eitaa logo
کپر نشین
269 دنبال‌کننده
1.3هزار عکس
303 ویدیو
11 فایل
#مناطق_محروم_جنوب_کرمان گروه جهادی حضرت جوادالائمه علیه السلام باریست به دوشمان که پیشش کاهی است کوهستانها و همه کهکشانهای جهان رابط @jahadi7 شماره تماس ۰۹۰۳۵۶۵۷۳۰۳ شماره کارت 6273-8170-1019-4383
مشاهده در ایتا
دانلود
فراخوان ۱۳۷ توزیع بسته ارزاق و افطاری در مناطق محروم ۶۲۷۳۸۱۷۰۱۰۱۹۴۳۸۳ 🇮🇷گروه جهادی جوادالائمه علیه السلام @kaparneshin
هر مبلغی به حساب واریز شود برای آخرین فراخوان است. چنانچه عزیزی برای فراخوان های دیگر یا به نیت دیگری میخواهد مبلغی واریز کند حتما به ادمین کانال اطلاع دهد یا به ۰۹۰۳۵۶۵۷۳۰۳ پیامک دهد
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
🏴آخرین گفتگوی حضرت خدیجه کبری(سلام الله علیها) با رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم @kaparneshin
فراخوان ۱۳۷ توزیع بسته ارزاق و افطاری در مناطق محروم ۶۲۷۳۸۱۷۰۱۰۱۹۴۳۸۳ گروه جهادی جوادالائمه علیه السلام 🏴سالروز وفات ام الائمه حضرت خدیجه کبری سلام علیها تسلیت @kaparneshin
چند روز پیش تو از شهرهای یه کامیون گوجه چپ کرد و مردم نجیب اون اینگونه کمک کردند تا بار کامیون جمع بشه و صاحب بار ضرر نکنه... 🌹خدا رو شاکریم که تو همچین منطقه ای فعالیت جهادی داریم @kaparneshin
قصد داریم ان شاءالله در ایام ولادت امام حسن مجتبی علیه السلام ۱۰۰ کیسه آرد توزیع کنیم ۳۴ کیسه ارد رو یه بنده خدایی تقبل کرده و ۲۶ کیسه هم سایر دوستان عزیز ۴۰ کیسه آرد دیگه لازمه هر گونی آرد ۱۱۰ هزارتومان 6273817010194383 🇮🇷گروه جهادی جوادالائمه علیه السلام آرد هم با برکته هم تو افطار تقریبا ۲ هفته یه خانواده سهیم‌میشویم
بسم الله الرحمن الرحیم زمستان سال ۸۸ بود رفته بودیم جنوب کرمان روستای تجدانو قرار بود در آنجا دو پروژه داشته باشیم یکی ساختمانی که الان درمانگاه روستاست و دیگری کمک به تکمیل مسجد.... محل اسکانمان قرار بود مدرسه روستا باشد. آقای حسن سالاری جوان ۲۸ ساله ای بود که مدیر مدرسه روستای تجدانو بود. اندکی با ایشان صحبت کردیم و گفتیم قرار است گروه جهادی چند روز قبل از عید به روستا بیایند و ما فضای کلاسهای مدرسه را برای اسکان می‌خواهیم؛ حسن آقا می‌گفت: که درس بچه ها واجب است و کلاس های مدرسه قابل تعطیل کردن نیست. بچه های جهادی از راه رسیدند و دو روز اول همزمان با حضور گروه، کلاسهای مدرسه هم برقرار بود. حسن آقا از اول صبح به مدرسه می‌آمد و تا پاسی از شب در مدرسه می‌ماند. اهالی می گفتند حسن عاشق دانش‌آموزان است و برای بچه های فقیر لباس می‌خرد و اگر دانش آموزی مریض شود او را با هزینه شخصی‌اش به مطب می برد. پی کنی ساختمان درمانگاه که شروع شد حسن پای کار بود. یک روز صبح که از خواب بیدار شدیم دیدیم که سنگ و سیمان بتن پاکیزکی انجام‌ شده است اصلا باورمان نمی شد... با پرس و جو از اهالی، فهمیدیم حسن شبانه جوان‌های روستا را جمع کرده است و بتن کف را اجرا کرده. حسن پا به پای بچه های عمرانی صبح‌ها می‌آمد و شب باز می‌گشت. کلاسهای فرهنگی را مهدی شاه محمدی و گروه فرهنگی با همکاری حسن برگزار می کرد. با همکاری حسن کتابخانه مدرسه را به نام شهید دانش آموز روستا شهید علی جداوی راه انداختیم و همین باعث شد که بیشتر با حسن انس بگیرم و با هم رفیق شویم. اما درد حسن چیز دیگری بود.... همیشه می گفت دانش آموز باید نمازخوان شود؛ مدرسه نماز خانه می‌خواهد. یک روز از حسن پرسیدم که شنیدم نامزد کرده‌ای پس چرا عروسی نمی‌کنی؟ با لبخند گفت تا نمازخانه مدرسه ساخته نشود عروسی نمی کنم. گفتم با کدوم پول میخواهی نمازخانه بسازی؟ گفت از بودجه مدرسه حدود ۲ میلیون تومن هست و یک خیری هم ۱میلیون تومن کمک کرده... بالاخره اردوی جهادی نوروز ۸۹ با همه سختیها و لحظات به یادماندنی اش تمام شد و ما برگشتیم‌تهران. 📞حسن آقا تماس گرفت و گفت: این چند عنوان کتاب را برای کتابخانه مدرسه بگیر! بعد از چند روز تماس گرفتم‌ و گفتم‌ بعضی از کتابهایی که گفتید را پیدا کردم و خریدم. جواب داد کتابها خیلی مهم‌نیست، ما باید نمازخانه مدرسه را بسازیم. همه زندگی حسن شده بود دانش‌آموزان مدرسه و نمازخانه مدرسه. فردای آن روز حسن به مدرسه رفته بود و در آن صبح جمعه مشغول تعمیر کولرهای آبی مدرسه شده بود. آن روز حسن سالاری معلم فداکار و مومن مدرسه روستای تجدانو دچار برق گرفتگی شد. چند روزی حسن آقا در کما بود... 🤲ما هم در دانشگاه با مهدی شاه محمدی و سبحانی و دوستان جهادی، جلسه دعای توسلی در اتاق خوابگاه آوینی برای شفای حسن گرفتیم. به خانه رفتم؛ دل توی دلم‌نبود سراغ حافظ رفتم و این بیت آمد: "غنیمتی شمر ای شمع وصل پروانه که این معامله تا صبحدم نخواهد ماند" سر نماز عصر بودم که شنیدم مادرم تلفن خانه را جواب داد و بعد شروع کرد به گریه کردن... .............. بعد از عروج حسن عزیز فهمیدم‌ مبلغی که می‌گفت خیّری اهداء کرده است مال خودش بوده است... 🌹وقتی دانشجو یا طلبه ای میره اردو جهادی به این‌قصد میره که اونجا یه تاثیری بذاره، ولی وقتی توی روستا با آدمهایی مثل حسن آشنا میشه میفهمه که خیلی چیزها رو باید از آدمهای مخلص و باصفایی مثل حسن سالاری یاد گرفت... 📿هدیه به روح این معلم مومن و فداکار که این روزها سالگرد عروجش است صلواتی ختم بفرمایید... 📝خاطرات جهادی ✅ @kaparneshin
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
حالا که یادی از حسن عزیز شد حیفم آمد این فیلم رو برای شما عزیزان به اشتراک نگذارم. تو این فیلم احمد یکی از بچه های جهادی داره برای بچه های روستا با کمک تلسکوپی که برده بودیم کلاس "آیات آسمانی" برگزار میکنه و تو کلاسش اولیات مباحث آسمان و ستاره شناسی و... رو میگه. حسن عزیز هم پابه پای دانش آموزهاش نشسته و داره از یادگیری دانش آموزهاش لذت میبره. بچه ای که جلوی حسن آقا نشسته چقدر صمیمی و راحت با معلمش حرف میزنه میگه دیشب تو (آسمان را) دیدی؟؟ 🌹روحش شاد و یادش گرامی باد... @kaparneshin
الحمدلله تا کنون ۸۵ کیسه آرد نان تقبل شده مانده: ۱۵ کیسه هر کیسه ای ۱۱۰ هزار تومان 6273817010194383 گروه جهادی جوادالائمه علیه السلام