﴿بِسْمِ‌رَبِ‌الَذۍ‌خَلَقَ‌الْزَهْراسَلاٰمُ‌اللہ‌عَلَیْہا♡﴾

بہ‌نیتِ‌فرَج‌روضہ‌میگیریم(:"💔

امام‌زمان‌جانمون‌میفرمایندکہ : ماازاوضاع‌شماکاملاًباخبریم ... وهیچ‌چیزازاحوالِ‌شما " برماپوشیده‌نیست ! (بحار،ج۵۳، ص۱۷۵)

امشب‌میخوام‌راجبِ‌چیزۍحرف‌بزنم‌کہ ! گاهۍدامان‌مابچہ‌مذهبۍهارومیگیره(:

گاهۍیہ‌اتفاقۍمیوفتہ " یہ‌مشکلۍبرامون‌پیش‌میاد ! بہ‌‌قول‌امروزۍهابہ‌بن‌بست‌میخوریم‌ "-" حالاساده‌یاپیچیده(:

میریم‌درخونہ‌ۍخدا ! هۍمیگیم‌آخداچرامن؟ چرااینقدرسختی؟ مشکل؟ تنهایی؟ خلاصہ‌حرفایی‌کہ#گاهی‌ توناامیدۍها ومشکلاتمون‌بہ‌خداجانمون‌میزنیم ؛

مثلاطرف‌میره‌میگہ‌آخدامن‌این‌گناهوترک کردم!چرامشکل!؟ میگہ‌خدامن‌این‌مستحبوانجام‌دادم‌چرا سختی!؟ خدامن‌این‌واجبوسروقت‌انجام‌دادم.. مگہ‌نمیگن‌ازتوحرکت‌ازخدابرکت! پس‌کجایی!؟چرابازم‌دردومشکل!؟؟

یکی‌نیست‌بگہ‌خواهرمن🍃 برادرمن.. مشتۍ... بچہ‌مذهبی! مگہ‌توخداروواسہ‌مشکلاتت‌میخوای!؟ اصلامگہ‌فلان‌کاروکردۍمشکلت‌حل‌بشہ!؟

دوقدم‌رفتۍ‌میگۍکوخدا!؟ #خودمومیگما "💔 تازه‌این‌دوقدم‌معلوم‌نیست درست‌باشہ!!! شایدیہ‌جاهاایی‌لرزیدم...اشتباه‌کردم.. پیامبرخدابہ‌معراج‌رفت.. رفت‌جایی‌کہ‌جبرائیلم‌نمیتونست‌بره.. اون‌وقت‌یکۍمثلِ‌من‌ِ‌پرادعادوقدم‌راه‌میره میگہ‌چراحل‌نشد!؟چرااینطورۍشد!؟

امشب‌حرف‌دارم " باخودموخودت(:"

یہ‌بچہ‌کوچولورودیدی!؟ میخوادراه‌رفتنویادبگیره "-" هۍمیخوره‌زمین(: میخوره‌زمین..میخوره‌زمین.. مامانش‌ازپشتِ‌دیوارداره‌بہش‌نگاه‌میکنہ ؛ ولۍهمینطورکہ‌#هواشوداره‌ جلونمیره‌کہ‌این‌بچہ‌یادبگیره‌روپاهاۍ خودش‌بایستہ(: ولۍ... درهمین‌حینم‌چندبارۍمیره‌دست‌ کوچولوشومیگیره‌کہ‌قشنگ‌یادبگیره‌ ایستادنو🍃

وقتۍماهازمین‌میخوریم !💔 محکم‌یااروم‌نمیدونم(:" یہ‌وقت‌نگۍخدامنونمیبینہ‌ هواسش‌بہم‌نیست ... نہ‌نہ✋🏼 خداهواتوداره‌بیشترازهمہ "-" ولۍمیخوادظرفیتت‌بره‌بالا :/ میخوادیادبگیرۍتحمل‌کردنو *-* هرسختۍتوزندگۍماها 🍂 یہ‌حکمتۍداره ! اصلاگاهۍوقتی‌فکرمیکنۍمیبینۍ اگہ‌یہ‌مشکلۍواست‌پیش‌نمیومد اتفاقاۍخوب‌واست‌اتفاق‌نمی‌افتاد🍃