❁﷽❁ ❣️✨✨✨✨
✨⭐️🍃
✨🍂🌺
✨
🔹السَّلَامُ عَلَيْكَ يَا مُوسَى بْنَ جَعْفَرٍ الطَّاهِرَ الطُّهْرَ...🔹
من آن شمعم که بی پروانه ای در باد خاموشم
به طوفان بلای کینه و بیداد خاموشم
منم آن مرغ عشق خسته و پربسته و تنها
که از بی مهری آن بی وفا صیّاد خاموشم
به حق، خورشید هستی بخش صحرای حجازم من
که در چنگ غروب باطل بغداد خاموشم
چنان یوسف گهی افتاده قعر چاهم و گاهی
نشسته گوشۀ زندان و بی فریاد خاموشم
خلیلم، در مصاف این هُبَلها مانده ام تنها
میان آتش نمرود بی امداد خاموشم
به لب اِنّا اِلَیْهِ رٰاجِعون و بر لب استشفاء
من آن نورم که کرده ظلمت اَلْحٰاد خاموشم
منم مهتاب علم و حلم و زهد و عصمت و تقویٰ
که پشت ظلمت این ابر استبداد خاموشم
همه عمرم به یاد لاله زار کربلا طی شد
پیِ پیوستنم بر جمع آن اجساد خاموشم
به عمرم غصّه ها بسیار خوردم هر زمان امّا
به یاد غصّه های زینب و سجّاد خاموشم
الا "ساده" بگو شرح غمم را با دل مردم
که در گودال تاری گوشۀ بغداد خاموشم
مجتبی تاجیک "ساده"
#مرثیه_موسی_بن_جعفر علیه السلام
🌴انتشار همراه با ذکرِ نامِ شاعر و ذکرِ یک صلوات هدیه به
حضرت حجه بن الحسن عج الله تعالی فرجه الشریف لطفاً
✨
✨🍃🌺
✨⭐️🍂
❣️✨✨✨✨
❁﷽❁ ❣️✨✨✨✨
✨⭐️🍃
✨🍂🌺
✨
🔹السَّلَامُ عَلَيْكَ يَا مُوسَى بْنَ جَعْفَرٍ الطَّاهِرَ الطُّهْرَ...🔹
شامگاهت نیز مانند پگاهت روشن است
محبس تاریک با نور نگاهت روشن است
کی حریفت میشود این کینهی سرد و نمور
شعلهای در سینهات داری از آهت روشن است
گرچه چشم تنگ زندان بر قیامت کم گذاشت
لااقل قلبت به نور سجدهگاهت روشن است
کنج زندان هم اگر باشی حکومت میکنی
ابن یقطین نسبتش با بارگاهت روشن است
قلب زندانبان به تو غرق محبت میشود
عالمی با رویت رخسار ماهت روشن است
از زن رقاصه هم قدیسه میسازی دگر
غم ندارد رهرو ات وقتی که راهت روشن است
دستگیری میکنی هرچند دستت بسته است
جلوه ات بر شیعیان بی پناهت روشن است
در خیالش دشمنت بر قدرتت غُل بسته است؟
نه ! که زنجیری به پای تو توسل بسته است
ای که داوودی و فرمایش برآهن میکنی
حضرت موسی که دل را دشت ایمن میکنی
خواست خاموشت کند دشمن نمیدانست تو
با لب خاموش هم تکلیف روشن میکنی
کاروانی را به دست ساربان پس میزنی
با کلامی رخنه در فرمان دشمن میکنی
ربنایت کافران را هم مسلمان میکند
با دعایت یاغیان را پاک دامن میکنی
باب حاجاتی و روزی را به عالم میدهی
صبح وقتی که شروعِ ذکر گفتن میکنی
زهر خرما را نکردی از لبت کوتاه پس
شک ندارم بخششت را شامل من میکنی
شک ندارم اشکهایم را گواهی میدهی
کاهِ ایمان مرا یکباره خرمن میکنی
عادلی هستی که عالم از نگاهت داد خواست
صد کفن از پیکر پاک تو استمداد خواست
هیچ کس را دست خالی رد نکردی از درت
پس کدام این کفن ها میرسد بر پیکرت
تو کفن داری خدارا صدهزاران بار شکر
یاوران زنده داری لااقل دور و برت
ای بنازم معرفت را دخترانش را سپرد
بر تو طوری گریه کن باشند گویا دخترت ...
دختری را میشناسم داغ بابا را که دید
گفت بابا جان کجا مانده تن جنگاورت
گفت بابا پای من زخم است اما غم نخور
روی نی تا میروی می آیم از پشت سرت
گفت بابا روسری دارم ندیدی گوش من
مثل انگشت تو شد در غارت انگشترت
گفت اگر مهمان من باشی بگیرم از کدام ؟
بوسه از لبهای خشکت یا که از چشم ترت
دارد آدابی اگر دلجویی از اشک یتیم
دختری را میشناسم در خرابه بگذریم
سعیده کرمانی
#مرثیه_موسی_بن_جعفر علیه السلام
🌴انتشار همراه با ذکرِ نامِ شاعر و ذکرِ یک صلوات هدیه به
حضرت حجه بن الحسن عج الله تعالی فرجه الشریف لطفاً
✨
✨🍃🌺
✨⭐️🍂
❣️✨✨✨✨
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
شهادت
هفتمین پیشوای شیعیان
بابالحوائج
#موسیبنجعفر علیهالسلام را
بهپیشگاه
#حضرتولیعصر عجلاللهتعالیفرجه
وهمهشیعیانشان
تسلیتعرضمینماییم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
▪️معصومه خوب شد که نبود و ندیده است
▪️روح از تنت جدا شد زنجیر وا نشد ..😔
« شهادت جانسوز هفتمین امام شیعیان،حضرت امام موسی کاظم علیه السلام تسلیت.🥀🖤
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⚫️🎥 نحوه به شهادت رسیدن باب الحوائج امام کاظم علیه السلام از زبان شهید مطهری
▪️السلام علی المعذب فی قعر السجون...
┄┅•••✧❁•🌸•❁✧•••┅┄
مرکز تخصصی آموزش مداحی کریمه
https://eitaa.com/joinchat/3808494021Cb3e43d17af
4_6003525270831632440.mp3
3.36M
هدیه به حضرت موسی ابن جعفر باب الحوایج. صلوات
اللهم صل علی محمد وال محمد و عجل فرجهم
شور و زمینه و زمزمه روضه موسی ابن جعفر
لحظه های آخرو
اشک تو بی صدا شده
ذکر لبت. رضا رضا
رضا رضا رضا شده
تن تو چقدر شده نحیف و لاغر آقا
بمیرم برات که افتادی دیگه تو از پا
مونده روپهلوی تو
هنوزم آقا جای پا
دست قنوت تو شکست
به زیر ضربه های پا
بس که با دستای بسته تو قفس. کشیدنت
نفست بند اومده سخته نفس کشیدنت
وقتی نماز اخرو
خوندی رو تربت حسین
با لب تشنه افتادی
به یاد غربت حسین
جدمو کنار آب. با لب تشنه کشتن
جدمو با تیرو تیغ و سنگ و دشنه کشتن
از روتل خواهر تو
با گریه می زدش صدا
ای زینت دوش نبی
افتادی زیر دست و پا
با چه وضعی تن تو داره میشه که پامال
با چه وضعی تن تو می کشونن تو گودال
انگشترتوساربون
برده خبر دارم حسین
انگشتت و بگو باید
از کجا بر دارم حسین
از بس زیر نعل مرکب تن تو پا خرده
عزیزدلم تموم استخوانها خرده
رضا نصابی
4_6023757122301331104.mp3
2.13M
#زمینه_شهادت_امام_کاظم_ع
#سبک_نوشته_مقتل
#میونه_زندون
☑️بنداول
میونه زندون با دل خسته و زار
میونه زندون ندارم صبر و قرار
میونه زندون باچشای تاره تار
میونه زندون با تنه غرقه به خون
میونه زندون کردی رو به اسمون
میونه زندون دعا کردی بی امون
میونه زندون
رنج و غم و درد و بلا بسه
ندیدن و هجر رضا بسه
راه گلومو بسته این قفس
مصیبتا برام خدا بسه
باب الحوائج موسی ابن جعفر(ع)
☑️بنددوم
به روی لبهات داری ذکر ربنا
به روی سینت داری درد و غصه ها
به روی پهلوت داری جای رد پا
به روی پهلوت
بمیرم اقا که صدات شکسته شد
بمیرم اقا گریه هات شکسته شد
بمیرم اقا ساق پات شکسته شد
بمیرم اقا
برات بمیره اقا سینه زن
تو رو می زد یه مرد بد دهن
توون نمونده توی زانوهات
زمین می خردی وقت پا شدن
باب الحوائج موسی ابن جعفر(ع)
☑️بندسوم
غریب وتنهام
تو سیاه چال بلا
فلک میشم با
ضرب تازیونه ها
نداره شرم این
یهودیه بی حیا
نزن ای نامرد
هی نمک به زخم من
نزن ای نامرد
سیلی هی نزن نزن
نزن ای نامرد
به تن نحیف من
نزن ای نامرد
رمق نداره تن لاغرم
شکسته دست و پا و پیکرم
هرچی می خوای بزن ولی دیگه
نگو تو ناسزا به مادرم
باب الحوائج موسی ابن جعفر(ع)
☑️بندچهارم گریز به کربلا
میسوزه از زهر همه ی بال و پرش
می سوزه از زهر پاره های جگرش
می سوزه از زهر یاد جد اطهرش
میسوزه از زهر
داره جون می ده یاد گودال بلا
داره جون می ده یاد رگ های جدا
داره جون می ده یاد شاه کربلا
تنها و بی کس توی اضطراب
افتادی ای غریب کاظمین
لحظه ی آخر داری رولبت
روضه ی داغ و غربت حسین(ع)
السلام علی سیدالشهدا
4_5816564244925123385.mp3
1.03M
سبک حاج محمود کریمی
بسمت گودال از..
میون این زندان ، غریبم و تنها
کجایی معصومه ، ای دختر بابا
خمیده قد من ، چو مادرم زهرا
کجایی معصومه ، ای دختر بابا
رسیده دیگه وقت احتضارم
بیا که من گریه کنی ندارم
واویلا واویلا واویلا
.......
بیا رضاجانم ، ای گل باغ من
دیدن روی توست ، مرهم داغ من
اگر چه بین غل ، شکسته ساق من
دیدن روی توست ، مرهم داغ من
چه خوبه وقتی پدری می میره
پسر سرش رو تو بغل بگیره
......
به هم میریزه این ، حال مناجاتم
تا سندی شاهک ، میاد ملاقاتم
تازه میشه بازم ، زخم و جراحاتم
تا سندی شاهک ، میاد ملاقاتم
این نانجیب اصلا حیا نداره
همش اسم مادرم و میاره
.......
چه کربلایی شد ، کنج سیاچالم
میرم ولی یاد ، شهید گودالم
این دمای آخر ، پیوسته شد نالم
میرم ولی یاد ، شهید گودالم
حسین و با کینه و حربه کشتن
جدم و با دوازده ضربه کشتن
......
اگر چه تابوتم ، یه تخته در بود
بازم خدا رو شکر ، سرم رو پیکر بود
بین غل و زنجیر ، این تن لاغر بود
بازم خدا رو شکر ، سرم رو پیکر بود
چه بلایی سر حسین آوردن
تنش رو خاک ، سر و رو نیزه بردن
#علی_سلطانی ✍
┄┅•••✧❁•🌸•❁✧•••┅┄
مرکز تخصصی آموزش مداحی کریمه
https://eitaa.com/joinchat/3808494021Cb3e43d17af