eitaa logo
کانون غرب‌ شناسی و اندیشۀاسلامی
1.5هزار دنبال‌کننده
7.4هزار عکس
9.5هزار ویدیو
588 فایل
✅ در این کانال مباحث مختلف و مهم پیرامون شناخت تمدن وعالَم #غرب، تفکر و فرهنگ، علوم‌انسانی، تمدن اسلامی، معارف مهدویت و تحلیل انقلاب اسلامی بر اساس فلسفۀ تاریخ و اندیشه ناب اسلامی ارائه می‌شود. @GhalbeSalimeSalman
مشاهده در ایتا
دانلود
📝 متن کامل پیام نوروزی رهبر انقلاب به مناسبت آغاز سال ۱۴۰۰
🌍 تو هر زمان که بیایی بهار خواهد بود 🌍 مجال شادی بی‌اختیار خواهد بود 🌍 خوش آن زمان که برآید به یک کرشمه دو کار 🌍 یکی ظهور امام ☀️ و یکی شروع بهار 🌹حلول سال ۱۴۰۰ بر شما مبارک باد! 🟢 «السَّلَامُ عَلَى رَبِيعِ الْأَنَامِ وَ نَضْرَةِ الْأَيَّام»  ⭕️ کانال رسمی «بنیاد شهید مطهری» در ایتا، تلگرام و سروش👇 eitaa.com/motahari_ir t.me/motahari_ir sapp.ir/motahari_ir
واقعی در گرو خدمت به اسلام و کشور 🌸امیدواریم که امسال سال اخوت ایمانی و وحدت کلمه و عود به اوایل نهضت‌ باشد. تمام افراد این مملکت در صدد این باشند که خدمتگزاری به اسلام و کشور اسلامی داشته باشند؛ تا اینکه این سال بر همه ما نوروز باشد.  📅 امام خمینی(ره) | ۱ فروردین ۱۳۶۰ ✅ @EMAM_COM
موضوع : مبانی و ویژگی‌های‌ تمدن معاصر غرب گفت‌وگو با : حجت‌الاسلام دکتر سید احمد رهنمایى 1- پیشبرد غرب‌شناسی انتقادی 2- مبانی معرفت‌شناسی غرب 3- مبانی هستی‌شناسی غرب 4- آسیب‌شناسی غرب‌‌پژوهی @KanooneQarbshenasiAndisheIslami
کانون غرب‌ شناسی و اندیشۀاسلامی
موضوع : مبانی و ویژگی‌های‌ تمدن معاصر غرب گفت‌وگو با : حجت‌الاسلام دکتر سید احمد رهنمایى #مصاحبه #
حجت‌الاسلام دکتر سید احمد رهنمایی دارای مدرک دکتری فلسفة تعليم و تربيت از دانشگاه مک‌گیل[1] کانادا است. ایشان هم‌اکنون عضو هیأت علمی مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمينی هستند و هم‌زمان به فعالیت‌های آموزش و پژوهشی نیز اشتغال دارند. از ایشان کتاب‌ها و مقالات گوناگونی منتشر شده است، مواردی نظیر: «غرب‌شناسی»، «درآمدی بر مبانی ارزش‌ها»، «رویارویی جهان‌بینی سکولار با جهان‌بینی توحیدی»، «فلسفه تعلیم و تربیت: غربی و اسلامی»، «فلسفه روان‌شناسی و نقد آن» و ... . ضمن این که بیش از دو دهه به مطالعه و تدریس در حوزه‌های متنوع علوم تربیتی، روان‌شناسی و مشاوره اشتغال داشته‌اند. پیشبرد غرب‌شناسی انتقادی · مسیر آغازین و نحوه پیشبرد پروژه‌ای تحت عنوان «غرب‌شناسی انتقادی» چگونه‌ است؟ به عبارت دیگر، چگونه این پروژه را مدیریت کنیم تا روند منطقی را طی کرده و به نتایج مطلوب نيز ختم شود؟ وقتی خواهان بررسی، تجزیه و تحلیل یک پدیده هستیم، باید به صورت فرایندی آن را در نظر بگیریم. مراد از «فرایندی» یعنی جریان را به لحاظ نقطه‌ی شروع، پایان و مسیر حرکت بررسی کنیم. معتقدم که در بحث غرب‌شناسی باید این فرایند را لحاظ کنیم، بر این اساس، اگر خواهان فهم محققانه از چیستی، چگونگی و هویت غرب هستیم و این که غرب دارای چه آثاری است؟ ظهور آن چگونه بوده و چه نقاط افت و خیزی داشته؟ لازم است که این فرایند را از نقطه‌ی آغاز تشکیلِ فرهنگ، ادبیات و تاریخِ غرب در نظر گیریم و در بستر تاریخی حرکت کنیم تا به زمان حال برسیم. سپس از زمان حال پیشینه‌ای برای آینده‌شناسی و فرجام‌شناسیِ غرب تدارک کنیم. حال، بر اساس این سه محور می‌توان به رویکرد خاصی در غرب‌شناسی انتقادی نائل شد. طبق این رویکرد، نخستین پرسش این که غرب از چه زمانی به عنوان «غرب» پدید آمده است؟ برای پاسخ به این پرسش باید به اظهارنظر محققان و تاریخ‌نویسان غربی نظیر ويل دورانت و هنری لوکاس و غيره استناد کنیم. طبق دیدگاه این اشخاص، تاریخ غرب به ۱۶۰۰ سال پیش از میلاد مسیح باز می‌گردد. تاریخ‌نویسان درباره این که قبل از این ۱۶۰۰ سال چه وقایعی رخ داده، اطلاعاتی به ما نداده‌اند و البته به این اطلاعات نیز نیازی نداریم، بنابراین، ۱۶۰۰ سال قبل از میلاد حضرت مسیح (ع) و ۲۰۱۸ سال بعد از آن مجموعاً ۳۶۱۸ سال می‌شود. این کل تاریخ فرهنگ غرب است که باید از آن اطلاعاتی به دست بیاوریم. البته دستیابی به این اطلاعات به صورت تخصصی ضرورت ندارد، بلکه به همین مقدار که بتوان پیشینه‌ی فرهنگ و جریان کنونی حاکم بر غرب را بفهمیم و این که چه آینده‌ای در انتظار غرب است را پیش‌بینی کنیم، کفایت می‌کند. البته در این مسیر باید شکل تمام‌عیارِ فرایندی را لحاظ کنیم. از این‌رو، نخستین دوره متعلق به «دوران غرب باستان» است. در نگاه مقایسه‌ای، دوره‌ای تحت عنوان «اسلام باستان» نداریم، البته تقسیم تاریخ اسلام به سده‌های مختلف امکان‌پذیر است، لکن با نگاه اسلامی می‌توان به اتخاذ رویکرد انتقادی نسبت به غرب باستان اقدام کرد، غربی که به‌رغم هم‌زمانی با دین حضرت موسی (ع) هیچ رنگ و بویی از آن نپذیرفته و اگر احیاناً به دنبال علت‌العلل آفرینش عالَم رفته، خدای پیامبران را نیافته، بلکه نام او را گاه علت‌العلل، محرّک اول و ... گذاشته است. بنابراین از همین نقطه می‌توان رویکرد انتقادی را اتخاذ کرد. بر اساس آموزه‌های غرب باستان، عالَم می‌تواند آفریدگاری نداشته باشد و بر حسب قانون تحوّل یا دیالکتیک از تز و آنتی‌تز و سنتز پدید آمده باشد. این که آیا بشر راهنمایی دارد؟ غرب باستان معتقد است که بشر نیازی به راهنمای وابسته‌ی به وحی ندارد. آیا وحی مدخلیتی در نظام‌سازی جوامع دارد؟ پاسخ غربِ باستان به این پرسش نیز منفی است، چرا که تنها عقل، اندیشه، تجربه و حس حجت دارند. بر این اساس، معتقدم که نقطه‌ی آغاز غرب‌شناسی انتقادی را می‌توان از ابتدای پیدایش فرهنگ و تاریخ غرب لحاظ کرد. سپس در بستر تاریخی حرکت کرد تا در نهایت، به آینده‌ی غرب رسید. مبانی معرفت‌شناسی غرب · مبانی معرفت‌شناسی تمدن غربی را نام برده و تحلیل کنید؟ مبانی معرفت‌شناختی به این‌معنا است که شناخت انسان غربی چگونه حاصل می‌شود؟ کل آنچه غرب بر آن صحه نهاده و از آن تخطّی نکرده، در سه مجموعه‌ی معرفت‌شناسی می‌گنجد. نخست، معرفت‌شناسیِ حسی و احساسی، بر این‌مبنا گفته می‌شود که چون می‌بینیم، حس می‌کنیم و لمس می‌کنیم، پس هستیم. اگر کسی خود را به معرفت‌شناسیِ حسی محدود کند، خواهد گفت که چون خدا را نمی‌بینیم و وحی را نمی‌شنویم، پس این پدیده‌ها وجود ندارند، همچنین خواهد گفت که ما احساس نمی‌کنیم که نیاز به وحی داشته باشیم، چرا که وحی را نمی‌بینیم و خود نیز توانایی تشخیص داریم. از نگاه اسلام، این نحوه‌ی معرفت‌شناسی صحیح، اما محدود و اندک است، چرا که تنها بخشی از معرفت‌ها را در این قسمت درک می‌کنیم. پس این مدل فقط بخشی از معرفت‌های ما را در ب
کانون غرب‌ شناسی و اندیشۀاسلامی
حجت‌الاسلام دکتر سید احمد رهنمایی دارای مدرک دکتری فلسفة تعليم و تربيت از دانشگاه مک‌گیل[1] کانادا ا
رمی‌گیرد. دوم، معرفت‌شناسی احساسی و تجربی، طرفداران این مدل  ـ  همانند چارلز سندرز پرس و فرانسیس بیکن و به‌طور کلی آمپریست‌ها  ـ  علاوه‌بر پذیرش حس و احساس، تجربه را نیز پذیرفته‌اند و معتقدند که تجربه نیز به ما معرفت می‌بخشد. چارلز سندرز پرس می‌گوید: «ما با تجربه و آزمایش به حضور و وجود خدا در عالَم نرسیده‌ایم، بنابراین آن را قبول نداریم». البته اسلام تجربه را قبول داشته و ارزش بسیاری به آن می‌دهد، اما به‌طور محدود و در حد خودِ تجربه، چرا که بسیاری از واقعیت‌ها به تجربه در نیامده و از منظر دیگر کشف می‌شوند. سوم، معرفت‌شناسی عقلی یا عقلانی، طرفداران این گروه عقل‌گرا بوده و طیف وسیعی در غرب را شامل می‌شوند. اما عقل در اینجا معنای خاصی دارد، چرا که از ابتدا موضع خود را نسبت به خدا و عالم ملکوت و غیره صاف نکرده است. از این‌رو، عقل آن اوج لازم برای وصول به عالم ملکوت را ندارد. این گروه ضمن تأیید احساس و تجربه، عقل را نیز مبنای معرفت می‌دانند. لکن برحسب عادتی که به احساس و تجربه دارند، عقل را در فضای آمیخته‌ی به مسائل مادی به کار می‌گیرند. فلذا عقل را به «عقلِ معاش» تقليل مي‌دهند. در آن هنگام که معرفت‌شناسی بشر محدود به احساس، تجربه و عقل شود، لاجرم بسیاری از معارف از حوزه‌ی شناختِ بشر خارج شده و بسیاری از حقایق دینی مورد انکار قرار گرفته و قائل به این اندیشه می‌شوند که وسیله و ابزار سنجش چنین مدعیات دینی را نداریم و از این‌رو، دلیلی برای تأیید آنها نداریم. حال آن که این‌گونه معرفت‌شناسی انسان را از بسیاری منابع معرفت نظیر وحی و نبوت جدا می‌کند. هنگامی‌که وحی و نبوت انکار شود، بخش عظیمی از معلومات بشر مغفول می‌ماند. وقتی‌ این معارف از دست رفت، در نتیجه، دنیا ملاکِ زندگی خواهد بود و برای این دنیا نیز می‌توان مرتکب هر عملی شد. می‌توان ظلم کند، استعمار و استثمار کرد. این وضعیت کنونی دنیای غرب است. مبانی هستی‌شناسی غرب · مبانی هستی‌شناسی تمدن غربی را نام برده و تحلیل کنید؟ وقتی منابع معرفت در حس، تجربه و عقل منحصر شد، هستی‌شناسی نیز در همین دایره قرار گرفته و منجر به نظام‌هایی همچون ماتریالیسم می‌شود. تفسیر رایج در هستی‌شناسیِ غربی این است که عالَم، خودآمده، خودتدبیر، خودفرآور و خودمدار است. فوکویاما معتقد بود که هگل تفسیر مادی جهان را کامل کرده است. هگل در نظریه‌ی دیالکتیک، عالم را در فرایند تز، آنتی‌تز و سنتز تفسیر کرده است و این که در این فرایند، سنتر خود به‌منزله تز جدید قلمداد شده و این چرخه‌ی تولید و تحول ادامه پیدا می‌کند. بنابراین تفسیر عالم منشأ ملکوتی و ربانی نداشته و جملگی برآیند تز و آنتی‌تز و سنتز است. فوکویاما این دیدگاه را کمال مادی عالم معرفی کرده و کمالِ معنوی آن را وصول به لیبرال دموکراسی قلمداد می‌کند. بدین‌سان، هستی‌شناسی توقف‌یافته به چنین معرفت‌شناسی خالی از آفریننده‌ای به‌نام خدا خواهد بود و در نتیجه، ماتریالیسم حاکم خواهد شد. وقتی چنین شد، طبعاً انسان به اشتهای خود رفتار خواهد کرد. انسان، موجودی آزادی‌خواه و آزادی‌طلب معنا می‌شود و تحقق این آزادی نیز با دموکراسی رقم می‌خورد. این بینش منجر به ظهور نظام لیبرال ـ دموکراسی خواهد شد. ادعای بنیان‌گذاران این نظام این است که آزادی مردم باید به هر طریقی تأمین شود، مگر این که معارض با آزادی افراد دیگر تلقی شود و از این‌رو، بر لیبرالیسم تاکید می‌کنند. بدین‌سان، لیبرالیسم یکی از مبانی مهم هستی‌شناختیِ غرب امروز است. لیبرالیسم نیز به بی‌بند و باری کشیده می‌شود. طبق این طرز تفکر، هیچ قاعده و قانونی الوهی مورد تأیید نیست. آثار این تفکر را در نظام خانوادگیِ غرب می‌بینیم. اکنون هفت الی هشت نوع نظام خانوادگی در غرب تعریف می‌شود، از جمله این که انسان می‌تواند با هم‌جنس خود، با حیوان، با اجناسِ مورد علاقه‌ خویش و یا حتی با خویش تشکیل خانواده دهد. به طور کلی می‌توان مثلث ماتریالیسم، لیبرالیسم و سکولاریسم را در غرب مشاهده کرد. از نگاه هستی‌شناختی، فرهنگ و تمدن غرب در این مثلث محصور شده و مفری نیز ندارد، مگر این که این مثلث شکسته شود و به یک افق ماورائی نظیر خدا و معاد نظر شود. بر این اساس، دنیا بیهوده نیست، آدمی بیهوده آفریده نشده و باید نسبت با اعمال خود پاسخ‌گو باشد. اگر به این افق نظر شود، فضای دینی ـ اسلامی رقم خواهد خورد. در غیر این‌صورت، از دلِ این مثلث، نحله‌ها و ایسم‌های مختلف نظیر نهیلیسم، اومانیسم، اگزیستانسیالیسم، مکتب نیچه، داروینیسم، فرودیسم و بسیاری چیزهای دیگر ظهور می‌کند. همه این موارد جملگی فرزندان این مثلث سه‌ضلعی به حساب می‌آیند. بعضی از این سیستم‌ها همانند اگزیستانسیالیست‌های خداناباور، انسان را فراتر از خدا دانسته و او را مدار هستی معرفی می‌کنند و برخی دیگر همانند فرودیسم، آدمی را هم‌طراز حیوان یا منحَط‌تر از حیوان معرفی کرده و او را انباشته‌ای از غرایز معرف
کانون غرب‌ شناسی و اندیشۀاسلامی
رمی‌گیرد. دوم، معرفت‌شناسی احساسی و تجربی، طرفداران این مدل  ـ  همانند چارلز سندرز پرس و فرانسیس بیک
ی می‌کنند. برخی دیگر، انسان را با نگاه مکانیکی بسان ماشین می‌دانند و ... . در مجموع، این مبانیِ هستی‌شناختی غرب است که بر تعریف از انسان اثر مستقیم می‌گذارد. آسیب‌شناسی غرب‌‌پژوهی · در مقام آسیب‌شناسی، روند غرب‌پژوهی انتقادی مسلمان را چگونه می‌توان تحلیل و بررسی کرد؟ با کمالِ تأسف برای شناخت صحیحِ غرب، در مقایسه‌ با شرق‌شناسی، کاری صورت نداده‌ایم. امروزه رشته‌ی علمی به نام شرق‌شناسی وجود دارد. غربیان بیش از ۴۰۰ سال در مقام شناخت شرق به مطالعه مفصل پرداخته‌اند و کتاب‌های بسیاری نیز به رشته تحریر در آورده‌اند. اکثر این آثار، اسلام را زیر سؤال برده‌ و مورد طعنه و تهمت قرار داده‌ است. با وجود این که مسلمانان بسیار با غرب سروکار داشته و دارند، آیا غرب‌شناسی تاکنون به صورت ‌رشته‌ی علمی درآمده است؟ متاسفانه پاسخ منفی است. امروزه در جامعه‌ی غربی، بسیاری به عنوان استاد شرق‌شناسی و یا دارای دکترای شرق‌شناسی هستند. در مقابل، هنوز رشته‌ای در حد کارشناسی درباره غرب‌شناسی نداریم. بسیاری از جوانان مسلمان مجذوب آمریکا و کشورهای غربی شده‌اند، با آن که ظلم‌ آنان در حق کشورهای مسلمان را می‌دانند. چرا چنین شده است؟ به این علت که ماهیت غرب و تفکر غربی برای آن‌ها روشن نشده و تنها زرق و برق‌های آن را می‌بینند. بر این اساس،‌ نخستین چالش ما این که در باب شناخت غرب اقدامی نکرده‌ایم. کتاب‌های مفید مسلمانان درباره غرب‌شناسی به پنجاه جلد کم‌حجم و محدود به مسائل اندک نمی‌رسد، در سال 2000 میلادی به کتابخانه‌ سوئد وابسته به دانشگاه لندن رفتم. در آنجا بالغ بر یک‌میلیون جلد کتاب پیرامون خاورشناسی و آفریقا‌شناسی وجود داشت. پرسیدم چه مقدار از این کتاب‌ها مختص شرق است؟ کارشناس کتابخانه گفت: حدود سیصد هزار کتاب به شرق اختصاص دارد. حدس می‌زنم که بیش از نیمی از این سیصد هزار کتاب، مربوط به اسلام بود. در نخستین گام، ما محتاج به اندیشکده‌هایی درباره غرب‌شناسی به تصدی حوزه و دانشگاه هستیم. معتقدم باید پژوهشکده‌ای مخصوص غرب‌شناسی وجود داشته باشد، منتها حد آرمانی آن، تأسیس اندیشکده‌ها و پژوهشگاه‌ها است. دومین چالش این که مسلمانان در برابر هجمه‌های فرهنگیِ غرب روحیه تهاجمی ضعیفی دارند. هنگامی‌که تهاجم صورت می‌گیرد، در مقابل، باید تهاجم انجام شود. چنانچه در مقابل شبیخون، باید شبیخون باشد، در مقابلِ ناتو، باید ناتو باشد، در مقابلِ رخنه، باید رخنه باشد و این در چهار سطح تهاجم فرهنگی، شبیخون فرهنگی، ناتوی فرهنگی و رخنه‌ی فرهنگی فهم می‌شود. بنابراین، نداشته‌های ما چالش‌های ما محسوب می‌شوند، فقدان منابع کافی، فقدان استاد کافی، فقدان گروه علمی و نداشتن امکانات لازم و تربیت‌نکردن استاد از مهمترین آسیب‌های به حساب می‌آید. قبل از این که غرب در ما چالشی ایجاد کند، ما خود مبتلا به چالش شده‌ایم، گویا از ترسِ مرگ، خودکشی کرده‌ایم. آنچه گذشت چالش‌های درونی بود و از جمله چالش‌های بیرونی تبلیغات رسانه غرب است. در واقع، این مسأله از حد چالش گذشته و تبدیل به یک آسیب جدی و شکننده شده است. مدیریت فضای مجازی در اختیار ما نیست. ما پیام‌های انسان‌سازِ بسیاری داریم، لکن ابزار کافی برای نشر آن را نداریم. یکی از چالش‌های جدی از ناحیه‌ی غرب، چالشِ تسخیرِ انواع رسانه‌ها اعم از رسانه‌های دیداری و رسانه‌های شنیداری است. از این‌رو، به راحتی با رسانه‌ای مانند تلگرام فتنه ایجاد کرده و با ماهواره، احتکار و گرانی ایجاد می‌کنند. این یک چالش جدی است، ولی ما هیچ سازوکاری برای برخورد با این چالش ایجاد نکرده‌ایم و نتوانسته‌ایم یا ندانسته‌ایم یا نخواسته‌ایم. · یکی از چالش‌های جوامع اسلامی که اغلب موجب علاقه جوانان به غرب نیز شده، دلدادگی و شیدایی آنها به غرب از دریچه پیشرفت‌های تکنولوژیک است. در واقع، تکنولوژی غربی از آن‌رو که زندگی را تسهیل می‌کند، توامان، حس تواضع و شیفتگی به فرهنگ غربی را دامن می‌زند. چگونه می‌توان با این چالش مقابله کرد؟ در زمان حاضر، با بسیاری از مصنوعات غربی مواجه هستیم که چشم و گوش پر کن هستند و نظرها را به خود جلب کرده‌اند. فلذا افرادی این پیشرفت‌ها را می‌بینند مثل پیشرفت در صنعت و تکنولوژی و کشاورزی و نیز در حوزه فن‌آوری‌های خاص مثل ساخت هواپیما، ابزار مکانیکی و صنعتی و انواع و اقسام داروها و حتی معماری. لکن باید توجه داشت که علم میراث کسی نیست. در قرون وسطی که مقارن با قرون طلایی جهان اسلام بوده، دانشمندانی نظیر ابوریحان بیرونی، خواجه نصیرالدین طوسی، ابوعلی سینا، محمد بن زکریای رازی و دانشمندان دیگر، جملگی کاشف و پدیدآور بوده‌اند. به عنوان مثال، کتاب «قانون» ابوعلی سینا پدیدآور یک سیستم جامع پزشکی بود. در قرون وسطی این کتاب به زبان لاتین ترجمه شده و به مدت چهارصد سال، به کتاب درسی دانشجویان رشته‌ی پزشکی تبدیل می‌شود. از این‌رو، جوانان مسلمان پیشرفت‌های پزشکی کنونی غرب را می‌بینن
کانون غرب‌ شناسی و اندیشۀاسلامی
ی می‌کنند. برخی دیگر، انسان را با نگاه مکانیکی بسان ماشین می‌دانند و ... . در مجموع، این مبانیِ هستی
د، ولی پیشینه‌ی آن را نمی‌بینند و می‌پندارند همه‌ی پیشرفت‌ها مربوط به غرب است. مونتگمری وات[2] در کتاب «تأثیر اسلام بر اروپای قرون وسطی» ثابت می‌کند که غربیان علم، فناوری، کشورداری، نظام‌داری، تجارت و آیین رزم و … را از مسلمان‌ها گرفته‌اند و بی‌انصافی است که نقش اسلام و مسلمانان را در فناوری و تمدن امروزی غرب نادیده بگیریم. هنگامی‌که برای اولین بار برای دیدار بعضی از دوستان وارد دانشکده‌ی مهندسی دانشگاه مک‌گیل شدم، سنگ‌کتبیه‌ای را دیدم که نام پنج نفر از دانشمندان جهان بر آن نوشته‌شده است. از جهان اسلام و از شرق عالَم، نام خواجه‌نصیرالدین طوسی نوشته‌شده بود. معنای این کتیبه این است که علم و مهندسی ما مدیون این پنج نفر ازجمله خواجه‌نصیرالدین طوسی است. ما این مطلب را برای جوان‌ مسلمان تشریح نکرده‌ایم تا مرعوب پیشرفت غرب نشوند و بدانند که این پیشرفت انحصاراً مربوط به غرب نبوده و دست‌مایه‌های اصلی، مربوط به خود شما و نیاکان شما بوده است. در واقع، از آن‌رو که دانشمندان غربی به بهترین وجه از آثار دانشمندان مسلمان بهره برده‌اند، پیشرفت کرده‌اند. به فضا رفته‌اند و در آنجا از دانشمندان مسلمان نظیر شیخ بهایی یاد کرده و خود را مدیون آنها معرفی می‌کنند. برای نمونه، معادلات جغرافیایی‌ که ابوریحان بیرونی مطرح کرده مورد استفاده‌ی غربیان قرار گرفته است. اسطرلابی که استاد حسین یزدی ساخته است را در موزه‌ی لندن دیدم. یک اسطرلاب شکیل و تمیز است که انسان متحیر می‌ماند که چگونه ۴۰۰ ـ ۳۰۰ سال قبل به این دقت تولیدشده است. باید برای جوان مسلمان تشریح کرد که بسیاری از دانشمندان کنونی غرب متعلق به جهان غرب نبوده و بسیاری از آن‌ها شرقی و مسلمان‌ هستند. چهل درصد از نیروهای ناسا را افراد غیر غربی تشکیل داده است. وقتی‌که این مسائل بازگو می‌شود، تعامل بهتری با تولیدکننده‌ها خواهیم داشت. · آیا مواجهه گزینشی با غرب صحیح و امکان‌پذیر است؟ به این‌معنا که با تفکیک باورها، پیامدها و محصولات غربی در دو حوزه «خوب» و «بد» قائل به این اندیشه باشیم که هر آنچه متعلق به غربِ خوب است را اخذ کرده و از غربِ بد اجتناب کنیم. برخی معتقدند همه پدیده‌های غربی حتی مصنوعات و فناوری غرب منفی است. این برخورد پذیرفتنی نیست، چرا که باید تحقیق و بررسی کرد و دید که آنچه امروزه در غرب تولید شده، حاصل چه طرز تفکری است؟ ضمن این که عدم استفاده از این محصولات محال به نظر می‌رسد. واکنش دیگر این که یکسره از این پدیده‌ها و محصولات استفاده کرده و به مسائل نظری آن بی‌اهمیت باشیم، این رویکرد برای امت مسلمانی که خواهان پیشرفت و احیای تمدن خویش است، ناپسند و اشتباه است. برخی از این محصولات استفاده می‌کنند و توامان به غرب افتخار کرده و می‌بالند. راه‌حل دیگر این که استفاده کنیم و محصولات را از بار فرهنگی خالی کنیم. به عبارت دیگر، باید مراقب بود که محصولی که مصرف می‌کنیم، حاملِ بار فرهنگی غرب نباشد. بعضی از تولیدات، صد در صد حامل بار فرهنگی غرب هستند، همانند عروسک‌هایی که غرب تولید می‌کند نظیر عروسک باربی یا آلات موسیقی غربی که موسیقی پاپ در آن‌ اجرا می‌شود و همچنین، برخی کتاب‌ها و رمان‌هایی که یکسره حامل بار فرهنگی غرب است. اما برخی تولیدات غرب نظیر لوازم خانگی را می‌توان استفاده کرد. هر چند که شعار مسلمانان باید شعار خودکفایی و مصرف داخلی باشد. تا بدین‌سان برخی از مشکلات جامعه مسلمین نظیر معضل بیکاری برطرف شود. معتقد هستم که آن قسمت از محصولات غربی که حاملِ بار فرهنگی نیست، باید توسط مهندسان و کارشناسان اسلامی مهندسی معکوس شود. در واقع، حدس من این است که تا ۵۰ سال آینده، تمایز مهمی به‌لحاظ فناوری‌ میان کشورها نخواهد بود. فناوری‌ها بسیار گسترش پیدا خواهند کرد و همه الگوبرداری کرده و هرکسی به حد نیاز خویش به خودکفایی خواهد رسید. از این‌رو، هیچ کشوری نمی‌تواند حس آقایی و سروری داشته باشد. برای نمونه، ژاپن با مصنوعات خود بسیار سروری می‌کرد. اکنون بسیاری از کشورها ازجمله کره جنوبی، چین، فیلیپین، مالزی و تایوان در بسیاری از تکنیک‌ها بهتر از ژاپنی‌ها تولید می‌کنند و سروری را از آن‌ها سلب کرده‌اند. اکنون شرکت‌های هواپیمایی مانند ایرباس، در حال از دست دادن سروری خود هستند. در فناوری هسته‌ای، باید کاری کرد که سروری ابرقدرت‌ها سلب شود. همچنین در مسائل اعتباری، ازجمله پول، باید سلب سروری شود. بنابراین، وظیفه اصلی ما سلب سروری از غرب در حوزه فناوری و علوم انسانی است. در دانشگاه‌های مسلمین حدود ۲۲ سال ترجمه‌ی کتاب روانشناسی غربی‌ که خود آنها از دیرباز آن را کنار گذاشته‌اند، تدریس می‌شود. مسلمین تولید نداشته‌اند و به سروری علوم انسانی غربی تن داده‌اند.
کانون غرب‌ شناسی و اندیشۀاسلامی
د، ولی پیشینه‌ی آن را نمی‌بینند و می‌پندارند همه‌ی پیشرفت‌ها مربوط به غرب است. مونتگمری وات[2] در کت
اگر این سروری از آنان سلب شود، دیگر کسی به ما تعرض نمی‌کند. اما چون کار نمی‌کنیم، حوصله نداریم و احیاناً می‌ترسیم، به‌جای این که فکر کنیم، مضطرب هستیم و به قانون‌ها و نظریه‌های آنها تن می‌دهیم. بنابراین، اکنون بحث بر سر این نیست که چه محصول غربی را اخذ کرده و چه چیزی را رد کنیم. بلکه بحث مهمتر این که در هر زمینه‌ای، همان‌طور که برای آنان امکانِ پیشرفت بوده، برای مسلمین نیز خواهد بود. مسلمین از همان مغز و استعداد برخوردارند. ضمن آن که اکنون امکانات مسلمین بیش از هر زمان دیگری است. ------------------------------------- [1].  McGill University [2]. Montgomery Watt @KanooneQarbshenasiAndisheIslami
🔰 مرور پیام نوروزی رهبر انقـلاب بـه مناسبت سـال ۱۴۰۰ 🔺️ حضرت آیت‌الله خامنه‌ای در پیام نوروزی، ضمن مرور حوادث سـال گذشته، سـال ۱۴۰۰ را سال «تولید؛ پشتیبانی‌ها، مانع‌زدایی‌ها» نامگذاری کردند. 🔺️ پایگاه اطلاع‌رسانی KHAMENEI.IR نکات مهمِ پیام رهبر انقلاب را در این اطلاع‌نگاشت مرور می‌کند.
16.87M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📹 نماهنگ | گشایش معیشت به شرط جهش تولید 📥 سایر کیفیت‌ها👇 https://farsi.khamenei.ir/video-content?id=47546
35M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔷پیام تاریخی پرفسور مسعود درخشان به مناسبت شروع قرن پانزدهم: حفظ بصیرت مردم و تصمیم‌های بزرگ توسط مجلس و دولت انقلابی، شرط لازم حرکت در مسیر . @profderakhshan @KanooneQarbshenasiAndisheIslami