eitaa logo
شـــهــیــدانـــه🌱
12.9هزار دنبال‌کننده
10.9هزار عکس
2.3هزار ویدیو
37 فایل
کدشامدکانال 1-1-874270-64-0-1 رمان به قلم هانیه‌محمدے #مــهربانــو کپی حرام است و نویسنده راضی نیستن ❣حــامـےمــن❣مسیراشتباه❣گذر از طوفان https://eitaa.com/anjoman_romam_eta/4 زیرمجموعه https://eitaa.com/joinchat/886768578Caaa1711609 تبلیغات @Karbala15
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✋🏻 🌤صبح ها را به سلامی به تو پیوند زنم... ✨ای سر آغازترین روز خدا صبح بخیر... ✨به امیدی که جوابی ز شما می آید... ✨گفتم از دور سلامی به شما، صبح بخیر... @karbala_ya_hosein
AUD-20210812-WA0021.mp3
1.22M
دعای‌ عهد با صدای‌ دلنشین‌ استاد فرهمند🌿" اللهم ارنۍ الطلعھ الرشیده و الغره الحمیده . . خدایا آن جمال با رشادت و پیشانی ستودھ را به من بنمایان🌼. + عھدۍتازھ‌کنیم^^؟ @karbala_ya_hosein
—قبوله، جون یه آدم برای من خیلی مهمه حاضرم همه ی وقتم رو براش بزارم. علی پرده ی اتاق را کنار زد و به بیرون زل زد. قد و بالایش را نگاه کردم و در دلم قربان صدقه اش رفتم. می‌دانستم من آنقدر برایش مهم هستم که بالاخره موافقت می‌کند. منتظر بودم که شرطش را بگوید. دستش را به موهایش کشید. — اول باید باهاش محرم بشم بعدا میرم باهاش حرف میزنم. با دهان باز و چشم های از حدقه درآمده نگاهش کردم. قلبم فرو ریخت، ذهنم لال شد و دیگر حرف نزد. احساس خستگی ناگهانی در پاهایم باعث شد همانجا روی زمین بنشینم. زانوهایم را بغل کردم و به روبرو خیره شدم. بغض آنچنان یقه ام را گرفته بود که هر چه سعی می کردم مغلوبش کنم نمی توانستم. باورم نمیشد.. http://eitaa.com/joinchat/1651900434C5c2629a7fe برگرد نگاه کن ❤️❤️❤️
یک بار که از کنار عکس شهید ابراهیم هادی میگذشتیم... - مهدی سلام کرد!! با تعجب گفتم مهدی جان حمدی بخون ، صلواتی بفرست چرا سلام میکنی؟! در جوابم گفت : به چشماش نگاه کن  ابراهیم زنده است داره ما رو میبینه 🕊🌹 🕊🌹
کمک به محرومان فراموش نشود در صورت نداشتن چیزی در خیابان از فقیر عذرخواهی کنید 🕊🌹
شـــهــیــدانـــه🌱
✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸🌸✨ ✨🌸🌸✨ ✨🌸🌸✨ #پارت39 گذر از طوفان✨ وارد مجتمع شدیم مش رحیم با دیدنمون پنجره اتاق
✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸🌸✨ ✨🌸🌸✨ ✨🌸🌸✨ گذر از طوفان✨ صامتی و خانمش با لبخند نگاهی بهمون انداختن جواب سلاممون رو دادن خانمش گفت _چه دختر های سحر خیز و زرنگی فکر نمیکردم انقد وقت شناس باشید به موقع برسید منتظر بودم با تاخیر وخوابالود سرکار بیاید پریسا خونسرد و آروم گفت _مطمئن باشید هیچ وقت دیر نمیرسیم مگر بین راه اتفاقی برامون بی افته یا مریض شده باشیم که سعی میکنیم قبلش بهتون خبر بدیم صدای خنده صامتی بلند شد _خدا نکنه بچه زبونتو گاز بگیر صبحانه خوردید _بله آقا _پس برید داخل آشپزخونه ظرفهای که خانم کریمی ازشون استفاده کردن رو بشورید هردوتا باهم چشمی گفتیم سمت آشپزخونه رفتیم باصدای صبرکنید صامتی چرخیدیم _بله؟ _مدارکتون رو آوردید ؟ _پریسا در کیفش رو باز کرد پوشه دکمه ای که فتوکپی وعکس داخلش گذاشت بود رو بیرون آورد و سمت میزش رفت پوشه رو روی میز گذاشت _بفرمایید پوشه رو برداشت به آشپزخونه اشاره کرد _برید سر کارتون ببینم امروز چکار میکنید با اعتماد به نفس کامل گفت _خیالتون راحت از استخدام ما پشیمون نمیشید مگر خودتون دوست نداشته باشید براتون کار کنیم صدای خنده صامتی وخانمش بلند شد _ماشاءالله به این همه سر زبون سمت آشپزخونه رفتیم صدای خانم صامتی باعث شد پریسا کنار دیوار وایسه _دیدی گفتم این دوتا از پس این کار بر میان انگشتش رو روی بینیش گذاشت _ساکت ببینیم چی میگن آروم گفتم _زشته گوش وایسیم کسی ببینه بیچاره میشیم _نترس دارن درمورد ما حرف میزنن کمی جلوتر رفت _نجمه از پس کار هم بر بیان دوتاشون بچه ن از دیروز تا الان ذهنم درگیرشون شده توی این سن چرا باید کار کنن باصدای افتادن قابلمه ای که داخل سالن پیچیده ترسیدیم و با بدو وارد آشپزخونه شدیم "نـــــویـــسنـــده: هـــ. مــ" ✨براساس واقعیت✨ ▪کُپی حَرام اَست▪ و پیگرد الهی و قانونی دارد▪ https://eitaa.com/karbala_ya_hosein/30649 . . 🌸💫 🌸💫 🌸💫🌸💫🌸💫 🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫
عراق پاتک سنگینی کرده بود. اقا مهدی طبق معمول سوار موتورش توی خط این طرف و آن طرف میرفت وبه بچه ها سر میزد. یک مرتبه دیدم پیداش نیست. ازبچه ها پرسیدم گفتند"رفته عقب". یک ساعت نشد که برگشت ودوباره با موتور از این طرف به ان طرف . بعد از عملیات بچه ها توی سنگرش یک شلوار خونی پیدا کردند. مجروح شده بود رفته بود عقب زخمش رو بسته بود، شلوارش را عوض کرده بود، انگارنه انگار ودوباره برگشته بود خط.                                          🕊🌹
احمد بعد از اینکه از تیر می‌خوره، خودش را یک کیلومتر میکشه عقب ۱۰ روز در بیمارستان‌ حلب بستری میشه ، و کلیه هاشو از دست میده شب آخری می گفت : قربون حضرت زهرا برم چی کشیده و تا لحظه آخر زیارت عاشورا می خوند.. احمد و برادر شهیدش امیر به فاصله ۳۰سال هر دو شب شهادت حضرت زهرا (سلام‌الله‌علیها) شهید شدن ... ✍🏻به روایت از همسر 🕊🌹
کمک به محرومان فراموش نشود در صورت نداشتن چیزی در خیابان از فقیر عذرخواهی کنید هدیه به 🕊🌹
طرح به مناسبت سالروز شهادت شهید علی چیت سازیان❤️ جمله شهید برای شهادت‌ و رفتن‌ تلاش‌ نکنید برای رضای خدا کار کنید و بگویید: خداوندا نه برای بهشت و نه برای شهادت اگر تو ما را در جهنمت‌ بیندازی ولی از ما راضی‌ باشی برای ما کافیست.. هدیه به