#امام_حسین_ع_اربعین
در شگفتم دلا که بوده حسین
از جهانی چه دل ربوده حسین
بعد از آن شور عصر عاشورا
محشری نو به پا نموده حسین
گوئیا گشته روز رستاخیز
ای که جا مانده ای به پا برخیز
عشق میلیونی حسین را بین
و به حبل المتین او آویز
همره جابر ابن عبدلله
رو سوی قتلگاه ثارالله
پرچم سرخ نهضتش بر دوش
با نوای علی ولی الله
تا که بر جاده نور ماه افتاد
زائر اربعین به راه افتاد
با لب تشنه چشم اشک آلود
یاد گودال قتلگاه افتاد
تا که عطر حسین بو کرده ست
رو سوی قتلگاه او کرده ست
بهر زوار اربعین ساقی
باده ی نور در سبو کرده ست
همه مهمان خوان فاطمه اند
غرق در عشق و شور و همهمه اند
آی دشمن برو زخشم بمیر
زائرانش بدون واهمه اند
بیست میلیون نفر رسد از راه
با دلی پر ز خون دلی پر از آه
یا لثارات گو و لبیک گو
بیست میلیون نفر شبیه سپاه
شور این اربعین جهان دیده ست
از کران تا به بیکران دیده ست
و سپه دار حضرت ارباب
از سپاهی عظیم سان دیده ست
بندها را گسسته شور حسین
مرز ها را شکسته شور حسین
دل عشاق را به سوی حرم
میکشد دسته دسته شور حسین
کشته ی تیر و نیزه و خنجر
نظری کن بر این دل مضطر
گرچه جامانده ام ز زوارت
زائرم کن مرا به سال دگر
گرچه عشق تو میکشد ما را ...
#جواد_کریم_زاده
https://eitaa.com/joinchat/3808494021Cb3e43d17af
ای مهربان یار محمد يا خدیجه
ای نور پاک حی سرمد يا خدیجه
ای اسوه ی صبر و وقار و عشق و ایثار
ای پایه ی اسلام احمد يا خدیجه
ای اوّلین یار رسول مهربانی
در یاری اش هر دم زبانزد يا خدیجه
دارایی خود را نثارش کرده ای تا
دین محمّد پا بگیرد يا خدیجه
یا همچو تیغ ذوالفقار حضرت عشق
گردن ز استکبار گیرد يا خدیجه
بهر رضای حضرت حق در ره دین
لطف و عطایت بود بی حد یا خدیجه
بر بانوان دهر ای بانوی هستی
مانند زهرایی سرآمد يا خدیجه
در شأن تو این بس که زهرای مطهّر
نزد تو زانوی ادب زد يا خدیجه
آه از دَمی که از فراقت بود نالان
زهرا به همراه محمّد يا خدیجه
افکند بر رویت عبای نور خود را
وقت وداعت میر امجد یا خدیجه
هر شیعه ای دارد به دل آین آرزو را
کز داغ مرگ تو بمیرد يا خدیجه
#جواد_کریم_زاده
#حضرت_خدیجه_س
باید غلام وار به سلطان سلام داد
دستی به روی سینه و از جان سلام داد
وز شوق دل به شاه خراسان سلام داد
بر پادشاه عالم امکان سلام داد
تعظيم را به ساحت شمس الشموس کرد
عرض ارادتی به انیس النفوس کرد
مرغ دلم روانه سوی طوس گشته است
آماده ی زيارت مخصوص گشته است
هم با کبوتران تو مأنوس گشته است
هم بیقرار لحظه پابوس گشته است
شوقش طواف کوی شما و زيارت است
مرغ دلم هميشه به دنبال حاجت است
در مدحتان به صفحه قلم بوسه ميزند
بر نام پاک شاه کرم بوسه ميزند
چون زائران به روی حرم بوسه ميزند
آهسته و قدم به قدم بوسه ميزند
با بیت بیت شعر ترم عشق میکند
چون زائران به گرد حرم عشق میکند
باید برای بردن نامت وضو گرفت
بر لب که بی وضو نتوان ذکر هو گرفت
وقتی بهشت از گلتان رنگ و بو گرفت
عالم ز خاک پای شما آبرو گرفت
نامت علی شد و لقبت را رضا نهاد
ایزد هدیه داد به تو حضرت جواد
سلطان تویی،امام تویی،مقتدا تویی
هم ابتدا تو هستی و هم انتها تویی
وقتی رضا تو هستی و حسن القضا تویی
از تو خدا رضا و رضا از خدا تویی
میخانه،دیر،خانقه و مسجد و کنشت
با عطر پاک حضرتتان میشود بهشت
هرچند رو سیاه و گنهکارم و بدم
همچون کبوتران حرم جلد مشهدم
گر کمتر از کبوتر بر دور گنبدم
آقا به جان مادرت از در مکن ردم
چون ذکر یا حسین شده ذکر بر لبم
چون گریه بر حسین شده کار هر شبم
بر گوش هر دمی جرس کاروان رسد
یعنی به کربلا قدم ساربان رسد
هم پای نحس خولی و شمر و سنان رسد
در قتلگاه لشگر دون توامان رسد
آه از دمی که سر ز بدن میشود جدا
سر بر نی است و پیکر بی سر به کر بلا
#شعر_مناجات_امام_رضا_ع
#جواد_کریم_زاده
#امام_زمان_عج
از جفای زمانه یار غریب
شده دلخسته در دیار غریب
چون نشانی ز آشنایی نیست
میخورد خون دل نگار غریب
همه دنبال یار میگردند
غافل از اینکه اوست یار غریب
همه دنبال کار خود هستند
هیچ کس نیست پای کار غریب
به زبان بیقرار آمدنش
خود فریبان بیقرار غریب
ما که یک عمر ادا در آوردیم
اینکه هستیم همقطار غریب
کاش میشد که بی ریا باشیم
در دعا بهر انتظار غریب
کاش هنگام العجل گفتن
چون علی بن مهزیار غریب
سر و جان را فدای دوست کنیم
کاش باشیم سربدار غریب
من ندیدم غریبتر از او
همه عمرم به روزگار غریب
همه عالم شده غریبستان
آه از درد بیشمار غریب
سیصدو سیزده نفر تا کی
جمع گردند در کنار غریب ؟
سیزده قرن بگذرد اما
کی شود وقت کارزار غریب ؟
به خدا در نیام طاق شده
طاقت و صبر ذوالفقار غریب
کاش در صبح جمعه ای نزدیک
آید از راه تکسوار غریب
#جواد_کریم_زاده