زن زندگی آزادی!! فیلم های ضد زن ایرانی در هالیوود «خاطرات فرنگ🔞 شیخ قمی» 🔴لینک جلسه اول: 🔗https://eitaa.com/TablighGharb/2662 🔴لینک جلسه دوم: 🔗https://eitaa.com/Israel666/114 🔴لینک جلسه سوم: 🔗https://eitaa.com/Israel666/115 🔻💡کانال روشنگری شیخ قمی💡🔻 ⏩https://b2n.ir/Tablighgharb

🔺 میگوید: ایران و روسیه دارند همکاری مشترک نظامی می‌کنند، بعد در ادامه نمیگوید: روسیه در نزدیکی ما در اوکراین درگیر جنگ است و ما از این نگرانیم، بلکه اینگونه میگوید: میترسیم ایران در قبال موشک‌هایی که می‌دهد به روس‌ها و در قبال پهپاد‌ها، سوخو بگیرد و قدرتمند شود... احمق ما چند هزار کیلومتر با تو فاصله داریم ، به جای آنکه نگران روسیه باشی نگران ما هستی؟ طنز است به خدا... اما ماجرا چیست؟ دوستان عزیز ، هرکس در آینده ی غرب آسیا سهمی نداشته باشد آینده را باخته ما خوشبخت هستیم چون وسط این منطقه ی سرنوشت ساز هستیم. آنها ترسیده اند چون معیدانند منطقه با قدرتمند شدن ما و یاران ما، منطقه ی استعمار نخواهد بود... پرچم بالاست✌️🇮🇷

کارمون بجایی رسیده که حمیدفرخ نژآد اینطوری علیه نظام حرف بزنه! قوه قضائیه هم قربون و صدقش بره، وزارت ارشادم فیلماشو تایید کنه. حتما گشت ارشاد4 هم بازی میکنه! کاسه کوزه اینارو جمع کنید لطفا! 🗣🇮🇷🇮🇷🇮🇷 مهدیار میری @twtenghelabi

روی دیوار یک نانوای یزدی #ثامن #ثامن_یزد

🚨 کرونا جمع شد میدونید چرا؟ چون همه مسئولین، مغازه دارها، مامورین مترو و اتوبوس و... میگفتن لطفاً بدون ماسک وارد نشوید. ⭕️ چرا در مغازه های وپاساژ ها و متروها و بانک و... نمی ایستید بگید👇👇👇 لطفا بدون #حجاب وارد نشوید؟! ✾ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

#ببینید | کلیپ اختصاصی سرود حجاب گروه سرود نغمه سپیدار 💠 اجرا شده در نشست خبری سیزدهمین جشنواره مردمی فیلم عمار 🔸 آبان‌ماه ۱۴۰۱ 🔹 شهادتگاه شهید «آرمان علی‌وردی» 🔰 جشنواره مردمی فیلم عمار ✅ @AmmarFest

🎙 #فایل_صوتی 👤 استاد #فرحبخش 📝 قاعده شما برای مدیریت فضای مجازی در خانه چیست؟ #تربیت_فرزند #جعبه_جادو 💝 کانال واحد خانواده مؤسسه مصاف(قنداب) 💝 @ghandab

💠 به سوی معبود #کوتاه_مفید #آیت_الله_جوادی_آملی

📗#معرفی_کتاب📗 اسارت مفهومی است که تا اسیر نشده باشی نمی‌توانی آن را درک کنی. برای یک مرد هم مفهوم اسارت غیر قابل تصور است چه رسد به اینکه این اتفاق را از زبان یک دختر ۱۷ ساله بشنوی. "من زنده‌ام" عنوان کتابی است نوشته معصومه آباد که به شرح خاطرات دوران چهار ساله اسارت وی از سن ۱۷ تا ۲۱ سالگی در چنگال ارتش بعث عراق می پردازد. واقعیت این است که هر کسی موقع ورق زدن کتاب و لا به لای خطوط آن دو احساس «اندوه و غم» و «عزت و افتخار» را توأمان تجربه می کند و جاهایی از کتاب را از پشت پرده ی اشک خواهد خواند...