eitaa logo
دلتنگ کربلا 🕊
1.3هزار دنبال‌کننده
8.1هزار عکس
5.1هزار ویدیو
46 فایل
حسین جان❤ کاش می شد وسط دست رساندن به ضریح مثل حجاج مِنا در حرمت می مُردیم... به یاد ⚘شهید امین رحیمی⚘
مشاهده در ایتا
دانلود
رو سینه و جیب پیراهنش نوشته بود: آنقدر غمت به جان پذیرم تا عاقبت قبر تو را به بر بگیرم حسین.. بهش گفتند: محمد چرا این شعر رو روی سینه‌ات نوشتی..؟‌! گفت: میخوام اگه که قراره بشم تیرِ دشمن درست بیاد بخوره وسط این شعر وسط سینه و قلبم.. بعد از عملیات والفجر هشت بچه‌ها دنبال می‌گشتند تا اینکه خبر اومد محمد به شهادت رسیده و درست تیر خورده بود وسط این شعر.. .. 🏴@deltangekarbalaa_3
دلتنگ کربلا 🕊
🌹با آخرین مدافع شهید خرمشهر آشنا شوید امیر رفیعی دستجردی : دستجرد برخوار، 1340/04/26 : خرمشهر، 1359/08/04 مزار: ندارد ✍️خرمشهر، آخرین روزهای مقاومت را پشت سر می‌گذاشت. امیر رفیعی، دوشادوش رزمندگان شهر، جنگیده بود. پایش که شکست او را به بیمارستانی در ماهشهر بردند. دلش طاقت نیاورد و با همان پای شکسته، خودش را به همرزمانش رساند. گچ پایش را درآورد و لنگان لنگان به دفاع از وجب به وجب خاک خرمشهر پرداخت. چهارم آبان سال 59 آخرین روز مقاومت در خرمشهر بود. عدم پشتیبانی از مدافعان شهر، خرمشهر را به خونین‌شهر تبدیل کرده بود. امیر به درد پایش توجهی نداشت. گونی‌های شن را روی هم چید و سنگری برای خودش درست کرد. هر چه دوستانش اصرار کردند، نپذیرفت همراهشان برود. می‌گفت: یک نفر باید باشد، دشمن را نگه دارد تا بقیه از کارون عبور کنند. او تیربار را به دست گرفت و دشمن را در فلکه فرمانداری، زمین‌گیر کرد. آخرین نفرات که به سلامت از شهر خارج شدند، دشمن هم توانست امیر را که دیگر گلوله‌ای در اختیار نداشت، به اسارت بگیرد. تلویزیون عراق، تصویر امیر را در حالی که توان راه رفتن نداشت، نشان داد و او را به عنوان آخرین اسیر ایرانی در خرمشهر معرفی کرد. این آخرین تصویری است که از امیر رفیعی در خاطره‌ها ثبت شد. او دیگر هیچ‌گاه به وطن بازنگشت. امیر، همچنان مفقودالاثر است. 🕌@deltangekarbalaa_3 ღــربــلا👆
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴🎥مداح با اخلاص شهرستان بابل و صاحب نوای ماندگار بهر فتح کربلا دارفانی را وداع گفت. 🔹حاج عسگری اسماعیل‌پور معلم جانباز، رزمنده دفاع مقدس و مداح اهل‌بیت «صاحب نوای ماندگار بحر فتح کربلا» به همرزمان شهیدش پیوست.یاد و نام این مجاهد خستگی ناپذیر و همه ی شهدای دلیر لشکر ویژه ۲۵ کربلای مازندران گرامی باد. 🕌@deltangekarbalaa_3 ღــربــلا👆
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
حال عجیبی داشت ، زودتر از همه بلند شد ، وضو گرفت و قبل از اذان رفت حرم🕌 از صحن گوهرشاد وارد شد و خودش را به ضریح رساند دائم اشک می ریخت انگار روبروی امام رضا (ع) ایستاده ، اشک می ریخت و حرف میزد ، بعد هم رفت یه گوشه و مشغول نماز و زیارت شد🤲 می گفت ، خواب امام رضا(ع) را دیدم ، فرمودند ، بیا حرم و حاجت بگیر ❤️ عملیات کربلای 10 حاجتش راگرفت🕊 محمدرضا‌تورجی‌زاده 📕 خط عاشقی ، ج3 🕌@deltangekarbalaa_3 ღــربــلا👆
15.59M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
دورم از تُ و فاصله‌ها در گلویم بُغض می‌کارند..! آقای‌اباعبدلله دمی صدای ملکوتی سید مصطفی علمدار 🕌@deltangekarbalaa_3 ღــربــلا👆
Reza Narimani - Khabar Che Sangine.mp3
19.25M
🏴 خبر چه سنگینه... @gholch رفیق نیمه راه من خداحافظ😔 چه روز و شب‌هایی کنار هم بودیم تو بی‌قراری‌ها قرار هم بودیم چه خاطراتی بود تو روضه‌ها باتو نمیره از یادم حسین حسیناتو😭 امید زندگیمونو تو ناامید کردی با این خبر موهای مادرو سفید کردی😔 بانوای سید رضا نریمانی 👌 🕌@deltangekarbalaa_3 ღــربــلا👆
دلتنگ کربلا 🕊
رضا قربانی میانرودی در تاریخ  ۱۳۷۰/۱۲/۲۵ در «تنکابن»  در خانواده ای متدین ومذهبی متولدشد. پدر ایشان ومادرش خانه دار بودند، تحصیلاتش الکترونیک از  دانشگاه آزاد «لاهیجان» بود. ایشان وارد دولتی «دانش پویندگان» چالوس شده بود و در رشته تکنولوژی به تحصیل می‌پرداخت. از ، و و مسجد بود و در عزاداری اهل بیت، ،در ادای واجب و مستحب، خاص داشت و اغلب اوقات در نماز جماعت حضور داشت. همیشه از پدر و مادر می‌کرد و عذرخواه بود که نتوانسته محبّت آن‌ها را کند، به خواهرو برادرش که کوچک‌تر بودند، می‌گذاشت و هیچ‌وقت به صدا نمی‌زد، بلکه می‌گفت: آبجی و داداش.» هیچ وابستگی‌ای به دنیا نداشت. در پایگاه محل خدمتش، عکس را روی دیوار قرار داده بود اما یک جای کنارش گذاشته بود. به دوستانس می‌گفت: این، جای عکس منه. 🕌@deltangekarbalaa_3 ღــربــلا👆
به روایت از پدر : رضای من از همان اول  بود. دایی بزرگوارش از دفاع مقدس بود و در مکتب پرورش یافت. رضا نوه پسری بابابزرگ مادرش بود. یعنی بعد به دنیا آمد و از همان اوایل این حس در بین خانواده به وجود آمد که احسان دوباره  شده. همه  را در جایگاه می‌دیدند. در دوران همیشه جزء شاگردان  و  اخلاق مدرسه بود تا جایی که هر مدیری در مقابل کم می‌آورد این را من از زبان  شنیده‌ام.  در اکثر جلسات مدرسه رضا را به عنوان  برای خانواده‌ها مثال می زدند و می‌گفتند این بچه به جای  می‌رسد. می گویند اگر ایشان  نمی‌شد ما به خیلی چیزها شک می‌کردیم. دوران پیش دبستانی و دبستان را با موفقیت پشت سر گذاشت نه تنها از نظر درسی بلکه در بعد دوران (جزء 30 قرآن) را حفظ کرد و در حسینیه محل  می‌کرد و  می‌گفت. دوران وارد پایگاه محل شد با آن کم پایگاه و ثابت نور شد. 🕌@deltangekarbalaa_3 ღــربــلا👆
در زمان فتنه 88 گفته بود هرکس از علی حمایت نکند فردا زمانش را همراهی نخواهد کرد یعنی با آن کم ذوب در  بود. همیشه از من بعنوان پدرش می‌خواست  و را بازگو کنم. وقتی از  و برایش صحبت می‌کردم انگار داشت  می‌کرد. فتح بود تا جایی که وقتی فتح پخش می‌شد می‌رفت جلوی تلویزیون می‌نشست. همیشه می‌گفت مایی که انقدر درس خوانده‌ایم نمی‌توانیم مثل این  که بعضاً سواد کمی هم دارند باشیم یک‌بار حین تماشای فتح دست‌هایش را بلند کرد و گفت: "خدایا ای کاش ماهم در زمان بودیم و این‌قدر  مقدس را نمی‌خوردیم. اگر من نشوم نامردی ست" 🕌@deltangekarbalaa_3 ღــربــلا👆
سرانجام رضا قربانی میانرودی هم در تاریخ  ۱۶ شهریور ۱۳۹۲ ، طی با به آرزویش که همانا در راه 🤍بود رسید. #شهید : چالوس ، گلزار یوسف رضا. شادی ارواح طیبه ی شهدا،امام شهدا،شهدای انقلاب، شهدای دفاع مقدس،شهدای مدافع حرم، شهدای مدافع امنیت، شهدای مدافع سلامت،شهدای هسته ای و علی الخصوص شهید سرفراز صلوات میانرودی🌷 🕌@deltangekarbalaa_3 ღــربــلا👆
خوابی که مادر بزرگ در مورد دید دو هفته بعد از ، خواب دیدم آمده پیشم، مثل زمانی که هنوز زنده بود و به من سر می‌زد و می‌آمد پیشم. گفتم: جهاد، عزیز دلم، چرا اینقدر دیر آمدی؟ خیلی منتظرت بودم. جهاد گفت: بازرسی‌ها طول کشید، برای همین دیر آمدم. در عالم خواب یادم نبود شده، فکر کردم بازرسی های سوریه را می گوید. گفتم: مگر تو از بازرسی رد می شوی؟ گفت: آره، بیشتر از همه سر بازرسی نماز ایستادم. با تعجب گفتم بازرسی چی؟ گفت: بازرسی نماز. و ادامه داد، بیشتر از همه چیز از صبح سؤال می شود. نماز صبح. تازه یادم آمد جهادم شده. پرسیدم: حساب قبر چی؟ گفت: حساب قبر ندارند. حسابی در کار نیست. ما هم الان کارمان تمام شد و راه افتادیم... 🕌@karblaye_moala_3 ღــربــلا👆
🕊🥀🌴🌹🌴🥀🕊 🌓 ❤️ رفته اند و رسالتی از جنس آگاهی و حرکت را بر دوش ما باقی گذاشته اند. مرز زمین و آسمان است و مرزبانان همواره بیداری. پیامبران حماسه انسان اند که ما را مسئولیتی ممتد در لحظه لحظه زندگی مان جاری است، نازل فرموده اند. دل وسیع و بی انتهاست، زیرا هرگاه رود به اقیانوس متصل شود دیگر رود نیست، اقیانوس است. دل است که به معدن عظمت الهی متصل است و معدن عظمت هم که می دانی بی انتهاست. ای 🌹ش🌹ه🌹ی🌹د🌹 من می گویم 🌴 شب تو تو بگو عاقبت شما 🌹 به و 🌷 🌷 را به نام تو می کنم 🌹 🌹 🌗 🌷 🕌@deltangekarbalaa_3 ღــربــلا👆