eitaa logo
کانون شهدای دانشگاه حضرت معصومه(س)
61 دنبال‌کننده
138 عکس
29 ویدیو
5 فایل
ارتباط با ادمین @Zahra_a_833
مشاهده در ایتا
دانلود
« عملیات بیت المقدس تازه تمام شده بود که خبر رسید اسرائیل به جنوب لبنان حمله کرده. از طرف سپاه چند نفر رو انتخاب کردند که برای ایجاد یک قرارگاه به لبنان اعزام شوند. من هم یکی از انتخاب شده ها بودم. وقتی برادرم حسن ،فهمید آماده ی رفتن شدم، بهم گفت:« نکنه فکر کنی چون برای جنگ با اسراییل انتخاب شدی ، کسی هستی و مهم شدی؛ نکنه غرور بگیردت. اینم بدون که تو با نیروهای بسیجی هیچ فرقی نداری. اونجا هم که رفتی برای خدا کار کن و مراقب باش خودت رو گم نکنی.» ارتباط با ادمین: @Zahra_a_833 @kanoon_shohada_hmu
🌱امیرالمومنین علیه السلام: «هیچ مردی نیست که تکبر بورزد یا خود را بزرگ بشمارد مگر به خاطر ذلّتی که در نفس خویش می یابد .»🌱 🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱 ارتباط با ادمین:@zahra_a_833 @kanoon_shohada_hmu
«بحث تقسیم اراضی که پیش آمد ، عبدالحسین گفت«: دیگه این روستا جای زندگی نیست ، آب و زمین رو به زور گرفتن و می‌خوان بین مردم تقسیم کنند، بدتر اینکه سهم چند تا بچه یتیم هم قاطی این هاست». رفتیم مشهد ؛ خانه یکی از اهالی که خالی بود . موقتا همانجا ساکن شدیم . مانده بود کار. دو ماه شاگرد سبزی فروشی شد و پانزده روز شاگرد لبنیاتی ؛ اما سر هیچ کدام دوام نیاورد . می‌گفت :« سبزی فروشه که سبزی ها رو خیس میکنه تا سنگین تر بشه، لبنیاتیه هم جنس خوب و بد رو قاطی میکنه و غش و کم فروشی داره . از همه بدتر اینه که میخوان منم مثل خودشون بشم». بعد از آن یک بیل و کلنگ برداشت و رفت سر گذر . بعد از سه چهار روز یک بنّا پیدا شده بود که عبدالحسین را با خودش ببرد . جان کندن داشت ، مزدش هم روزی ده تومن بود ولی به قول عبدالحسین « هیچ طوری نیست ، نون زحمت کشی نون پاک و حلالیه، خیلی بهتر از اون دو تاست». 🏴🏴🏴 ارتباط با ادمین :@zahra_a_833 @kanoon_shohada_hmu
🌱رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم: «عبادت هفتاد جزء است . بالاترین و بزرگترین جزء آن کسب روزی حلال است. الکافی،جلد۵،صفحه۷۸ 🌱🌱🌱🌱🌱 ارتباط با ادمین: @zahra_a_833 @kanoon_shohada_hmu
«حکم انفصال» حکم انفصال از خدمت را که دستم دید پرسید :جریان چیه؟ گفتم :« از نیرو های تربیت بدنی گزارش رسیده که رییس یکی از فدراسیون ها با قیافه زننده سر کار میاد ؛ با کارمندهای خانوم برخورد های نامناسبی داره ، مواضعش مخالف انقلابه و خانومش بی حجابی! الان هم دارم حکم انفصال از خدمت رو رد میکنم شورای انقلاب ». با اصرار ابراهیم رفتیم برای تحقیق. همه چیز طبق گزارش ها بود ، ولی ابراهیم نظر دیگری داشت ؛ گفت « باید باهاش حرف بزنیم .» رفتیم در خانه اش و ابراهیم شروع به صحبت کرد . از برخورد های نامناسب با خانوم ها گفت و از حجاب همسرش، از خون شهدا گفت و از اهداف انقلاب . آنقدر زیبا حرف میزد که من هم متاثر شدم . ابراهیم همانجا حکم انفصال از خدمت را پاره کرد تا مطمئن شوم با امر به معروف و نهی از منکر میشه افراد رو اصلاح کرد. یکی دو ماه نگذشته بود که از فدراسیون خبر رسید : « جناب رییس بسیار تغییر کرده. اخلاق و رفتارش در اداره خیلی عوض شده ، حتی خانمش با حجاب به محل کار مراجعه میکنه». کتاب سلام بر ابراهیم ص۶۰_۶۳ 🏴🏴🏴🏴🏴 ارتباط با ادمین:@zahra_a_833 @kanoon_shohada_hmu
🌱رسول خدا صلی الله علیه و آله: «امر به معروف و نهی از منکر نکند مگر کسی که سه خصلت در او باشد ؛ در امر و نهی خود مدارا کند، در امر و نهی خود میانه روی نماید و به آنچه امر و نهی میکند ، دانا باشد.» دعائم الاسلام، ج۱ص۳۶۸ 🌱🌱🌱🌱🌱 ارتباط با ادمین:@zahra_a_833 @kanoon_shohada_hmu
«کانون شهدای دانشگاه حضرت معصومه برگزار می کند: یکشنبه های شهدایی: برگزاری نماز جماعت ظهر و عصر در جوار مزار شهدای گمنام دانشگاه به همراه مسابقه و اهدای جوایز ✨ یکشنبه ۱۹ آذر 🏴🏴🏴🏴🏴 ارتباط با ادمین: @zahra_a_833 @kanoon_shohada_hmu
«حساب و کتاب» «یک روز با چند ورقه وارد مدرسه شد. به هر کدام از مربی ها یک ورقه داد که بالایش نوشته بود : « حاسبوا قبل آن تحاسبوا» کمی پایین تر اسم چند گناه را نوشته بود و جلوی هر کدام را خالی گذاشته بود. بعد رو کرد به مربی ها و گفت :« بیاید هر شب چند لحظه کارهامون رو بررسی کنیم و توی این برگه بنویسیم . ببینیم خدای نکرده چند بار دروغ گفتیم، غیبت چند نفر رو کردیم ، تهمت و بدبینی داشتیم یا نه ، کارهای خوبمون چقدر بوده ...آخر ماه با یه نگاه به این برگه ، حساب کار دستمون میاد ؛ میفهمیم چطور بنده ای بودیم ». کتاب بحر بی ساحل، ص۹۶ 🏴🏴🏴🏴 ارتباط با ادمین : @Zahra_a_833 @kanoon_shohada_hmu
🌱امیرالمومنین علیه السلام: «هرکس به حساب نفس خود رسیدگی کند به عیب هایش آگاه شود » غررالحکم ، ص۲۳۶ 🌱🌱🌱🌱🌱 ارتباط با ادمین:@zahra_a_833 @kanoon_shohada_hmu
🏴گزارش تصویری یکشنبه های شهدایی بیستم آذر ماه ارتباط با ادمین:@zahra_a_833 @kanoon_shohada_hmu
« زیر تابوت تو بودم ، گریه آمد به سراغم تو و این جمع پریشان، من و اندوه فراقم خواستم تا بفروزم شب هر جمعه چراغت تا که روشن کنی از لطف و کرم کشته چراغم...🥀 من که خارم وَ در این جمع به جز ننگ ندارم تو گل انجمنی ...خوار نینداز به باغم:) » 🥀🥀🥀🥀🥀 ارتباط با ادمین:@zahra_a_833 @kanoon_shohada_hmu
کانون شهدای دانشگاه حضرت معصومه سلام الله علیها برگزار می کند: به مناسبت سالگرد شهادت شهید حاج قاسم سلیمانی میتوانید با فرستادن عکس، دلنوشته، معرفی نامه و دیگر آثار در مورد شهید شاخص شهرتان به آیدی @Zahra_a_833، در این پویش شرکت کنید. نام و نام خانوادگی، شماره دانشجویی ، نام شهر و شماره تماس را همراه آثار ارسال کنید . زمان ارسال آثار: از ۲۴ آذر تا ۱۳ دی ماه 🔻🔻🔻🔻🔻🔻🔻🔻 ارتباط با ادمین:@Zahra_a_833 @kanoon_shohada_hmu
🏴 «بی تاب و مضطر مرتضی زهرا شده حاجت روا حیدر پریشان است ، شام غریبان است...»
🏴 «آنانکه که زخم بر پر و بال ملک زدند بر زخمهای تازه حیدر نمک زدند با حرص بی هوا جلوی چشم شوهرش بانوی آسمان و زمین را کتک زدند چادر به خون تازه دگر خو گرفته بود کشتی شکسته بود و پهلو گرفته بود دیگر صدای ناله زینب عجیب شد چیزی شبیه ناله امن یجیب شد پنجاه سال بعد دوباره همان صدا پیچیدو قتلگاه پر از بوی سیب شد قاتل به دست خنجر و گیسو گرفته بود کشتی شکسته بود و پهلو گرفته بود...» ارتباط با ادمین:@Zahra_a_833 @kanoon_shohada_hmu
بسم رب الشهدا «سردار شهید ماشاالله شمسه به سال 1346 در روستای سراب زارم شهرستان بروجرد در خانواده‌ای مذهبی و کشاورز دیده به جهان گشود. از همان ابتدا و با آغاز جنگ تحمیلی به عضویت بسیج شهرستان درآمده و به‌رغم سن کمی که داشت به تواتر به جبهه‌های نبرد حق علیه باطل به‌صورت داوطلبانه اعزام شد. وی پس از یک ماه از بازنشستگی با پیگیری‌های فراوان خود به‌عنوان فرمانده یکی از گردان‌های فاطمیون به سوریه اعزام شد و درحالی‌که تنها چند روز از اتمام مأموریتش و بازگشت به کشور باقی نمانده بود عصر روز جمعه 13 فروردین‌ماه ۱۳۹۵ به ضرب گلوله تک‌تیرانداز گروهک تروریستی تکفیری داعش در مناطق عملیاتی سوریه به شهادت رسید...» 🔹شرکت در پویش شهید شهر من ارسالی از خانم وحیده روزبهانی دانشجوی رشته حسابداری 🌹🌹🌹🌹🌹 ارتباط با ادمین: @Zahra_a_833 @kanoon_shohada_hmu
یاد شهدا کمتر از شهادت نیست دل نوشته ای تقدیم به روح شهید پرافتخار شهرکیان ستواندوم پاسدار شهید محمدگودرزی شهرکی ازکیان آمده بود ازشرف یک خاک ازمام میهن... ازتیپ قهرمان۴۴قمربنی هاشم ع وتومی گفتی این چه حکمتی است که مهربانی وشجاعت در اوجمع شده است... به خیابان های شهرم می نگرم وبه مسجدجامع کوچک اما بیکرانش... به امام زاده عزیزالله ع وبه گلدسته های زیبایش... به حسینیه حضرت اباالفضل ع و شهدای همجوارش...! به دستان پینه بسته پدرش وصورت زخم خورده ی مادرش...! به چشمان امیدواربرادرش وعزم استوار خواهرش وبه حجاب زیبای همسرش... مادرش به اوگفت: "محمدجان؛ دلم بی تاب است، کجایی؟! گفت: "سردار دل ها می گفت ماملت امام حسینیم...!" ما امت امام حسینیم... مقتدایمان حسین است...! دل قوی دار دل به اوداده ام به راهش می روم... این راه نه به خود آمده ام که مرا به این راه خود می برند... مادرگفت: "محمدجان دوری ازتو غم سنگینی است" گفت: "دستانت رابه من بده توراهم باخودم خواهم برد" مادرگفت... بسم الله...! بیا... این دستان من... 🖋شرکت در پویش شهید شهر من ارسالی از خانم زهرا علیدوستی شهرکی دانشجوی رشته حسابداری 🌹🌹🌹🌹🌹 ارتباط با ادمین @Zahra_a_833 @kanoon_shohada_hmu