eitaa logo
آرشیو همیاری هنرو کاردستی و مناسبتها
25.7هزار دنبال‌کننده
7.1هزار عکس
4.8هزار ویدیو
440 فایل
آرشیو همیاری هنرو کاردستی و مناسبتها 👇👇👇👇👇👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/2507407597C48877a693f @kardasti_va_honar ☝️☝️☝️☝️☝️☝️☝️ کانال تبلیغات https://eitaa.com/joinchat/1938817237Cb36aa95062 @Ghasmi1401 موفق باشین
مشاهده در ایتا
دانلود
✔️ برخی از والدین میخواهند عذاب وجدان کم توجهی به کودکشان و وقت نگذاشتن برای او را با خریدن جبران کنند که باعث رفاه زدگی میشود رفاه یکی ازموانع رشد است 👶🏻
🌼در رکاب خلیفه على عليه السلام هنگامی که به سوی کوفه می‌آمد وارد شهر انبار شد که مردمش ایرانی بودند. کدخدایان و کشاورزان ایرانی خرسند بودند که خلیفه محبوبشان از شهر آنها عبور میکند، به استقبالش شتافتند هنگامی که مرکب علی علیه السلام به راه افتاد آنها در جلو مركب على علیه السلام شروع کردند به دویدن علی علیه السلام آنها را طلبید و پرسید: «چرا میدوید این چه کاری است که میکنید؟!» این یک نوعی احترام است که ما نسبت به امرا و افراد مورد احترام خود میکنیم. این سنت و یک نوع ادبی است که در میان ما معمول بوده است. این کار شما را در دنیا به رنج می اندازد و در آخرت به شقاوت می کشاند ، همیشه از این گونه کارها که شما را پست و خوار میکند خودداری کنید.بعلاوه این کارها چه فایده ای به حال آن افراد دارد؟ نویسنده: استاد شهید مرتضی مطهری از علی آموز اخلاص ادب❤️
قدیم ها، زمستون ها، مادرها، شب ها، لباس ها رو پهن میکردن روی بند، صبح که بیدار میشدن میدیدن برف اومده تا کمر، لباس ها یخ زده! اون وقت میاوردن تو اتاق تا یخش باز بشه، و دوباره خیس خیس رو بخاری خشک‌ میکردن😊
5.97M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🚫 آنقدر زیاد می‌شود که برخی‌ها بدخواه شده‌اند! ☝️داروی آیه وان یکاد نیست! ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ 📌
⭕️ کودکتون رو اصلاح کنید❗️ آیا او وقتی چیزی میخواد؛ ✔️ جیغ می زنه و اشیا رو پرتاب می کنه ✔️ با شما برخورد فیزیکی داره ✔️ موقع دیدن برنامه مورد علاقه تون، جلوی تلویزیون می ایسته ✔️موقع  صحبت کردن شما با دیگران، داد و بیداد می کنه ✔️ موقع غذا خوردن از سر سفره بلند می شه! ✔️ با وسایل منزل بی جهت بازی می کنه! ✔️ روی زمین خیابان چهارزانو می نشینه؟ ❌❌❌و خیلی از رفتارهای نادرستی که متاسفانه فقط و فقط به علت اهمیت دادن شما به این رفتارهای منفی،  تبدیل به زبان ارتباطی بچه تون شده ✅ به رفتارهای منفیش توجه نکنین و بذارین که متوجه بشه این حرکات ناشایست نمی تونه روی شما اثر بذاره ، باید یاد بگیره که درست خواسته ش رو مطرح کنه. وقتی بزرگ تر بشه می بایست با جامعه و محیط با زبانی صحیح تعامل برقرار کنه در غیراینصورت طرد میشه و تنها میمونه ❤️💚
🌽 ذرت ضدیبوست است و سبب رشد باکتری های مفید در روده می شود. 🔸استفاده مداوم از ذرت از كرم خوردگی دندان کودک جلوگيری می كند. 🔸همچنین خون ساز است، و هوش کودکان را با فسفر فراوانش تقویت میکند.
32.29M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
یه اوریگامی قشنگ دیگه که برای قصه‌گویی هم خوبه 👌😊
المثل روغن ریخته نذر امامزاده (مسجد)است ازکجا آمده؟ در یكی از روزها كه متولی و بنا و كارگران امامزاده به انتظار ایستاده بودند ( مردك خسیس چند تا از قاطرهایش را پوست و روغن بار كرده بود كه به تجارت و مسافرت برود . ) اتفاقاً گذارش از مقابل امامزاده بود . ناگهان یكی از قاطرهایش به سوراخ موشی رفت و به زمین خورد و یكی از پوستهای روغن پاره شد . آن مرد فوراً زرنگی كرد . پوست را جمع كرد ولی كمی روغن آن به زمین ریخت پیش خودش گفت : این روغن حیف است اینجا بماند . این طرف و آن طرف را نگاه كرد و متولی امامزاده را دید آنها را صدا كرد . متولی بیچاره به كارگرها گفت : دست به كار شوید كه ارباب پول آورده و دوان دوان پیش ارباب آمده و سلامی كرد و گفت : خدا عز و عزت ارباب را زیاد كند گفتم : بناها دست بكار شوند . مرد خسیس با خونسردی گفت : ببین آنجا قاطرم به زمین خورده و یكی از پوستهای روغن پاره شده است و مقداری روغن ریخته ، برو آنها را جمع كن و خرج امامزاده كن . این هم سهمیه من برای امامزاده ! متولی نگاه كرد و دید خاك فقط كمی چرب شده است بدون اینكه جوابی بدهد پشیمان و ناراحت برگشت و بقیه پرسیدند : پس پول چطور شد ؟ متولی گفت : ای بابا ول كنید ، یارو روغن ریخته را نذر امامزاده کرده است.