Hamed Zamani - Eshghe Paak(128).mp3
2.93M
✅به مناسب پیوند آسمانی امیرالمومنین و فاطمه زهرا علیهما السلام..🌷🌺🌷🌸🌷
◀چه صاف و ساده شروع شد
چه عاشقـــ️ـــونه و زیبـــا..
🎤 #حامـــد_زمانی
"وقتی حضرت علی(ع) حضرت زهرا (س) رو از پیامبر خواستگاری کرد،
پیامبر(ص) فرمودند: ای علی قبل از تو افراد دیگری از فاطمه خواستگاری کرده اند اما هر گاه با وی درباره این موضوع سخن گفتم علامت نارضایتی رو در چهره اش دیدم، منتظر باش من نزد دخترم بروم و نتیجه اش را بعدا به تو خواهم گفت""
✅چند نکته میشه از این قسمت برداشت کرد
🔻خب وقتی علی (ع) خواستگاری میکنه، شاید باخودمون بگیم کی بهتر از علی؟ یک عمر تو خونه پیامبر زندگی کرده،پیامبر (ص) میتونست از طرف فاطمه(س) بله رو بگه چون احتمالش زیاد بود فاطمه قبول کنه، و چی بهتر از ازدواج و تشکیل خانواده
ولی پیامبر با احترام گفت باید نظر خود فاطمه رو بپرسم. چه روشی بهتر از این میشه به آدم به فرزندش شخصیت بده؟
🔻بعضی از والدین خواستگار برای دخترشون میاد به تنها کسی که نمیگن دخترشونه، مادر و پدر باهم میبُرن و میدوزن و به یکی دوتا از اقوام هم میگن فلانی اومده خواستگاری، پسر خوبیه و از این حرفا، پسند میکنن قرار خواستگاری هم حتی میچینن بعد به دختر میگن
دختر بیچاره جا میخوره و نمیتونه درست تصمیم بگیره.خب از همون اول بهش بگید شاید اصلا نپسنده اون آقا پسر رو
🔻بعضیا هم خواستگار میاد بدون اینکه به دخترشون بگن ردش میکنن و کلا به دختر نمیگن
آقا بهش بگو و بعد مشورت بهش بده که به این دلایل مورد مناسبی نیست
اصلا همین که بهش بگی خواستگار داره از افسردگی بی خواستگاری درمیاد و اعتماد بنفسش میره بالا، وقتی ده تا خواستگار میاد و از طرف خودتون ردشون میکنید دخترت نمیفهمه که خاطر خواه داره شاید ذهنش مشغول بشه و باخودش بگه "هیشکی منو دوش نداله😢"
🔻نکته بعدی اینکه در قبول یا رد کردن خواستگار باید تعادل رو رعایت کرد
◀️ نباید دختر رو تو فشار قرار داد اولین خواستگاری که اومد جواب بله رو بگیری بره خونه شوهر خودتون خلاص شید.
◀️از طرفی هم نباید هر کی اومد رد کنی بره، اگر یه خواستگار خوب اومد چرا قبول نکنی؟
خیلی از دخترا هر کی اومد ردش کردن، بعد از یه مدتی دیگه هیچ خواستگاری براشون نیومد و وارد مرحله ترشیدگی شدن، وکلی حسرت خوردن که کاشکی یکی از خوباشونو قبول میکردم
🔻پیامبر به علامت نارضایتی تو صورت فاطمه رو که میدید اصرار نمیکرد، بحث نمیکرد، جنگ و دعوا نمیکرد. حالا دخترت درسته حضرت زهرا نیست ولی اگر بهش گفتی فلانی اومده خواستگاریت، و بهش مشورت دادی اگر علامت نارضایتی رو دیدی دیگه ادامه نده، برای نظرش ارزش قائل شو
🔻 ازاونجایی که بیشتر والدین تو دوران نوجوانی دخترانشون همش نگران هستن که نکنه یدفعه با کسی دوست بشه، دوست دارن زودتر یکی بیاد خواستگاری دخترشون تا از دستش راحت بشن، چون میگن شوهرشه دیگه، ولی گاهی اوقات چون این وصلتها از روی ناآگاهی و بدون تحقیق و با عجله انجام میشه، مشکلات بیشتر و بزرگتری بعدا بوجود خواهد آمد.
🔻نکته آخر اینکه: پیامبر فرمود که صبر کن خبر میدهم بهت، آقااا میرید خواستگاری حتی نپسندیدی هم اطلاع بده و محترمانه بگو قسمت نبوده، درست نیست میذاری میری بدون هیچ خبری
(ادامه دارد)
#زندگیشون_زندگیمون (قسمت۱ _خواستگاری)
✍حسین دارابی
🍷مشروبخواری عبدالبهاء و اعتراف خواندنیاش!
♦️# عبدالحسین #آیتی به نقل یکی از همراهان #عبدالبهاء در سفر اروپاییاش، خاطرهای بدین مضمون را از اقامت در پاریس نقل میکند: «در پاریس شبی با #عباس #افندی مشروب میخوردیم، اسرار قلب خود را گفت و دانستم که هیچ دینی ندارد».[1]
اما نقل این حکایت، حاوی نکاتی بدین مضمون است:
👈اولاً: چگونه پیامبرخواندهی بهائیت حکم به تحریم نوشیدن مسکرات داده: «لا تقربوا بها لّأنَّها حُرِّمَت عَلیکُم مِن لَدَی اللهِ العَلیِّ العَظیم
[2]؛ نزدیک (مسکرات) نشوید، چرا که از جانب خدای تعالی بلند مرتبه بر شما حرام شده است»؛ اما در عین حال، جانشین و مبیّن آیات ساختگیاش مرتکب این عمل شده است؟! در این صورت، چه توجیهی بر پایبندی پیروان بهائیت به این حکم وجود دارد؟!
👈ثانیاً: در حالی که حتی جانشین پیامبرخواندهی بهائیت، به ساختگی بودن اساس این مسلک اعتراف کرده، چه توجیهی بر باقی ماندن سایر پیروان بر آن وجود دارد؟!
📚پینوشت:
[1]. عبدالحسین آیتی، کشف الحیل، (3 جلدی)، تهران: بینا، 1340 ش، ج 3، ص 140.
[2]. عبدالحمید اشراق خاوری، گنجینه حدود و احکام، نسخهی الکترونیکی، ص 429.
🔴نقد وبررسی بهائیت
🌹🌹
🌹
💠روش تربیتی کارآمد
روش تربیتی کارآمد، روشی است که بتواند کودک را در برابر آسیبهای دنیای اطراف مثل فضای مجازی و همچنین آسیبهای درونی مثل عادتهای ناپسند، تعصبات غلط و ... محافظت کند.
یعنی کودک به درجهای برسد که بتواند خوب و بد را تشخیص داده و به قدرت تحلیل برسد.
🔷 این روش با ایجاد و تقویت سه خصلت در کودک به نتیجه خواهد رسید:
🔸شخصت دادن به کودک تا مستقل بار بیاید.
🔸تقویت آزاد مردی در او که همان پرورش روحیه انصاف است.
🔸متفکر بار آوردن کودک تا جایی که بتواند به قدرت تحلیل برسد.
🌹
🌹🌹
#تربیت_دینی
#تربیت_کار_آمد
#دغدغه_والدین
📚 #داستان_های_کوتاه_و_آموزنده
👈 جوان پرهیزگار
در میان یاران پیامبراکرم صلی الله علیه واله جوانی بود که در میان مردم به حسن ظاهر شهرت داشت و کسی احتمال گناه دربارهاش نمیداد. روزها در مسجد و بازار، همراه مسلمانان بود، ولی شبها به خانههای مردم دستبرد میزد.
یک بار، هنگامی که روز بود، خانهای را در نظر گرفت و چون تاریکی شب همه جا را فرا گرفت، از دیوار خانه بالا رفت. از روی دیوار به درون خانه نگریست. خانهای بود پر از اثاث و زنی جوان که تنها در آن خانه به سر میبرد. شوهرش از دنیا رفته بود و خویشاوندی نداشت. او، به تنهایی در آن خانه میزیست و بخشی از وقت خود را به نماز شب و عبادت میگذراند.
دزد جوان با مشاهده جمال و زیبایی زن، به فکر گناه افتاد. پیش خود گفت: « امشب، شب مراد است. بهرهای از مال و ثروت، و بهرهای از لذّت و شهوت!» سپس لختی اندیشید. ناگهان نوری الهی به آسمان جانش زد و دل تاریکش را به نور هدایت افروخت. با خود گفت: «به فرض، مال این زن را بردم و دامن عفتش را نیز لکّهدار کردم، پس از مدّتی میمیرم و به دادگاه الهی خوانده میشوم. در آن جا، جواب صاحب روز جزا را چه بدهم؟!»
از عمل خود پشمیان شد، از دیوار به زیر آمد و خجلت زده، به خانه خویش بازگشت. صبح روز بعد، به مسجد آمد و به جمع یاران رسول خدا صلی الله علیه واله پیوست. در این هنگام زن جوانی به مسجد در آمد و به پیامبر گفت: «ای رسول خدا! زنی هستم تنها و دارای خانه و ثروت. شوهرم از دنیا رفته و کسی را ندارم. شب گذشته، سایهای روی دیوار خانهام دیدم. احتمال میدهم دزد بوده، بسیار ترسیدم و تا صبح نخوابیدم. از شما میخواهم مرا شوهر دهید، چیزی نمیخواهم؛ زیرا از مال دنیا بینیازم.»
در این هنگام، پیامبر صلی الله علیه وآله نگاهی به حاضران انداخت. در میان آن جمع، نظر محبتآمیزی به دزد جوان افکند و او را نزد خویش فرا خواند. سپس از او پرسید: «ازدواج کردهای؟» جوان گفت: «نه!». پیامبر صلی الله علیه وآله فرمود: «حاضری با این زن جوان ازدواج کنی؟» جوان گفت: «اختیار با شماست.»
پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله زن را به ازدواج وی در آورد و سپس فرمود: «برخیز و با همسرت به خانه برو!» جوان پرهیزکار برخاست و همراه زن به خانهاش رفت و برای شکرگزاری به درگاه خدا، سخت مشغول نماز و عبادت شد. زن، که از کار شوهر جوانش سخت شگفتزده بود، از او پرسید: «این همه عبادت برای چیست؟!
جوان پاسخ داد: «ای همسر باوفا! عبادت من سببی دارد. من همان دزدی هستم که دیشب به خانهات آمدم، ولی برای رضای خدا از تجاوز به حریم عفت تو خودداری کردم و خدای بنده نواز، به خاطر پرهیزکاری و توبه من، از راه حلال، تو را با این خانه و اسباب به من عطا نمود. به شکرانه این عنایت، آیا نباید سخت در عبادت او بکوشم؟!» زن لبخندی زد و گفت: «آری، نماز، بالاترین جلوه سپاس و شکرگزاری به درگاه خداوند است!»
📗 #عرفان_اسلامی
✍ شیخ حسین انصاریان