📎دو چیز شما را تعریف میکند:
بردباری تان ، وقتی هیچ چیز ندارید
و نحوه رفتارتان ، وقتی همه چیز دارید
📎تنها دو روز در سال هست که نمیتونی هیچ کاری بکنی؛
یکی دیروز و یکی فردا
📎دو شخـص به تـو می آمـوزد:
یکی آمـوزگـار، یکی روزگـار
اولی به قیمت جـانش، دومی به قیمت جـانت
📎آدما دو جور زندگی میکنن :
یا غرور شونو زیر پاشون میذارن و با انسانها زندگی میکنن،
یا انسانهارو زیر پاشون میذارن و با غرورشون زندگی میکنن
همه يادشون ميمونه باهاشون چيكار كردى،
ولـى يادشون نميمونه براشون چـكار كردى
پس فقط برای «خدا» کار کن
💠 پیامبر اکرم ص دستور به برگزاری مراسم عزاداری و روضه خوانی برای حمزه سیدالشهدا ع دادند. هیچ جای تاریخ دیده نشده سالهای بعد ، سالگرد این مراسم با همان توصیف و توصیه ها برپا شده باشد.
حال آنکه فاطمه زهرا س هر هفته به مزار حمزه می رفتند و از تربت او تسبیح درست کرده بودند.
تعظیم شعائر اهل بیت ع با مدل های انگلیسی اش تفاوت های بسیاری دارد.
#دهه_محسنیه
🔺امام خمینی(ره): چه سعادتمندند آنان که عمری را در خدمت به اسلام و مسلمین بگذرانند، و در آخر به فیض عظیمی که دلباختگان به لقاء الله آرزو میکنند نایل آیند. ۲۳مهر۱۳۶۱
#پدر_موشکی
مردی با آرزوهای دوربرد
نیل تا فرات را قبرستانِ صهیونیست ها خواهیم کرد ...
۲۱ آبان سالگرد شهادت دانشمند پارسا، شهید حسن طهرانی مقدم گرامی باد
🌸ملک برای نماز او را صدا می زند 🌸
🌷مرحوم میرزا جواد آقا ملکی تبریزی در کتاب اسرار الصلوة می نویسد :
....خدا را شاهد می گیرم که من از متهجدین و شب زنده داران کسی را می شناسم که به هنگام سحر صدای فرشته ای که او را بیدار می کند می شنود . فرشته با لفظ آقا به او خطاب می کند و آن شخص با این سخن بیدار میشود و به نماز شب می ایستد
( اسرار الصلاة ص 289- 290 )
«تصور می شود این شخص خودش باشد که برای پرهیز از ریا و خود ستایی بدین عبارت بیان کرده است»
«سیمای فرزانگان ص64»
مرغ شب خوان را بشارت باد کاندر راه عشق
دوست را با ناله شب های بیداری خوش است
پشت چراغ قرمز خیابان شریعتی ایستاده بودیم و منوچهر هم صحبت میکرد. کنار خیابان یک پیرمردی که سرتاپا سفید یکدست پوشیده بود، در گالری بزرگی گلهای رزی به رنگهای مختلف میفروخت. ولی سفیدی پیرمرد نظر من را جلب کرده بود و من احساس میکردم این مرد از آسمان آمده است. اصلا حواسم به منوچهر نبود که یک لحظه حجم سنگین و خیسی روی پاهایم حس کردم. یک آن به خودم آمدم دیدم منوچهر رد نگاهم را گرفته و فکر کرده من به گلها خیره شدم، پیاده شده تا گلها را برایم بخرد.
منوچهر همینطور همهی گلها را با دستش برمیداشت و روی پاهای من میریخت. دو بار چراغ سبز و قرمز شد ولی همه در خیابان به ما نگاه میکردند و سوت و کف میزدند. حتی یک نفر خانم که از نظر تیپ ظاهری با ما متفاوت بود، برگشت و به همسرش گفت: میبینی؟ بعد بگویید بچه حزباللهیها محبت بلد نیستند و به همسرانشان ابراز محبت نمیکنند!
آن روز منوچهر همهی گلهای پیرمرد را خرید و روی پاهای من ریخت و من نمیدانستم چه بگویم و چه کلمهای لایق این محبت است. غیر از اینکه بگویم بینهایت دوستت دارم.
شهید منوچهر مدق
اینک شوکران
#عاشقانه_با_شهدا
♥️