🏝کتابهای شهیدصدرزاده: یکی از بهترین و کم نظیرترین کتابهای شهدا کتاب 🌷مصطفی و مرتضی🌷 است. چون از زبان شهیدمرتضی عطایی است. لطفا فقط چندصفحه اول بخونیدعشق میکنید. ❤️❤️❤️

🌸 #میلاد_امام_حسن_عسکری(ع) 💐تو خونه ی آسمون دوباره خورشید اومد 💐عاشقای صاحب الزمان عید اومد 🎤 #مهدی_سلحشور 👏 #سرود

🎥 سردار حاجی‌زاده: در حادثه هواپیمای اوکراینی، آن روز نمی‌توانستیم بگوییم که گوشه‌ای از حادثه بر عهده دیگری است، پس همه‌ی مسئولیت را پذیرفتیم. اما بعد از آن تاریخ متولی بررسی و برخورد، قوه قضائیه شده است. 🔸 ما زود اعلام کردیم که این کار شده است اما دیگران از ما قبول نکردند چون بررسی ها کامل نشده بود و بعد از اعلام باید چه توضیحی داده می‌شد؟ برای همین 48 ساعت اعلام آن طول کشید.

… یک تیکه از زندگی… #رفیق_شهید 🌹هرشهیدی را که به دلت نشست، کوچه دلت را به نامش کن یقین بدان در کوچه پس کوچه های پر پیچ و خم دنیا تنهایت نمےگذارد... شهــدا صدایت زده اند دست دوستے دراز ڪرده‌اند بـہ سویتـــــ ... همراهے با شهـدا سخت نیستـــــ یا_علے ڪہ بگویـے خودشان دستتـــــ را میگیرند‌‌ تردیـد نڪن... 🌹رفیق شهیدتون کیه؟ . پ.ن: کاری از رسانه کانون علمی و فرهنگی منتجبون . https://www.instagram.com/tv/CWTYHHJltcZ/?utm_medium=share_sheet

قلم را یارای شرح نیست😭 فقط این کلیپ را برسانید به دست آنانی که گاهی علیه مدافعان مظلوم حرم قلم فرسایی می کنند و یا چوب لای چرخ حرکتهای جهادی حامیان جبهه مقاومت می کنند. شاید وجدان های خفته شان بیدار شد! #مدیون_مدافع_حرم

تقدیم به همه قهرمانان بسیجی ❤️

✅عجیب‌ترین چیزی که من تابحال دیده‌ام این بوده که چرا بعضی‌ها این‌قدر دیر دلشان برای #امام_زمان تنگ می‌شود. 🌹شهید صدیقی

🏴 باز فلک ز حركت افتاد؛ مولای سخن به لكنت افتاد... ▪️روضه‌خوانی حاج محمود كريمی در حضور رهبرمعظم انقلاب

#حضرت‌آقا 🌱✨ برخی گله میکنند که چرا با این کسالت جسمی ،اینقدر برای مراسم وقت میگذارید و از اول تا آخر مجلس فاطمیه و روضه را مینشینید . اینها نمیدانند ،رزق سال کشور را در شب های فاطمیه میگیرم . 📸تصویری ویژه از لحظه ورود رهبر انقلاب به حسینیه امام خمینی(ره) در اولین شب از مراسم عزاداری فاطمیه.۹۹/۱۰/۲۵ #فاطمیه 🥀 #ما‌بچہ‌هاۍمادرِپهلوشکستہ‌ایم @shahid_mostafasadrzadeh

⚫️ چرا حضرت فاطمه زهرا(س) با چنان مقام قدسی برای بازپس‌گیری فدک اقدام کردند؟ (از اندک فیلم‌های باقی‌مانده از شهید مطهری)

🍃راز نشاط و سرزندگی گفتی از مردم کنار نکشم، گفتم چشم. گفتی با آنها هم‌سخن بشوم، گفتم چشم. گفتی مدارا با آنها شرط عقل است، گفتم چشم. گفتی طعنه‌هایش را بشنو و دندان روی جگر بگذار، گفتم چشم. ولی آقای من! بگذار من هم بگویم جز وقتی که با تو همدم می‌شوم و با تو سخن می‌گویم و از تو حرف می‌زنم، احساس مفید بودن نمی‌کنم. با مردم بودن ریاضت است که به خاطر تو تاب می‌آورم، در حال و هوای تو بودن و با تو هم‌نفس شدن، طرب است و مستی که به زندگی معنا می‌بخشد. آن ریاضت بدون این مستی، زندگی را تیره و تار می‌کند. گاهی که احساس می‌کنم دیگر تاب با مردم ندارم، حس التماسم به تو افزون می‌شود که لحظه‌ای مرا به نزد خویش بخوانی تا با تنفس بازدم تو مستی کنم و باز هم ریاضت با مردم بودن را تاب بیاورم. امشب یک لحظه مرا پیش خود بخوان! شبت بخیر راز نشاط و سرزندگی! #شب_بخیر #بهانه_بودن #اللهم_عجل_لولیک_الفرج

‏۱- قاسم سلیمانی واجد ‎#هوش_پاسداری بود؛ پاسداری از حدود الهی، مبتنی بر آیه یکصد و دوازده سوره توبه: والحافظون لحدودالله. این هوش پاسداری از او ‎#قهرمان ساخت. ‎ ‏۲- حاج قاسم از این روی ‎#قهرمان بود که از ‎#هوش_حکمرانی برخوردار بود؛ در ترازی که عملا بر مدیریت استراتژیک در حکمرانی بیش از ده کشور از آمریکا تا فلسطین تاثیرگذار بود. ‏۳- شهید سلیمانی با ‎#هوش_تمدنی خود در سطح کشورهای منطقه به خلق رؤیای لبنانی، رؤیای فلسطینی، رؤیای سوری، رؤیای عراقی، و رؤیای یمنی پرداخت؛ این هوش تمدنی بود که او را ‎#قهرمان_تمدن_ها ساخت. ‌‏۴- سردار سلیمانی با ‎#هوش_اخلاقی خود توانست بین مذاهب و قومیت‌ها در کشورهای منطقه هم‌‌گرایی ایجاد کند. این ضریب بالای هوش اخلاقی او بود که او را ‎#قهرمان تسخیر قلب‌ها ساخت. ‌‏۵- همه قصه‌ی خدا و قصه‌ی آدم مبتنی بر لِیَعرفون حول این آیه می‌چرخد: و ما خلقت الجن و الانس الا لیعبدون. قاسم ‎#قهرمان قصه عالم و آدم شد، که توانست با ‎#هوش_دراماتیک ویژه‌ای که مخصوص عباد مخلص خداست، عبودیت را نهایی کند و شاهد قصه‌ی خدا در پرده‌ی عالم شده و شهید شود. ‎#Hero ✍️ توئیت استاد حسن عباسی

🍃 مرد غریب ندیدنت غصه‌ای است برای خودش. نشنیدن صدایت غصه‌ای دیگر؛ امّا این غصه‌ها هیچ کدام به اندازۀ غصّه خوردن تو از دست ما نابودمان نمی‌کند. می‌خواهی تو را نبینیم؟ باشد حرفی نیست. لایق شنیدن صدایت نیستیم؟ باشد قبول. امّا تو را به زمین و آسمان قسم می‌دهم که غصۀ ما را نخور آقا! شبت بخیر مرد غریب! #شب_بخیر #بهانه_بودن #اللهم_عجل_لولیک_الفرج

🎥 تنها گزینه ی پیش روی دشمنان 🔺اندلوسیزه کردن ایران #دشمن_شناسی .

🔴 مسیح مقاومت/ اشک های ناتمام بانوی مسیحی لبنانی برای شهید حاج قاسم سلیمانی؛ مسیحی که دیوارهای منزلش منقش به تصاویر سردار دلهاست! زینه کَرَم، بانوی مسیحی و عضو حزب سیاسی "الحرّ " لبنان: 🔹به ترامپ پست فطرت می گویم قاسم سلیمانی در جان و روح همه ما مسیحیان است؛ قاسم سلیمانی اسطوره ای است که هرگز نمی میرد و نخواهد مرد! 🕊🖤۹روز تا سالروز شهادت سردار رشید اسلام و انقلاب، حاج قاسم سلیمانی🥀🥀🥀 #قهرمان_من #Hero .

میلاد حضرت مسیح علیه السلام مبارک❤️🌺

☑️ روایتی از آخرین روز زندگی حاج قاسم: 🔹️ *پنج‌شنبه(۹۸/۱۰/۱۲)، دمشق ساعت ۷ صبح:* با خودرویی که دنبالم آمده عازم جلسه می‌شوم، هوا ابری است و نسیم سردی می‌وزد... *ساعت ۷:۴۵ صبح:* به مکان جلسه رسیدم.....مثل همه جلسات تمامی مسئولین گروه‌های مقاومت در سوریه حاضرند... *ساعت ۸ صبح:* همه با هم صحبت می‌کنند... درب باز می‌شود و *فرمانده بزرگ جبهه مقاومت* وارد می‌شود.با همان لبخند همیشگی با یکایک افراد احوالپرسی می‌کند. دقایقی به گفتگوی خودمانی سپری می‌شود تا اینکه *حاج‌قاسم* جلسه را رسما آغاز می‌کند... هنوز در مقدمات بحث است که می‌گوید: همه بنویسن، هرچی می‌گم رو بنویسین!... همیشه نکات را می‌نوشتیم ولی اینبار حاجی تاکید بر نوشتن کل مطالب داشت... گفت و گفت... از منشور پنج‌سال آینده... از برنامه تک‌تک گروه‌های مقاومت در پنج‌سال بعد... از شیوه تعامل با یکدیگر... از... کاغذها پر می‌شد و کاغذ بعدی... سابقه نداشت این حجم مطالب برای یک‌جلسه... آنهایی که با حاجی کار کردند می‌دانند که در وقت کار و جلسات بسیار جدی است و اجازه قطع‌کردن صحبت‌هایش را نمی‌دهد اما پنجشنبه اینگونه نبود... بارها صحبتش قطع شد ولی با آرامش گفت: عجله نکنید، بگذارید حرف من تموم بشه... *ساعت ۱۱:۴۰ ظهر:* زمان اذان ظهر رسید...با دستور حاجی نماز و ناهار سریع انجام شد و دوباره جلسه ادامه پیدا کرد!... *ساعت ۳ عصر:* حدود هفت ساعت! حاجی هرآنچه در دل داشت را گفت و نوشتیم... پایان جلسه...مثل همه جلسات دورش را گرفتیم و صحبت‌کنان تا درب خروج همراهیش کردیم. خودرویی بیرون منتظر حاجی بود *حاج‌قاسم* عازم بیروت شد تا *سیدحسن‌نصرالله* را ببیند... *ساعت حدود ۹ شب:* حاجی از بیروت به دمشق برگشته، شخص همراهش می‌گفت که حاجی فقط ساعتی با سیدحسن دیدار کرد و خداحافظی کردند... حاجی اعلام کرد امشب عازم عراق است و هماهنگی کنند..سکوت شد... یکی گفت:حاجی اوضاع عراق خوب نیست، فعلا نرین!... *حاج‌قاسم با لبخند گفت: می‌ترسید شهید بشم!...* باب صحبت باز شد و هرکسی حرفی زد: *شهادت* که افتخاره، رفتن شما برای ما فاجعه‌ست!...حاجی هنوز با شما خیلی کار داریم.... حاجی رو به ما کرد و دوباره سکوت شد، خیلی آرام و شمرده‌شمرده گفت: *میوه وقتی می‌رسه باغبان باید بچیندش، میوه رسیده اگر روی درخت بمونه پوسیده می‌شه و خودش میفته!...* بعد نگاهش رو بین افراد چرخاند و با انگشت به بعضی‌ها اشاره کرد که اینم رسیده‌ست...اینم رسیده‌ست... *ساعت ۱۲ شب:* هواپیما پرواز کرد... *ساعت ۲ صبح جمعه:* خبر *شهادت حاجی* رسید... به اتاق استراحتش در دمشق رفتیم کاغذی نوشته بود و جلوی آینه گذاشته بود... در آن نوشته بود: *«مرا پاکیزه بپذیر...»* 🔹️ راوی: *از ستاد لشکر فاطمیون