1_332036852.mp3
11.65M
#زیارت_عاشورا🔳
🔉علی فانی✨🌟
#اَللّهُمَ_عَجّل_لِولیّک_الفَرَج
╭─💕─═✨💜✨═─💕─
کانال نورالشهدا(شهید سلیمانی🌹🌹)
╰─💕─═✨💜✨═─💕─╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴 تصاویری از از مداحی شهید حاج قاسم سلیمانی در مسجد روستای پدری
💢شبهات محرم /آیا کوبیدن سرحضرت زینب(س) به محمل صحت و سندیت دارد؟آیا این کار حضرت دلیلی برای توجیه قمه زنی است؟
بخش_اول
♦️آیا حضرت زینب(س) پس از دیدن سر برادرشان، پیشانی خود را به چوبه محمل زدند؟ آیا این ماجرا میتواند تأییدی بر جواز قمهزنی باشد؟
#پاسخ
♦️در برخی از کتابهای روایی مرتبط با واقعه کربلا نقل شده است؛ مسلم جَصّاص(گچکار) به استقبال اسراى کربلا رفت و گزارشى از چگونگى حضور آنها در شهر کوفه ارائه داده است که در ضمن آن به ماجرای کوبیدن سر حضرت زینب(س) به محمل نیز اشاره شده است.
علامه مجلسی چنین نقل میکند: در بعضى از کتب معتبره دیدم از مسلم جصّاص نقل شده است: «ابن زیاد مرا خواست تا دارالاماره کوفه را تعمیر نمایم. زمانی که درهای دار الاماره را گچکارى میکردم، ناگاه شنیدم فریادهایى از اطراف بلند شد. از کارگر زیر دستم پرسیدم: چرا کوفه دچار زاری و فغان گشت!؟
گفت: همین حالا سر یکى از خارجیهایی که بر یزید خروج کرده را آوردهاند!
گفتم: آن خارجى کیست!؟
♦️زینب(س) با دیدن سر برادرش، پیشانی خود را بر چوب جلوی محمل زد و خون از زیر مقنعهاش فرو ریخت، سپس با یک قطعه پارچه به سر امام حسین(ع) اشاره کرده و اشعارى را خواند
💢💢بررسی سندی
♦️چند اشکال به سند این گزارش وارد است:
1. شیخ عباس قمى(صاحب مفاتیح الجنان) منبع این گزارش علامه مجلسى را کتابهای «نور العین فی مشهد الحسین» اسفراینى(م 418ق) و «المنتخب فی جمع المراثی و الخطب» طریحى(م 1085ق) میداند و به دنبال آن در صحت ماجرای کوباندن سر حضرت زینب(س) به محمل تردید میکند
♦️به نظر میرسد که مجلسى(ره) این مطلب را از «المنتخب» طریحى نقل کرده است؛ زیرا نقل «بحار الانوار» منطبق با همان متن نقل شده در کتاب «المنتخب» بوده؛
♦️و در گزارش اسفراینی در «نور العین» - که از مقاتل اولیه است - سخنی از بخش اخیر داستان نیست:
«و بعد مدت کمى شترها آمدند، در حالیکه بر آنها خانواده حسین و شهدا بودند؛ آنان بر شتران برهنه بودند و هیچ پوششى نداشتند و زین العابدین در حال ضعف بر شترى سوار بود و دیدم که رانهاى آنها آمیخته به خون بود...».
در این گزارش، سخنی از آن نیست که حضرت زینب(س) پیشانى خود را به محمل زده باشد، بلکه طبق نقل این کتاب، اساساً محملی بر روی شتران نبوده تا زینب(س) سرشان را به چوبه آن بکوبند! این کوباندن سر در نسخه چاپى مقتل الحسین(ع) منسوب به أبى مخنف، نیز نیامده است.
📚منابع:
قمی، شیخ عباس، منتهی الآمال فی تواریخ النبی و الآل، ج 2، ص 938
طریحی، فخرالدین بن محمد، المنتخب، ج 2، ص 435 – 436
بحار الأنوار، ج 45، ص 114.
📡حداقل برای یک☝️نفر ارسال کنید
💢شبهات محرم /آیا کوبیدن سرحضرت زینب(س) به محمل صحت و سندیت دارد؟آیا این کار حضرت دلیلی برای توجیه قمه_زنی است؟
♦️بخش_دوم
♦️آیا این قضیه که حضرت زینب(س) پس از دیدن سر امام حسین(ع)، پیشانی خود را به چوبه محمل زدند، صحیح است؟ بر فرض صحت؛ آیا این ماجرا میتواند تأییدی بر جواز قمهزنی باشد؟
💢💢 بررسی سند روایت تاریخی
♦️جریان «سر به چوبه محمل زدن حضرت زینب(س)» که در برخی کتابهای روایی از مسلم جَصّاص(گچکار) نقل شده است، با توجه به تحقیق انجام گرفته؛ از نقل چندان قابل اعتمادی برخوردار نبوده و با فرض پذیرش نیز مشخص نیست حضرت زینب(س) در آن شرایط سخت و بحرانی، به صورت عامدانه با این کار تصمیم به شکستن سر خود داشته است، تا مجوزی برای قمهزنی عامدانه بشمار آید.
♦️علامه مجلسى نیز با آنکه به نوعی اعتبار اصل کتاب منبع را تأیید کرده، اما با آوردن عبارت (و روی مرسلاً) این نقل را قوی نمیداند
♦️هرچند اندیشوران متأخری؛ مانند سید عبدالحسین شرف الدین، شیخ فتح الله معروف به شیخ الشریعه و شیخ محمد حسن مظفراین ماجرا را نقل کرده و برای پذیرش آن نیز توجیهاتی ذکر کردهاند، اما همانگونه که بیان شد، گزارش «سر به چوبه محمل زدن زینب(س)» در منابع اوّلیه و کتابهای معتبر نقل نشده و مجرد نقل این داستان توسط یک فقیه و یا سکوت و عدم اعتراض فقیهی دیگر، در مقابل نقل این ماجرا توسط مداحان و خطیبان را نمیتوان دلیلی بر صحت نقل و پذیرش قطعی آن دانست؛ زیرا فقهای معاصر و گذشته، مطالب بسیاری را از زبان گردانندگان مراسم عزاداری شنیدهاند که مورد تأییدشان نبوده، ولی شرایط این اجازه را به آنان نمیداد تا علناً اعتراض کنند.
♦️به هر حال از لحاظ سندی باید گفت که اولین منبع در دسترس ما، از ماجرای کوباندن سر حضرت زینب(س)، کتاب «المنتخب» طریحى است که میان متخصصان علم حدیث از اعتبار چندانی برخوردار نیست.
📚منابع
موسوی، سید عبدالحسین شرف الدین، المجالس الفاخره فی مصائب العتره الطاهره، ص 315،
مظفر، حسن، نصره المظلوم، ص 75 و 76
قمی، شیخ عباس، منتهی الآمال فی تواریخ النبی و الآل، ج 2، ص 938
📡حداقل برای یک☝️نفر ارسال کنید
طبق محاسبه مرحوم دکتر احمد بیرشک در «گاهشماری ایرانی» واقعه کربلا به حساب گاهشماری شمسی 21 مهر سال 59 هجري شمسی می شود. تاریخ شمسی هم که مثل قمری نیست که تغییر کند. موقعیت زمین نسبت به خورشید ثابت است و می شود با در آوردن اوقات شرعی شهر کربلا در این تاریخ حرفهای مقتل نویسان را به ساعت و دقیقه برگرداند.
در این تحقیق علمی، اوقات شرعی روز 21 مهر به افق کربلا (که در طول قرون حداکثر 3-+ دقیق اختلاف می تواند داشته باشد) را استخراج کرده ایم و روایات مقتل نگارها را با این ساعتها تنظیم کرده ایم.
5:47 اذان صبح
امام (ع) بعد از نماز صبح برای اصحابش سخنرانی کرد. آنها را به صبر و جهاد دعوت کرد. و بعد دعا خواند: «اللهم انت ثقتی فی کل کرب... خدایا تو پشتیبان من هستی در هر پیشامد ناگواری»
طرف مقابل نيز نماز را به امامت عمر سعد خواند و بعد از نماز صبح به آرایش سپاه و استقرار نیرو مشغول شدند.
حدود 6
امام حسین(ع) دستور داد تا اطراف خیمه ها خندق بکنند و آن را با خاربوته ها پر کنند تا بعد آن را آتش بزنند و مانع از حمله سپاه از پشت سر بشوند.
7:06 طلوع آفتاب
کمی بعد از طلوع آفتاب. امام سوار بر شتری شد تا بهتر دیده شود. روبه روی سپاه کوفه رفت و با صدای بلند برای آنها خطبه ای خواند. صفات و فضایل خودش و پدر و برادرش را یادآوری کرد و اینکه کوفیان به امام (ع) نامه نوشته اند. حتی چند نفر از سران سپاه کوفه را مخاطب قرار داد و از حجّار بن ابجر و شبث ربعی پرسید که مگر آنها او را دعوت نکرده اند؟ آنها انکار کردند. امام نامه هایشان را به طرف آنها پرتاب و خدا را شکر کرد که حجت را بر آنها تمام کرده است. یکی از سران جبهه مقابل از امام (ع) پرسید چرا حکم ابن زیاد را نمی پذیرد و آنها را از ننگ مقابله با پسر پیامبر نمی رهاند؟ اینجا امام آن جمله معروفشان را فرمودند: «أَلَا وَإنَّ الدَّعِيَّ ابْنَ الدَّعِيِّ قَدْ رَكَزَ بَيْنَ اثْنَتَيْنِ: بَيْنَ السِّلَّه وَالذِّلَّه؛ وَهَيْهَاتَ مِنَّا الذِّلَّه ... فرد پستی که پسر فرد پست دیگری است. من را بین کشته شدن و قبول شدن و قبول ذلت مجبور کرده. ذلت از ما دور است.» سخنرانی امام (ع) حدوداً نیم ساعت طول کشده است.
حدود 8
بعد از سخنرانی امام (ع) چند نفر از اصحاب آن حضرت به روایتی بُرَیر که «سید القرآء» (آقای قرآن خوانهای) کوفه بود (الفتوح) و به روایتی زهیر (تاریخ یعقوبی و طبری) خطاب به کوفیان سخنان مشابهی گفتند.
بعد از سخنان زهیر و بریر، امام فریاد معروف «هل من ناصر ینصرنی» را سر داد. چند نفری دچار تردید شدند؛ از جمله حُر. فرد دیگری به نام ابوالشعثا و دو برادر که در گذشته عضو خوارج بودند. بعید نیست که کسانی دیگری هم با دیدن شدت گرفتن احتمال جنگ، از سپاه کوفه فرار کرده باشند.
حدود 9
روز به وقت چاشت رسیده بود که شمر به عمر سعد پرخاش کرد که چرا این قدر تعلل می کند؟ عمر سعد عاقبت رضایت به شروع جنگ داد. اولین تیر را به سمت سپاه امام (ع) رها کرد و خطاب به لشگریانش فریاد زد: «نزد عبیدالله شهادت بدهید که من اولین تیر را رها کردم.» بعد از انداختن تیر توسط عمر سعد، کماندارهای لشکر کوفه همگی با هم شروع به تیراندازی کردند. امام به یارانش فرمودند: «اینها نماینده این قوم هستند. برای مرگی که چاره ای جز پذیرش آن نیست. آماده شوید.» چند نفر از سپاه امام در این تیر باران کشته شدند. (تعداد دقیق را نمی دانیم . تعداد کشتگان تیر اندازی. با تعداد کشتگان حمله اول 50 نفر ذکر شده است.)
حدود 10
بعد از تیراندازی ،«یسار»، غلام «زیاد بن ابیه» و «سالم» غلام عبیدالله ابن زیاد از لشکر کوفه برای نبرد تن به تن ابتدای جنگ بیرون آمدند. عبدالله بن عمیر اجازه نبرد خواست. امام حسین(ع) نگاهی به او کرد و فرمود: «به گمانم حریف کشنده ای باشی» عبدالله آن دو نفر را کشت. البته انگشتان دست چپش قطع شد.
بعد از این نبرد تن به تن، حمله سراسری سپاه کوفه شروع شد. ابتدا حجار به جناح راست سپاه امام حسین (ع) حمله کرد؛ اما حبیب و یارانش در برابر او ایستادگی کردند. زانو به زمین زدند و با نیزهها حمله را دفع کردند.
همزمان شمر به جناح چپ سپاه امام(ع) حمله برد. زهیر و یارانش به جنگ مهاجمین رفتند. خود شمر در این حمله زخم برداشت بعد از عقب نشینی هر دو جناح کوفی، عمر سعد 500 تیر انداز فرستاد که دوباره سپاه امام(ع) را تیر باران و آن حملات، علاوه بر از پا درآمدن هر 23 اسب لشکریان امام(ع) تعدادی دیگر از اصحاب شهید شدند. الفتوح آن نفرات را 50 نفر و این شهر آشوب 38 نفر ذکر کرده است.
اولین شهید، ابوالشعثا بود و 8 تیر انداخت که 5 نفر از دشمن را کشت. امام(ع) او را دعا کرد. گروهی از سپاه شمر خواستند از پشت سر به امام(ع)حمله کنند زهیر و 10 نفر به آنها حمله کردند.
حدود 11
بعد از این حملات، امام(ع) دستور تک تک به میدان رفتن را به یاران داد. اصحاب با هم قرار گذاشتند
تا زندهاند نگذارند کسی از بنیهاشم به میدان برود. انگار برای شهادت با هم مسابقه داشتند. بعضی «در مقابل نگاه امام(ع)» شهید شدند. یکی از اولین کسانی که کشته شد، پیرمرد زاهد، جناب بریر بود. مسلم بن عوسجه بعد از او کشته شد. حبیب بر سر بالین او رفت و گفت کاش میتوانستم وصیتهای تو را اجرا کنم. مسلم با دست امام حسین(ع) را نشان داد و گفت: «وصیت من این مرد است».
یک بار هفت نفر از اصحاب امام(ع) در محاصره واقع شدند، حضرت عباس(ع) محاصره آنها را شکست و نجاتشان داد.
۱۲:۵۰ اذان ظهر
حبیب بن مظاهر موقع اذان ظهر شهید شد. چون که نوشتهاند امام(ع) خطاب به اصحاب گفت یکی برود با عمر سعد مذاکره بکند و بخواهد برای نماز ظهر جنگ را متوقف کنیم. یکی از لشکر کوفه صدا زد: «نماز شما قبول نمیشود.» حبیب به او گفت: «ای حمار! فکر میکنی نماز شما قبول میشود و نماز پسر پیامبر(ص) قبول نمیشود؟» به جنگ او رفت اما از سپاه کوفی به کمکش آمدند و حبیب کشته شد. امام(ع) از شهادت حبیب متاثر شد و برای اولین بار در روز عاشورا گریست. رو به آسمان کرد و گفت: «خدایا رفتن جان خودم و دوستانم را به حساب تو میگذارم.»
امام(ع) نماز را شکسته و به قاعده «نماز خوف» خواند. گروهی از اصحاب به امام(ع) اقتدا کردند و بقیه به جنگ پرداختند. زهیر و سعید بن عبدالله حنفی خودشان را سپر امام کردند. نوشته اند سعید بن عبدالله ۱۳ تیر و نیزه خورد و به شهادت رسید. در آخرین نفس از امام پرسید: «آیا وفا کردم؟»
حدود ساعت ۱۳
۳۰ نفر از اصحاب امام(ع) تا وقت نماز زنده بودند و بعد از این ساعت شهید شدند. بعد از کشته شدن اصحاب، نوبت به بنی هاشم رسید. اولین نفر، حضرت علی اکبر پسر امام حسین(ع) بود. البته الفتوح عبدالله بن مسلم بن عقیل را اولین شهید بنی هاشم خوانده است. این عبدالله بن مسلم، به طرز ناجوانمردانهای شهید شد. شهادت او بر جوانان بنی هاشم گران آمد. دسته جمعی سوار شدند و به دشمن حمله بردند. امام آنها را آرام کرد و فرمود: «ای پسرعموهای من بر مرگ صبر کنید. به خدا پس از این هیچ خواری و ذلتی نخواهید دید.»
حدود ساعت ۱۴
عاقبت امام حسین(ع) و حضرت عباس(ع) تنها ماندند. عباس(ع) اجازه میدان خواست اما امام او را مامور رساندن آب به خیمه ها کرد. دشمن بین دو برادر فاصله انداخت. عباس(ع) دلاور در حالیکه با شجاعت تمام سعی در آوردن مشک آب برای زنان و کودکان داشت در محاصره دشمن دو دستش قطع شده و با عمودی آهنین بر سرش زدند که از اسب بر زمین افتاد. اباعبدلله سراسیمه خود را بر پیکر قطعه قطعه برادر رساند. دشمن کمی به عقب رفت. امام(ع) برای دومین بار بعد از مرگ برادر عزیزش گریه کرد و فرمود «اکنون دیگر پشتم شکست.»
حدود ساعت ۱۵
امام(ع) به طرف خیمهها برگشت تا خداحافظی بکند. همچنین پیراهنش را پاره پاره کرد و پوشید تا بعدا در وقت غارت کردن توسط دشمن برهنهاش نکنند. وقت وداع با اهل بیت، کودک شیرخواره اش علی اصغر را به میدان برد تا او را سیراب کند که به تیر حرمله کشته شد.
امام(ع) به میدان رفت اما کمتر کسی حاضر به مقابله با ایشان میشد. بعضی تیر میانداختند و بعضی از دور نیزه پرتاب میکردند. شمر و ده نفر به مقابله امام(ع) آمدند. بعد از شهادت امام(ع)، بر پیکر مبارکش جای ۳۳ زخم نیزه و ۳۴زخم شمشیر شمرده شد.
در مقاتل نوشته اند زمانی که امام(ع) در آستانه شهادت بود اما کسی جرات نمیکرد به سمت ایشان برود اهل حرم از صدای اسب ایشان ذوالجناح متوجه شده و بیرون دویدند. کودکی به نام عبدالله بن حسن (ع) دوید و به طرف مقتل امام آمد. او را در بغل عمویش کشتند. امام ناراحت شدند و کوفیان را نفرین کردند: «خدایا باران آسمان و روییدنی زمین را از ایشان بگیر!»
۱۶:۰۶ اذان عصر
وقت شهادت امام(ع) را وقت نماز عصر گفتهاند. روایت تاریخ طبری به نقل از وقایعنگار لشکر عمر سعد چنین است: «حمید بن مسلم گوید: پیش از آن که حسین کشته شود شنیدم که میگفت «به خدا پس از من کس را نخواهید کشت که خدای از کشتن او بیش از کشتن من بر شما خشم آرد.»
گوید: آنگاه شمر میان کسان بانگ زد که «وای شما منتظر چیستید؟ مادرهایتان به عزایتان بنشینند، بکشیدش!» گوید در این حال سنان بن انس حمله برد و نیزه در قلب امام(ع) فرو برد ...»
حدود ساعت ۱۷
بعد از شهادت امام(ع)، عدهای لباسهای آن حضرت را غارت کردند که نوشته اند تمام این افراد بعدها به مرضهای لاعلاج دچار شدند.
غارت عمومی اموال امام حسین(ع) و همراهانش آغاز شد. عمر سعد ساعتی بعد دستور توقف غارت را داد و حتی نگهبانی برای خیمهها گذاشت.
یکی از شیعیان بصره به اسم سوید بنمطاع بعد از شهادت امام به کربلا رسید و برای دفاع از حرم امام جنگید تا شهید شد.
نزدیک غروب آفتاب است . سر امام را جدا میکنند و به خولی میدهند تا همان شبانه برای ابن زیاد ببرد. بعد به دستور عمر سعد بر بدن مطهر امام و یارانش اس
بسم الله الرحمن الرحیم
*♦️ فراخوان ختم زیارت عاشورا در پیش از ظهر روز عاشورا با صدلعن و صدسلام و دعای علقمه به نیت رفع گرفتاری از همه ی مومنین *
📍شیخ طوسی از محمد بن اسماعیل بن بزیع و او از صالح بن عقبه و او از پدرش قیس بن سمعان و وی از حضرت امام محمد باقر علیه السلام نقل کرده است که آن حضرت فرمود:
✅ هرکس امام حسین علیه السلام را در روز دهم محرم «عاشورا» در *حال گریه زیارت کند تا این که ظهر گردد،* خداوند را در قیامت در حالی ملاقات میکند که *پاداش دو هزار حج و دو هزار عمره و دو هزار غزوه در نامه اعمال او خواهد بود،* که هر کدام از این اعمال، مانند عمل کسی است که در محضر رسول خدا و ائمه اطهار علیهم السلام آن را انجام داده است.
_📌مصباح المتهجد، شیخ طوسی، انتشارات اعلمی، بیروت صفحه ۵۳۶_
صفوان بن مهران جمال گفت، حضرت صادق علیه السلام به من فرمودند:
✅ بر این زیارت «عاشورا» مداومت کن و دعای «علقمه» پس از آن را بخوان، هرکس که این زیارت «عاشورا» و دعای «علقمه» آن را بخواند، چه از نزدیک و چه از دور، *من ضمانت می کنم که زیارت او پذیرفته خواهد شد و سعی و کوشش او تقدیر خواهد شد،* و سلام او بدون هیچ گونه *حجابی* به آن حضرت خواهد رسید و *حاجتش برآورده خواهد شد،* هر چه باشد و هر چه بخواهد و ناامید نخواهد شد.
✅ ای صفوان این زیارت را *با همین تضمین از پدرم شنیدم و پدرم از پدران پاک و مطهرش تا رسول خدا صلوات الله و سلامه علیهم اجمعین و آن حضرت هم همین تضمین را از جبرئیل و او به همین شکل از خدای عزیز و جلیل بیان نمود.*
✅ خداوند نیز به ذات خودش قسم یاد نمود که هر کس *به این طریق حسین علیه السلام را زیارت کند چه از مسافت های دور و یا نزدیک و نیز دعای یاد شده را پس از آن بخواند، زیارت او را میپذیرم و هرگونه حاجت او را بر می آورم و خواستههایش را انجام میدهم* و او را شادمان با چشمی روشن به خاطر برآورده شدن حاجاتش و رستگار شدنش به بهشت و آزادی از آتش برمی گردانم و نیز شفاعت او را درباره هر کس که ( به جز دشمنان اهل بیت علیهم السلام ) باشد می پذیرم.
✅ سپس حضرت فرمودند: پروردگار بر آنچه گفته، به *ذات خودش سوگند یاد کرده است و ما اهل بیت علیهم السلام را به شهادت گرفته* همانگونه که فرشتگان ملکوتش را شاهد گرفته است.
✅ در ادامه جبرئیل گفت: ای رسول خدا من پیک سرور و *شادمانی خداوند به سوی شما و علی و فاطمه و فرزندان آنها از امامان از امامان تا روز قیامت هستم* پس مستدام و پاینده باد شادی تو و علی و فاطمه و فرزندان آنها و شیعیان آنها تا روز قیامت.
آنگاه صفوان گفت: امام صادق علیه السلام به من فرمودند:
✅ *هرگاه حاجتی داشتی در هر کجا که هستی این زیارت «عاشورا» را بخوان و پس از آن دعای یاد شده «علقمه» را، آنگاه حاجت و گرفتاری ات را از پروردگار بخواه که خداوند حاجت تو را روا خواهد کرد و خداوند وعده ای که به رسولش داده، وفا خواهد کرد به واسطه جود و امتنان خویش و ستایش مخصوص خداست.*
♦️ *_کیفیت خواندن زیارت عاشورا_*
⬅️نحوه ی خواندن زیارت عاشورا بدین صورت است که *ابتدا زیارت عاشورا* با *صد لعن و صد سلام*
(که صد لعن و صد سلام طبق *روایت حضرت هادی علیه السلام* که در ذیل ذکر شده است)
و سپس *دو رکعت نماز زیارت* و بعد از نماز، *دعای علقمه* خوانده می شود.
*_📌رهنمودی از امام هادی علیه السلام درباره صد لعن و صد سلام زیارت عاشورا_* 👉
✅ از حضرت هادی علیه السلام روایت شده است کسی که در زیارت عاشورا؛
👈 *فراز لعن آن را یکبار کامل بخواند*
« یعنی فراز اللهم العن اول ظالم ظلم را تا آخر بخواند »
و *سپس ۹۹ بار بگوید اللهم العنهم جمیعا*
مانند آن است که همه این *فراز لعن را صد بار گفته است*
و همچنین اگر 👈 *یکبار فراز سلام را از « السلام علیک یا اباعبدالله ... »*
تا آخر به طور کامل بخواند و *سپس ۹۹ بار بگوید*
*السلام علی الحسین و علی علی بن الحسین و علی اولاد الحسین و علی اصحاب الحسین*
مانند آن است که همه *فراز سلام را به طور کامل خوانده است.*
_سند روایت: الذریعة آقا بزرگ تهرانی جلد ۱۵ صفحه ۲۹ و کتاب شفاء الصدور فی شرح زیارة العاشور حاج میرزا ابوالفضل کلانتر جلد ۲_
🤲 عزاداران محترم و دل سوخته اباعبدالله الحسین علیه السلام؛
*بیایید همگی به نیت رفع گرفتاری همه ی محبین اهل بیت علیهمالسلام و به قصد فرج حضرت حجت عجل الله تعالی فرجه الشریف همگی رأس ساعت ۱۱ صبح روز عاشورا این زیارت را به نحو مذکور ( با صد لعن و صد سلام و دعای علقمه) در هرمکانی که هستیم قرائت نموده و تا حد ممکن جهت نشر و توزیع این متن برای دوستان خود تلاش کنیم و همچنین مسئولین هیأت های عزاداری و صاحبان روضه های ابا عبدالله الحسین علیه السلام در سرتاسر ایران نسبت به قرائت این زیارت اهتمام ورزند.
🍃شخصی از امام صادق علیه السلام پرسید:
آقا جان!جدتان امام حسین علیه السلام الان کجاست؟
🍃حضرت فرمودند: چقدر جثه تو کوچک است و چقدر سوال تو بزرگ است! بدن مبارک امام حسین علیه السلام در قبر است اما روح بزرگشان سمت راست عرش خدا نزد جد و پدر و مادرشان است و نظر مبارک امام حسین علیه السلام به دو مکان و موضع است:
1⃣ به زوار قبرش
2⃣ به مجالس عزایش
آنگاه حضرت فرمودند: امام حسین علیه السلام از جد و پدر و مادر و برادرش خواهش می کنند که برای عزادارانش استغفار نمایند تا خدا آنان را بیامرزد.
🍃در روایتی دیگر امام حسین علیه السلام فرمودند:
اگر گریه کننده بر من می دانست که چه اجری نزد خداوند دارد شادی اش از اندوهش بیشتر می گردید.
📚منابع :
چشمه سار عشق، ص 10
قصص الحسینیه، ص 72
@samtekhoda124
فراز های سوزناک زیارت ناحیه مقدسه😭😭
(#روضه_امام_زمان عج در رثای جدش)
أَلسَّلامُ عَلَى الْمُرَمَّلِ بِالدِّمآءِ،
سلام بر آن آغشته به خون ،
أَلسَّلامُ عَلَى الشِّفاهِ الذّابِلاتِ ،
سلام بر آن لب هاى خشکیده،
أَلسَّلامُ عَلَى الاْجْسادِ الْعارِیاتِ ،
سلام بر آن جسـدهاى برهـنه (بر خاک)،
أَلسَّلامُ عَلَى الاْعْضآءِ الْمُقَطَّعاتِ،
سلام بر آن اعضاىِ قطعه قطعه شده ،
أَلسَّلامُ عَلَى الرُّؤُوسِ الْمُشالاتِ،
سلام بر آن سرهاىِ بالا رفته (بر نیزه ها)،
أَلسَّلامُ عَـلَى الاْبْدانِ السَّلیبَةِ،
سلام بر آن بدن هاى برهـنه شده،
أَلسَّلامُ عَلَى الْمُجَدَّلینَ فِى الْفَلَواتِ،
سلام بر آن به خاک افتادگان در بیابان ها،
أَلسَّلامُ عَلَى الرُّؤُوسِ الْمُفَرَّقَةِ عَنِ الاْبدانِ،
سلام بر آن سرهاى جدا شده از بدن،
أَلسَّلامُ عَلى مَنْ اُریقَ بِالظُّـلْمِ دَمُهُ،
سلام برآن کسى که خونش به ظلم ریخته شد،
أَلسَّلامُ عَلَى الْمُغَسَّلِ بِدَمِ الْجِراحِ،
سلام برآنکه با خونِ زخم هایش شست و شو داده شد،
أَلسَّلامُ عَلَى الْمُجَـرَّعِ بِکَأْساتِ الرِّماحِ
سلام بر آنکه از جام هاى نیزه ها جرعه نوشید،
أَلسَّلامُ عَلَى الْمَقْطُوعِ الْوَتینِ،
سلام بر آنکه شاهرَگش بریده شد،
أَلسَّلامُ عَلَى الشَّیْبِ الْخَضیبِ،
سلام بر آن مَحاسنِ بخون خضاب شده،
أَلسَّلامُ عَلَى الْخَدِّ التَّریبِ،
سلام بر آن گونه خاک آلوده،
أَلسَّلامُ عَلَى الْبَدَنِ السَّلیبِ،
سلام بر آن بدنِ برهنه ،
أَلسَّلامُ عَلَى الثَّغْرِ الْمَقْرُوعِ بِالْقَضیبِ،
سلام بر آن دندانِ چوب خورده ،
أَلسَّلامُ عَلَى الرَّأْسِ الْمَرْفُوعِ،
سلام برآن سرِ بالاى نیزه رفته،
أَلسَّلامُ عَلَى الاْجْسامِ الْعارِیَةِ فِى الْفَلَواتِ،
سلام بر آن بدن هاى برهنه و عریانى که در بیابان ها(ىِ کربلاء)
فَلَئِنْ أَخَّرَتْنِى الدُّهُورُ ، وَ عاقَنی عَنْ نَصْرِک َ الْمَقْدُورُ ،
اگرچه زمانه مرابه تأخیر انداخت، ومُقدَّرات الهى مراازیارىِ تو بازداشت،
فَلاَ نْدُبَنَّک َ صَباحاً وَ مَسآءً ، وَ لاَبْکِیَنَّ لَک َ بَدَلَ الدُّمُوعِ دَماً ،
(درعوض) صبح وشام برتومویِه میکنم، و به جاى اشک براى توخون گریه میکنم،
حَسْرَةً عَلَیْک َ ، وَ تَأَسُّفاً عَلى ما دَهاک َ وَ تَلَهُّفاً ،
از روى حسرت و تأسّف و افسوس برمصیبت هائى که برتو واردشد،
حَتّى أَمُوتَ بِلَوْعَةِ الْمُصابِ ، وَ غُصَّةِ الاِکْتِیابِ ،
تا جائى که ازفرط اندوهِ مصیبت، وغم و غصّه شدّتِ حزن جان سپارم، التماس دعا
تدوین: علی اکبر صیدی #اینَ_عمار
@aina_amar
Hossein-Sharifi-Ghafele-Salar-Man.mp3
5.97M
🎙وای من از عاشورا زمین و آسمون غمگینه
وای من از عاشورا باید بمیره از غم دنیا (نوحه)
🎤 مداح #حسین_شریفی
#السلام_علیک_یا_اباعبدالله_ع
#آجرک_الله_یا_صاحب_الزمان_عج
@Allah_Almighty
●➼┅═❧═┅┅───┄