#حاج_مهدی_رسولی شب گذشته خطاب به بانوان:کاری شبیه متروی تهران انجام بدین #الگوی_فرهنگی_تمیز #پاتوق_دختران_انقلاب

فقط آخرش❤️😂

شبی امام علی(ع)، از مسجد کوفه خارج شد و به سوی خانه می‌رفت و کمیل نیز با آن حضرت همراه بود. در راه به درِ‌ خانه‌ای رسیدند که صدای تلاوت قرآن از آن‌جا به گوش می‌رسید و صاحب‌‌ آن خانه، بخشی از آیه 9 سوره مبارکه «زمر» را با سوز و گداز مخصوصی می‌خواند: «أَمَّنْ هُوَ قانِتٌ آناءَ اللَّیْلِ ساجِداً وَ قائِماً یَحْذَرُ الْآخِرَهَ وَ یَرْجُوا رَحْمَهَ رَبِّهِ؛»آیا کسی که شب را به اطاعت خدا به سجود و قیام پرداخته و از عذاب آخرت، ترسان و به رحمت الهی امیدوار باشد - با کسی که شب و روز به کفر و عصیان مشغول است یکسان خواهد بود؟» نوای دل‌نواز و آهنگ حزین آن شخصِ ناشناس، چنان بود که کمیل را سخت تحت تأثیر قرار داد و مجذوب خود ساخت به طوری که دلداده و فریفته آن شخص شد، اما چیزی نگفت و از این نشاط و جذبه باطنی خود، سخنی به میان نیاورد. حضرت امیرالمؤمنین(ع)، با علم خدادادی و بینش آسمانی، درک کرد که قلب کمیل دلباخته آن شخص شده است، سپس فرمودند: «ای کمیل، نغمه و نوای مناجات این مرد، تو را فریب ندهد، چه او از دوزخیان است و من به همین زودی‌ها از حقیقت این موضوع برای تو پرده برمی‌دارم». کمیل از این مکاشفه و آگاهی و این که حضرت امیرالمؤمنین(ع) آن قاری پرسوز و گداز را اهل دوزخ خواند، سخت در شگفت شد. این ماجرا گذشت تا قائله خوارج پیش آمد. آنها که قرآن را به دقت و مطابق ضبط الفاظ و عبارات، بدون کم و زیاد‌ حفظ کرده بودند، روبروی امام خود ایستادند و مبارزه کردند و امام علی(ع) هم به اجبار با آنها جنگید. در همین وقایع بود که امام، در میدان ایستاده و شمشیر خونین در دست داشت و قطره قطره خون از آن می‌چکید و سرهای آن تبهکاران، حلقه‌وار روی زمین قرار داده شده و کمیل روبروی امام ایستاده بود. حضرت امیرالمؤمنین(ع) با سر شمشیر خود، به سری از آن سرها اشاره کرد و فرمودند: «أمَّنْ هُوَ قانِتٌ آناءَ اللَّیْلِ». اشاره به این که کمیل، یادت هست شبی که با من بودی و صدای تلاوت قرآن از خانه‌ای بلند بود و صاحبخانه، این آیه را می‌خواند؟ اینک این همان شخص است که در آن وقت شب، با آن حال و شور، این آیه را قرائت می‌کرد و تو را مجذوب خود ساخته بود.

🎥فیلمی دیگر از وضعیت خیابان‌ها در فرانسه! مکان دقیق را نمی‌دانم اما وضعیت قریب به وحشتناک است.

🎥 گریه‌های نجم‌الدین شریعتی هنگام شنیدن ماجرای شهادت نوجوانی که با پای برهنه مقابل چشمان پدرش شهید شد

🎥 اینجا فیلادلفیا‌ی آمریکاست، مردم به فروشگاه‌ها حمله‌ور شدن و دارن آب می‌خرن 🔹۸۱۰۰ گالن مواد شیمیایی وارد آب رودخانه‌ای شده که آب میلیونها نفر رو تامین می‌کرد اونا مجبورن برای مصرف روزانه از شستن دست گرفته تا آب آشامیدنی برن بطری بطری آب بخرن. 🔹اکثر مردم این منطقه فقیر و سیاهپوستن 💬 شیوا تقی نژاد

🔺انتشار بیانیه نتانیاهو درباره خنثی سازی یک حمله علیه یک رستوران اسرائیلی در آتن، آنهم همزمان با آشوب‌های چند وقت اخیر در سرزمین های اشغالی را باید بیشتر نوعی تلاش در راستای ایران هراسی همیشگی اش، ممانعت از افزایش مهاجرت معکوس با القای وجود ناامنی در بیرون از سرزمین‌های اشغالی و انحراف افکار عمومی از مسائل داخلی با دشمن تراشی خارجی دانست!

🔹فکی که در بالا نشان داده شده است مربوط به فردی در قلمرو روم باستان و مربوط به ۲۵۰۰ سال پیش است. در سراسر تاریخ، مردم از روش‌های متفاوتی برای جایگزینی دندان‌ها استفاده کرده اند. برای مثال در طی تمدن روم باستان دندان‌های افراد را بعد از مرگ به افرادی که دندان‌های آن‌ها شکسته و کنده شده بود، به روش بالا متصل می‌کردند. در قرن‌های بعد افراد فقیر دندان‌های خود را برای پیوند به ثروتمندان. جامعه می‌فروختند.😳

سر در حجره آیت الله کوهستانی

هشت سالم بود میخواستم مامانمو بترسونم از رو پله ها چیزی انداختم پایین بلند داد زدم و خودمو انداختم رو زمین انگار از پله افتادم با جیغ اومد رو سرم گفتم دیری دیرین شوخی کردم مامان یه جوری کتکم زد که اگه واقعا از پله میوفتادم کمتر آسیب میدیدم...

يه جوري ميگه چرا دختر بدون اجازه پدرش نميتونه ازدواج كنه انگار پسر ميتونه بدون اجازه مادرش زن بگيره 😂😂

امان از دست بچه های شیطون 😂😂 هییییییی روزگار.....