آخرالامر او چشم به جهان گشود. کسی که عاقبت به خیری ما در گرو عشق اوست و محور غم و شادی ماست، شازده پسرِ علیابنابیطالب آقا جان حسینابنعلیع.
خداوند به جبرئیل و تعدادی از فرشتگان دستور داد تا برای عرض تبریک و چشم روشنی به پیشگاهِ مهربان ترینِ انسان ها، محمد صلالله بروند. حقا که شادباشِ قدوم این فرزند هر فرشته و انسانی را به طمع میافکند.
فطرس با حالی نزار، بالی شکسته و چشمانی از گریه قرمز، همچو آهنِ گداخته، گوشه ای کِز کرده بود. نا امید از بخشش همه جا و همه کس. ناگه جبرئیل را با چند تن از فرشتگان الهی در حالی میبیند که از شادی سر ازپای نمیشناسند. آنقدر برای رسیدن به مقصدشان شتاب دارند که گویی علی فرزند ابوطالب دوباره شگفتی آفریده و تمامی عالم را انگشت به دهان گذاشته. با صدایی که از قعر چاه بیرون میآید جبرئیل را صدا میزند: سلام ای دوستِ مهربان من و فرشتهی محبوب و مقرّب پروردگارم، به کجا چنین شتابان با شوق؟ جبرئیل جوابش را اینگونه میدهد: سلام بر تو ای فطرس، صدای جشن و سرور را نمیشنوی؟ محمد نوه دار شده است انس و جن درحال پایکوبی و شادیاند. به دستور خداوند برای تبریک به پیشگاه رسول خدا میرویم. فطرس عاجزانه درخواست میکند: میشود مرا هم با خود ببرید؟ شاید محمد برایم دعایی کند تا خلاص شوم از این درد و رنج و دوری. جرئیل، او را همراه کرد و باهم به پیشگاه نو رسیده رفتند. بالای خانهی علی فرشتگان مشغول ذکر و تسبیح و سرور بودند. محمد با لبخندی بینظیر کنار گهواره نشسته بود. گاهی از شوق رسیدنِ شافع امتش غرق در شعف میشد و دستانِ کوچک حسین را میبوسید. و گاهی از درد و رنجی که آیندگان بر سرش میآوردند با گریه گلویِ سپید و نرمش را. نمیدانست چگونه به زهرایِ سراسر ذوق و لبخند سرنوشتِ فرزندش را بگوید. اصلا باید میگفت یا نه؟ گوشهای دیگر علی بود با لبخندی دندان نما که شکر خدا میکرد. جبرئیل و فرستادگان، تبریک و سلام خداوند را رساندند و خواسته فطرس را بیان کردند که: اگر میشود برایش دعایی کنید تا هم خداوند او را ببخشد و هم بالش ترمیم پیدا کند. رسول خدا فرمود: به او بگویید بال شکستهاش را به گهواره حسینم بکشد. او همین کار را کرد و در همان هنگام خداوند اورا بخشید و تندرست کرد.
هنگام برگشت فرشتگان، فطرس به رسول خدا گفت: نوه شما به من زندگی دوبارهای داد و حالا من مدیون او هستم. باید لطف و احسانِ این بهترین خلق خدا را جبران کنم. هرکس که حسینابنعلی را زیارت کند، زیارتش را به او ابلاغ میکنم.و هر غریب و دل خستهای در هر کجای این کهکشان به حسین بهترین خلق خدا سلام یا درودی فرستد و به یاد او باشد، سلام و درودش را به حسین خواهم رساند.
@karbala_1400
#حدیثساداتمهدوی #میلادامامحسین
#ماهشعبان
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ارباب خوبم
تولدت مبارک ❤️😇
@karbala_1400
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
اعیاد بر شما مبارک🌹
@karbala_1400
این دستانِ جانبازه که از حرم جمهوریاسلامی تا ظهور
پاسداری میکنه…
روزتون مبارک🥲🌸💚
#میلادحضرتاباالفضلالعباس علیه السلام ❤️
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
@karbala_1400
🔴 طریقه توسل به حضرت ابوالفضل(ع)
🔵 در کتاب منتخب التواریخ آمده است که برای توسل به حضرت عباس برابر با عدد اسم ابجد عباس که ۱۳۳ می باشد این ذکر را بگویید :
🌕 یا کاشِفَ الْکَرْبِ عَنْ وَجْهِ الْحُسَیْنِ اِکْشِفْ کَرْبى بِحَقِ اَخْیکَ الْحُسَیْنِ علیه السلام
🔹 عدد ابجد نام اباصالح هم ۱۳۳ می باشد
🔴 خوشا به حال منتظرانی که این ذکر را با حاجت تعجیل در امر فرج می خوانند.
@karbala_1400
#حضرتعباس
#میلادحضرتعباس
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
اگه جواب نگیرم سلام نمیدم !
- سخنرانی بسیار شنیدنی از حجت الاسلام عالی🎙
@karbala_1400
ازدخترمحجبه پرسیدن:
نظرت راجع به حجاب..
وچادر چیه؟!
گفت؛وقتی ازجای شلوغی
می خوایم رد بشیم،مردم
راه رو برامون بازمی کنن..
ماهم مثل ملکه هاردمی شیم..
#چادرانه( :
آمده تا زِ علی تیغ دو دم را گیرد :)
ولادت حضرت ابلفضلِ العباس مبارک🥺♥️
@karbala_1400
می گفت:
« پاسدار یعنی کسی که
کار کنه، بجنگه، خسته نشه
کسی که نخوابه، تا وقتی
خود به خود خوابش ببره...»
یه بار توی جلسهی فرماندهان
داشت روی کالک، شرایط منطقه رو
توضیح میداد؛ یه دفعه وسطِ صحبت
صداش قطع شد. از خستگی خوابش
برده بود دلمون نیومد بیدارش کنیم
چند دقیقه بعد که خودش بیدار شد
عذر خواهی کرد؛ گفت: سه چهار روز
هستش که نخوابیدم ...
- #شهیدمهدیباکری-
@karbala_1400
#روزپاسدار
#میلادامامحسین