#والپیپر_گرافیکی
تصاویر زیبا از حرم امام رضا ؛مناسب تصویر زمینه تلفن همراه
ڪـانـال ڪــღــربــلا؛
💯 @karballa_ir 🔙
24.71M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎬 بیان ماجرای شنیدنی جواب سلام در حرم علمدار کربلا
🎼با روایت گری محمد نوروزی
🍃 پیشنهاد ویژه برای دانلود
#امام_حسین علیه السلام
#کربلا
#کلیپ
#حرم
💯 @karballa_ir 🔙 کانال کربلا
🔹السَّلاَمُ عَلَيْكَ يَا ثَارَ اللَّهِ وَ ابْنَ ثَارِهِ وَ الْوِتْرَ الْمَوْتُور السَّلاَمُ عَلَيْكَ وَ عَلَى الْأَرْوَاحِ الَّتِي حَلَّتْ بِفِنَائِك
🔹سلام بر تو اى كسى كه از خون پاك تو و پدر بزرگوارت خدا انتقام مى كشد و از ظلم و ستم وارد بر تو دادخواهى مى كند سلام بر تو و بر ارواح پاكى كه در حرم مطهرت با تو مدفون شدند
💯 @karballa_ir 🔙
🔴 نرخ مشارکت مردم ایران در انتخابات ریاست جمهوری
✅ امام صادق: «...و به خدا قسم حتما غَربال خواهید شد و بدون شک از یکدیگر بازشناخته خواهید شد... پاکسازی خواهید شد، تا جایی که از شما جز اندکی باقی نمانَد...» (الغیبه نعمانی، ص ۲۰۸)
🔴 غربالهای آخرالزمانی زیاد شده. شاید یکیش این باشه که چقدر پای اعتقاداتمون و انجام تکلیفی که نسبت به شیعهخانهٔ امام زمان داریم، میایستیم. مراقبِ تصمیماتت باش...
💪 برای اصلاح جامعه جهت زمینهسازی و سوق دادن جامعه به سمت ظهور، نباید منفعل و راکد باشیم، سختی میکِشیم، پای کار میمانیم و از سرزنش هیچ سرزنشگری نمیترسیم.
💯 @karballa_ir 🔙
✅ درخواست استاد پناهیان از حجتالاسلام رئیسی، قبل از انتخابات
👤 علیرضا #پناهیان : «آقای رئیسی! شما ذاتاً آدم مهربانی هستید. من مواجهۀ شما با افراد ضعیف را دیدهام. این مهربانی را با مردم حفظ کنید ولی این مهربانی را با استانداران، وزراء و معاونین و به مسئولینی که نصب میکنید نداشته نباشید.
🔆 و مانند أمیرالمؤمنین در مقابل تخلف مدیران خود سختگیرانه برخورد کنید. و به امام زمان تأسی کنید که به مردم مهربان، ولی با مسئولین خود سختگیر است.
همانطور که در قوهٔ قضائیه، قاضیِ فاسد را بیرون کردید، در مدیریت کشور هم با همان قدرت عمل کنید.»
💯 @karballa_ir 🔙
#پندانه
🔴«آرزوهايتان را به خدا بسپارید»
✍روزی یک کشتی پر از عسل در ساحل لنگر انداخت و عسلها درون بشکه بود.پیرزنی آمد که ظرف کوچکی همراهش بود و به بازرگان گفت: از تو میخواهم که این ظرف را پر از عسل کنی.
تاجر نپذیرفت و پیرزن رفت.سپس، تاجر به معاونش سپرد که آدرس آن خانم را پیدا کند و برایش یک بشکه عسل ببرد.آن مرد تعجب کرد و گفت: از تو مقدار کمی درخواست کرد، نپذیرفتی و الان یک بشکه کامل به او میدهی؟ تاجر جواب داد: ای جوان او به اندازه خودش در خواست میکند و من در حد و اندازه خودم میبخشم.
👏پروردگارا!
کاسههای حوائج ما کوچک هستند و کم عمق، خودت به اندازه سخاوتت بر من و دوستانم عطا کن که سخاوتمندتر از تو نمیشناسیم.
💯 @karballa_ir 🔙
در ایام دهه کرامت و ولادت امام رضا علیه السلام هستیم ❤️
دعا کنیم برای همه دوستان🙏
میگن دعا،دسته جمعیش قشنگه ...
پس به حق امام رضا (ع) :
الهی هیچ دلی تنگ نباشه
هیچ کسی مریض یامریضدارنباشه
الهی هیچ کسی محتاج نباشه
الهی شفای جسم وروح وفکر،عطاکن
الهی کسی شرمنده نباشه
الهی شرف وانسانیت روسرمبدأتمام خواسته هایمان قرارده
الهی ازتکبروغروروسوء ظن ونفرت وکینه دورمان کن
الهی کلاممان به دروغ، آلوده نباشد
والهی دوستان خوبم همیشه شاد باشند و خوشبخت،،،،،،
الهی آمین🙏
💯 @karballa_ir 🔙
✅روایتی تکان دهنده و زیبا
🔴شب اول قبر آیتالله حائری و عنایت امام رضا علیه السلام
بعد از مرگ آیت الله حائری شبی اورا در خواب دیدم.
کنجکاو شدم که بدانم در آن طرف مرز زندگی دنیایی چه خبر است؟!
پرسیدم:
آقای حائری، اوضاعتان چطور است؟
آقای حائری که راضی و خوشحال به نظر میآمد، شروع کرد به تعریف کردن:
وقتی از خیلی مراحل گذشتیم،همین که بدن مرا در درون قبر گذاشتند، روحم به آهستگی و سبکی از بدنم خارج شد و از آن فاصله گرفت.
درست مثل اینکه لباسی را از تنت درآوری. کم کم دیگر بدن خودم را از بیرون و به طور کامل میدیدم. خودم هم مات و مبهوت شده بودم، این بود که رفتم و یک گوشهای نشستم و زانوی غم و تنهایی در بغل گرفتم.
ناگهان متوجه شدم که از پایین پاهایم، صداهایی میآید. صداهایی رعبآور وحشتناک!
به زیر پاهایم نگاهی انداختم. از مردمی که مرا تشیع و تدفین کرده بودند خبری نبود!
بیابانی بود برهوت با افقی بیانتها و فضایی سرد و سنگین و دو نفر داشتند از دور دست به من نزدیک میشدند.
تمام وجودشان از آتش بود.
آتشی که زبانه میکشید و مانع از آن میشد که بتوانم چشمانشان را تشخیص دهم. انگار داشتند با هم حرف میزدند و مرا به یکدیگر نشان میدادند.
ترس تمام وجودم را فرا گرفت و بدنم شروع کرد به لرزیدن. خواستم فریاد بزنم ولی صدایم در نمیآمد. تنها دهانم باز و بسته میشد و داشت نفسم بند میآمد.
بدجوری احساس بیکسی غربت کردم: خدایا به فریادم برس! خدایا نجاتم بده، در اینجا جز تو کسی را ندارم….همین که این افکار را از ذهنم گذرانیدم متوجه صدایی از پشت سرم شدم.
صدایی دلنواز، آرامش بخش و روح افزا و زیباتر از هر موسیقی دلنشین!
سرم را که بالا کردم و به پشت سرم نگریستم، نوری را دیدم که از آن بالا بالاهای دور دست به سوی من میآمد.
هر چقدر آن نور به من نزدیکتر میشد آن دو نفر آتشین عقبتر و عقبتر میرفتند تا اینکه بالاخره ناپدید گشتند. نفس راحتی کشیدم و نگاه دیگری به بالای سرم انداختم.
آقایی را دیدم از جنس نور. ابهت و عظمت آقا مرا گرفته بود و نمیتوانستم حرفی بزنم و تشکری کنم،
اما خود آقا که گل لبخند بر لبان زیبایش شکوفا بود سر حرف را باز کرد و پرسید:
آقای حائری! ترسیدی؟
من هم به حرف آمدم که:
بله آقا ترسیدم، اگر یک لحظه دیرتر تشریف آورده بودید حتماً زهره ترک میشدم و خدا میداند چه بلایی بر سر من میآوردند.
راستی، نفرمودید که شما چه کسی هستید.
وآقا که لبخند بر لب داشت و با نگاهی سرشار از عطوفت، مهربانی و قدرشناسی به من مینگریستند فرمودند:
من علی بن موسی الرّضا(علیه السلام) هستم.
آقای حائری! شما ۳۸ مرتبه به زیارت من آمدید من هم ۳۸ مرتبه به بازدیدت خواهم آمد، این اولین مرتبهاش بود ۳۷ بار دیگر هم خواهم آمد..
📘ناقل آیتالله العظمی سیدشهابالدین مرعشی نجفی(ره)
💯 @karballa_ir 🔙