eitaa logo
دلتنگ کربلا 🕊
1.3هزار دنبال‌کننده
8.1هزار عکس
5.1هزار ویدیو
46 فایل
حسین جان❤ کاش می شد وسط دست رساندن به ضریح مثل حجاج مِنا در حرمت می مُردیم... به یاد ⚘شهید امین رحیمی⚘
مشاهده در ایتا
دانلود
✨يَاأَيُّهَا النَّاسُ اعْبُدُوا رَبَّكُمُ الَّذِي خَلَقَكُمْ وَالَّذِينَ مِن قَبْلِكُمْ لَعَلَّكُمْ تَتَّقُونَ ✨ ☘اي مردم، پروردگارتان كه شما و پيشينيانتان را آفريد عبادت كنيد، باشد تا پروا پيشه كنيد. 💎سوره بقره ۲۱💎 🕌 @karbalaye_3 ღــربــلا🏴
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
ســـ🌸ــلام صبحتون زیبا ☕ 🌺🍃 پنجشنبه تون پراز لطف خدا☘ ان شاالله ڪه تنتون سالم🌺 لبتون خندون🌸 عشقتون پایدار💖 لحظاتتون گلبارون 🌺🍃 و زندگیتون پراز آرامـــش باشه🌸🌱 ‌‌‎‎‎‌ 🕌 @karbalaye_3 ღــربــلا🏴
زنان هم میتوانند معادلات جهانی را تغییر دهند؛ زنانی از تبار فاطمه(س) ... 🕌 @karbalaye_3 ღــربــلا🏴
🌹توصیه مهم و حیاتی شهید سلیمانی به من و شما: 🌹️بزودی فتنه‌‌هایی پیش روی خواهید داشت که کل شهدا آرزوی حضور بجای شما را خواهند داشت! اون روز من نیستم، ولی شما پشت آقا را خالی نکنید. 🕌 @karbalaye_3 ღــربــلا🏴
روضه خانگی - حضرت زهرا(س) - 1378.mp3
7.28M
🎙هستی‌ ام بودی، رفتی از دستم... 🔻روضه (س) ⏱ | 08:41 👤 حجت الاسلام سید رضی مرتضوی 🕌 @karbalaye_3 ღــربــلا🏴
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
جانباز_شهید، در سن ۲۱ سالگی فرماندهی یکی از گردان های لشکر ۴۱ ثارالله کرمان بو که در آن زمان ، فرماندهی این لشکر را به عهده داشت . ، وقتی نزدیک ایام عید می خواست به کرمان و به دیدار خود برود به خانواده این زنگ می زد و می گفت من دو روز به خانه شما می آیم. به خانه او می رفت. جانباز را استحمام می داد، تخت او را آماده می کرد و در این دو روز به همسر می گفت کار آشپزخانه هم به عهده من است ، دو روز خدمت گذاری این را داشت و بعد به سمت کرمان می‌رفت جانباز_شهید حاج_ناصر_توبئیها 🌹 سالروز_شهادت🕊 شادی روح و صلوات اللهم_صل_علی_محمد_و_آل_محمد و_عجل_فرجهم 🕌 @karbalaye_3 ღــربــلا🏴
وقتي ازدواج کرديم من پانزده ساله و اول دبيرستان بودم. او هم بيست و هشت ساله و تا اول دبيرستان درس خوانده بود. سال ۱۳۷۳ يا ۱۳۷۴ بود، که درس خواندن را به صورت جدي شروع کرديم؛ ولي چون مشکل تشنج داشت خانواده اش مخالف ادامۀ تحصيل او بودند. خيلي اين طرف و آن طرف رفتم، از پزشکهاي مختلفي سؤال کردم و همه گفتند: «نه مشکلي پيش نمي آيد.» به او گفتم: «تو هر چقدر هم که به خانوده ات بگويي باز هم حساسند و مخالفت مي کنند، بيا و مخفيانه درس بخوان.» با معلم‌ها هماهنگ کرديم. به خانۀ ما مي آمدند و با او کار مي کردند، هيچکس هم اطلاعي نداشت. بعدازظهرها معلم مي آمد خانه و صبحها هم براي فيزيوتراپي به بيمارستان شهيد رجايي مي رفت؛ البته فيزيوتراپي به دلخواه خودش بود. وقتهايي که من خانه بودم ، نمي‌رفت؛ اما اگر کلاس داشتم او هم مي رفت. وقتي دانشگاه قبول شد، همه مخالفت کردند. من گفتم: «چطور چهار سال دبيرستان را توانست تمام کند، اين را هم مي تواند.» و بالاخره در رشتۀ ادبيات فارسي در مقطع ليسانس شروع به تحصيل کرد. راوی : همسر_شهید 🕌 @karbalaye_3 ღــربــلا🏴
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
آقاسیدمجتبی می‌گفت : باید خاکریزهای جنگ را بکشانیم به شهر! یعنی نسل جدید را با شهدا آشنا کنیم در نتیجه جامعه بیمه می‌شود و یار برایِ امام زمان (عج) تربیت می‌شود. 🕌 @karbalaye_3 ღــربــلا🏴