#گزارش_تصویری ٢ ❤️ اللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج 🔸سخنرانی: حجت‌الاسلام محمّد داستان‌پور 🔸مداحی: حاج منصور نیکخواه 📆 پنجشنبه ١٠ آبان ماه ۱۴۰۳ 📍 مقبره علامه مجلسی رحمه‌الله‌علیه ❤️هیئت‌دانش‌آموزی‌کربلا❤️ 💙مجتمع‌فرهنگی‌باران💙 @karbalayebaran @baraniha_net

#گزارش_صوتی #سخنرانی ❤️ اللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج 🟢حجت‌الاسلام محمّد داستان‌پور 📆 ١٠ آبان ماه ۱۴۰۳ 📍مقبره‌علامه‌مجلسی رحمةالله‌عليه 💙مجتمع‌فرهنگی‌باران💙 ❤️هیئت‌دانش‌آموزی‌کربلا❤️ @baraniha_net @karbalayebaran

#گزارش_صوتی #مداحی ❤️ اللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج 🟢 حاج منصور نیکخواه 📆 ١٠ آبان ماه ۱۴۰۳ 📍مقبره‌علامه‌مجلسی رحمةالله‌عليه 💙مجتمع‌فرهنگی‌باران💙 ❤️هیئت‌دانش‌آموزی‌کربلا❤️ @baraniha_net @karbalayebaran

#گزارش_صوتی #مداحی ❤️ اللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج 🟢کربلایی محمّد علي فاتحي 📆 ١٠ آبان ماه ۱۴۰۳ 📍مقبره‌علامه‌مجلسی رحمةالله‌عليه 💙مجتمع‌فرهنگی‌باران💙 ❤️هیئت‌دانش‌آموزی‌کربلا❤️ @baraniha_net @karbalayebaran

#اعلام_مراسم 🌧 بارانِ حضور زينبي ها شده است اين لشگر قطره هاست دريا شده است 🎊مراسم جشن ولادت حضرت زينب سلام الله عليها 🔸 با سخنرانی: حجت‌الاسلام محمد داستان پور رأس ساعت ۲۰:١۵ 🔸 مولودي خواني: حاج محمد يزدخواستي كربلايي حسن سرمست كربلايي حميد بصيرت كربلايي محمد طالبي كربلايي سيدمحمد رضايي كربلايي ميثم جهدي با حضور ذاكرين محفل ستايشگران اصفهان و تجليل از خانواده هاي محترم شهيد زاهدي و شهيد نيلفروشان ⏱ زمان: پنجشنبه ١٧ آبان ماه رأس ساعت ١٩:٣٠ 📍مکان: خیابان ابن‌سینا، کوچه شماره ۴۳ مقبره علامه مجلسی رحمه‌الله‌علیه 📱🖥 لینک پخش آنلاین: http://heyatonline.ir/karbalayebaran 💙مجتمع‌فرهنگی‌باران💙 ❤️هیئت‌هفتگی‌کربلا❤️ 🔸 مركز افق مقبره علامه مجلسي🔸 @baraniha_net @karbalayebaran

❌توجه ❌توجه 🔻رونمایی از اثر جدید استاد محمد داستان‌پور 🔸همزمان با جشن بزرگ میلاد حضرت زینب سلام الله علیها ⏱ زمان: پنجشنبه ١٧ آبان ماه 📍مکان: خیابان ابن‌سینا، کوچه شماره ۴۳ مقبرهٔ علامه مجلسی (رحمةالله‌علیه) 💙مجتمع‌فرهنگی‌باران💙 ❤️هیئت‌هفتگی‌کربلا❤️ @karbalayebaran

❤️ویژه‌برنامه ولادت حضرت زینب سلام‌الله‌علیها ❤️ 🔻در پاتوق کودک و نوجوان قطره‌های باران 🔺️ویژه آقا پسرهای مقطع اول تا هشتم 👈به همراه مسابقه، بازی، هیجان، جایزه و یه عالمه حرف حساب👉 🗓 پنجشنبه ۱۷ آبان‌ماه ۱۴۰۳ ⏰ رأس ساعت ۶:۵۷ شب 📍 خیابان ابن‌سینا. کوچه شماره ۴۳. مقبره علامه مجلسی رحمه‌الله‌علیه 💙مجتمع‌فرهنگی‌باران💙 ❤️هیئت‌دانش‌آموزی‌کربلا❤️ @karbalayebaran

شاید برای شما هم اتفاق بیفتد: بعد از خروج از جلسه، چشمش به نوجوانی افتاد که کنار خیابان ایستاده بود. پسرکی با قد متوسط و اندامی لاغر و استخوانی، صورتش گندمگون و رو به زردی می‌رفت. چشمانش گود افتاده و خسته به نظر می‌رسید. فرم ایستادنش نشان‌دهنده‌ی اضطراب و ناامیدی‌اش بود. شانه‌هایش به سمت جلو خم شده و گردنش کج به نظر می‌رسید. پسرک به وضوح از استرس و کلافگی رنج می‌برد. به طور مکرر انگشتانش را در هم قفل می‌کرد و دوباره با زحمت از هم جدا می‌کرد. وقتی تصمیم گرفت از کنارش رد شود، ناگهان چشمش به او افتاد و حس عمیق ناامیدی و غم را در نگاهش دید. این تصویر، او را متوقف کرد. به این فکر کرد که آیا باید چیزی بگوید یا بی‌تفاوت رد شود. در نهایت، تصمیم گرفت جلو برود و با او صحبت کند. به نوجوان سلام کرد، از جوابش مشخص بود که او اصلاً انتظار برخوردی از طرف کسی نداشت. بعد از مکثی طولانی، با زحمت جواب داد. حالا خودش هم احساس استرس کرده بود. با خود فکر می‌کرد که چطور می‌تواند به این نوجوان کمک کند. در نهایت، جمله‌ای به او گفت که می‌دانست ممکن است ریسک بالایی داشته باشد: «چه بلایی داری سر خودت می‌آوری؟ اوضاع و احوالت آشفته است!» از او خواست به خود رسیدگی کند و با دلسوزی از او حلالیت طلبید. به سمت ماشینش رفت و قبل از نشستن داخل خودرو، صدای خسته‌ای شنید: «ببخشید حاج آقا...» به سمتش برگشت و دید که همان نوجوان است که چند دقیقه قبل با او صحبت کرده بود. نوجوان گفت: «حاج آقا، کمکم کن. اسیر گناه خودارضایی شده‌ام.» نوجوان به وضوح در حال مبارزه با احساساتش بود. او توضیح داد که این عادت ابتدا برای سرگرمی بود، اما به تدریج به اعتیادی نفرت‌انگیز تبدیل شده است. او گفت که روزانه چندین بار این عمل را انجام می‌دهد و از شدت درد و خستگی ناشی از آن رنج می‌برد. اشک‌هایش جاری شد و بغضش ترکید. دیدن گریه یک نوجوان برای او بسیار سخت بود. از پسرک خواست که به داخل ماشین بیاید و شروع به دلداری‌اش کرد. او قول داد که در ترک این عادت به نوجوان کمک کند، به شرطی که پسرک نیز پای کار باشد و به قول‌ها عمل کند. بعد از مدتی، تغییرات مثبتی در او مشاهده شد. جشن اولین ۴۰ روزی که پاک مانده بود، لحظات زیبایی برایش بود. در جشن دوم، نور امید در چشمان نوجوان می‌درخشید و به جای سوالات قبلی‌اش، در مورد راه‌های رسیدن به اهدافش صحبت می‌کرد. اما در یکی از جلسات، نوجوان از او سوالی پرسید که او را متوقف کرد: «حاج آقا، چرا این تجربیات را با هم‌سن و سالان من در میان نمی‌گذارید؟» پسرک پیشنهاد کرد که این مسائل را به کتاب تبدیل کند و صرفاً به جلسات سخنرانی اکتفا نکند تا افراد بیشتری بتوانند از آن بهره‌مند شوند. این پیشنهاد برایش جالب و تلنگری جدی بود. تصمیم گرفت که کتابی بنویسد تا بتواند باز هم به دیگران کمک کند و راهکارهایش را به اشتراک بگذارد. او احساس می‌کرد که می‌تواند با این کار به نوجوانان و جوانان بیشتری کمک کند. محصول آن روز زیبا، کتابی است که قرار است این هفته رونمایی شود. نویسنده‌ی کتاب، استاد محمد داستان‌پور از تمامی شما عزیزان دعوت می‌کنند که در این مراسم حضور پیدا کنید و دوستانتان را نیز باخبر کنید تا بتوانند از مطالبی که در کتاب مطرح شده بهره‌مند شوند. این رونمایی فرصتی خواهد بود تا افراد بیشتری با این موضوعات آشنا شوند و در مسیر بهبود زندگی‌شان گام بردارند. سدید مارکت | فروشگاه آنلاین آثار استاد داستانپور @sadid_market

#باران_رحمت 🔴 باید امشب... 🔸مولودی خوانی کربلایی محمدرضا طالبی 🔷 بازنشر به مناسبت ایام ولادت حضرت زینب سلام الله علیها ❤️هیئت‌دانش‌آموزی‌کربلا❤️ 💙مجتمع‌فرهنگی‌باران💙 @karbalayebaran @baraniha_net

#گزارش_تصویری ١ 🌧 بارانِ حضور زينبي ها شده است اين لشگر قطره هاست دريا شده است 🎊 مراسم جشن ميلاد حضرت زينب سلام الله عليها 🔸سخنرانی: حجت‌الاسلام محمّد داستان‌پور 🔸مدیحه سرایی: محفل ستايشگران اصفهان 📆 پنجشنبه ١۷ آبان ماه ۱۴۰۳ 📍 مقبره علامه مجلسی رحمه‌الله‌علیه 💙مجتمع‌فرهنگی‌باران💙 ❤️هیئت‌دانش‌آموزی‌کربلا❤️ 🔸محفل ستايشگران اصفهان🔸 @karbalayebaran @baraniha_net