کوشک
زندگینامه شهیدعبدالحسین برونسی
فانوس
#قسمت_صد_و_دو
🔹🔸🔹🔸🔹🔸🔹
مسؤولیت گردان عبدالله رو.....
جلوی نگاه های بزرگ شده ،دیگران عبدالحسین به عنوان فرماندهی همان گردان معرفی شد.
حدس می زدیم باید سری توی کار ،باشد و گرنه او به این سادگی زیر بار نمی رفت بالاخره هم یک روز توی مسجد، بعد از اصرار زیاد ما پرده از رازش برداشت گفت همون شب خواب دیدم که خدمت امام زمان (سلام الله علیه) رسیدم.حضرت خیلی لطف کردند و فرمایشاتی داشتند؛ بعد دستی به سرم کشیدند و با آن جمال ملکوتی و با لحنی که هوش و دل آدم رو میبرد فرمودند: «شما می توانی فرمانده ی تیپ هم بشوی....
خدا رحمتش کند همین اطاعت محضش هم بود که آن عجایب و شگفتیها را در زندگی او رقم زد. یادم هست که آخر وصیتنامه اش نوشته بود اگر مقامی هم قبول کردم به خاطر این بود که گفتند: واجب شرعیاست؛ وگرنه، فرماندهی برای من لطفی نداشت.
سید کاظم حسینی
قبل از عملیات والفجر مقدماتی بود تو منطقه ی دشت ،عباس سایت چهار چادرها را زدیم و تیپ مستقر شد.
آن موقع عبدالحسین فرمانده گردان ما بود با او و چند تا دیگر از بچه ها تو چادر فرماندهی نشسته بودیم. یکدفعه پارچه ی جلوی چادر کنار رفت و مسؤول تدارکات تیپ آمد تو ،یک چراغ توری تر و تمیز دستش بود. سلام کرد و گفت: به هر چادر ،فرماندهی یکی از این چراغ توریها دادیم ، این هم سهم شماست.»1
پاورقی
۱_ دلیل این که به چادر فرماندهی گردان چراغ توری میدادند این بود که اگر بخواهند کالکی بکشند، نقشه ایبخوانند یا جلسه ی بگذارند؛ از لحاظ نور مشکلی نداشته باشند
🔹🔸🔹🔸🔹🔸🔹
#کانون_میثاق_با_افلاکیان
🌷@kanoon_misagh
🌷@kanoonnews
7.79M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💠 زیارت عاشورا را بخوانید از طرف من
به ارباب ابراز ارادت کنید
حتما تمام تلاشم را می کنم تا حاجت اورا بگیرم وگرنه در آخرت جبران می کنم
#شهید_نوید_صفری
#کانون_میثاق_با_افلاکیان
┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
╭┅─────────┅╮
@kanoon_misagh
@kanoonnews
╰┅─────────┅╯